eitaa logo
موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
3.5هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
731 ویدیو
70 فایل
تولید مدل های دینی پیشرفت و تعالی تمدنی مرکز تخصصی حوزوی تمدن اسلامی مدیر عالی: آیت الله سید محمد محسن دعائی ارتباطات: @isinadmin سایت: isin.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش اول سیر و سلوک ⚠️برای رسیدن به این هدف چقدر فرصت داریم؟ ✅آنچه مهم است اینکه انسان بداند عبودیت و رسیدن به لقاءالله که هدف از آفرینش است را باید در همین نشئه تحصیل نماید، اما انسان در اثر ضعف ادراک و از سوی دیگر غرور و هوس و تکبر، تنها همین ظاهر حیات دنیا را می بیند و در اثر پرداختن به مظاهر و اشتغال به کثرات این عالم، از عالم ملکوت و آنچه برای او در آن عوالم مهیا شده غافل مانده و آن قابلیت ها و استعدادهای خداوندی را برای همیشه با خود دفن خواهد کرد. ✅لذا نوع افراد بنی آدم، کال و نارس از دنیا می روند. میوه کال غیر قابل استفاده است نه طعم و مزه ای دارد و نه خاصیتی، و قابل خوردن نیست. یعنی انسانی که قابلیت دارد مظهر أسماء و صفات حسنای حضرت پروردگار شود و بر مسند خلافت الهی تکیه زند با لذتهای حسی خود را از ادراکات عقلیه محروم و در ویرانه های این عالم حبس میکند. ✅انسان باید این راه را در همین نشئه دنیا طی کند و همین جا به لقاء و زیارت خدا مشرف شود. ✅وقتی اجل انسان رسید نامه عملش بسته می شود و هر چه بوده و هر چه کرده تا همان زمانی است که از دنیا می رود و بیش از آن به فضل الهی وابسته است و ضمانت و وعده قطعی ندارد و لذا انسان باید تلاش کند تا در همین نشئه به لقاء الهی برسد. ✅کسی که جمال احدیت را در این دنیا زیارت نکرده معلوم نیست بتواند در سرای دیگر زیارت کند زیرا نشئه دنیا مقام کسب معرفت بوده و استعداد و لوازم هدایت و اهتداء در آن فراهم است و دار عقبی دار جزاء است. بعضی می پندارند که دنیا نقد و آخرت نسیه بوده و هیچ عاقلی این دنیای نقد همراه با لذائذ و عیش گوارایش را با آخرت معاوضه نمی کنند. ✅در حالی که این چنین نیست عالم عقبی نقد است و دنیا نه نقد است و نه نسیه؛ یعنی این دنیا با تمام مظاهرش جز سراب و و هم چیزی بیش نیست "ما عِنْدَكُمْ يَنْقَدُ وَ ما عِنْدَ الله باق" النحل: ۹۶. آنچه نزد شماست، همه محکوم به فناء و نیستی بوده و تمام می شود و آنچه نزد خداست باقیست و حقیقت دارد. 📚 کتاب ره نما/بر اساس آثار علامه حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی/ صفحه 22 و 23 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕌 تمدن نوین اسلامی|موسسه مطالعات راهبردی|طراحی سیستم های دینی 📥 ایتا | آپارات | تارنما | صوت
⚠️ چگونه می توان در مقابل مشکلات سیر و سلوک ایستادگی کرد؟ ✅همین که سالک قدم در میدان مجاهده نهاد، حوادثی سخت و ناملایماتی از طرف مردم و آشنایان که صرفاً غیر از هوای نفس و خواسته های اجتماعی مقصدی ندارند متوجه او میشود و با زبان و عمل او را سرزنش نموده و می خواهند از رویه و مقصدش دور کنند، و از فی الجمله تنافری که بین او و آنان در برنامه زندگی پیدا شده سخت در هراس بوده و به هر وسیله می کوشند تا سالک تازه به راه افتاده را با تازیانه ملامت و سرزنش از راه انداخته و قدم های او را خرد کنند. و هم چنین در هر منزل از منازل سفر البته مشکلهای تازه برای سالک پیش خواهد آمد که بدون صبر و عزم دفع آنها محال به نظر می رسد. سالک باید به حول و قوه خدا چنان عزمی داشته باشد تا در برابر همه این مشاکل ایستادگی نماید و با حربه صبر و توگل همه آنها را نابود سازد و با توجه به عظمت مقصد از این بادهای مخوف که عانق و مانع راه خدا هستند نهراسد و به هیچ وجه به خود بیمی راه ندهد: ( وَ عَلَى الله فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ) (آل عمران ۳: ۱۶۰) و باید مؤمنان بر خداوند توکل کنند. وَ عَلَی الله فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكَّلُونَ) (ابراهيم۱۲:۱۴) و باید توکل کنندگان بر خداوند توکل کنند. 📚 کتاب ره نما/بر اساس آثار علامه حاج سید محمد حسین حسینی / صفحه ۵۰ 🖇هشتگ های زیر را دنبال کنید تا بیشتر بدانید! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕌 تمدن نوین اسلامی|موسسه مطالعات راهبردی|طراحی سیستم های دینی 📥 ایتا | آپارات | تارنما | صوت
⚠️ برای لذت از سیر و سلوک و خسته نشدن از آن باید چگونه رفتار کرد؟ ✅ نکته بسیار مهم و حائز اهمیت دیگر در مسیر سیر و سلوک، رعایت رفق و مدارا میباشد که این از اهم اموری است که باید سالک إلی الله آن را رعایت کند چه اندک غفلتی در این امر سبب می گردد که علاوه بر آنکه سالک از ترقی و سیر باز میماند بلکه برای همیشه به کلی از سفر ممنوع خواهد شد. سالک در ابتدای سفر در خود شور و شوقی زاید بر مقدار مترقب می یابد و یا در بین سفر هنگام ظهور تجليات صوريه جمالیه، عشق و شور وافری در خود حس می کند و در اثر آنها تصمیم میگیرد اعمال کثیره عبادیه ای را به جای آورد، لهذا اکثر اوقات خود را صرف دعا و ندبه می نماید، به هر عمل دست میزند و از هر کس کلمه ای می آموزد و از هر غذای روحانی لقمه ای بر می دارد. این طرز عمل، علاوه بر آنکه مفید نیست زیان آور است چون در اثر تحمیل اعمال گران بر نفس ناگهان در اثر فشاری که بر نفس وارد شده، نفس عكس العمل نشان داده و عقب زده و بدون گرفتن نتیجه سالک از همه کارها می ماند و دیگر در خود میل و رغبتی برای اتیان جزئی ترین جزء از مستحبات احساس نمیکند. و سر این افراط در عمل و تفریط نهائی اینست که میزان و ملاک در اتیان اعمال مستحبه را ذوق و شوق موقتی خود قرار داده است و بار سنگین را بر دوش نفس قرار داده است، وقتی آن شوق موقتی به پایان رسید و آن لهیب تند و تیز رو به فروکش نهاد در آن موقع نفس از تحمل این بار گران به تنگ آمده دفعه شانه خالی میکند و بار سفر را در ابتدا یا در نیمه راه به زمین میگذارد و از سفر متنفر شده و از معدّات سفر و ممدّات آن بیزاری می جوید. بنابراین سالک نباید فریب این شوق موقتی را بخورد بلکه باید با نظری دقیق و مآل اندیش استعداد و خصوصیات روحی و وضع کار و شغل و مقدار قابلیت تحمل خود را سنجیده عملی را که می تواند بر آن مداومت نماید و قدری هم از استعداد او کمتر و کوچکتر است انتخاب نماید و به همان قدر اکتفا کند و بدان اشتغال ورزد تا کاملا حظ ایمانی خود را از عمل دریافت دارد. و بناء على هذا سالک باید وقتی مشغول به عبادت می شود با آنکه هنوز میل و رغبت دارد دست از عمل بکشد تا میل و رغبت به عبادت در او باقی مانده همیشه خود را تشنه عبادت ببیند. مثل سالک در به جای آوردن عبادات مانند شخصی است که میخواهد غذا تناول کند، اولاً باید غذائی را انتخاب کند که مساعد با مزاج او باشد، و ثانیاً قبل از اینکه سیر شود دست از خوردن باز دارد تا پیوسته میل و رغبت در او باقی باشد. و ناظر به همین رفق و مدار است آنچه حضرت صادق به عبدالعزیز قراطیسی فرمودند: «يَا عَبْدَ الْعَزِيزِ، إِنَّ الْإِيمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ، بِمَنْزِلَةِ السُّلَّمِ يَصْعَدُ مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ إِلَى أَنْ قَالَ - وَإِذَا رَأَيْتَ مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْكَ بِدَرَجَةٍ، فَارْفَعْهُ إِلَيْكَ بِرِفْقٍ، وَلَا تَحْمِلَنَّ عَلَيْهِ مَا لَا يَطِيقُ فَتَكسِرَه». ای عبدالعزیز ایمان ده درجه دارد مانند نردبان که باید پله پله از آن بالا رفت.... و چون کسی را دیدی که یک پله از تو پائین تر است با مدارا او را به سوی خود بالا بر و چیزی را که توان آن را ندارد بر او تحمیل مکن که او را خواهی شکست. و به طور کلی از آنچه گفته شد به دست می آید که عبادت مؤثر در سیر و سلوک فقط و فقط عبادت ناشی از میل و رغبت است و به این معنی دلالت دارد: قوله :«ولا تُكْرَهُوا إِلَى أَنْفُسِكُمُ الْعِبَادَةَ» و عبادت را بر خودتان تحمیل نکنید. ضمن اینکه سالک باید آنچه را که از آن تو به نموده دیگر مرتکب نگردد، و آنچه را که عهد کرده بجا آورد از بجا آوردن آن دریغ نکند و آنچه را که با شیخ آگاه و مربی راه حق مواعده و معاهده نموده تا آخر الأمر بدان وفا کند. 📚 کتاب ره نما/بر اساس آثار علامه حاج سید محمد حسین حسینی / صفحه ۷۸و۷۹و۸۰ 🖇هشتگ های زیر را دنبال کنید تا بیشتر بدانید! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕌 تمدن نوین اسلامی|موسسه مطالعات راهبردی|طراحی سیستم های دینی 📥 ایتا | آپارات | تارنما | صوت
⚠️ چگونه می توان به حقیقت و صورت ملکوتی اعمال شریعت دست یافت؟ ✅ عقول بشری در دنیا به علت توجه و التفات به زینت های دنیا و زخارف آن و آرزوهای پوچ و طولانی تیره و کدر شده است و نمی تواند حقائق عالیه مجرده به همان درجه از صفا و واقعیتی که در عالم ملکوت دارد را ادراک کند، لذا انبیاء عظام مانند کسی که بخواهد حقیقتی را برای کودکان ساده لوح بیان کند مجبورند آن حقایق عالیه را تنزل داده و از آن، تعابیری که موافق ادراک محسوسات آن کودکان است بنمایند. پیغمبران عظام به وسیله مقام شرع و شریعت که پاسدار آن هستند چه بسا از حقائق زنده عالم تعابیری نموده اند که می رساند آن حقائق فاقد حسّ و شعورند و حال آنکه هر یک از این ظواهر شرعیه از نماز و روزه و حج و جهاد و صله رحم و صدقات و امر به معروف و نهی از منکر و غیر اینها دارای حقیقتی هستند زنده و با شعور و ادراک. سالک کسی را گویند که با قدم سلوک و مجاهده بخواهد بعون الله و توفیقه در سایه ذل عبودیت و خاکساری و تضرع و ابتهال، کدورت و قشر نفس و عقل را کنار زده و با عقل پاک و نفس روشن و نورانی بی غل و غش و با صفا و جلای خود آن حقائق عالیه را در همین نشئه مادّیّه و جهان ظلمانی مشاهده کند. چه بسا اتفاق می افتد که سالک همین وضوء و نماز را به صورت واقعی خود مشاهده می کند و می بیند که از حیث شعور و ادراک هزاران مرتبه از صورت جسمانّیّه خارجیّه آن امتیاز دارد. سالک باید به واسطه اعمال مترتّبه و مداوم خود آن صورت ملكوتيّه مجرده را در نفس خود تثبیت کند تا از حال به مقام ملکه ارتقاء یابد. سالک باید به واسطه تکرار هر عملی حظّ روحانی و ایمانی خود را از آن عمل دریافت کند و تا این معنی برای او حاصل نشود دست از عمل باز ندارد. و آن جنبه ملکوتی ثابت عمل وقتی حاصل می گردد که سالک به طور ثبات و دوام به عمل اشتغال ورزد تا اثرات ثابته اعمال فانیه خارجیه در صقع نفس رسوخ پیدا کند و متحجّر گردد و دیگر پس از تثبیت و استقرار قابل رفع نباشد. پس سالک باید سعی کند عملی را که مطابق استعداد اوست انتخاب کند و اگر احیاناً ثبات و دوام آن را عازم نیست اختیار ننماید، زیرا در صورت متارکه عمل، حقیقت و واقعیت عمل به مخاصمه بر می خیزد و آثار خود را بالمرة جمع نموده و با خود می برد، و در نتیجه آثاری ضد آثار عمل در نفس پدید می آید، نعوذ بالله معنی مخاصمه آنست که چون سالک آن عمل را ترک گفت حقیقت آن عمل به طور عکس العمل از سالک دوری می جوید و آثار و خصوصیات خود را نیز با خود می برد. و چون آن عمل، عمل نورانی و خیر بوده است چون ناحیه نفس از آن آثار نورانی خالی گردد ناگزیر آثار ضد آن از ظلمت و تیرگی و شرور جایگزین آن خواهد شد. و حقیقت آنست كه «لا يوجَدُ عِندَ الله إلا الخَيْرُ» نزد خداوند جز خير و خوبی یافت نمی شود. «وَأَما الشرورُ وَالقَبَائِحُ وَالظُّلُمَاتُ فَإِنَّمَا هِيَ مِنْ أَنْفُسِنَا» و اما شرها و زشتیها و تاریکیها همه از ناحیه خود ماست. بنابراین هر عیب و نقص که پدید آید از ناحیه افراد بشر است، «والشر ليس إليك» و شر به ساحت مقدس تو راه ندارد. و بر این اساس نیز روشن می شود که فیوضات الهیه اختصاصی نبوده بلکه از صقع ربوبی و از مقام رحمت نامتناهی متوجه عموم افراد بشر است از مسلم و یهود و نصاری و مجوس و آتش پرست و بت پرست، لکن خصوصیات موجوده در قوابل، به سوء اختیار آنها سبب می گردد که این رحمت واسعه در بعضی افاده سرور و بهجت و شادی نماید و در بعضی دگر ایجاد غم و اندوه. 📚 کتاب ره نما/بر اساس آثار علامه حاج سید محمد حسین حسینی / صفحه ۷۵ و ۷۶ و ۷۷ 🖇هشتگ های زیر را دنبال کنید تا بیشتر بدانید! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕌 تمدن نوین اسلامی|موسسه مطالعات راهبردی|طراحی سیستم های دینی 📥 ایتا | آپارات | تارنما | صوت
⚠️ برای لذت از سیر و سلوک و خسته نشدن از آن باید چگونه رفتار کرد؟ ✅ نکته بسیار مهم و حائز اهمیت دیگر در مسیر سیر و سلوک، رعایت رفق و مدارا میباشد که این از اهم اموری است که باید سالک إلی الله آن را رعایت کند چه اندک غفلتی در این امر سبب میگردد که علاوه بر آنکه سالک از ترقی و سیر باز میماند بلکه برای همیشه به کلی از سفر ممنوع خواهد شد. سالک در ابتدای سفر در خود شور و شوقی زاید بر مقدار مترقّب می یابد و یا در بین سفر هنگام ظهور تجلّيات صوریّه جمالیّه، عشق و شور وافری در خود حس می کند و در اثر آنها تصمیم میگیرد اعمال کثیره عبادیّه ای را به جای آورد، لهذا اکثر اوقات خود را صرف دعا و ندبه می نماید، به هر عمل دست میزند و از هر کس کلمه ای می آموزد و از هر غذای روحانی لقمه ای بر می دارد. این طرز عمل، علاوه بر آنکه مفید نیست زیان آور است چون در اثر تحمیل اعمال گران بر نفس ناگهان در اثر فشاری که بر نفس وارد شده، نفس عكس العمل نشان داده و عقب زده و بدون گرفتن نتیجه سالک از همه کارها میماند و دیگر در خود میل و رغبتی برای اتیان جزئی ترین جزء از مستحبات احساس نمی کند. و سرّ این افراط در عمل و تفریط نهائی اینست که میزان و ملاک در اتیان اعمال مستحبّه را ذوق و شوق موقتی خود قرار داده است و بار سنگین را بر دوش نفس قرار داده است، وقتی آن شوق موقتی به پایان رسید و آن لهیب تند و تیز رو به فروکش نهاد در آن موقع نفس از تحمل این بارگران به تنگ آمده دفعتاً شانه خالی میکند و بار سفر را در ابتدا یا در نیمه راه به زمین می گذارد و از سفر متنفر شده و از معدّات سفر و ممدّات آن بیزاری می جوید. بنابراین سالک نباید فریب این شوق موقتی را بخورد بلکه باید با نظری دقیق و مآل اندیش استعداد و خصوصیات روحی و وضع کار و شغل و مقدار قابلیت تحمل خود را سنجیده عملی را که می تواند بر آن مداومت نماید و قدری هم از استعداد او کمتر و کوچکتر است انتخاب نماید و به همان قدر اکتفا کند و بدان اشتغال ورزد تا کاملا حظّ ایمانی خود را از عمل دریافت دارد. و بناء على هذا سالک باید وقتی مشغول به عبادت می شود با آنکه هنوز میل و رغبت دارد دست از عمل بکشد تا میل و رغبت به عبادت در او باقی مانده همیشه خود را تشنه عبادت ببیند. مثل سالک در به جای آوردن عبادات مانند شخصی است که میخواهد غذا تناول کند، اولاً باید غذائی را انتخاب کند که مساعد با مزاج او باشد و ثانیاً قبل از اینکه سیر شود دست از خوردن باز دارد تا پیوسته میل و رغبت در او باقی باشد. و ناظر به همین رفق و مدار است آنچه حضرت صادق به عبدالعزیز قراطیسی فرمودند: يَا عَبْدَ الْعَزِيزِ، إِنَّ الْإِيمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ، بِمَنْزِلَةِ السُّلَّمِ يَصْعَدُ مِنْهُ مِرْقَاةٌ بَعْدَ مِرْقَاةٍ إِلَى أَنْ قَالَ - وَإِذَا رَأَيْتَ مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْكَ بِدَرَجَةٍ، فَارْفَعُهُ إِلَيْكَ بِرِفْقٍ، وَلَا تَحْمِلَنَّ عَلَيْهِ مَا لَا يَطِيقُ؛ فَتَكْسِرَه ای عبدالعزیز ایمان ده درجه دارد مانند نردبان که باید پله پله از آن بالا رفت.... و چون کسی را دیدی که یک پله از تو پائین تر است با مدارا او را به سوی خود بالا بر و چیزی را که توان آن را ندارد بر او تحمیل مکن که او را خواهی شکست. و به طور کلی از آنچه گفته شد به دست می آید که عبادت مؤثّر در سیر و سلوک فقط و فقط عبادت ناشی از میل و رغبت است و به این معنی دلالت دارد: قوله : «ولا تُكرِهُوا إِلَى أَنْفُسِكُمُ الْعِبَادَةَ» و عبادت را بر خودتان تحمیل نکنید. ضمن اینکه سالک باید آنچه را که از آن توبه نموده دیگر مرتکب نگردد، و آنچه را که عهد کرده بجا آورد از بجا آوردن آن دریغ نکند و آنچه را که با شیخ آگاه و مربی راه حق مواعده و معاهده نموده تا آخر الأمر بدان وفا کند. 📚 کتاب ره نما/بر اساس آثار علامه حاج سید محمد حسین حسینی / صفحه۸۰و۷۹و۷۸ 🖇هشتگ های زیر را دنبال کنید تا بیشتر بدانید! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕌 تمدن نوین اسلامی|موسسه مطالعات راهبردی|طراحی سیستم های دینی 📥 ایتا | آپارات | تارنما | صوت
⚠️ مهمترین شرط در سیر و سلوک چیست؟ ✅ «اهم شرائط سلوک، مسأله مراقبه است.» مراقبه عبارت است از آنکه سالک در جمیع احوال مراقب و مواظب باشد تا از آنچه وظیفه اوست تخطی ننماید و از آنچه بر آن عازم شده تخلف نکند. مراقبه معنای عامی است و به اختلاف مقامات و درجات و منازل سالک تفاوت میکند. در ابتدای امر سلوک مراقبه عبارت است از آنکه از آنچه به درد دین و دنیای او نمیخورد اجتناب کند و از ما لا یعنی دوری گزیند و سعی کند تا خلاف رضای خدا در قول و فعل از او صادر نگردد ولی کم کم این مراقبه شدت یافته و درجه به درجه بالا میرود. گاهی مراقبه عبارت است از توجه به سکوت خود و گاهی به نفس خود و گاهی به بالاتر از آن از مراتب حقیقت از اسماء و صفات كليه الهيه. مراقبه از اهم شرائط سلوک است و مشایخ عظام را در آن تأکیداتی است و بسیاری آن را از لوازم حتمیه سیر و سلوک شمرده اند، چه آن به منزله حجر اساسی است، و ذکر و فکر و سایر شرائط بر آن حجر بنا نهاده می شود. لذا تا مراقبه صورت نگیرد ذکر و فکر بدون اثر خواهد بود. مراقبه حکم پرهیز از غذای نامناسب برای مریض را دارد و ذکر و فکر حکم دارو و تا وقتی که مریض مزاج خود را پاک ننماید و از آنچه مناسب او نیست پرهیز نکند دارو بی اثر خواهد بود و چه بسا گاهی اثر معکوس می دهد، لذا بزرگان و اساتید عظام این راه، سالک بدون مراقبه را از ذکر و فکر منع می کنند و ذکر و فکر را بر حسب درجات سالک انتخاب می نمایند. مسئله مهم دیگر این است که در اثر مراقبه شدید و اهتمام به آن، آثار حب و عشق در ضمیر سالک هویدا می شود، زیرا عشق به جمال و کمال على الاطلاق فطری بشر بوده و با نهاد او خمیر شده و در ذات او به ودیعت گذارده شده است لیکن علاقه به کثرات و حب به مادیات، حجاب های عشق فطری میگردند و نمیگذارند که این پرتو ازلی ظاهر گردد. به واسطه مراقبه کم کم حجابها ضعیف شده تا بالاخره از میان می رود و آن عشق و حب فطری ظهور نموده ضمیر انسان را به آن مبدأ جمال و کمال رهبری میکند. 📚 کتاب ره نما/بر اساس آثار علامه حاج سید محمد حسین حسینی / صفحه ۸۲ و ۸۳ 🖇هشتگ های زیر را دنبال کنید تا بیشتر بدانید! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕌 تمدن نوین اسلامی|موسسه مطالعات راهبردی|طراحی سیستم های دینی 📥 ایتا | آپارات | تارنما | صوت
⚠️ احساس استقلال و انتساب كمالات به خود چه ضرری در سلوک دارد؟ ✅ از دیگر اموری که دامنگیر سالکین راه رفته شده و ایشان را ساقط مینماید احساس استقلال و انتساب کمالات به خود است که به وجهی، از مصادیق ترک ادب عبودیت نیز محسوب می شود. بنای راه خدا بر ذلت و خاکساری و اعتراف به عجز و فقر است و ملاک قرب و رشد سالک نیز آنست که هر قدم که می رود عبودیّت و ذلّتش در درگاه باری جلت عظمته بیشتر شده و فقر وجودی خویش را بیشتر مشاهده نماید، وگرنه حصول مکاشفات و حالات و مداومت بر ریاضات بدون این امر مطلقاً فاقد ارزش است. سالك إلى الله هر چه بیشتر سیر میکند خداوند کمالات عاریتی بیشتری در نفس او قرار داده و بهره اش از علم و قدرت حق متعال افزون می گردد. در این حال اگر لحظه ای به غفلت دچار شده و به خود نظر کند و آنچه خداوند در او به ودیعت نهاده از خود ببیند، مبتلا به عُجب و خودپسندی شده و از مرتبه عبودیت خارج شده و به شرک خفی دچار می شود و هر چه درجه اش بالاتر باشد، چون کمالات عاریتی اش بیشتر است، درجه شرکش نیز شدیدتر می گردد. هرگاه دیده شود که سالکی در مقام عمل یا گفتار، کمالات را به خود نسبت میدهد این امر نشان از توقف يا سقوط او و ابتلاء به عجب است. معلوم میشود که این سالک از مسیر خارج شده و دیگر حائز شرائط رفاقت سلوکی که هم جهتی در راه لقاء و فناء است نمی باشد. یکی از رفقای سلوکی علامه طهرانی که بسیار زحمت کشیده بود و حالاتی خوش و کراماتی داشت یکبار که به مشهد مشرف شده بود خدمت علامه رسید و ایشان نیز برای بازدید او تشریف بردند. در آن مجلس ایشان مفصل از کرامات و شفای افراد که به وسیله او انجام شده بود تعریف نمود که فلان مریض را اینطور شفا دادم و برای مرضای دیگر چنین و چنان کردم؛ وقتی مرحوم علامه طهرانی (ره) از منزل ایشان بیرون آمدند فرمودند: ایشان فقط میگفت من چنین کردم، من چنان کردم؛ آقا این نسبتها را انسان باید به خدا بدهد، مرض را خدا شفا می دهد ما که هستیم که کاری انجام دهیم؟! شما اگر حمد خواندی و بیمار شفا یافت، به قدرت و عنایت خدا بوده است، ما چکاره ایم؟ لا حول و لا قوة إلا بالله؛ هر حول و قوه ای هر حرکت و قدرتی، بالله است؛ از او و به قدرت اوست. همین امر سبب شد که این آخرین دیدار ایشان و این رفیق قدیمی باشد. و پس از آن ملاقاتی ننمودند تا آنکه آن رفیق رحلت نمود. مرحوم علامه طهرانی مکرر می فرمودند: انسان نباید در مراحل و مراتب راه خدا متوقف شود و به مادون توحید قانع گردد. اهل توحید هر کاری می کنند به خدا نسبت می دهند، اوست که این کار را میکند. اهل توحید این نسبت را از میان برداشته اند، هیچ گاه نمی گویند: ما چنین کردیم، ما چنان کردیم؛ من و مائی در کار نیست. سالک إلى الله در همان قدمهای اول باید مَنِیّت را بریزد و نابود کند! گر رنج پیشت آید و گر راحت اے حڪیم! نسبت مڪن بہ غیر ڪہ اینہا خدا ڪند تا ڪم نشوے و ڪمتر از ڪم نشوے در حلقہ عاشقان تو محرم نشوے ... 📚 کتاب ره نما/بر اساس آثار علامه حاج سید محمد حسین حسینی / صفحات ۱۸۷-۱۸۹ 🖇هشتگ های زیر را دنبال کنید تا بیشتر بدانید! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕌 تمدن نوین اسلامی|موسسه مطالعات راهبردی|طراحی سیستم های دینی 📥 ایتا | آپارات | تارنما | صوت