eitaa logo
قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی🇮🇷
7.7هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
341 فایل
امام خامنه ای:کارباید تشکیلاتی باشد. کادر سازی کار تشکیلاتی مطالبه گری تربیت نیرو در طراز انقلاب ✔رسانه تحلیلی خبری قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی ارتباط با کانال @sharheaani
مشاهده در ایتا
دانلود
برنامه انتشار مطالب کانال مربی محور: ➕ شنبه های ➕ دوشنبه های ➕ چهارشنبه های ➕ پنجشنبه ها با و ؛ بررسی و نقد مسائل فرهنگی روز •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ضمیمه اول کانال مربی محور: کانال تخصصی http://eitaa.com/joinchat/3328049163C7a1c2d0799 ضمیمه دوم کانال مربی محور: کانال مربی(جزوات و کتب) http://eitaa.com/joinchat/198049794C750f089038 مربی محور در : https://instagram.com/_u/morabi_masjed مربی محور در : https://sapp.ir/morabi_masjed •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• درباره ما: @morabimehvar مدیر: @mojahedfarhangi
"ان شاءالله که شد شروع می کنیم..." مسئله امروز یا چند سال اخیر نیست، مدت هاست که خیلی از ما با این که هر زمان سرمون شد کار فرهنگی و تربیتی را شروع می کنیم به صورت فصلی و کاری را انجام میدیم و خیلی مواقع هم اصلاً ادامه اش نمیدیم و فراموشش می کنیم...(!) علت این اتفاق چیه؟ شخصاً فکر می کنم چون تعریف و صحیحی نسبت به کار فرهنگی نداریم(!) چرا که کار فرهنگی اصلا در شروع خلاصه نمیشه بلکه در تداوم و هست که "هویت" خودش را پیدا می کند. مثال این موضوع هم حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) هست... :: تصور کنید در ساحلی ایستادید و تصمیم میگیرید کار فرهنگی کنید پس به روبه رو شیرجه می زنید و شروع به شنا می کنید بعد از مدتی سر بر می گردانید و تا به نگاه کنید ولی چیزی جز دریا نمی بینید(!) بعد به رو به رو نگاه می کنید و باز هم چیزی جز دریا نمی بینید(!) منظورم چیه؟ شروع کارفرهنگی به ماست ولی پایان داستان باز است و افرادی را که شان کردیم نمی توانیم در این دریای سرگردان کنیم... بفهمیم برای چه انسان خلق شده ایم... مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
کار فرهنگی تک بعدی یک اشکال در کار فرهنگی، تربیتی عمل و اقدامات ، منتزع, محدود و جدا جدا است. تک بعدی در مقابل کارهای چند جانبه و چند رسانه‌ای که متاسفانه غربی‌ها در این زمینه خیلی دقیق و عمیق عمل می‌کنند. در خیلی از جاها ما و متولیان فرهنگی ما، انتظار دارند با یک عمل و نصب یک پرده یا تابلو و حتی تهیه یک فیلم و کتاب، اثر فرهنگی مورد نظر حاصل شود و به تعبیر مصطلح، فرهنگ‌سازی شود در صورتیکه، کار فرهنگی و تغییر باور، نیازمند به احاطه فکر و ذهن افراد است و باید بتواند توجهات را آنگونه جلب نماید که فرد با همه وجود ضرورت آنرا احساس کند و قطعا این با یک تذکر و تلنگر بدست نمی‌آید و یک تذکر برای آن کافی نیست.  نبود اقدامات مکمل و محدود بودن خیلی از فعالیتها به روش‌های تکراری و کلیشه‌ای ، بخشی از مشکلات کار فرهنگی ماست که اگر بخواهیم از اتفاقات و اقدامات نقیض آن صحبت کنیم و یاد آور شویم که در خیلی از جاها ما بدلیل عدم مدیریت مناسب فرد را با تناقض و تعارض روبرو می‌کنیم، این خود مشکل دیگری است. در مدرسه یک چیزی به دانش آموز عرضه می‌شود که در خانه، محیط، تلویزیون و ... چیزهای دیگر. آشکار بودن پیام و عرضه ناشیانه به اضافه روشهای شناخته شده در خیلی از زمینه‌ها جواب لازم را نمی‌دهد اما متاسفانه ما در عرصه فرهنگی تربیتی خیلی اوقات مستقیم، بی استدلال و بی زمینه پیامی را عرضه می‌کنیم و انتظار داریم مخاطب بی هیچ مشکل بپذیرد و باور کند. نه با قبل آن کار داریم و نه از بعد آن می‌پرسیم. بدون عرضه مبانی، فلسفه، اصول و منطق بحث و حتی بدون دادن وقت و فرصت برای تامل و تدبر، توقع داریم در مخاطب اثر بگذاریم. به این اشکال باید نبود تقسیم کار و بهره نگرفتن از ظرفیت‌های مختلف پیام رسانی و عدم کنترل بر فعالیتها را نیز اضافه کرد که در آن صورت، هم با کارها و فعالیتهای تکراری روبرو می‌شویم و هم خلاءهای جدی و اساسی در روند اقناع سازی بوجود می‌آوریم. یعنی چون بر کارهای فرهنگی و تربیتی مدیریت واحد و راهبردی صورت نمی‌گیرد و حتی نظارتی بر فعالیتها و عملکرد ها دیده نمی‌شود، در طول سال و یا در سالیان متمادی به اموری مشغول هستیم که گاه در چند جا و چند مجموعه در حال تکرار است و هیچ یک به این فکر نیفتاده‌اند که در این مدت چه اثراتی بوجود آمده و چه خلاء های فکری، اعتقادی ای ایجاد شده؟ کمتر از خود می‌پرسیم که آیا اقدامات ما مورد پذیرش و باور افراد واقع شده یا خیر؟ مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
تکلیف چیست؟ یکی از مهمترین دلایلی که تو را به این سمت و این راه حق کشانده «هدایت» است، بودن توست. کلمه «هدایت» در قرآن در موارد فراوانی استعمال شده است ولی ریشه و اساس همه آنها به دو معنی بازگشت میکند. «هدایت تکوینی» و «هدایت تشریعی». هدایت تکوینی برای تمامی موجودات قرار دارد و منظور از آن رهبری موجودات به وسیله پروردگار زیر پوشش نظام آفرینش و قانونمندی های حساب شده جهان هستی است. اما هدف ما در این جا هدایت تشریعی می باشد که به وسیله پیامبران و کتاب های آسمانی انجام میگیرد و انسان ها با تعلیم و تربیت آنان در مسیر تکامل پیش می روند. «آنها را راهنمایانی قرار دادیم که به فرمان ما مردم را هدایت میکنند» (انبیاء / 73 – سجده / 24 ) در آیات و روایات به دو معنی آمده است. ارائه طریق(نشان دادن راه) و ایصال به مطلوب(رساندن به مقصد). هدایت پیشوایان الهی نیز از هر دو طریق صورت میگیرد. گاه تنها به امر و نهی قناعت میکنند، ولی گاه با نفوذ باطنی در دلهای لایق و آماده، آنها را به هدف های تربیتی و مقامات معنوی می رسانند. ممکن است کسی یا چیزی وسائل حیاتی را در اختیار داشته باشد، اما طرز استفاده از آن را نداند، مهم آن است که به طرز کاربرد آنها آشنا باشد و این همان چیزی است که ما در موجودات مختلف به خوبی می بینیم که : چگونه هر کدام از آنها نیروهایشان را دقیقا در مسیر ادامه حیاتشان به کار میگیرند. چگونه لانه می سازند ؟ تولید مثل می کنند؟ فرزندان خود را پرورش میدهند؟ از دسترس دشمنان مخفی می شوند و یا به مبارزه با دشمن برمی خیزند؟ انسان ها نیز دارای این هدایت تکوینی هستند. ولی، از آنجا که انسان موجودی است دارای عقل و شعور، خداوند هدایت تکوینی اش را با هدایت تشریعی اش به وسیله پیامبران همراه و همگام کرده است که اگر از آن مسیر منحرف نشود، مسلما به مقصد خواهد رسید. به تعبیر دیگر انسان به خاطر داشتن عقل و اختیار، وظائف و مسئولیت ها و به دنبال آن، برنامه های تکاملی دارد که حیوانات ندارند و به همین دلیل علاوه بر هدایت های تکوینی نیاز به هدایت تشریعی نیز دارد. تکلیف حال که دانستی هدف پیامبر اسلام و ائمه، هدایت و راهنمایی مردم به سوی حق بوده، این سوال برای تو پیش می آید که من در این زمانه چیست؟ حال باید دید بهترین مصداق هدایت در عصر و دوران ما چیست؟ چه کنیم که مانند رسول خدا و ائمه، هدایت دیگران را به دست بگیریم و هادی باشیم؟ اگر کمی چشمان خود را باز کنی و دید خود را وسیع تر کنی و مرزها را بشکنی، متوجه خواهی شد که در وسط میدان هدایت ایستاده ای. جایی که آماده ای برای کار تربیتی و هدایت دیگران. سرگروهی بهترین مصداقی است که میتوان برای ادامه روند هدایت معرفی کرد. حال در عصر ما این عرصه و میدان خالی مانده، این سنگر دیگر رزمنده ای ندارد که لباس رزم بپوشد و به مبارزه و جهاد فی سبیل الله برود. تربیت و هدایت در دوران ما مظلوم واقع شده است و حال آماده ای که به ندای مظلومی جواب لبیک گویی که فرموده اند هرکسی ندای مظلومی را بشنود و او را یاری نرساند از ما نیست. میشنوی؟ صدای انسانهایی را که به دنبال راه حق و مستقیم هستند و نیست یاری رساننده ای که آنها را به مقصد برساند، برخیز و لباس تقوا بپوش، سلاح ایمان خود را کامل کن ، خشاب مهارت خود را جا بزن و در این میدان عمل بتاز که نوبت توست، هنگام هنر نمایی تو رسیده، اگر سلمان ها و ابوذرها برای دین مجاهدت کرده اند، اگر نافع بن هلال ها و حبیب بن مظاهرها با خون خود اسلام را پایدار نمودند ، اگر همت ها و باکری ها رفتند تا این انقلاب و نظام استوار بماند، حالا تو آمده ای تا امام زمانه ات تنها نباشد، آمده ای تا یاری کنی حضرت صاحب الزمان(عج) را. آمده ای تا کنی برای که مبادا با تند بادهای فتنه ای لرزه به جانش بیفتد. آفرین بر تو که به میدان تربیت قدم گذاشته ای. خودت را مصطفی بدان، تو برگزیده شده ای، انتخاب شده ای تا افرادی را به سمت راه حق بکشانی، تو انتخاب شده ای تا گروهی را به نور خدا آشنا کنی ، تو انتخاب شده ای تا سرگروه باشی و هادی و این تکلیف توست. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
غریبانه ترین جهاد یادداشتی به بهانه روز معلم غریبانه ترین جهاد جهاد فرهنگی است آنانی که در گمنامی و بی پولی کار تربیتی می کنند یک دنیا انگ و اتهام می خورند و مرگشان را کسی شهادت نمی خواند. : اگر معلمی شغل انبیاء است، مربی گری و کار تربیتی شیوه و روش انبیاست. در برخی روایات آمده وقتی عابد به عرصه محشر می آید و قرار است راهی بهشت شود ندا می آید: "انطلق الی الجنه" به سوی بهشت برو! پس او به ازای عبادتش به بهشت وارد می شود بدون هیچ تشریفاتی. اما در مقابل وقتی قرار است یک تربیتی وارد بهشت شود ندا می آید: "قف،تشفع للناس بحسن تادیبک لهم" یعنی بایست؛ بدون تشریفات و مراسم خاص حیف است تو وارد بهشت شوی، اول کسانی را که تربیت کرده ای بفرست داخل بهشت ، یعنی اول بچه های مسجد و حلقه و گروهت را شفاعت کن بعد از آن نوبت خودت می شود که با شکوه وارد شوی. : مربی حق شفاعت دارد اولا شفاعت بالاصاله و بالحقيقه از آن خداست. و ثانيا خداوند شفاعت را به اولياء الله و مقربان درگاه خداوند واگذار مي کند ، و در رأس همه آنها خاندان عظيم الشان پيامبر اسلام (ص) هستند. امام صادق(ع): "اذا کان یوم القیامه بعث اللَّه العالم و العابد، فاذا وقفا بین یدى اللَّه عز و جل قیل للعابد انطلق الى الجنة، و قیل للعالم قف تشفع للناس بحسن تادیبک لهم " در روز رستاخیز خداوند" عالم" و" عابد" را بر می انگیزد به عابد میگوید تنها به سوى بهشت رو اما به عالم میگوید براى مردمى که کردى شفاعت کن" (اختصاص مفید بنقل بحار ج ۳ ص ۳۰۵) : مربی خودش یک امت است رسول گرامی اسلام(ص) می‌فرمایند: «آيا به شما خبر دهم كه بخشنده ترين بخشنده ها كيست؟ بخشنده ترين بخشنده ها خداست و من بخشنده ترين فرزندان آدم هستم و بعد از من از همه شما بخشنده تر، كسي است كه علم و دانشي را فراگيرد و آنرا نشر دهد و به ديگران بياموزد، چنين كسي، روز قيامت، خود به صورت امتي برانگيخته خواهد شد!» (ميزان الحكمة 6/474) : استغفار تمام موجودات برای مربی پيامبر گرامى اسلام(ص) مى فرمايند: «انّ معلّمَ الخيرِ يستغفرُ لهُ دوابُّ الارضِ و حيتانُ البحرِ و كلُّ ذي روح فىِ الهواءِ و جميعُ اهلِ السَّماءِ و الارضِ و اِنَّ العالمَ و المتعلّمَ فىِ الاجرِ سواءٌ بِاتيانِ يومَ القيمةِ كَفَرسَى رهان يزدحمان.» تمامى جنبندگان روى زمين و ماهيان دريا و هر موجود زنده اى در فضا و همه اهل آسمان و زمين براى معلمى كه نيكى به مردم بياموزد طلب آمرزش مى كنند. دانشمند و دانشجو در پاداش با يكديگر برابرند و در روز قيامت بدين سبب، بسان دو اسب مسابقه با يكديگر به رقابت مى پردازند... بحارالانوار جلد2صحفه17 : مربی احیا کننده اسلام است عبد السلام بن صالح هروی می گوید: از امام رضا(ع) شنیدم که فرمودند: « رحِمَ اللهُ امراً احیا امرَنا » خدا رحمت کند کسی را که امر ما را زنده کند. به حضرت گفتم: چگونه کسی می تواند امر شما را زنده کند. حضرت فرمودند: «یتعلمُ علومَنا و یعلمهَا الناسِ» علوم ما را یاد بگیرند بعد به مردم یاد بدهند. برادر من! خواهر من! مربی! سرگروه! کار تربیتی یعنی گرفتن دست چند جوان و نوجوان و رساندن آنان به خدا حال ممکن است عده ای بگویند که آقا ما سرگروه ها قابلیت نداریم و از این حرف ها. در جواب این عده می گوییم که اگر شما این کار را انجام ندهید و برای حزب خدا یارگیری نکنید، حزب شیطان بسیار آماده است و غافل نمینشیند. از طرفی این ویژگی را در خود نهادینه کنید، می رویم به سراغ حدیثی از امام رضا(ع). اگر مردم بدانند که کلام ما چه قدر زیباست حتما از کلام ما پیروی می کنند.(جلد اول کتاب اهل بیت در قرآن صفحه 534) ذکر روایت تنها به منزله روایت خوانی نیست. اگر ما خود را مخاطب روایت بدانیم هر زمان که در محضر علی بن موسی الرضا(ع) قرار میگیریم خود را مسئول می بینیم که در مقابل این حدیث حضرت چه کرده ایم، عمریست در مسجد و بسیج فعالیت می کنیم و کلی مطلب از معصومین آموخته ایم و حال باید به دیگران نیز یاد بدهیم. حضرت در ابتدای روایت می فرماید «رحِمَ الله» خدا رحمت کند، عبارت دعایی حضرت در شروع پاسخ ، سبب برکات و خیرات کثیری برای هر سوال کننده ای است. وجود مقدس حضرات معصومین حجه الله فی الرض هستند و چنانچه در حق کسی دست به دعا بردارند به یقین آن فرد در دنیا و آخرت عاقبت به خیر می شود. دیگر جایی برای تامل نمی ماند، باید حرکت کرد، حرکت به سمت احیاء نمودن امر اهل بیت. شما عزیزان سرگروه احیا کننده این امر هستید و ان شاء الله مورد رحمت خدا و دعای حضرت رضا(ع) قرار خواهید گرفت. ✍ م.انصاری مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
🔰آنچه که بر سر نوجوان می آورد ... ⭕️نکاتی حائز اهمیت برای نوعی از موسیقی ابتدای یادداشت را با حرف نوجوانی شروع میکنم که دچار حالی پریشان شده و سخت مضطر است ... «« روز های اول برام خیلی مهم نبود چه کسی این رپ رو خونده و فقط دوست داشتم گوش بدم اونم به صورت تفریحی ،( یادمه اولین رپی که گوش دادم رو از دوستم گرفتم) بعده ها بیشتر گوش میدادم تا جایی که وقتی از مدرسه میرسیدم خونه باید حتما هندزفری تو گوشم بود و حتی سره سفره هم گوش میکردم. کم کم اعتیاد بهش پیدا کرده بودم ولی اخه چیزه بدی نبود ... من چیزایی رو گوش میکردم که درد جامعه رو بیان میکرد و خیلی خوب میتونست اونارو مطرح کنه ، اما بعد از یه مدت دیگه وقتی سر درسام بودم نمیتونستم تمرکز کنم ، زود اعصابم خورد میشد و کم کم ادم خشونت طلبی شده بودم . بعضی وقتها خیلی پر انرژی بودم و بعضی وقتا تو فامیل گوشه گیر بودم . علتش رو نمیدونستم ولی کم کم دیگه دین هم برام دچار نواقصی بود و احساس میکردم باید دینم رو عوض کنم .... الان سر درگمم و ....»» خب در متن همه چیز کاملا واضح است ، نوجوانی حدود ۱۵ ساله دچار عارضه ی اعتیاد به موسیقی آن هم از نوع رپ شده است . وقتی امروزه با برخی از نوجوانان صحبت میکنید متوجه میشوید بعضی از تشدید های کلمات را خیلی مکرر استفاده میکنن و موقع صحبت کردن نمی توانند حروف و کلمات رو بیان کنند . آسیب های رپ از آن چه که فکر میکنید بیشتر است و در این یادداشت انشاءالله به صورت تیتروار و مختصر مطرح میشود و در یادداشت های بعدی به بررسی مشکلات و مسائل میپردازیم. 1⃣اولین مشکلی که برای نوجوان بعد از گوش دادن رپ فارسی برایش به وجود می آید ، است ، نوجوان دیگر نمیتواند حواس خود را جمع مطلبی کند و به دلیل خاصیت این مدل موسیقی دچار اختلال فکری میشود.(اختلال در تمرکز) 2⃣دومین مشکل از آن جا شکل میگیرد که نوجوان دچار به موسیقی میشود و مدام خود را وابسته به این سبک موسیقی میداند.(اعتیاد به رپ) 3⃣سومین مشکل این است که به خاطر بعضی از فحاشی هایی که در این نوع موسیقی انجام میشود نوجوان مجبور است از هندزفری استفاده کند و همین عامل باعث از بین رفتن او میشود .(اختلال شنوایی) 4⃣چهارمین مشکل موجود نوجوان است ، ظرف او بسیار ظریف است و برای هجمه ای از مشکلات جامعه قدرت و توان درک ندارد و در نتیجه دچار شکست روحی می‌شود ، یعنی میخواهد کاری انجام بدهد حالا چه درست چه اشتباه اما نمیتواند ... 5⃣پنجمین مشکل آن است که با گوش دادن به این نوع موسیقی دچار شده و سریعا واکنش نشان میدهد ، فکر میکند با داد و بیداد میتواند کاری کند و همین عامل باعث تشنج روحی و عصبی او میشود . 6⃣ششمین عامل مخرب و منزوی شدن نوجوان است که باز هم میتوان آن را با عامل های بالا پیوند زد. 7⃣هفتمین مشکل ان جاست که دیگر نوجوان نمی‌تواند درست صحبت کند ، یعنی دچار شده و در نتیجه به خاطر همین دیگر در جمع دوستان حاضر نمیشود و کم کم از جمع دور می‌شود. 8⃣هشتمین مشکلی که برای او پیش می آید قبح بعضی از کلمات برای او شکسته میشود و دیگر به راحتی بعضی از کلمات توهین آمیز را به کار می برد ... () 9⃣نهمین مشکل ان است که او میشود ، یعنی با توجه به حرف هایی که در اون موسیقی میشنود و فطرت پاکی او دارد دچار تناقض شده و چون در حال شکل گیری شخصیت می باشد و هنوز ثبات شخصیتی پیدا نکرده سریعا دچار تحول میشود و چون این تحول با فطرتش تناقض دارد دچار شخصیت نیز میگردد. این یادداشت ادامه خواهد داشت ... ✍مصطفی کریمی مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
سیل از نگاه دیگر اسف بار بود که سیلی آمد و برد انسانهایی بی گناه را و اسف بار تر این که زیر گل و لای دفن و برای همیشه نفسشان را خاموش ساخت. 😔 هر ایرانی هم که شنید غصه خورد و با حضور و مال خود مرهم بر این زخم نهاد. 🔹 اما هر روز و بلکه هر ساعت سیلی مهیب تر و سهمگین تر می آید و خواب ما را بر هم نمی زند. 🔸سیل بی دینی، فحشا و اعتیاد، فرزندان شیعه و ایتام مهدی فاطمه را هر روز قربانی خود می کند و این درد کمتر کسی را می گزد. سیل اگر بنیان باورها را بکند و ببرد باید خود را به آب و آتش زد یا عافیت طلبانه دست روی دست گذاشت و پا روی پا انداخت و وظیفه را از خود ساقط نمود؟ 🗣 فریادهای جوانان و نوجوانانی که می روند تا به قهقهرا را ناشنیده بگیریم؟ پناه بر خدا... بچه های فراوانی روز قیامت جلوی ما را خواهند گرفت که فلانی تو اگر ❤️دلی می سوزاندی ⏳ عمری صرف می کردی 💰 پولی خرج میکردی من معتاد نمی شدم لب به حرامی نمی زدم و به فحشا و چه چه مبتلا نمی شدم... بزرگی می فرمود: گاه سر در لاک نماز و روزه ایم اما زانجا که وظیفه دستگیری از جوان و نوجوانی را رها کرده ایم برایمان معصیت می نویسند. در حقیقت معصیتی که آن جوان و نوجوان مرتکب شده را برای من و تو که می توانستیم مانعش شویم می نویسند. و ما در خیال خوش کسب ثواب نماز و روزه مستحبی... چه خوش گفت سعدی که: چو می بینی که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینی گناه است مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
حداقلی نباشیم... قاتل خاموش همه بچه های هیئتی و مسجدی آدمهای حداقلی هستند. کسی که توی جبهه مقابل هست وضعیتش مشخصه اما آدم حداقلی بدون اینکه خودش مطلع باشه و با نیت خیر، داره از پشت خنجر میزنه... مصادیق برای معرفی حداقلی ها زیاد هست. مثلا یه مربی از این که میبینه متربیش میاد مسجد و اهل هیئت هست و... راضی میشه و دیگه تمرکز کمتری روی اون متربی داره و وقت کمتری براش میزاره البته در نوع پیشرفته حداقلی بودن ممکنه خیلی بیشتر تمرکز کنه روش و وقت بزاره اما همه اون وقت و تمرکز برای: 1. جدا نکردن متربی از خودشه 2. برای استمرار اومدنش تو همون هیئت و مسجد و در واقع چیز مفید دیگه ای یادش نمیده. کمیت رو زیاد میکنه اما کیفیتی در کار نیست. نهایتا هم ممکنه طرف وقتی پشت لبش که سبز شد کلا تغییر کنه و خون اعتقاداتش بریزه چون پی و شالوده نداشته. خب پس یه جای کار داره میلنگه و اونم اساس کاره... تو رساله های عملی نوشته اصول دین تقلیدی نیست. یعنی هر مسلمونی اول باید اصول دینش براش اثبات بشه بعد به احکام عمل کنه. (پیدا کنید کسی رو که در خانواده یا مسجد اول براش اصول اعتقادات رو ثابت کرده باشن بعد گفته باشن نماز بخون وقتی میای مسجد...) حالا خودتون نگاه کنید برخی آدم های حداقلی که متاسفانه از تصمیم گیران کلان فرهنگ، تربیت و آموزش این مملکت هستند چه بلایی سرمون آورده... بگذریم... باید هواسمون باشه اگه به کسی میگیم یا حسین(ع) دو برابر باید تلاش کنیم که بفهمونیم حسین(ع) کیه، تا حسین رو دوست داشته باشه و بگه یا حسین(ع). اگه تو مسائل سیاسی بهش خط میدیم ده برابرش باید سند و مدرک بیاریم تا کار محکم باشه. خلاصه کنم اولین و شاید بزرگ ترین مشکل حداقلی ها ظاهر بینی هست. همین که دید ظاهر کار قشنگ شده کار رو تمام شده میدونه و میره سراغ کار بعدی. در صورتی که زور اصلی رو باید جای دیگه میزد. یک حداقلی: دید سیاسی به کسی بده 👈 اون دید سیاسی با دو تا سوال چالشی به باد میره ذکر یاد کسی بده 👈 میشه لقلقه زبان تقوا به کسی بده👈 با یه تق وا میره پس بیایید به کم راضی نباشیم. به قشنگی ظاهر کار دلخوش نشیم از کنا ضعف ها بی توجه رد نشیم بیایید حداقلی نباشیم... ✍حسام زینتی مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
ما تربیت نشدیم ! ما بیش از این نبوده است که به بزرگ‌ترها احترام بگذاریم، کلمات زشت نگوییم، پیش دیگران پای خود را دراز نکنیم، حرف‌شنو باشیم، صبح‌ها به همه سلام کنیم، دست و روی خود را با صابون بشوییم، لباس تمیز بپوشیم و… اما ساده‌ترین و ضروری‌ترین مسائل زندگی را به ما یاد ندادند. کجا به ما آموختند که چگونه نفس بکشیم، چگونه اضطراب را از خود دور کنیم، موفقیت چیست، ازدواج برای حل چه مشکلی است، در مواجهه با مخالف چگونه رفتار کنیم…؟ در کودکی به ما آموختند که چموش نباشیم، اما پرسشگری و آزاداندیشی و شیوه‌های را به ما نیاموختند. داگلاس سیسیل نورث، اقتصاددان آمریکایی و برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳می‌گوید: «اگر می‌خواهید بدانید کشوری توسعه می‌یابد یا نه، سراغ صنایع و کارخانه‌های آن کشور نروید. اینها را به‌راحتی می‌توان خرید یا دزدید یا کپی کرد. می‌توان نفت فروخت و همۀ اینها را وارد کرد. برای اینکه بتوانید آیندۀ کشوری را پیش‌بینی کنید، بروید در دبستان‌ها؛ ببینید آنجا چگونه بچه‌ها را آموزش می‌دهند. مهم نیست چه چیزی آموزش می‌دهند؛ ببینید چگونه آموزش می‌دهند. اگر کودکانشان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظم‌پذیر، خطر‌پذیر، اهل گفتگو و تعامل و برخوردار از روحیۀ مشارکت جمعی و همکاری گروهی تربیت می‌کنند، مطمئن باشید که آن کشور در چند قدمی توسعۀ پایدار و گسترده است.» از «نفس کشیدن» تا «سفر کردن» تا «مهرورزی» به آموزش نیاز دارد. بخشی از سلامت روحی و جسمی ما در گرو «تنفس صحیح» است. آیا باید در جوانی یا میان‌سالی یا حتی پیری، گذرمان به یوگا بیفتد تا بفهمیم تنفس انواعی دارد و شکل صحیح آن چگونه است و چقدر مهم است؟! به ما حتی نگاه کردن را نیاموختند. هیچ چیز به اندازۀ «نگاه» نیاز به آموزش و تربیت ندارد. کسی که بلد است چطور ببیند، در دنیایی دیگر زندگی می‌کند؛ دنیایی که بویی از آن به مشام بینندگان ناشی نرسیده است. هزار کیلومتر، از شهری به شهری دیگر می‌رویم و وقتی به خانه برمی‌گردیم، چند خط نمی‌توانیم دربارۀ آنچه دیده‌ایم بنویسیم. چرا؟ چون در واقع «ندیده‌ایم». همه چیز از جلو چشم ما گذشته است؛ مانند نسیمی که بر آهن وزیده است. اگر حرف مولوی درست باشد که «فرع دید آمد عمل بی‌هیچ شکر پس نباشد مردم الا مردمک»، باید بپذیریم که آدمیت ما به اندازۀ مهارت ما در «نگاه» است. اگر در خانه یا مدرسه، یاد گرفته بودیم که چطور نگاه کنیم، چطور بشنویم و چطور بیندیشیم، انسانی دیگر بودیم. انسانی که نمی‌‌تواند از چشم و گوش و زبان خود درست استفاده کند، پا از غار بدویت بیرون نگذاشته است؛ اگرچه نقاشی‌های غارنشینان نشان می‌دهد که آنان با «نگاه» بیگانه نبودند. من پدرانی را می‌شناسم که در آتش محبت فرزندانشان می‌سوزند و برای رفاه و آسایش آنان سر از پا نمی‌شناسند، اما تا دهۀ هفتاد یا هشتاد عمرشان ندانستند که فرزندانشان بیش از خانه و ماشین، به آغوش گرم او نیاز دارند و او باید آنان را لمس می‌کرد و می‌بوسید و دست محبت بر سر و روی آنان می‌کشید. بسیارند پدرانی که نمی‌دانند اگر همۀ دنیا را برای دخترشان فراهم کنند، به اندازۀ یک‌بار در آغوش گرفتن او و بوسیدن روی او، به او آرامش و اعتماد به نفس نمی‌دهد. در جامعه‌ای که از در و دیوار آن، سخن از حق و باطل می‌بارد، کسی به ما یاد نداد که چگونه از حق خود دفاع کنیم یا چگونه حق را مراعات کنیم و مسئلۀ «حق و باطل» را به حقوق افراد گره نزنیم. عجایب را در آسمان‌ها می‌جوییم، ولی یک‌بار به شاخۀ درختی که جلو خانۀ ما مظلومانه قد کشیده است، خیره نشده‌ایم. نگاه کردن، شنیدن، گفتن، نفس کشیدن، راه رفتن، خوابیدن، سفر کردن، بازی، تفریح، مهرورزی،اعتراض و عاشقی بیشتر از املا و انشا نیاز به معلم و آموزش دارند. به كودكانمان مفاهيم زيبا و باشكوه زندگى را بياموزيم دوران شيرين كودكى تكرارناپذير است... مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
حق پذیری جامعه دینی ما به خوش زبانی محتاج است کما این که بی اندازه به مهربانی نیازمند است. صداقت هم از پر تکرارترین صفات مورد تاکید قرآن و عترت علیهم السلام است. اما ریشه همه صفات پسندیده حق پذیری یا تواضع در برابر حق است. حق پذیر: اسلام، ایمان، تشیع، صداقت، مهربانی و ... را می پذیرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: 💎 إنَّ الْمُؤْمِنَ لَدَى الْحَقِّ أَسِيرٌ مومن نزد حقیقت اسیر است. 🤔یعنی چگونه فرد اسیر از خود اختیاری ندارد مومن هم تا حقیقت مطلبی را دریافت انگار در مقابل آن بی اختیار می شود؛ زیر بار آن می رود و حاشا نمی کند. 👓راستی آیا راجع به این موضوع کتابی خوانده اید؟ سخنرانی ای شنیده اید؟ طرح درسی دیده اید؟ برای متربیان خود در اینباره چه کرده اید؟ با اطرافیانتان گفتگویی داشته اید؟ 🌙اگر این موضوع این همه مهم است پس چرا این همه غفلت از آن وجود دارد؟ مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
ضرورت تبلیغات در کارهای فرهنگی پاسخ به چند سوال مهم: ✔️ ۱-به نظر شما اگر ما در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی تبلیغات و اطلاع رسانی داشته باشیم اشکالی دارد؟ ✔️ ۲- اگر تبلیغات و گزارش عملکرد داشته باشیم، یعنی ریا کرده ایم و و مغایر با اخلاص و کار برای رضای خدا و گمنام بودن است؟ ✔️ ۳- واقعا اگر کار برای رضای خداست دیگر چرا اطلاع رسانی برای خلق خدا؟ و از این دست سوالات و ابهامات.... 👈 واقعا حد و مرز تبلیغ و گزارش کجاست؟ 🔸خداوند طول عمر با عزت به حاج آقای قرائتی عنایت فرماید، ایشان فرمودند: مردم، کار خیری کردید حتما نشان بدهید که دارید کار خیر میکنید، اصلا بگذارید بگن ریا میکنه کار خیر بکنید و نشرش بدید بذار کار خیر در جامعه و بین مردم شناخته بشه و مردم یاد بگیرند کار خیر انجام بدهند اون دنیا هم کسی گفت ریا بوده گردن من محسن قرائتی، من گردن میگیرم🔸 شرکت های بزرگ وقتی پروژه ای رو شروع می کنند یه مبلغ بسیار هنگفتی رو هم برای تبلیغ و معرفی محصول در نظر میگیرند. اگر واقعا ۱۰ تومان هزینه محصول میشود به اندازه ۱۰ تومان هم هزینه تبلیغات آن محصول میکنند تا مشتری را مجاب به خرید بکنند. ما، فعالان نیز اگر به دنبال نشر خوبی و توسعه کیفیت زندگی مطلوب هستیم بایست از ابزار رسانه استفاده کنیم، چه ابزار تبلیغاتی سنتی همچون منابر که از قدیم الایام یکی از اصلی ترین ابزارهای اطلاع رسانی و تبلیغات دینی و اسلامی ما بوده است که حتی از موثرترین ابزار به ثمر نشستن انقلاب ما هم همین مساجد و هیئت های مذهبی بوده اند که باعث نشر و ترویج افکار حضرت امام(ره) گردیدند. تا به امروز که یکی از قدرتمندترین ابزارهای رسانه ای فضای مجازی بوده است و بایست به شکل جدی و حرفه ای این ابزار را شناخت و در راستای ترویج فرهنگ ناب محمدی و گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و خط امام و رهبری از آن بهترین بهره برداری را نمود. پس پشت کردن به این فضا و اینگونه ابزاری اطلاع رسانی خطایی نابخشودنی است و این فضا آنقدر اهمیت دارد که حضرت آقا شورای عالی مجازی تشکیل میدهند، پس این در اهمیت و اطلاع رسانی در فضا مجازی و اما از سویی دیگر همیشه از بچگی به ما میگفتند که بچه ها کاری اگر در مسجد و بسیج میکنید سعی و همتتان بر این باشه که برای رضای خدا باشه نه خلق خدا و کاری اثرگذاره که مخلصانه و بدون چشم داشت باشه.... واقعیت معیار و عیار اخلاص در عمل رو حضرت حق تعیین میکند و نه بندگان خدا و اینکه واقعا مخلصانه و گمنام است و آن یکی ریاکارانه و فریبکارانه در ید بنی بشر نیست اما در فضاهای اجتماعی و فعالیت های اجتماعی ما اصطلاحی داریم به نام «سرمایه اجتماعی»، مقوله ای که امروزه بسیار مورد تاکید فعالان اجتماعی بوده است. شاید بتوان بزرگترین سرمایه اجتماعی انقلاب اسلامی را دانست که حضرت امام(ره) توانستند با ایده بسیج مردمی اولین و بکرترین سرمایه اجتماعی را بطور عملیاتی و موفق اجرایی نمایند که این سرمایه امروزه در خارج از مرزها و کیلومتر ها آنطرف مرزها نیز در حال توسعه است. @morabi_masjed پس باید از نگاه حضرت امام(ره) درس گرفت که اگر به دنبال ترویج گفتمان انقلاب هستیم بایست سرمایه اجتماعی انقلاب را افزایش دهیم اگرچه یقینا اخلاص حضرت امام باعث این رشد و نمو و برکت سرمایه اجتماعی بسیج گردیده است اما به یاد داشته باشیم بسیج با ارایه خدمات ارزشمند توانست این سرمایه را ایجاد نماید و امروز هم اگر بخواهیم همه نهادهای اجتماعی در جامعه فعال و پویا باشند بایست که راه خدمت به مردم را پیش بگیرند و این خدمات را به گوش همگان برسانند تا «فرهنگ خدمت» نهادینه شود تا راه برای کار داوطلبانه باز شود و همیشه در یاد داشته باشید که جهت توسعه کار داوطلبانه باید ابزار آن به درستی شناخته و اجرا شود. 👈 از اولین اصول کار داوطلبانه آن هم بصورت کاملا حرفه ای و تشکیلاتی ارایه و اطلاع خدمت به گوش مردم و ذینفعان است تا همه ترغیب به فعالیت شوند و تا زمانی که شما به درستی گزارش ارایه ننمایی مطمنا هم افراد تیم خود را کم کم دچار بی انگیزگی میکنی و هم آن کار خیر و خوب با شدت فزونی پیدا نمی کند پس بیاییم کارهای خوب یکدیگر را نشر دهیم تا خوبی منتشر شود تا فعالیت اجتماعی داوطلبانه توسعه پیدا کند و انشالله خداوند هم به نیت ما اخلاص عنایت نماید تا اثر کار خیر ما تاثیر چندبرابری پیدا کند. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
مجاهد فرهنگی مجاهد باشید تا شهید شوید! بسیاری از ما خوب می دانیم که در عصر کنونی ، جهاد فرهنگی کار بسیار سخت و طاقت فرسایی است شاید سخت تر از جهاد نظامی. اما این را هم خوب میدانیم که در حال جنگ هستیم ، جنگی که دیگر در ان خبری از فشنگ نیست ، در جنگی هستیم که اگر بخواهند کسی را کنند ، او را نا امید می‌کنند، جنگی که دیگر دشمن مقابلت نیست... نا امیدی در لحظه ی کنونی یک تاکتیک جنگی است، تاکتیکی که دشمن آن را به خوبی اجرا می‌کند، به نظر من جریان نفوذ نیز از همین جا تاثیر میگیرد. قصه ی مختص سیاست یا دولت نیست ، نفوذ در همه جا رخ میدهد‌. و به نظر من الان نفوذ در مساجد بیشتر از سیاست اتفاق می افتد. مثال میزنم که شاید خیلی از فعالان مسجدی با آن مواجه بوده اند. عده ای جوان که احساس و دغدغه ی کار فرهنگی داشتند در دور هم جمع شدند و مجموعه ای تشکیل دادند و شروع به فعالیت کردند. مدتی بعد از سوی هیئت امنای مسجد اذیت شدند و هیئت امنا آن هارا نه تنها همراهی نمیکرد ، بلکه در مقابل آن ها ایستادگی میکرد. جوانان که دیگر به جوش آمده بودند تصمیم به ..... ادامه ی داستان بالا ، با تصورات و تفکرات دینی شما کامل میشود. اگر باشید تصمیم به جهاد گرفته و در هر صورتی از کار فرهنگی خود دست بر نمیدارید چرا که جنگ را احساس کردید و نمیتوانید یک جا بنشینید ، چرا که که فرمانده کل قوا ، شمارا افسر جنگ نرم خوانده و روی شما حساب باز کرده ، اما روی دیگر داستان اینگونه به پایان میرسد که جمع شما از هم متلاشی شده و دیگر تصمیم میگیرید کار فرهنگی نکنید... شما از کدام دسته اید؟! هر چه ریشه ی تفکراتی خویش را در تالیفات رشد داده باشید ، در مقابل هجمه ی دشمن واکنشی سخت نشان خواهید داد. به یاد داشته باشید شما یک مجاهد هستید. مجاهد وقت کم می آورد ولی خسته نمیشود. بسیاری تصور میکنند در کار فرهنگی باید حلوا خیرات کرد یا .... آن ها درک نکرده اند که در حال مبارزه هستند ، در حال جهاد هستند. اگر کسی کمی احساس وظیفه کرد مطمئن باشد دیگر برای خوابش هم برنامه دارد. اگر کسی داشت و مسیر حرکتش با اهل بیت هم مسیر بود ، دیگر به زخم زبان های مردم اهمیت نمیدهد. اگر به او فحش دهند ، نا سزا بگوید برایش مهم نیست. برایش رضایت خدا مهم است و لا غیر‌... و این میشود همان چیزی که موجب رضایت خداست.... از حرکت خود نا امید نشوید ، در مقابل سختی ها ایستادگی کنید و وحدت جمعیِ به وجود آورید و آن را حفظ کنید. خود را در میدان جنگ ببینید و جهاد کنید ... آن وقت اگر روزی روزگاری ، بر گذشته ی خویش نگاه کردید ، از خود احساس رضایت خواهید کرد نه شرمساری... ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند... وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنکُمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ و شما را می آزماییم تا مجاهدان و صابرانتان را بشناسیم و حدیثتان را آشکار کنیم... سوره ی محمد،آیه ۳۱ ✍مصطفی کریمی مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf