🕌 🥀
🥀
⁉️آیا ساختن بناء بر قبور شرک است؟
پاســـ🖊ــــخِ استاد حیــــــدرے "زیدعزه"
⏬مقدمه
در نقد این تفکر و به مناسبت هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمهی بقیع (علیهمالسلام) مطالبی محضرتان تقدیم میگردد.
1⃣ از اختلافات وهابیان با مسلمانان اعم از شیعه و سنی این است که ساختن گنبد، بارگاه و بناء را بر قبور شرک و نوعی بتپرستی تلقی میکنند.
2⃣ وهابیان ادعایشان این است که تابع قرآن هستند و سنت خلفاء و صحابه هستند. با این وجود وقتی مراجعه به قرآن کریم میکنیم شاهد هستیم در سورهی مبارکهی کهف آیهی ۲۱ به جریان ساختن مسجد و بنا بر روی قبور اصحاب کهف اشاره میشود بدون اینکه این عمل شرکآلود دانستهشود.
3⃣ در تاریخ شاهد هستیم در زمان خلیفهی دوم وقتی مسلمانان برای جنگ وارد شهرهای قدس و الخلیل شدند شاهد گنبد و بارگاه و بنا بر قبور انبیاء -علیهمصلواتالله- بودند. آنان در قدس با قبر حضرت داوود و در الخلیل با قبور حضرت ابراهیم، اسحاق، یعقوب و یوسف -علیهمالسلام- مواجه شدند. اما با این وجود مسلمانان هیچ تعرُّضی به این ابنیه نداشته و تخریبشان نکردند یعنی این عمل شرکآلود نیست.
♻️نتیجه اینکه:
❇️ اگر ساخت بناء بر قبور عملی شرک آلود بود قرآن کریم متذکر این مساله میشد.
❇️ تفکر وهابیان، هم خلاف قرآن و هم مخالف سنت خلفاء و سیرهی صحابه است.
🔘 در صورت تمایل میتوانید پاسخ استاد حیدری "زیدعزه" را از طریق خبرگزاری فارس بشنوید🔦
🌐 http://fna.ir/da7tix
#هشتم_شوال
#سالروز_تخریب_قبور_ائمهبقیععلیهمالسلام
🇮🇷کانال رسمی استاد جواد حیدری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/4071489550C59c970ae1b
6ـ تناسخ ـ استاد یاسین.mp3
زمان:
حجم:
861.8K
#نقد_تناسخ
#آیا_تناسخیه_برای_تئوری_خود_دلیل_و_برهانی_دارند_؟
#عقل_نقل_آیات_روایات
🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو
@javadheidari110♨️
💎اخلاق در زندگی
گفتگوی صمیمی
کارشناسان مرکز ملی پاسخگوئی
استاد حیدری و دهقانی«زیدعزهما» در تلوزیون اینترنتی آینه معرفت
با موضوع:راهکارهای احساس رضایتمندی
و نشاط در زندگی
1⃣گام اول:رعایت ۳ قانون طلائی
۱)برای اطرافیان وقت بگذاریم:
الف)وقت گذاری برای گفتگوی عاطفی، گردش و تفریح و...
ب)وقت گذاری ما میبایست از نوع فعال باشد نه منفعل
۲)آموختن مهارتهای زندگی:
دست از توهم همه چیز دانی برداریم به تخصص احترام بگذاریم و خود را عقل کل ندانیم چرا که با مراجعه به متخصص او راهکارهای فراوان و مطمئنتری پیش روی ما قرار خواهد داد،
مهارتهای زندگی آموختنی است لذا با مراجعه به اساتید مجرب، مطالعه کتاب و... مهارت افزائی کنیم
۳)متعهد به تغییر شویم:
وقتی فرد به این باور و نتیجه رسید که از زندگی رضایتمندی ندارد و آن لذت و بهرهای را که باید از زندگی بِبَرد را نمیبَرَد میبایست متعهد به تغییر شود.
تغییر عبارتست از: پذیرفتن خطا و اشتباهات خود، بدون انکار و توجیه کردن آنها.
تغییر ما را وارد یک عرصه و میدان جدید می کند. متعهد به تغییر بودن یعنی اشتباهات خود را کوچک نشماریم، از اشتباهات خود پشیمان باشیم، از اشتباهات خود متنفر باشیم.
مثلاً خانم میتواند با کمترین امکانات موجود نهایت تلاش را برای رضایتمندی از زندگی و شادکامی بکار ببرد. چنین خانمی تعهد در تغییر دارد و به دنبال بالندگی در زندگی است.
2⃣گام دوم: هر شخصی مسئولیت رفتار خود را بر عهده بگیرد
این ۲جمله را نصب العین خود کنیم
۱- زندگیِ خوب از من آغاز میشود نه از طرف مقابل.
هر فردی باید در زمین سبز و زیبای
زندگی نقش خود را به خوبی ایفا کند و منتظر پیش قدم شدن طرف مقابل نباشد.
۲- من قدرت انتخاب دارم:
درست است که همهی شرایط زندگی دست من نیست اما افکارم که دست خودم هست. لذا باید فکر لجبازی، قهر و انتقام، دشمنی و دعوا را از سر بیرون کرد. یعنی در برابر بداخلاقی و عصبانیت و یا خدای ناکرده فحاشی طرف مقابل، ما فحاشی نکنیم.
یک باور غلطی که برخی افراد جامعه دارند، این هست که میگویند با هر فردی میبایست مثل خودش رفتار کرد. در صورتی که باور صحیح این است که با هر فردی باید مثل خودم رفتار کنم. اصل اولیهی قرآنی این است که: « ادفع بالتی هی احسن» بدی را با خوبی پاسخ دهیم.
لذا نباید همانند طرف مقابل رفتار کرد بلکه میبایست به گونهای رفتار کنیم که در شأن ماست. در روایت داریم در مقابل بیادبی دیگران سکوت کنیم.
البته این نکته نباید فراموش گردد که اصل اولیهی قرآنی این است که بدی را با خوبی پاسخ دهیم اما گاهی برخی افراد از خوبی سوء استفاده میکنند و شاعر میگوید: « خوبی که از حد بگذرد جاهل خیال بد کند» در اینگونه مواقع چون بحث عمد و علم و آگاهی مطرح هست مثل وقتی کودکی عمدی کار خطا انجام میدهد تغافل نمیکنیم بلکه باید با چنین افراد برخورد قهرآمیز داشته باشیم اما روش قهرآمیزی که همراه با بدی نیست یعنی طبیبانه عمل کنیم:
اگر طبیب برای بیمار دارو تجویز کرد ولی بیمار نسخهی اولیه را مصرف نکند نوبت به عمل جراحی میرسد اما در عمل جراحی نیز باید اصل نرمش فراموش نشود نباید پزشک تیغ جراحی را با شدت در شکم بیمار فرو کند.
افرادی که از خوبی و محبت سوء استفاده میکنند یا در کودکی تحقیر و تمسخر شدهاند و یا در کودکی هر آنچه خواستهاند در اختیارشان قرار داده شده است، لذا اینها از درون تهی هستند و میخواهند این تهی بودن را با نقاب تکبر جبران کنند.
در مورد شیوهی برخورد با افراد مغرور و خود شیفته باید به کتابهائی که در این زمینه هست مراجعه شود
3⃣ گام سوم: تعاملات منفی را کنار بگذاریم.
ریشهی نارضایتی چیست؟
وجود تعاملات منفی
انتقادات تحقیر آمیز و تخریب کننده، سرزنشهای مکرر میزان نارضایتی را افزایش میدهد
امیرالمومنینعلیعلیهالسلام فرمودند: «سرزنش که زیاد شود آتش لجاجت شعلهور میگردد»
لذا میبایست تغییر را از اصلاح زبان آغاز کرد تغییر:
از تحقیر به تکریم، از تهدید به ترغیب
از تنبیه به تشویق.
یک قاعدهی مهم در زندگی: روش مهمانی هست، در خانواده به همدیگر به چشم مهمان نگاه کنیم همانگونه که برای مهمان خانه و سر وضع ظاهری خود را مرتب میکنیم، عملکردمان در زندگی با همدیگر همانگونه باشد، یعنی محترمانه با هم رفتار کنیم. زیرا احترام به مراتب بالاتر از محبت است چون شخصیت طرف مقابل حفظ میشود
علامه طباطبائی فرمودند:ادب یعنی ظرافت در عمل.
لذا هر چه ظرافت در رفتار بیشتر باشد جذابیت و محبوبیت بیشتر میگردد
4⃣ گام چهارم: بپذیریم کامل و بدون نقص نیستیم.
توجه به این امر سبب میگردد:
۱) از اطرافیانمان انتظار کامل بودن نداشته باشیم
۲) اشتباهات دیگران را به سادگی بپذیریم
#اخلاق_در_زندگی_ماهرمضان1400
#راهکارهای_رضایتمندی
🇮🇷کانال رسمی استاد جواد حیدری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/4071489550C59c970ae1b
7ـ تناسخ ـ استاد یاسین.mp3
زمان:
حجم:
861.3K
#نقد_تناسخ
#آیا_تناسخیه_برای_تئوری_خود_دلیل_و_برهانی_دارند_؟
#عقل_نقل_آیات_روایات
🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو
@javadheidari110♨️
بداء نزد شیعه چه مفهومی دارد؟
بداء در لغت به دو معناست:
1️⃣ یکی آشکار شدن و وضوح،
2️⃣ و دیگری رأی تازه ای پیدا کردن.
✍️ اما بداء در اصطلاح، به معنی تغییر سرنوشت و تقدیر الهی در مورد انسان بر اثر اعمال پسندیده و یا ناپسند او می باشد.
🔰 مخالفان بداء آن را به معنای لغوی گرفته اند و به همین جهت، انتساب آن را به خداوند محال می دانند.
در حالی که موافقان بداء، تعریف اصطلاحی خاصی را که مغایر با تعریف لغوی آن است، مدّ نظر قرار داده اند و این مفهوم، یعنی تأثیر عمل و رفتار پسندیده وناپسند، یا مؤمن و غیر مؤمن بودن شخص در تحوّل مشیّت الهی، امری است که نزد مخالفان بداء نیز مورد قبول واقع شده است؛ زیرا آنها نیز تأثیر دعا و صله رحم و صدقه و سایر اعمال نیک در رفع مقدرات و قضا و قدر الهی و تغییر آنها را می پذیرند.
💢 بداء دارای دو قسم است:
1️⃣ ۱. بداء محال: آن چیزی است که به همراه تبدیل و تغییر رأی در علم ذاتی خداوند باشد.
2️⃣ ۲. بداء ممکن: عبارت است از اینکه رویدادهایی بر خلاف مقتضیات و محالات عادی ظهور پیدا کنند، مانند مرگ شخصی که اصلاً احتمال مرگ او داده نمی شد و یا شفای مریضی که اصلاً امیدی به صحتش نبوده است.
📌 این گونه دگرگونی ها، نسبت به انسان، دگرگونی به شمار می رود؛ اما در مقایسه با خدای متعال اصلاً دگرگونی محسوب نمی شود؛ بلکه خداوند از روز نخست به این قضیه علم داشته است؛ به عبارت دیگر، آنچه برای ما پنهان بوده، خدا آن را آشکار کرد؛ نه اینکه چیزی برای خداوند مخفی بود و هم اکنون برای او ظاهر شد.
✅ پس بداء به این معنا که در ناحیه علم ذاتی خداوند تبدیل و تغییر حاصل شود، محال بوده و شیعیان این را قبول ندارند؛ اما اگر فعل خداوند تغییر و تبدیل یابد، چه فعل تکوینی باشد (مانند مرگ شخص) و چه تشریعی (مانند حکم تغییر قبله)، این محال نیست و این، همان چیزی است که شیعه در بحث بداء به آن اعتقاد دارد.
💎کانال رسمی استاد جواد حیدری💎
•┈┈••✾••┈┈•
@javadheidari110
❓پرسش
خداوند به امامان عصمت داده است ولی ما را از آن محروم ساخته است آیا این تبعیض نیست؟
پاسخ:۸نکتهی معرفتی⬇️
1⃣ابتدا باید واژهی تبعیض معنا شود
تبعیضیعنی:خلاف عدل
2⃣سپس باید واژهی عدل معنا شود
عدلیعنی:«وضعالشیفیموضعه»
هر چیزی را جای خود قراردادن
سوال:جای هر چیزی را خدا بهتر میداند یا ما؟معلوم است خدا بهتر میداند لذا انسان اساساً حقندارد برخدا اتکیت بیعدالتیزند
3⃣ازجمله اعتقادات ما درباره خداوند اين است که او عالم به رفتار تمام مخلوقاتش حتي قبل از خلق آنان نیز هست شاهد ما روایت ايوب بن نوح است ایشان در نامهاي از امام هادي عليهالسلام پرسيدآيا خداوند قبل از آفريدن موجودات به آنها علم داشته؟ امام در پاسخ او نوشتند:«خداوند قبل از آفريدن موجودات به آنان عالم بود همانگونه كه بعد از آفريدن به آنها علم دارد»📚کليني،اصولکافي،ج ۱،ح۴
4⃣ما یک فاعل داريم و یک قابل درقالب مثالي تبیین میگردد:ليوان آبي را در نظر بگيریم اين ليوان آب حدي از آب را در خود جاي ميدهد لذا بههيچعنوان نبايد انتظار داشته باشیم در اين ليوان بهاندازه يک پارچ آب جا بگيرد بعلاوه اینکه هيچ نقصي نيز به اين ليوان وارد نيست بنابراین کسي حق ندارد بگويد: چرا آب لیوان کمتر از آب پارچ است همهی ما انسانها نيز قابليتي داريم عيناً مثل همین مثالي که بيان شد
5⃣ پيامبران و امامان علیهمالسلام نیز داراى ارادهی بشرى هستند لذا باید براى تحصيل هر چه بيشتر مقامات معنوى به سعى و تلاش بپردازند تا اهل صبر،جهاد،زهد،تقوا و... باشند بعلاوه اینکه خداوند علم دارد به
۱)قابليت پيامبران و امامان براى تحصيل مقامات معنوى
۲)شايستگى آنان براى عهدهدارى مسؤليت هدايت جامعه
درحقيقت همان قابليتوشايستگى آنان است كه موجب برگزيدگى آنان براى امامت شده است
آيات و روايات فراوانى بر اين دو واقعيت گواهى میدهدازجمله
سورهسجده/۲۴⬇️
«وجعلنامنهمائمهيهدونبامرنالماصبروا و كانوابايتنايوقنون»اهلبیت دربالاترین مرتبهصبر ویقیناندفلذا کسی به گردپایشان هم نمیرسد
6⃣ همچنين بايد توجهشود سپردن هر مسؤليتى همراه با دادن امكانات لازم است و امامت جامعه از اين قاعده مستثنانيست ازاينرو خداوند آنان را از علم لازم براى عهدهدارى مسؤليت امامت بهرهمند گرداندهاست شاهد ما فراز ابتدائی دعاى ندبه هست آنجائی كه درباره دليل برگزيدگى امامان توضيح ميدهد:«بعد انشرطتعليهمالزهدفىدرجاتهذهالدنيا الدنيهوزخرفهاوزبرجهافشرطوالكذلكو
علمتمنهمالوفاءبهفقبلتهموقربتهم...»
7⃣توجه داشتن به اینكه عصمت موهبتى بهعنوان پايه هست و معصومان بااراده خويش و با سعى و تلاش و عبادت و دعايى كه به درگاه خداوند دارند به مقامات عالیترى از عصمت دست میيابند ناگفته نماند همين عبادتها و صبر و جهادهاى بيشتری که با اختیار و اراده انجام میشود موجب برترى برخى از پيامبران بر ديگر پيامبران مىشود«تلكالرسلفضلنا
بعضهمعلىبعض»سورهطه/۱۱۴
8⃣مثال:نمرهی۱۸و۲نمره لطفاستاد
استاد به دانشجویان میگوید در پایان ترم هردانشجویی نمره ۱۸کسب کرد۲نمره به او لطفمیکنم تا۲۰شود آخرترم فقط۱۴نفر نمرهی ۱۸ کسب میکنند سایرین که۱۸نشدنحقاعتراضندارند
البته علم استاد محدوداست قبل از امتحان نمیداند چه کسی۱۸کسبمیکند ولی خدا با علم ازلی
میدانست این بزرگواران منهای لطف با اختیار خود نسبت به دیگران در بالاترین رتبه قرارمیگیرند و بعد از خلقت ظاهری با شایستگی و اختیار خود نمره ۱۸را کسبخواهندکرد لذا این۲نمره را از اول بهشونداد و خلقتنوری و... همین۲نمره لطفخداست
تمام انسانها در مقام انسانیت و مختار بودن مساوی خلق شدند لذا بر اساس همین اختیارشان میتوانند
قابلیتهایشان را کم و زیاد کنند ظرفیت مختار بودن برای همه یکساناست
خدا از ازل بر اعمال اختیاری همه انسانها علم دارد
الطاف خاص خدا از ازل به خاطر علم به قابلیتهای اختیاری برخی از انسانها تعلق گرفته است لذا کسی حقاعتراضندارد چون با اختیار خود نتوانسته همانند و همرتبهی عملکرد آنان عمل کند
✅نتیجه اینکه
✔️بنا بر آن چه گفته شد عصمت موهبتى امامان، به جهت مسؤليتىاست كه براى هدايت جامعه برعهده آنان گذاشتهشدهاست قطعا اهلبیت و انبیا منهای لطف خاص حضرت حق به این مقامات نمیرسیدند به عبارت دیگر این بزرگواران هر مقام منزلتی دارند به برکت الطاف خاص باری تعالی است
✔️تبصره:البته فراموش نکنیم زمینهی دریافت این لطف خاص را خود این بزرگواران با اختیار خود فراهم نمودهاند و خداوند نیز از ازل به این زمینهسازیِ اختیاری علمداشته و لذا این الطاف خاص از همان ابتدا به آن بزرگواران تعلقگرفتهاست و اين يک اصل عمومى و يك سنت الهى است،بدون آنکه تبعيض ناروايى صورتگرفته باشد
✔️کتاب عدلالهی استاد محمدبیابانیاسکویی مطالعه گردد
#عقائد
#عصمت
#کلام_نوجوان
⇲@javadheidari110
⭕️ شبهه
برخی می گویند: «حدیث غدیر راازحیث سند تمام میدانیم ودلالت این حدیث برامامت وخلافت حضرت علی علیه السلام را هم قبول می کنیم ولی دراین حدیث اشاره نشده که حضرت علی بعداز رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم بلافاصله امام است؛ لذا به جهت جمع باسایر ادله، او(علی علیه السلام) را خلیفه چهارم میدانیم.
پاسخ به شبهه :
1⃣اولا: هیچ دلیلی برخلافت خلفای قبل از حضرت علی علیه السلام وجود ندارد تابخواهید بین ادله جمع کنید.
2⃣ثانیا: باجمع حدیث غدیر (من کنت مولاه فعلی مولاه )و حدیث ولایت (هوولی کل مومن بعدی )که درآن تصریح شده به( بعدی) می توان فهمید که حضرت علی سلام الله علیه خلیفه بلافصل (جانشین بدون واسطه)بعدازپیامبراکرم است ؛ زیرا مطابق احادیث صحیح السند پیامبر اکرم درباره علی علیه السلام فرمودند: وهو ولی کل مومن بعدی : واوسرپرست هرمومنی بعدازمن است . این بعدیت ظهور دراتصال دارد .
3⃣ثالثا: ظهور خود حدیث غدیر خصوصا با قرائن حالیه ومقالیه دراین است که حضرت علی علیهالسلام خلیفه بلافصل پیامبراکرم است.
4⃣رابعا : مفادحدیث غدیر آن است که حضرت علی علیه السلام سرپرست همه مسلمین حتی این سه خلیفه است واین باخلافت بلافصل سازگاری دارد .
5⃣خامسا : اگرمقصود، امامت حضرت علی علیه السلام بعداز عثمان( خلیفه سوم )است پس چرا عمربن خطاب درروز غدیر خم به حضرت علی علیه السلام تبریک گفت واورامولای خود وهر مؤمنی خطاب کرد؟!
#شبهه
@javadheidari110
8ـ تناسخ ـ استاد یاسین.mp3
زمان:
حجم:
862.8K
#نقد_تناسخ
#آیا_تناسخیه_برای_تئوری_خود_دلیل_و_برهانی_دارند_؟
#عقل_نقل_آیات_روایات
🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو
@javadheidari110♨️
💠 حدیث روز 💠
🔻حضرت امام صادق علیه السلام:
❇️ الذُّنُوبُ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ الْبَغْيُ وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُورِثُ النَّدَمَ الْقَتْلُ وَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ الظُّلْمُ وَ الَّتِي تَهْتِكُ السُّتُورَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الَّتِي تَحْبِسُ الرِّزْقَ الزِّنَا وَ الَّتِي تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعَاءَ وَ تُظْلِمُ الْهَوَاءَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْن
گناهی كه نعمت ها را تغيير مى دهد، تجاوز به حقوق ديگران است. گناهى كه پشيمانى مى آورد، قتل است. گناهى كه گرفتارى ايجاد مى كند، ظلم است. گناهى كه آبرو مى بَرد، شرابخوارى است. گناهى كه جلوى روزى را مى گيرد، زناست. گناهى كه مرگ را شتاب مى بخشد، قطع رابطه با خويشان است. گناهى كه مانع استجابت دعا مى شود و زندگى را تيره و تار مى كند، نافرمانى از پدر مادر است.
📚علل الشرايع ج 2، ص 584 ، ح 27
•┈┈••✾••┈┈•
@javadheidari110