eitaa logo
کانال رسمی استاد جواد حیدری
5.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
443 ویدیو
153 فایل
💻کارشناس ارشد کلام اسلامی مدرس حوزه و دانشگاه کارشناس پاسخگویی به شبهات 🌐پاسخگویی شبهات اعتقادی 🆔 @khameneieshQ
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔷 🔷 پرســـ❓ــش ⁉️ ما در امور دینی از معصوم تبعیت می‌کنیم، در زمان غیبت نیز از فقها تبعیت می‌کنیم اما چرا در امور سیاسی همانند امور دینی از همه‌ی مراجع و فقها تبعیت نمی‌کنیم و تنها از یک فقیه تبعیت می‌کنیم؟ پاســـ🖊ــــخِ استادحیــــــدرے زیدعزه 1⃣ در رابطه‌ با بحث تقلید در امور شرعی و دینی، به دستور قرآن، عقل و روایات آل‌الله مراجعه می‌کنیم و به واسطه‌ی کسانی که فقیه‌اند و حلال و حرام را می‌دانند به حکم خدا عمل کنیم و البته در مسئله‌ی تقلید می‌بایست با تحقیق اعلم فقها را بیابیم و از ایشان تقلید کنیم. 2⃣ رهبر سیاسی حتی با وجود فقها، وظیفه‌ی حاکمیت جامعه را بر عهده دارد تا هرگونه هرج و مرج را در جامعه رفع و دفع کند. 3⃣ هر چند فقها و مراجع شأنیت، قابلیت و استعداد حکومت بر جامعه را دارند اما در مقام عمل فقط یک نفر می‌بایست متصدی این امر قرار گیرد؛ زیرا غرض رفع تحیّر و حل تخاصم است و اگر چندین نفر متصدی امور جامعه گردند غرض که همان رفع تحیّر و... هست حاصل نمی‌گردد. 4⃣ ممکن است گفته شود وقتی همه‌ی فقها جمع شوند و نظر خود را اعلام کنند، در نهایت اجماع آراء صورت می‌پذیرد و نظری واحد اخذ می‌شود. در پاسخ باید بگوئیم: رسیدن به نظر واحد همیشگی نیست زیرا بین فقها تعدد مبانی وجود دارد بنابراین همین امر گاهی موجب می‌گردد در مواقع مهم و حساس، اجماع و نظر واحدی اخذ نشود به همین جهت تصمیم عقلانی‌ این است که حاکمیت سیاسی منحصر به یک فقیه باشد. 5⃣ مقام معظم رهبری فرمودند: التزام به ولایت فقیه قابل تفکیک از التزام به اسلام و ولایت ائمّه معصومین(علیهم السلام) نیست. 📚اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری س ۶۲ ♻️نتیجه اینکه: ✳️ حاکم جامعه‌ی اسلامی به حل و فصل امور و گره‌گشائی می‌پردازد و کلام ایشان فصل‌الخطاب است بنابراین حل و فصل امور با سخن نهائی یک فرد محقق می‌‌گردد. ✳️ بر اساس مذهب شیعه همه‌ی مسلمانان باید از اوامر ولایی ولی فقیه اطاعت نموده و تسلیم امر و نهی او باشند، اطاعت از ولی‌فقیه بر همه‌ی افراد خواه مقلد و یا مرجع لازم و واجب است بعلاوه اینکه، حتی افرادی هم که مقلدِ مرجعی هستند که اعتقادی به ولایت مطلقه‌ی فقیه ندارد نیز اطاعت از ولی فقیه واجب است. ✳️ اینکه امام خمینی (ره) فرمودند: ولایت فقیه همان ولایت رسول‌الله است به این معنا نیست که مقام فقیه، مقام امام معصوم است بلکه ایشان در صحیفه‌ی خود اینچنین تصریح فرموده‌اند که: ویژگی‌های اختصاصی معصوم قطعاً شامل حال ولی‌فقیه نمی‌شود. پس ولایت مطلقه‌ی فقیه با اطاعت مطلقی که متفرع بر عصمت است بسیار تفاوت دارد، ولی فقيه وظیفه‌ی حکومت و اداره‌ی جامعه را بر عهده دارد اما معصوم الگو و هادی جامعه، برای حرکت به سمت سیر الی‌الله است. 🆔 @javadheidari110
استاد جواد حیدریدرآمدی بر کلام جدید-جلسه دوم- حصرگرایی- استاد حیدری- مرداد 1399.MP3
زمان: حجم: 4.78M
🔉 در آمدی بر کلام جدید 2⃣ ✅موضوع :حصرگرایی 🎤 استاد حیدری زمان 📅مرداد99 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو 🔹 🔹 🔹 💎•┈••✾••┈•💎 @javadheidari110
🏴🥀 🥀 پرســـ❓ــش ⁉️ چرا امیرالمومنین (علیه‌السلام)در برابر جسارت کنندگان به ساحت مقدس مادر هستی حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها) اقدامی انجام ندادند؟ پاســـ🖊ــــخِ استاد حیــــــدرے زیدعزه 1⃣ امیرالمؤمنین علیه‌السلام به‌ تصریح آیات شریفه قرآن کریم و روایات نبوی، معصوم بوده‌اند و هر اقدامی که ایشان در زمینه‌های مختلف انجام دهند عین حق بوده و مورد رضایت الهی است. ♦️تصریح قرآن بر عصمت امیرالمومنین علیه‌السلام «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»؛‏ «ای کسانی که ایمان آورده‏ اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالأمر [اوصیای پیامبر] را!»نساء/59 ♦️تصریح روایت بر عصمت امیرالمومنین علیه‌السلام قال رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله: عَلِی مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِی، یدورُ مَعَهُ حَیثُما دارَ پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: على با حق است و حق با على، حق بر مدار او مى گردد 📚کفایت الاثر، ص20 2⃣ امام علی علیه‌السلام در مقابل معترضین به مادر هستی واکنش نشان دادند و با مشت بر صورت و گردن عمر زدند، اما چون طبق وصیت پیامبر(ص) مامور به صبر بودند، دست به شمشیر نبرده و به خاطر مصلحت مهم‌تری که حفظ اسلام عزیز بود، صبوری فرمودند. «فَوَثَبَ عَلِیٌّ (علیه السلام) فَأَخَذَ بِتَلابِیبِهِ ثُمَّ نَتَرَهُ فَصَرَعَهُ وَوَجَأَ أَنْفَهُ وَرَقَبَتَهُ وَهَمَّ بِقَتْلِهِ فَذَکَرَ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَمَا أَوْصَاهُ بِهِ فَقَالَ وَالَّذِی کَرَّمَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ یَا ابْنَ صُهَاکَ لَوْ لا کِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ وَعَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَیَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) لَعَلِمْتَ أَنَّکَ لا تَدْخُلُ بَیْتِی»؛ «علی علیه السّلام ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به‌شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و خواست او را بکشد؛ ولی به یاد سخن پیامبر صلی‌الله علیه واله و وصیتی که به او کرده بود افتاد، فرمود: ای پسر صُهاک! قسم به آنکه محمّد را به پیامبری مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهی و عهدی که پیامبر با من بسته است، نبود، می‏دانستی که تو نمی‏توانی به خانه من داخل شوی» 📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568 3⃣ وصیت پیامبر از زبان مبارک امام صادق علیه‌السلام چنین نقل‌شده است: «...عَلَيْكَ بِالصَّبْرِ عَلَى مَا يَنْزِلُ بِكَ وَبِهَا [يعني بفاطمة] حَتَّى تَقْدَمُوا عَلَيَّ.»؛ «تو را به بردبارى در برابر آنچه از اين گروه به تو و فاطمه زهرا سلام‌الله عليها خواهد رسيد سفارش مى‌كنم، صبر كن تا بر من وارد شوي» 📚بحار الأنوار، ج 22، ص 484 ♻️نتیجه اینکه: حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بعد از تهدید عده ای برای اتمام حجت به پشت درب آمدند و امام علی علیه السلام در مقابل جسارت آنان هر چند بر سر و صورت خلیفه ی دوم زدند ولی به خاطر وصیت رسول خدا دست به شمشیر نبردند و به خاطر مصلحت بالاتر که حفظ اسلام عزیز بود صبر کردند. الا لعنة الله علی القوم الظالمین 📝خبرگزاری حوزه👇 http://hawzahnews.com/news/883526 @javadheidari110
استاد جواد حیدریدرآمدی بر کلام جدید-جلسه سوم- شمول گرایی- استاد حیدری- مرداد 1399.MP3
زمان: حجم: 4.21M
🔉 در آمدی بر کلام جدید 3⃣ ✅ موضوع :شمول گرایی 🎤 استاد حیدری زمان :مرداد99 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو 🔹 🔹 🔹 💎•┈••✾••┈•💎 @javadheidari110
💠 پرسش: چگونه ایمان و عقیده خود را تقویت کنیم ؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: گام اول : علمی : يعنى، در حد توان خود، به مطالعه و تحقيق بپردازیم.مطالعه ی کتاب پنجاه درس اصول عقاید از آیت الله مکارم شیرازی برای این امر ، مفید می باشد. گام دوم : عملی : انجام واجبات و ترک محرمات – پروردگار عالم می فرماید : يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرين/اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از صبر و نماز [در همه امور زندگى] يارى جوييد؛ زيرا خدا با صابران است.(1) گام سوم : توسل به اهل بیت و استعانت از اولیاء الهی (علیهم السلام) . يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون/اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و وسيلهاى براى تقرب به او بجوئيد! و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.(2) گام چهارم : پرهیز از گناه . قران کریم سرانجام افرادی را که مرتکب اعمال بد می شوند چنین توصیف می کند: ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُن/سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به مسخره گرفتند(3) گام پنجم : گفتن بعضی از اذکار و ادعیه . حضرات معصومین علیهم السلام برای تقویت ایمان و حفظ ایمان دعاهایی را به اصحاب آموختند از جمله : «يا اللَّه يا رحمان يا رحيم يا مقلّب القلوب ثبّت قلبي على دينك»(4) پی نوشت : 1. بقره/153 2. مايده/35 3. روم/10 4. كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 352 @javadheidari110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال رسمی استاد جواد حیدری
🔉 در آمدی بر کلام جدید 1⃣ ✅ موضوع :مدخل و مقدمه 🎤 استاد حیدری زمان :📅تیر99 🌎کانال رسمی استاد جوا
📄🔦 جلسه ی اول کلام جدید مدرس:استاد حیدری با محوریت کتاب درآمدی برکلام جدید استاد هادی صادقی دو نکته1) مقدماتی در باب کلام جدید برای ورود به بحث مطرح می گردد2) به جهت اغراضی نظیر مأنوس شدن با کلام جدید و رعایت مباحث سهل نسبت به سایر مباحث ترتیبی گاهی ترتیب مباحث کتاب رعایت نشده شروع بحث ممکنه درمورد فلسفه، کلام،الهیات،کلام جدید، کلام قدیم، سوال شودمثلا پرسیده شود تفاوت کلام قدیم وجدید چیست؟ که این سوالی مبنایی، مهم و کلید ورود به مباحث کلام جدید است لذاهمانگونه که ما درمباحث منطقی می گوئیم مبادی تصوری بر مبادی تصدیقی مقدم است وتقدم رتبی دارد بر مباحث پس ابتدا باید تعاریفی که میخواهیم درآن علم داشته باشیم و همچنین نحوه تقسیم بندی آن درس تقدم داشته باشد بر مباحث تصدیقی و اصلی آن مبحث لذا ازقدیم الایام بین علمای شیعه وسنی تقسیم بندی هایی شده که البته تعبدی، دینی،شرعی،قرآنی،روایی نیست بلکه استنباط علمای بزرگوار هست البته اصل تقسیم بندی مبنای عقلانی دارد ولی تعداد ونحوه ی چینش اساساً استنباطی است وبخاطر شهرت ومتعارف بودن در کتب کلامی مشهور شده وگرنه کسی قائل نیست اصول دین،فروع دین،اخلاق این است وجز این نیست یا کسی بگوید اصول دین وفروع دین فقط همین ۵تا و۱۰ تاست در صورتی که اصول دین فراتر از اینهاست وفروع دین به مراتب بیش از ده تاست ولی برای استفاده بهترومشوش نشدن اذهان عوام علمای بزرگوار این چینش را پذیرفته اند و اینطور نیست که اقسام دیگر را طرد شقوق کنندبر اساس دیدگاه رائج بین علماء تعالیم دینی( انحصاربه دین اسلام ندارد غالبا ادیان قبل از اسلام نیزاین مطلب را پذیرفته اند هر چند اطلاق اصطلاحات ممکن است متفاوت باشد که عرض خواهم کرد) بر اساس دیدگاه رائج تعالیم دینی سه بخش:اعتقادات، اخلاق و احکام (مباحث فقهی)تقسیم میشودامابرخی علماء عرفان را نیز به این سه قسم اضافه کرده‌اند و بخش چهارم را هم جزء این دیدگاه به حساب آورده انددر جهان اسلام مباحثی که مربوط به اعتقادات هست نامگذاری به علم کلام شده است امادر جهان مسیحیت بخش عقائد اینطور نیست که جدای از اخلاق واحکام که البته بسیار کمرنگ هست در اناجیل و به تبع آن در فرهنگ مسیحیت به این سه بخش توامان باهمدیگر اطلاق الهیات می شود (تئولوژی)تمام این سه بخش یعنی اعتقادات و اخلاق و احکام در حداقل مباحث اطلاق به الهیات مسیحی می شود یعنی ما با واژه های کلام که مربوط می شود به مباحث اعتقادی و الهیات که یک اطلاق و اصطلاح مسیحی و جهان غربی از مباحث عقائد، احکام، اخلاق هست آشنا شدیم اما تعریف علم کلام:علمی است که بایدچند مساله درآن اتفاق بیفتد:استنباط،توضیح،تنظیم و توجیه عقائد اسلامی تعاریفی که ازعلم کلام ارائه شده متفاوت و متغیر هست و این تعریف، نسبتاً جامع و مانع است وظایفی که متکلم بر عهده دارد استنباط است متاسفانه مساله استنباط مسائل عقیدتی ازمنابع اصلی دین(کتاب و سنت) امروزه بدست فراموشی سپرده شده است و برخلاف اوائل صدر اسلام ودوران غیبت صغری این مساله پر رنگ بود متکلمین ما از وظائف مهم شان استنباط بوده امامتاسفانه امروزه درحوزه های علمیه استنباط منحصردر فقه شده توضیح و شرح توحید،نبوت، قاعده ی لطف برعهده ی متکلم است تا با مفاهیم قابل فهم و درحدمخاطب به شرح آن بپردازد تنظیم یعنی چینش منطقی ومنظومه وار استنباط های احکام وعقیدتی دینی برای مخاطبین با بیان ساده و قابل فهم در حدمخاطب تا او احساس تناقض و پارادوکسیکال بودن مباحث رانداشته باشدهمچنین مباحثی که برهم مترتب است تقدم ذاتی دارد برسایرمباحث مثل توحید که برسایر مباحث تقدم دارد را متکلم با نظم، برنامه ریزی وعدم موازی کاری انجام دهد توجیه اما نه توجیه بامعنای منفی سرپوش گذاری عرفی ما،بلکه بامعنای ریشه ای آن که معنای وجه آوردن صحیح است درضمن توجیه درکتب دیگربه معنای دفاع واثبات آمده علم دیگری که بایدتبیین بشود فلسفه است که درتقسیم بندی تعالیم دینی نمی‌آید که وجه دارد سیأتی تعاریف متعددی نیز دارد:مباحثِ مربوط به حقیقت وهستی شناسانه در فلسفه بحث می شود.فلسفه به وجود بما هو وجود بدون توجه به تقیداتش باروش عقلی قیاسی است برخلاف کلام که نه ظن وتجربه برخلاف علم کلام که از تجربه وظنون هم استفاده میکندوگاهی هم از خبر واحداستفاده میشود شاخه های متعدد فلسفه:ذهنی،علمی، محض(مابعد الطبیعه)،اخلاق،دین و تنها فلسفه دین بامباحث کلام تداخل و تعاضد که ارزیابی پیش فرض های ادیان و مشرتکاتشان بدون دغدغه دفاع می پردازد اماکلامی دغدغه دفاع دارد تفاوتهای فلسفه وکلامدر روش آنهاست علت رویش کلام جدید تعاملات علوم ومعارف پرسشهای جدید،مفاهیم متعددوجدید،توجه به مفاهیم زمینی آیاکلام جديد و قدیم ذاتا باهم متفاوت ومستقل اندیاجدیدهمان قدیمِ بامسائل متفاوت؟ هردو قول طرفدار دارد اما ما در صدد بیان آن نیستیم @javadheidari110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال رسمی استاد جواد حیدری
🔉 در آمدی بر کلام جدید 2⃣ ✅موضوع :حصرگرایی 🎤 استاد حیدری زمان 📅مرداد99 🌎کانال رسمی استاد جواد حید
حصرگرایی امام محمد غزالی در کتاب المنقذ من الضلال:همه‌ اصناف متعدد فلاسفه با ننگ کفر و الحاد قرین می‌باشند پس تکفیر آنان واجب است یعنی از منظر ایشان تمام فلاسفه کافرند بغدادی در کتاب الفَرق بین الفِرَق:نمی‌توان پشت سر معتزله امامیه، زیدیه،خوارج،جهمیه،نماز خوانده‌شود یعنی اصلا اینها را به مسلمانی قبول ندارد،نتیجه اینکه اینها کافرند. در تاریخ ما قائله‌ای بنام محنة القرآن داریم به برکت رهنمود های اهل‌بیت علیهم السلام در واقعه‌محنةالقرآن که در اواخر قرن ۲ و اوایل قرن۳ اتفاق‌افتاد شیعیان برخلاف اهل‌سنت سالم از این قائله عبور کردند لذا براثر این همه کشتارها در تاریخ از آن به محنةالقرآن یادمی‌شود.معتزله معتقدبودند کلام الهی حادث است و کسانی که برخلاف آنها اعتقاد به قدیم بودن کلام خدا داشتند را علی‌رغم شهرتی که به عقلانیت دارند در قائله‌ی محنةالقرآن مخالفین خود در حد تکفیرمی‌دانستند و آنها را به قتل می‌رساندند و بالعکس‌یعنی اگرمعتقدان به قدیم بودن قرآن به قدرت می‌رسیدند آنها نیز کسانی که معتقد به حادث بودن قرآن بودند را می‌کشتندچنین قائله‌ای نه تنها در جهان اسلام بلکه در همه ی نقاط عالم اعم از اروپاخاورمیانه،حتی در کشور خودمان ایران،در مراکز آموزشی و... وجود داشته، دارد و خواهد داشت نظیر گالیله که در فضای مسیحیت او را محاکمه‌کردند زیرا اعتقادی برخلاف آموزه‌های کتاب مقدس داشت فلذا او را مجبورکردند توبه‌کندخانه‌نشین‌اش‌کردند حتی امروزه در عصر جدیدی که ادعای علم و فن‌آوری و پیشرفت هست، باز ردپای قتل‌عام و عدم‌پذیرش مخالف فراوان مشاهده‌می‌شود. منشأ اینهاچیست؟منشأ آن تفکری است بنام‌تفکر‌حصرگرایی حصرگرایی به این‌معناست‌که:فقط ماست من شیرین است و سایر ماست ها ترش‌اند.فقط عقیده‌ی من صحیح است و مابقی عقیده‌ها باطل‌اند نکته:حصرگرایی گره خورده با خشونت نیست و هر که حصرگراست بنا نیست با مخالفین خود با خشونت رفتار کند.هرچند افرادی بودند که بنام مذهب اقدامات خشونتی انجام دادند اما حتی در کشور ایران در برخی از اماکن آموزشی نیز، تفکر حصرگرایانه وجود دارد بدون اعمال خشونت ادعای انحصارگرایان‌چیست پاسخ:انحصارگرایان معتقدند نجات، رستگاری، کمال و هرآنچه در مسیر سعادت، رستگاری،رهایی و هدف دین است فقط در یک دین وجوددارد ما چند مفهوم را باید بدانیم: ۱) دینِ‌حق و دین باطل۲)اهل‌نجات‌بودن و یا اهل‌نجات‌نبودن پیروان یک دین ۳)زندگی مسالمت‌آمیز داشتن و اعمال خشونت‌نکردن و بالعکس،انحصارگرایان از این سه گزاره معتقدند دین‌ِحق یکی است و فقط پیروان این دین حق اهل نجات‌اندالبته برخی از انحصارگرایان با دیگران می‌توانند زندگی مسالمت‌آمیزی‌داشته باشند اما برخی هم زندگی مسالمت‌آمیزی بامخالفان نداشتند و ندارندبلکه برعکس اِعمال خشونت کردند دلیل انحصارگرایان بر ادعای خود 1⃣انحصارگرایان معتقدند برای ایمان به خدا و رسول خدا وتجلی‌گاه خدا(منظور حضرت مسیح‌اند)کسی می‌تواند بگوید ایمان دارد و اهل نجات‌است که معرفت به‌خدا،پیامبر و تجلی‌گاه خدا،داشته باشدمعرفت رکن در ایمان است،حق یکی‌بیشتر نیست پس در گرو شناخت یک‌حق،یک‌پیغمبر و یک‌تجلی‌گاه‌ِخدا می‌توان اهل‌نجات‌شد،کلید ورود به سعادت یکی است اگر این کلید دست کسی نباشد اهل نجات نیست 2⃣انحصارگرایان معتقدند باید محل تجلی‌فیض‌خدا بر رستگاری را شناخت و انسان با تلاش خودش‌ به جایی نمی‌رسد بلکه آن را خدا باید معرفی‌کند و انسان باید به این فیض متصل شود سوال ما از انحصارگرایان:این محل تجلی الهی یکی بیشتر نیست(در تفکر مسیحیت معتقدند غیر از حضرت مسیح هیچ تجلی‌گاه دیگری نداریم فقط این مسیر حق است و کسانی که در این مسیر قدم بردارند اهل ‌نجاتند) آیا تفکر انحصارگرایان منطقی است؟ انسان‌ها به دو بخش تقسیم‌می‌شوند:برخی نسبت به معرفت ایمان درتشخیص آن محلِ‌تجلی جهل‌دارند و این جهل گاهی از باب قصورست یعنی برخی جاهل قاصرند و برخی جاهل مقصر، انحصارگرا معتقد است‌اگر کسی در جستجوی حقیقت باشد و بخواهد به آن محل تجلیِ‌فیض الهی به رستگاری برسد اما از سرقصور هنوز نرسیده،نه از سر تقصیر این فرد اهل‌نجات‌نیست‌بلکه اهل دوزخ‌است (یعنی جاهل قاصر اهل نجات نیست) نقدهای ما بر انحصارگرایان 1⃣اعتقاد آنها منطقی وعقلایی نبوده و با حکمت‌الهی سازگار نیست در آموزه‌های دینی ما و همچنین مشابه آن در اناجیل آمده«ماکنا معذبین حتی نبعث رسولا»تا اتمام‌حجت‌نشود کسی را عذاب نمی‌شود 2⃣اشکال ندارد تجلی‌های متعدد در فرهنگ‌های مختلف باشد چون خدا می‌تواند چنین کند لذا هیچ منعی‌ندارد 3⃣تلاش انسان بی‌اثر نیست«لیس للانسان‌الا‌ما‌سعی»پیامبران از آدم تاخاتم پیروان خود رادعوت به تلاش کردند 4⃣دعاوی‌انحصارگرایان‌متعارض،متضاد، متناقض‌است‌لذا‌بایدملاک‌برون‌دینی‌ (عقل‌وبرهان)آورد در اینصورت دیگر انحصارگرا نخواهد‌بود تذکر:مفاهیم‌تجلی،محل‌فیض اصطلاحات وارداتی از فضای‌مسیحیت‌اند @javadheidari110
🏴🥀 🥀 پرســـ❓ــش ⁉️ چرا حصرت علي علیه‌السلام پس از شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) از جسارت‌کنندگان و قاتلین، انتقام نگرفتند؟ پاســـ🖊ــــخِ استاد حیــــــدرے زیدعزه 🛑 مقدمه قبل از بیان برخی از دلائل عدم انتقام، باید متذکر شویم: امام علی علیه السلام، معصوم بوده و هر فعل و تصمیم ایشان عین صواب و درستی است و باید در برابر هر گونه تصمیم از طرف امام معصوم تسلیم بود. با در نظر گرفتن این مهم به نکات ذیل توجه کنیم: 1⃣ حضرت علي علیه السلام، يار و همراهي براي قيام يا انتقام نداشتند. روزي اشعث بن قيس گفت: يا علي! چرا شمشير نکشيدي؟ علي(علیه السلام) به او فرمود: همه اهل بدر و پيش کسوتان مهاجر و انصار را به کمک خواستم ولي از آن همه مسلمان فقط چهار نفر پاسخ مثبت دادند: سلمان، ابوذر، مقداد و زبير و از اهل بيت خودم هم کسي نداشتم که با آن بتوانم حقم را بگيرم چون حمزه در اُحد به شهادت رسيد و برادرم جعفر هم در موته شهيد شد و کسي برايم نماند مگر دو نفر ذليل، خوار، عاجز و ناتوان، عباس و عقيل. به خاطر نبودن يار و ياور حقم را گرفتند.» 📚بحارالانوار، ج 29 ص 465 ح 55 2⃣ حضرت علي براي بقاي دين مامور به صبر بود. امام على(علیه السلام) در پاسخ به حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرمود: «اگر مى‏خواهى نام پدرت‏[رسول الله(صلی الله علیه و اله)] همچنان باقى بماند، بايد صبر كنيم». براساس روايتى ديگر، امام على(علیه السلام) فرمود: «به خدا قسم، اگر خطر نابودى دين و بازگشت كفر و پراكندگى مسلمانان در ميان نبود، اين گونه صبر نمى‏كردم» 📚بحارالانوار، مجلسى، ج32، ص61 3⃣ طبق مصلحت سنجي که حضرت علي داشتند و سعي مي‌کردند اوضاع جامعه اسلامي آرامش خود را داشته باشد اتفاقات مهم سياسي و ضد ديني در آن برهه به وجود امده بود نظیر خطر مرتدين، ظهور پيامبران دروغين، خطر حمله روميان و... لذا حضرت علي علیه السلام مصلحت را در سکوت دیدند و دست به قيام نزدند. ♻️نتیجه اینکه چون حضرت ياوري براي انتقام نداشتند از جسارت کنندگان و قاتلین حضرت زهرا -سلام‌الله‌علیها- انتقام نگرفتند همانگونه که در نهج‏البلاغه فرمودند: «من رداى خلافت را رها ساختم و دامن خود را از آن درپيچيدم و كنار رفتم، در حالى كه در اين انديشه فرو رفته بودم كه آيا با دست تنها و بدون ياور به پا خيزم و حق خود و مردم را بگيرم و يا در اين محيط پر خفقان و ظلمتى كه پديد آورده‏اند، صبر كنم؟ محيطى كه پيران را فرسوده، جوانان را پيرو مردان با ايمان را تا واپسين دم زندگى به رنج وا مى‏دارد. عاقبت ديدم بردبارى و صبر، به عقل و خرد، نزديك‏تر است، لذا شكيبايى ورزيدم، ولى به كسى مى‏ماندم كه خار در چشم و استخوان در گلو دارد، با چشم خود مى‏ديدم ميراثم را به غارت مى‏برند» 📚نهج البلاغه خطبه 3 @javadheidari110