eitaa logo
قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی🇮🇷
7.7هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
341 فایل
امام خامنه ای:کارباید تشکیلاتی باشد. کادر سازی کار تشکیلاتی مطالبه گری تربیت نیرو در طراز انقلاب ✔رسانه تحلیلی خبری قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی ارتباط با کانال @sharheaani
مشاهده در ایتا
دانلود
نقاط مهم را ، پر رنگ کنید ... فقط کافی است در امر تربیت نقاط مثبت دانش اموز را پر رنگ کنید . به او یادآوری کنید و از او تشکر کنید . مثلاً دانش آموزی برای شوخی تاکید بر نماز اول وقت دارد ، خب خیلی هم عالی است ، حالا باید چه کرد!؟ باید از حسن دقتش به نماز تشکر کرد و روی همین یک نقطه مانور داد تا جایی که دیگر برایش از حالت شوخی به اعتقادش تغییر کند . مهم همین است . اصل همین است ، باید به بچه ها یادآوری کرد که فطرتشان از پروردگار است و ناخودآگاه جذب کار های نیک میشوند و از شر فراری! اگر در حین تاکید و تشویق دانش آموز ، به دلیل نقطه ی مثبتش به او شخصیت بدهیم ، منتظر تغییر جدی در او باشید . او در سن نوجوانی دنبال مشوق میگردد ، دنبال کسی میگردد که کارهای او را تأیید کند و او را به خاطر اتفاقات خوب تحسین کند . دانش اموز و متربی از مربی انتظاراتی دارند که اگر آن ها محقق نشود ، باعث از بین رفتن ارتباطات صمیمی میشود . یکی از همان نکته ها ، همین است . او در سنی است که به اتکا به عقلش فکر میکند کاری که انجام می دهد درست است بدون فکر و تعقل دست به اقدامی می زند تا مورد تماشا قرار بگیرد . او تشنه ی دیده شدن است و اگر توسط مربی دیده نشود ممکن است اسیب های خطرناکی بروز دهد لذا اینجا باید از تمام عزیزانم درخواست کنم حواسشان به کوچکترین رفتار متربیان باشد و در صورت مشاهده ی نکات اخلاقی و دینی مثبت ، آن ها را تشویق کنند ، چرا که این بهترین راه تربیت آن هاست ✍مصطفی کریمی مربی محور،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
کار تربیتی تشکیلاتی از تشکیلات دانی تا تشکیلات بانی صحبت نظری از تشکیلات و کار تشکیلاتی زمانی ثمر می‌دهد که در قالب یک توانمندی ظهور پیدا کند. برخی گمان می‌کنند با مطالعه دقیق پیرامون تشکل‌های مختلف و بررسی اهداف و راه رسیدن آن‌ها به هدف‌هایشان و همچنین مطالعه تکنیک‌ها و روشهای آنها،‌ تشکیلاتی شده‌اند؛‌ حال آنکه این مطالعات صرفاً یکسری گزاره‌های دانشی است. زمانی این دانش در افراد نتیجه می‌دهد که به بینش تبدیل شود و لازمه گذر از دانش تشکیلاتی به بینش تشکیلاتی، فعالیت عملی است که به فهم و درک عمیق کار تشکیلاتی در افراد کمک می‌کند. مثلا در یکی از سرفصل‌های کار تشکیلاتی گفته می‌شود که در کار تشکیلاتی انسان باید به تشکیلات متعهد باشد و این تعهد خودش را در عدم تقدم رأی فردی بر رأی تشکیلات نشان می‌دهد. دانستن چنین مطلبی،‌ یعنی داشتن دانش این قسمت ولی آیا صرف دانستن، عمل را هم به دنبال دارد؟ الزاماً انسان‌ها به چیزهایی که می‌دانند عمل نمی‌کنند. وقتی من به عنوان کسی که علاقه‌مند به فراگیری ادبیات تشکیلات هستم،‌ چنین دانشی کسب می‌کنم،‌ باید همین را در عمل تمرین نمایم. مثلا تصور کنید اردویی رفته اید که مسئول اردو می‌گوید: «از این طرف برویم»، با وجود مخالفت شما با مسیر انتخابی، اگر انتخاب مسئول اردو را مقدم بر انتخاب خود دانستید،‌ نشان می‌دهد این مطلب تشکیلات را فهم کرده‌اید وگرنه صرف بحث‌های نظری پیرامون چیزی که در رفتار ما تغییری ایجاد نکند،‌ فایده‌ای ندارد. اگر این تغییر رفتار در زندگی تشکیلاتی ما اتفاق افتاد‌، می‌توان از سطح بالاتر تشکیلات‌خوانی و تشکیلات‌دانی یعنی تشکیلات‌بانی صحبت کرد. افرادی هستند که هم تشکیلات را می‌سازند و هم از آن محافظت می‌کنند. مطالعه این نوشتار و نوشته‌هایی مثل این،‌ به مثابه شروع فعالیت تشکیلاتی از سطح تشکیلات‌خوانی تا سطح تشکیلات ‌بانی است. اگر به تشکیلات‌بانی نرسید‌، تشکیلات ‌خوانی و تشکیلات ‌دانی هیچ فایده‌ای ندارد و مثل بسیاری از دروسی است که در دانشگاه‌ها و مدارس درس داده می‌شوند ولی در عمل دانشجو یا دانش‌آموز آن را کاربردی نمی‌داند. به عبارت دیگر چه مقدار در عملی کردن چنین مطالبی تلاش کرده‌اید؟ آیا اگر مثلا در خوابگاه زندگی می‌کنید،‌ برای اتاق خودتان رئیس انتخاب کرده‌اید؟ اگر پاسخ منفی است بدانید که تشکیلات به درستی برایتان فهم نشده است؛‌ چرا که پیامبر مکرم اسلام (ص) می فرمایند: «هر گاه در مسافرت تعداد مسافران به سه نفر رسید، باید یکی از آنها رئیس جمع شود» یکی از مصادیق این روایت، اتاق شماست. دقت کنید! تمارین عملی کار تشکیلاتی را باید از همین موارد به نظر کوچک شروع کرد. اگر شما تمرین کنید که از رأی خودتان ولو رأی صحیح خودتان در یک فعالیت تشکیلاتی کوتاه بیایید، بعدها در مقابل رأی حاکم اسلامی هم کوتاه خواهید آمد و بالعکس اگر در یک کار تشکیلاتی کوچک نتوانید ولایت‌پذیری را تمرین کنید،‌ در جامعه اسلامی ولایت‌پذیر نمی‌شوید. همه این‌ها یک نوع گام تمرینی عبور از تشکیلات‌دانی به تشکیلات‌بانی است. مربےمحور،نو نگاهے اصيل به فرهنگـ و تربیت دینے @morabi_masjed
هدایت شده از نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی
نقاط مهم را ، پر رنگ کنید ... فقط کافی است در امر تربیت نقاط مثبت متربی را پر رنگ کنید . به او یادآوری کنید و از او تشکر کنید . حتی اگر متربی برای شوخی تاکید بر نماز اول وقت دارد ، خب خیلی هم عالی است ، حالا باید چه کرد!؟ باید از حسن دقتش به نماز تشکر کرد و روی همین یک نقطه مانور داد تا جایی که دیگر برایش از حالت شوخی به اعتقادش تغییر کند . مهم همین است . اصل همین است ، باید به بچه ها یادآوری کرد که فطرتشان از پروردگار است و ناخودآگاه جذب کار های نیک میشوند و از شر فراری! اگر در حین تاکید و تشویق دانش آموز ، به دلیل نقطه ی مثبتش به او شخصیت بدهیم ، منتظر تغییر جدی در او باشید . او در سن نوجوانی دنبال مشوق میگردد ، دنبال کسی میگردد که کارهای او را تأیید کند و او را به خاطر اتفاقات خوب تحسین کند . دانش اموز و متربی از مربی انتظاراتی دارند که اگر آن ها محقق نشود ، باعث از بین رفتن ارتباطات صمیمی میشود . یکی از همان نکته ها ، همین است . او در سنی است که به اتکا به عقلش فکر میکند کاری که انجام می دهد درست است بدون فکر و تعقل دست به اقدامی می زند تا مورد تماشا قرار بگیرد . او تشنه ی دیده شدن است و اگر توسط مربی دیده نشود ممکن است اسیب های خطرناکی بروز دهد لذا اینجا باید از تمام عزیزانم درخواست کنم حواسشان به کوچکترین رفتار متربیان باشد و در صورت مشاهده ی نکات اخلاقی و دینی مثبت ، آن ها را تشویق کنند ، چرا که این بهترین راه تربیت آن هاست. ✍مصطفی کریمی مربی محور،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی @morbi_masjed
برای عید غدیر چه کنیم؟ هر ساله تعداد زیادی از دوستان به این سوال می رسند. اما جواب این سوال واقعاً چیست؟ چه برنامه ای در روز عید غدیر از اهمیت بالاتری برخوردار است؟ همانطور که شما عزیزان مستحضرید عید غدیرخم از فضیلت های زیادی برخوردار است . چرا این حجم از اعمال را،  با آن همه فضیلت،  براى روز غدیر قرار داده اند؟ امام صادق (ع) در میفرماید:  « اعظاما لیومک؛ تا با این اعمال روز غدیر را بزرگ بدارى » اما بگذارید تا در همین ابتدا مسائلی را تذکر دهم تا برای شما عزیزان روشن شود چه کاری در غدیر اهمیت بیشتری دارد . حتماً تا اسم عید غدیر می آید برای شما هم خاطرات جشن های مسجد و یا شیرینی و شربت در خیابان ها تداعی میشود و به خود میگویید چه خوب است که اینگونه مراسم اجرا کنیم . اما در روز غدیر چه اتفاقی افتاد ، که پیامبر در ابتدای خطبه ی غدیر رو به مردم جمله ای را به زبان می اورند و میفرمایند: لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ ، چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه (درباره ی علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام . غدیر چه روزی است که پیامبر مکرم به مردم میگویند رسالتم را انجام نخواهم داد اگر علی را معرفی نکنم؟! حال که به اهمیت این روز بزرگ پی بردیم و متوجه شدیم شایسته است ان را به نیکی برگزار کنیم و از برنامه های سطحی و زود گذر بگذریم . برنامه هایی همچون جشن هایی که فقط برای شادی این روز است اما ندانیم این شادی برای چه اتفاقی است؟ به جرات میتوانم بگویم اگر روز عید غدیر را نشناسیم ، مطمئنا عاشورا را درک نخواهیم کرد چرا که بُغْضً لأبیک را درک نکرده ایم ‌... دوستان و برادران ارزشی بنده ، پیشنهاد میکنم اول یکبار خطبه ی غدیر را برای خود با دقت بخوانیم . به دقت خواندن یک درس بزرگ . وقتی خواندیم سری به اعمال مستحبی آن بزنیم . وقتی اطلاعات خود را در مورد غدیر کامل کردیم ، نوبت آن است شخصیت حضرت علی را بشناسیم اما این شناخت با مبنای خطبه ی غدیر باشد بهتر است . بعد از انجام همه ی این مراحل تازه خود ما که یک مربی هستیم حرفهایی برای گفتن پیدا خواهیم کرد . در روز عید ، شخصیت حضرت علی(ع) را به بچه ها هدیه کنید ، هدیه که حتما نباید مادی باشد! اصلأ هدیه دادن یکی از مستحبات روز غدیر است . و چه راحت به اولین مستحب روز غدیر دست پیدا کردیم . دوستان عزیزم ، بنده ی حقیر مخالف برگزاری جشن نیستم ، و این اشتباها برداشت نشود ، حرف بنده آن است وقتی کسی میتواند شادی کند که علت آن را درک کند و الا آن شادی زود گذر است و ارزش معنوی زیادی ندارد . البته که در احادیث آمده ، مومنین کسانی هستند که با شادی ما شادی کنند اما تغییر در برنامه‌های غدیر از کجا باید شروع شود!؟ انشاالله در روز های آتی ، به مستحبات عید غدیر می پردازیم و می گوییم چگونه برای بچه ها طرح مطلب کنیم و چگونه یک برگزار کنیم . همیشه جذابیت ، در داخل حرف های نو نهفته است و مربی ای پیشتاز در امر جذب خواهد بود که بتواند راز نهفته را کشف کند ... تکلیفی بر گردن خود انداختیم و آن این بود که خطبه ی غدیر را بخوانیم و از طریق خطبه ی غدیر حضرت علی(ع) را بشناسیم . ادامه دارد... ✍مصطفی کریمی مربی محور، نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی @morabi_madjed
متولیان فرهنگی بخوانند...! خود سازی یا جامعه سازی!؟   همواره فعالین فرهنگی در پاسخ به تعارضِ اولویت بندی میان پرداختن به خود یا ساختن جامعه مشکل داشته اند! عده ای می گویند که ابتدا باید خودمان را بسازیم تا بعد از آن بتوانیم جامعه را بسازیم! و به دیگران میگویند شما فعلاً بروید در اجتماع که ما خود را بسازیم و برسیم به شما! این دسته معمولاً با دلایلی نیز خود را قانع می کنند؛ مثلاً می گویند: آقا! خود حضرت امام ره هم قبل از اینکه وارد اجتماع شود، چهـــــــــــل ســــال در غار خود سازی بودند. و یا خود پیامبر سلام الله علیه که در غار بودند و ابتدا خود سازی کردند که توانستند جامعه را بسازند. اما همان حضرت امامی را که این دسته از دوستان برای دفاع از خود و شاهد بر درسی عملکرد خود می آورند، دقیقاً عکس این صحبت ها در چند جا موضع گیری کرده اند! مثلاً؛ در نامه های عرفانی خود به حاج احمد آقا اینطور مینویسند:   "مبادا خود را از به جامعه کنار بکشی و گوشه گیر و کَل بر خلق الله باشی، که این از صفات جاهلان ... است یا درویشان دکان دار! سیره انبیاء عظام و ائمه اطهار علیهم السلام که سرآمد عارفان بالله و رستگان از هر قید و بندند ... و در اجرای عدالت در جهان رنج ها و بُرده و کوشش ها کرده اند، به ما درس می دهند، که اگر چشمِ بینا و گوشِ شنوا داشته باشیم راه گُشایمان خواهد بود، «مَن أصبَحَ و لَم یَهتِمُ بِامُور المسلمین فَلَیس بمثلهم»؛ پسرم نه گوشه گیری صوفیانه دلیل پیوستن به حق است و نه ورود در جامعه و تشکیل حکومت، شاهد گسستن از حق میزان! میزان در اعمال، انگیزه های آنهاست. چه بسا عابد و زاهدی که گرفتار دام ابلیس اند و آن دام گستر[شیطان] با آنچه مناسب اوست چون[مثل] خودبینی و خودخواهی و غرور و حُجب و خود بزرگ بینی و تحقیر خلق الله و شرک خفی و امثال آنها او را از حق دور و به شرک می کشاند. و چه بسا متصدی امور حکومت که با انگیزه الهی به معدن قرب حق نائل می شود. ... پس میزان عرفان و حرمان انگیزه است. ... پسرم از زیر بار انسانی که خدمت به حق در صورت خدمت به خلق است، شانه خالی مکن ...   پ.ن ۱: این حرف ها و صحبت های مرحوم حضرت امام(ره) شامل حال برخی از طلبه ها هم می شود! که وقتی ازشان می پرسی چرا نمی روید!؟ چرا در حلقه های مشغول فعالیت نمی شوید!؟ چرا توی فعالیت نمی کنید!؟ چرا در و و مشغول فعالیت و کمک به کارهای فرهنگی نمی شوید!؟ در پاسخ همه ی این سؤال ها می گویند؛ ما اول باید خود را بسازیم... پ.ن ۲: اگر قرار باشد همه بروند توی غار، که کسی دیگر نمی ماند! پس ضمن تهذیب نفس و خودسازی، باید در جامعه نیز حضور داشته و جامعه را نیز بسازیم. مربی محور،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی @morabi_masjed
بسم الله. السلام علیک یا ابا عبداللّه. برای اینکه انسان را مایوس کند از پیشرفت و تلاش برای بهتر شدن، بدیهایی را به رخ انسان میکشد که آن بدیها بعضاً دست انسان نیست. اموری که در انسان می گذرد: از بغض، محبت، بخل، حسد، کینه، خشم و... به تو می گوید: تو که حسودی و حسادتت را هم نمیتوانی درست کنی، پس بیا حسادتت را توجیه کن، برو بدیهای داشته و نداشته طرف را برای همه مطرح کن تا به تو حق بدهند که از او بدت می آید! تو که بر مصیبت حسین(ع)، گریه ات نمیگیرد، پس بیا مسخره کن گریه کنان بر حسین را! تو که دستت نمیرود که ثروتت را در جاییکه باید خرج کنی، پس بیا اسمش را بگذار دوراندیشی! ولی تو گوش نکن! اگر میخواهی قلبت را اصلاح کنی و روزی را ببینی که اثری از تیرگی در قلبت نباشد، 👈فقط ادای کسانی را در بیاور که مشکل تو را ندارند. کینه توزی؟ پیشانی رفیقت که میانه تان به دلیل اتفاقی کوچک به هم خورده را ببوس و به او محبت کن! حزنی نمیبینی در دلت برای حسین؟ ادای محزون ها را در بیار، خودت را به گریه بزن، پیراهن مشکی بپوش، لباست را روز عاشورا گِلی کن! به قلبت هم کاری نداشته باش که درونش چه خبر است؛ فقط دائما و پس از هر عمل ظاهری، به خدا بگو: 👈 قلبم که در اختیار توست و از دست من خارج است، من عملم و رفتارم را شبیه خوبان تو کردم، تو قلبم را شبیه قلب خوبانت کن... بعد از ماهی و سالی، برو و درِ قلبت را بردار و ببین که هیچ چیز از بدی درش نمانده است... پ.ن۱ : اگر عملت را انجام دادی و دعای آخرش را نکردی، بعد از مدتی هم به ماهی های آکواریوم قلبت اضافه خواهد شد! مواظب باش نسخه ات را نصفه اجرا نکنی! پ.ن۲: شاید یکی از بطون و تفاسیر آیه« إنّ اللّهَ یحولُ بین المرءِ و قلبِه» همین باشد. (انفال،24) مربی محور، نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی @morabi_masjed
ضرورت کار فرهنگی مؤثر چرا باید کار فرهنگی یاد بگیریم؟ فرهنگ سازی امر لازمی است و جامعه اسلامی ما در حوزه‌های مختلف نیاز بدان دارد. سالها این مردم با فرهنگ و ارزشهای نظامی زندگی کرده‌اند که فقط اسم اسلام را به یدک می‌کشیده و عملاً از اسلام در مناسبتها و رفتارهای افراد خبر چندانی نبوده است و حالا انقلاب می‌خواهد اسلام را مبنای رفتار و مناسبتها قرار دهد و زندگی فردی و اجتماعی را براساس اسلام پیش ببرد لذا در چنین جامعه‌ای یقیناً نیاز به تغییر فرهنگی و فرهنگ‌سازی پیدا می‌شود و حرف افرادی که از ضرورت آن به‌عنوان زمینه در هر موضوعی می‌گویند، حرف بیراهی نیست.  به این نیاز جامعه امروز ( یعنی ضرورت ابتنای رفتارها و مناسبات براساس فرهنگ و ارزشهای اسلامی) باید مقوله‌ای به نام تهاجم فرهنگی و هجوم بی رحمانه فرهنگ منحط و توخالی غربی را نیز افزود، چرا که با انقلاب اسلامی و با گرایشاتی که به دین پیدا شده، اکنون همه اجزا و فرهنگ اسلامی - ایرانی، مورد دشمنی و کینه غربی‌ها قرار گرفته و به تعبیر زیبای امام انقلاب «ناتوی فرهنگی علیه فرهنگ اسلامی» نیز بوجود آمده است و از این منظر نیز، ضرورت کار فرهنگی و فرهنگ‌سازی دوچندان می‌شود. بنابراین امروز مهمترین نیاز جامعه به رغم وجود نیازهای اقتصادی، اجتماعی و ... نیاز فرهنگی و فرهنگ‌سازی است و متاسفانه با وجود حرفها و شعارهای زیاد، همچنان تا مطلوب فاصله بسیار است.  با آنکه فراوان از فرهنگ گفته می‌شود و حتی وقت و انرژی و بودجه‌های زیاد صرف می شود، ولی از فرهنگ‌سازی چندان خبری نیست و نتیجه مطلوب حاصل نمی‌شود. با تاسف بدخواهان و دشمنان نیز با توجه به همین ضعف، هم هجمه فرهنگی می‌کنند و هم با شیطنت همه اقدامات را ارجاع بدان می‌دهند! چرا که می‌دانند هم کار فرهنگی کار زمان بری است و این زمان طولانی فرصت برای اقدامات آنهاست و هم خوب پی برده‌اند که نظام اسلامی ما اکنون در این زمینه با چالش و کمبود مواجه است و امیدوارند حالا، حالاها هم نتوانند از آن عبور کند.  به عبارت دیگر چالش فرهنگی تربیتی نظام اسلامی و قصور و کم کاری در این زمینه که رهبر معظم انقلاب از آن به ولنگاری فرهنگی تعبیر کرده‌اند تا به آن اندازه دشمنان و بدخواهان اسلام و انقلاب را امیدوار کرده است که با علم و اثربخشی این اقدام و آگاهی از غنای اسلام و قرآن در این زمینه باز به دلیل ناکارآمدی، سهل انگاری و سهل اندیشی مسئولان و متولیان امور زیادی را به آن ارجاع می‌دهند و امید دارند که با ارجاع مسائل به این حوزه، یعنی ضرورت کار فرهنگی تربیتی، به این زودی‌ها نظام نتواند توفیقی حاصل کند و آنها مجال و فرصت داشته باشند تا کار خودشان را بکنند و اهدافشان را برآورده کنند. مربی محور، نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی 🆔 @morabi_masjed
افسران فرهنگی؛ سرباز فراری ها جریانات فرهنگی خواب زده آدم تعجب میکند وقتی دوستانی را می بیند که گاهی آنگونه که باید نیستند! و از مسیر اعتدال خارج می شوند... منظور از اعتدال همان "أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ" است؛ نه اینکه با دوستان مدارا، با دشمنان مروت! نه به معنای حرکت میان حق و باطل! حال این اعتدال در جای جایِ زندگی انسانی باید جاری باشد و تمام رفتار و کردارش را در بر گیرد؛ نه اینکه فقط متعطق به بخشی از آن باشد! پس اعتدال بر مبنای قرآن یک فضیلت است، و طبیعتا افراط و تفریط که در مقابل اعتدال است، رذیله محسوب می شود و گاهی می شود عین نفاق. گاهی متاسفانه از دوستان نیز چیزی هایی شنیده و دیده و خوانده می شود که معنایش عدول از اعتدال است. مثلا در زمینه نقد! مسلما نباید از مسیر اعتدال خارج شد! آقا فرمودند: "نقد باید به صورت کارشناسی انجام بگیرد." و "نقد به دولت کنونی هم باید منصفانه محترمانه و دلسوزانه باشد. به معنای مچ گیری، به معنای اذیت کردن نباشد" (۱۳۹۳/۰۴/۱۶) حال در برخی سایت ها اینطور تیتر زده شده که "در سایه ی سکوت مسئولین ... کشف حجاب در فلان جا صورت گرفت..."!!! واقعا چه ربطی به مسئولین دارد!؟ باید بریزند اونجا همشون رو بگیرند و بزنند و ببرند!؟ به کجا ببرند!؟ که چی بشه!؟ اصلا چرا اوضاع اینطور شده!؟ چرا باید این اتفاق بیفتد!؟ لابد مسئولین چنین دستوری داده اند!؟ بنده نمی خوام مسئولین را تبرعه کنم! ولی گیرم که مسئولین ما لائیک-لائیسیسم، اومانیسم، روشنفکر لائیک یا روشنفکر دینی! اصلا مسئولین دولتی ما دیکتاتور! ولی آیا مردم ما هم لائیک و روشنفکر و اومانیسم شده اند!؟ آیا ائمه جماعات ما هم ...!؟ آیا بچه بسیجی ها و حزب اللهی های ما هم ...!؟ یعنی آیا این شهر چهار تا بچه مسلمون ندارد اصلا!؟ چرا نوک پیکان ما فقط به یک سمت کشیده شده است!؟ چرا اول یه سوزن به خودی ها نمی زنیم و بعد یک جوالدوز به دیگران و دولتی ها!؟ مگر ائمه معصوم ما نفرمودند: باید امر به معروف و نهی از منکر کنید و گرنه خداوند بدهای شما را بر خوبانتان مسلط می گرداند... (پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله) وای بر کسی که با امر به معروف و نهی از منکر، خدا را دینداری نکند. (پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله) خداوند از امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک فریضه از جانب خود، یاد کرد؛ زیرا می دانست که اگر این فریضه انجام گیرد و برپا شود، همه فرایض دیگر، از آسان و سخت، بکار بسته خواهد شد ... (امام حسین علیه السلام) مگر رهبر معظم و عزیزمان نفرمودند: "همه آحاد مردم باید وظیفه امر کردن به خوب و نهی کردن از کار بد را برای خود قائل باشند. این، تضمین کننده حیات طیبه در نظام اسلامی خواهد بود" (۱۳۶۸/۱۰/۱۹) چرا خود را (همان جریان فرهنگی) به خواب زده ایم و هر از گاهی از خواب می پریم و چندتا داد بر سر برخی می زنیم و باز به خواب فرو می رویم!؟ چرا فقط مدعی شده ایم و دریغ از حتی یک عمل!؟ فکرش را بکنید، اگر نبی مکرم ص هم در آن اوضاعِ شبه جزیزه می خواستند اینگونه و مثل ما عمل کنند و هی داد بزنند بر سر سران و حاکمان قبایل، اصلا حکومتی به نام اسلام تشکیل میشد یا خیر!؟ دیگر به دست ما رسیدن و نرسیدنش پیش کِش! مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
💠ظلم فرهنگى (تخریب مساجد در همه ابعاد) ظلم فرهنگی، بزرگ‌ترین ظلمهاست. خرابى مسجد تنها با بیل و کلنگ نیست، بلکه هر برنامهاى که از رونق مسجد بکاهد، تلاش در خرابى آن است. مساجدى مورد قبول هستند که در آنها یاد خدا زنده شود و مطالب خداپسند و احکام خدا بازگو شود. دشمنان اسلام از در و دیوار مسجد نمیترسد، بلکه ترسشان از زنده شدن نام خدا و بیدارى مسلمانان است. بر این اساس، هر اقدامی که مسجد را به جایگاه حقیقی و طراز انقلابی‌- سلامی آن نزدیک کند، بی‌شکّ از مصادیق «عمران» و هر عملی که در جهت تضعیف مساجد صورت پذیرد، مصداق «ظلم بزرگ» در مورد مقام مساجد است. امروز،(گذشته از ضعف عملکرد مساجد) برخی از مساجد به دلیل عملکرد رقبای مسجد واقعاً غیرفعّال شدند. این مراکز با توجّه به امکانات و اعتبارات و نیروهای انسانی آموزش دیده‌ای که دارند، به راحتی جای مساجد را گرفته‌اند. در برابر فعّالیّت‌های این مراکز، بیشتر مساجد به دلیل نداشتن نمازگزار، امام جماعتِ راتب ندارد. برخی به حالت نیمه‌فعّال و حتّی تعطیلی درآمدند. رقبای مسجد در حقیقت با مجوّزهای رسمیِ چند نهاد دولتی و سازمان دینی تأسیس می‌شوند که به صورت پراکنده و مختلف ‌از هم و بدون هیچ‌گونه هماهنگی با یکدیگر، در امر نظارت و مدیریت و برنامه‌ریزی امور مسجد فعّال هستند. تداخل برنامه‌های غیرهماهنگ و غیر هم‌راستا، تشابه فعّالیّت‌ها و دل‌زدگی مردم و مخاطبان مسجد را موجب شده است. در این خصوص جوانان و نوجونان بیشتر از سایر گروه‌های سنّی آسیب‌پذیر هستند؛ چون این امر باعث بدبین شدن برخی افراد، به‌ویژه جوانان و نوجوانان شده است. بنابراین، بسیار ضروری است که آسیب‌های وجود رقیب برای مسجد مورد مطالعه قرار گیرد و با برشماری این آسیب‌ها، توسّط متوّلیان امر و مهندسان فرهنگی، راه چاره‌ای اندیشیده شود. 👈رقبای مسجد چه آسیب‌هایی برای مساجد طراز انقلابی‌ - اسلامی دارند❓ 👈رقبای مسجد کدام‌اند و چگونه به وجود آمده و توسعه یافتند❓ 👈آسیب‌هایی که رقبای مسجد برای مسجد و آموزه‌های مسجدی دارند، چیست❓ 👈سبک مدیریت بر نهادهای رقیب مسجد کدام‌ است و چگونه باید اِعمال شود❓ ✍م.انصاری مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
مجاهد باشید تا شهید شوید! بسیاری از ما خوب می دانیم که در عصر کنونی ، جهاد فرهنگی کار بسیار سخت و طاقت فرسایی است شاید سخت تر از جهاد نظامی. اما این را هم خوب میدانیم که در حال جنگ هستیم ، جنگی که دیگر در ان خبری از فشنگ نیست ، در جنگی هستیم که اگر بخواهند کسی را از سر راه بردارند، او را نا امید می‌کنند، جنگی که دیگر دشمن مقابلت نیست... نا امیدی در لحظه ی کنونی یک تاکتیک جنگی است، تاکتیکی که دشمن آن را به خوبی اجرا می‌کند، به نظر من جریان نفوذ نیز از همین جا تاثیر میگیرد. قصه ی مختص سیاست یا دولت نیست ، نفوذ در همه جا رخ میدهد‌. و به نظر من الان نفوذ در مساجد بیشتر از سیاست اتفاق می افتد. مثال میزنم که شاید خیلی از فعالان مسجدی با آن مواجه بوده اند. عده ای جوان که احساس و دغدغه ی کار فرهنگی داشتند در دور هم جمع شدند و مجموعه ای تشکیل دادند و شروع به فعالیت کردند. مدتی بعد از سوی هیئت امنای مسجد اذیت شدند و هیئت امنا آن هارا نه تنها همراهی نمیکرد ، بلکه در مقابل آن ها ایستادگی میکرد. جوانان که دیگر به جوش آمده بودند تصمیم به ..... ادامه ی داستان بالا ، با تصورات و تفکرات دینی شما کامل میشود. اگر باشید تصمیم به جهاد گرفته و در هر صورتی از کار فرهنگی خود دست بر نمیدارید چرا که جنگ را احساس کردید و نمیتوانید یک جا بنشینید ، چرا که که فرمانده کل قوا ، شمارا افسر جنگ نرم خوانده و روی شما حساب باز کرده ، اما روی دیگر داستان اینگونه به پایان میرسد که جمع شما از هم متلاشی شده و دیگر تصمیم میگیرید کار فرهنگی نکنید... شما از کدام دسته اید؟! هر چه ریشه ی تفکراتی خویش را در تالیفات رشد داده باشید ، در مقابل هجمه ی دشمن واکنشی سخت نشان خواهید داد. به یاد داشته باشید شما یک مجاهد هستید. مجاهد وقت کم می آورد ولی خسته نمیشود. بسیاری تصور میکنند در کار فرهنگی باید حلوا خیرات کرد یا .... آن ها درک نکرده اند که در حال مبارزه هستند ، در حال جهاد هستند. اگر کسی کمی احساس وظیفه کرد مطمئن باشد دیگر برای خوابش هم برنامه دارد. اگر کسی داشت و مسیر حرکتش با اهل بیت هم مسیر بود ، دیگر به زخم زبان های مردم اهمیت نمیدهد. اگر به او فحش دهند ، نا سزا بگوید برایش مهم نیست. برایش رضایت خدا مهم است و لا غیر‌... و این میشود همان چیزی که موجب رضایت خداست.... از حرکت خود نا امید نشوید ، در مقابل سختی ها ایستادگی کنید و وحدت جمعیِ به وجود آورید و آن را حفظ کنید. خود را در میدان جنگ ببینید و جهاد کنید ... آن وقت اگر روزی روزگاری ، بر گذشته ی خویش نگاه کردید ، از خود احساس رضایت خواهید کرد نه شرمساری... شهید چمران: ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند... وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنکُمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ و شما را می آزماییم تا مجاهدان و صابرانتان را بشناسیم و حدیثتان را آشکار کنیم... سوره ی محمد،آیه ۳۱ ✍مصطفی کریمی مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
منفعت طلبی تشکیلاتی تصور غلط در مورد کار تشکیلاتی در خصوص کار تشکیلاتی، فرهنگ اشتباهی در سطح جامعه ما جا افتاده است و آن اینکه؛ گاهی که فرد یا افرادی تصمیم به عضویت در یک جریانی می گیرند، با این انگیزه اقدام می کنند که آن جریان، ممنون و سپاسگزار این فرد یا افراد باشد و همواره پاسخگوی انواع و اقسام خواسته های آنها. بنابراین، جریان، بدهکار اعضاست نه بالعکس و همواره چشم اعضا برای برآورده شدن حاجات و نیازمندی های شان به سوی جریان و تشکیلات متبوع است. حتی قبل از اینکه فردی رسما عضو تشکیلاتی گردد، با حضور در محضر مسئول ذیصلاح، به صراحت عنوان می کند که تشکیلات پس از عضو شدنم چه کار و خدمتی برای من می تواند انجام بدهد و یا حضور من در این تشکیلات چه منفعتی به حال من و خانواده ام دارد و بسیاری اوقات پیش می آید که به وضوح چیزی بیان نمی گردد ولی همواره نوع نگاه این آدم و افراد مختلف عضو به این سمت و سو است که به چه شکل و امکانی، منافعی از ناحیه تشکل برای خود و اطرافیان خویش اختصاص بدهند. با توجه به همین فرهنگ اشتباه است که متأسفانه ما صاحب تشکلات استاندارد قدرتمند نشده ایم و اگر هم هست بسیار اندک اند. اینجاست که پیشنهاد به ویژه برای جوانان این است که اولا حتما کار تشکیلاتی در پیش گرفته شود، چرا که امور دنیا به گونه ای از طرف خدای متعال طراحی شده است که با کار فردی و شخصی به مطلوب نهایی نخواهد رسید و ثانیا دشمنان، امروزه دقیقا ازین سنت الهی یعنی کار تشکیلاتی سوء استفاده کرده، تلاش دارند بر جهان به ویژه کشورهای اسلامی سلطه پیدا کنند و ثالثا در حرکت به سوی کار تشکیلاتی تکلیف محور باشد نه خود محور، خداخواهانه باشد نه خودخواهانه، ابزار باشد، نه هدف و برای رسیدن به خدا باشد نه دنیا، عضو، به تشکیلات بدهکار باشد نه طلبکار و همواره به جای این سئوال که تشکیلات برای من چه کار و خدمتی کرده، از خود بپرسد که من برای تشکیلات چه کاری کرده و چه منفعتی رسانده و یا در آینده خواهد رساند!. تکلیف محور به این معناست که من به عنوان یک شخص مسلمان وظیفه دارم اول خود را به حقایق هستی آشناکرده، راه رشد و تعالی و به خدا رسیدن را طی کنم و سپس برای هدایت بقیه همنوعان خود نیز تلاش ورزم و مسئولیت هدایتگری را به نحو مطلوب انجام بدهم، اما رسیدن به این مأمول قطعا به تنهایی ممکن نیست، پس بایستی در کنار سایر برادران مؤمن و مسلمانی قرار بگیرم که آنها نیز عین هدف و برنامه ی من را دارند. ✍م.انصاری مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
جذب یا جمع؟ از آنجا که جریان تربیتی، یک جریان زیربنایی است و با هدف رشد و تعالی انسان‌ها صورت می‌‌پذیرد؛ پس جذب، جذب به معنویت و اخلاق است، جذب به سلوک رفتاری است و از همه مهم‌‌تر جذب به خوبی‌ها و پاکی‌هاست. جذبی که و فطرتاً به آن گرایش دارد و از درون تشنه آن است. چنان‌که در دوران دفاع مقدس و در جبهه هم درست همین‌طور بوده است که مثلاً رزمندگان اسلام در فلان محور عملیاتی و یا فلان دسته، گروهان و گردان جذب نماز شب فرمانده‌شان می‌‌شدند و یا تحت تأثیر اخلاق و مرام او قرار می‌‌گرفتند؛ بنابراین و با این توضیحات؛ کسی که می‌گوید بدون جایزه دادن، بدون شام و ناهار دادن و یا بدون پول خرج کردن، نمی‌‌توان افراد را جذب حلقه‌‌های تربیتی کرد، مسلماً چنین فردی اشتباه می‌کند و در واقع او افراد را می‌‌کند نه . در هر حال، نتیجه قرار گرفتن در این سیکل معیوب تربیتی آن است که اگر سرگروه‌ها به اشتباه افراد را به جای جذب کردن، جمع کنند و پس از آن نیز به جای ، مدام آنها را ببرند تا پراکنده نشوند و به بهانه فوتبال، اردو و امثال آن، حضورشان در حلقه تربیتی ادامه پیدا کند، مسلماً حاصل نهایی این فرایند؛به جای ، خواهد شد؛ زیرا وقتی در یک مجموعه تربیتی جذب درست و مؤثری صورت نپذیرد، به طور قطع و یقین حضور افراد در آن مجموعه، تثبیت نخواهد شد و در نهایت در پایان کار نیز جوانان و نوجوانان، به جای طی دوره رشد از گروه دفع خواهند شد به گونه‌‌ای که کم‌کم نیازهای کاذب آنان جایگزین نیاز‌‌های واقعی خواهد شد؛ نیازهایی که معمولاً بیشتر در محیط خارج از مسجد و کانون و مجموعه برآورده می‌‌شود. مربی محور،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://sapp.ir/morabi_mssjed http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf