✔️ تضاد طبقاتی به روایت شهید صدر
🔸قرن بیستم میلادی آغاز شده است. حدود هفده سال از درگذشت کارل مارکس معمار تفکر مارکسیستی می گذرد اما افکار او تازه دارد راه خود را پیدا می کند. اوضاع کشورها متلاطم شده است. دانشجویان مشغول بررسی مارکسیسم هستند.
🔸ماتیاس جوانی 21 ساله است که در دانشگاه (اِکول نرمال) پاریس مشغول تحصیل در رشته جامعه شناسی است. این روزها سخت مشغول نوشتن مقاله ای در تحلیل مارکسیست است.
🔻همین که وارد خانه می شود مادرش او را صدا می کند. ماتیاس پسرم، امروز دوستت هوگو با من تماس گرفت. می گفت در دانشگاه مشغول ترویج یک اندیشه خطرناک هستی. قضیه چیست؟ این مارکسیسم دیگر کیست؟
🔻ماتیاس که لبخند بر لب داشت نگاهی به او کرد و گفت مارکسیسم نام کسی نیست بلکه یک مکتب فکری است.
📢حرفش این است که تضاد طبقاتی باید از بین برود و همه به طور یکسان از منابع و امکانات استفاده کنند. سال هاست که طبقه سرمایه دار اجازه نمی دهد طبقه کارگر به رفاه برسد. من هم مشغول ترویج این اندیشه هستم. مادر لبخندی زد و خیالش از او راحت شد.
🔸مارکسیسم برای بسیاری جذاب شده بود و از طرفی سیاست مداران غرب را خیلی ترسانده بود. در این میان رهبران انگلستان بیش از بقیه کشورها مضطرب شده بودند زیرا کارل مارکس پیش بینی کرده بود که انگلستان در آینده دچار یک انقلاب کمونیستی می شود. سیاست مداران انگلیسی هر شب کابوس این را می دیدند که فردا کارگران کشور را در اختیار خود گرفته اند.
💡چند راه پیش پای سیاست مدار های غربی بود. می توانستند حقوق کارگران را افزایش دهند یا این که ایثار به خرج دهند و از سهم خود کسر کنند و به کارگران بدهند و یا این که نظام سوسیالیستی که همان خواسته مارکس بود را در کشور خود حاکم کنند.
🔸مدتی که گذشت، مردم دنیا در کمال ناباوری دیدند که پیش بینی های مارکس غلط از آب در آمد و با وجود اینکه سیاست مداران غرب به هیچ کدام از راه های بالا عمل نکردند اما انقلابی هم صورت نگرفت.
❓واقعا چه اتفاقی افتاد که در اروپا و به خصوص انگلستان، انقلابی به وجود نیامد و دیگر همه به تفکرات مارکسیستی با دیده تردید می نگریستند؟
📚مرحوم شهید صدر پاسخ دقیق و جالبی به این پرسش می دهد...
متن کامل
✍علی خِرَدمردی، عضو تحریریهی مدادالفضلاء
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠 الهی لا تؤدِّبنی بِعقوبَتِک
خدایا! من را با عقوبت خودت ادب نکن.
🔶بارالها! وقتی که به خود مینگرم، خود را کوهی از اشتباهات گوناگون در زندگی می یابم.
🔷بارالها! من همچو کسی هستم که در حاشیه ی دره ای هولناک، سر به زیر و حواس پرت، به جلو میروم و چون کبکی نادان وبی خرد، سر بر گریبان برف فرو برده ام.
✍ احسان توکلیان فرد
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✔️ تضاد طبقاتی به روایت شهید صدر
🔸قرن بیستم میلادی آغاز شده است. حدود هفده سال از درگذشت کارل مارکس معمار تفکر مارکسیستی می گذرد اما افکار او تازه دارد راه خود را پیدا می کند. اوضاع کشورها متلاطم شده است. دانشجویان مشغول بررسی مارکسیسم هستند.
🔸ماتیاس جوانی 21 ساله است که در دانشگاه (اِکول نرمال) پاریس مشغول تحصیل در رشته جامعه شناسی است. این روزها سخت مشغول نوشتن مقاله ای در تحلیل مارکسیست است.
🔻همین که وارد خانه می شود مادرش او را صدا می کند. ماتیاس پسرم، امروز دوستت هوگو با من تماس گرفت. می گفت در دانشگاه مشغول ترویج یک اندیشه خطرناک هستی. قضیه چیست؟ این مارکسیسم دیگر کیست؟
🔻ماتیاس که لبخند بر لب داشت نگاهی به او کرد و گفت مارکسیسم نام کسی نیست بلکه یک مکتب فکری است.
📢حرفش این است که تضاد طبقاتی باید از بین برود و همه به طور یکسان از منابع و امکانات استفاده کنند. سال هاست که طبقه سرمایه دار اجازه نمی دهد طبقه کارگر به رفاه برسد. من هم مشغول ترویج این اندیشه هستم. مادر لبخندی زد و خیالش از او راحت شد.
🔸مارکسیسم برای بسیاری جذاب شده بود و از طرفی سیاست مداران غرب را خیلی ترسانده بود. در این میان رهبران انگلستان بیش از بقیه کشورها مضطرب شده بودند زیرا کارل مارکس پیش بینی کرده بود که انگلستان در آینده دچار یک انقلاب کمونیستی می شود. سیاست مداران انگلیسی هر شب کابوس این را می دیدند که فردا کارگران کشور را در اختیار خود گرفته اند.
💡چند راه پیش پای سیاست مدار های غربی بود. می توانستند حقوق کارگران را افزایش دهند یا این که ایثار به خرج دهند و از سهم خود کسر کنند و به کارگران بدهند و یا این که نظام سوسیالیستی که همان خواسته مارکس بود را در کشور خود حاکم کنند.
🔸مدتی که گذشت، مردم دنیا در کمال ناباوری دیدند که پیش بینی های مارکس غلط از آب در آمد و با وجود اینکه سیاست مداران غرب به هیچ کدام از راه های بالا عمل نکردند اما انقلابی هم صورت نگرفت.
❓واقعا چه اتفاقی افتاد که در اروپا و به خصوص انگلستان، انقلابی به وجود نیامد و دیگر همه به تفکرات مارکسیستی با دیده تردید می نگریستند؟
📚مرحوم شهید صدر پاسخ دقیق و جالبی به این پرسش می دهد...
متن کامل
✍علی خِرَدمردی، عضو تحریریهی مدادالفضلاء
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🖋رقص قلم در میانه میدان انقلاب...
✍راستش هرچه بیشتر فکر میکنم، کمتر متوجه میشوم که چطور میشود هم #انقلابی باشیم و هم اهل مطالعه و صاحب قلم، ولی در ایامی که انقلاب به تحلیلها و یادداشتهای ما نیاز دارد، در میانه میدان نباشیم.
✍این روزها در دوره سرنوشتسازی هستیم؛ دورهای که هنوز هم کسانی میخواهند با شعار #مذاکره و #احیای_برجام وارد کارزار انتخابات شوند، و مردمی هم هستند که هنوز خیال میکنند با مذاکره اوضاع کشور بهتر میشود؛ دورهای که خیلیها یا از روی ناامیدی و یا در نتیجه شبهات دشمنان، اصلاً نمیخواهند رأی بدهند.
✍وقتی میبینم در چنین شرایط حساسی که #جبهه_انقلاب به روشنگری همه جانبه در همه عرصهها نیاز دارد، گروهی از انقلابیهای صاحب سواد و قلم، فقط نوشتههای اخلاقی و تربیتی و معنوی مینویسند و در انجمنها و کانونهایشان دور هم جمع میشوند و میخوانند و نقد میکنند، دلم میگیرد.
✍اینطور وقتها، یاد انجمنهای شعری میافتم که مُشتی #روشنفکر دور هم جمع میشوند و شعرهای بیسو و خنثایشان را برای هم میخوانند و بیخبر از همهجا و بیخیال همهچیز، در عالَم هَپروت خودشان برای سرودههای هم بَهبَه و چَهچَه میکنند.
✍ مرتضی رجائی
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تلویزیون، لااقل از تبلیغات بازرگانی پاکستانیها یاد بگیرد
صنعت تبلیغ در نظام سرمایهداری، رکن رکین است و حرف اول را میزند
صنعت تبلیغ مبتنی بر نیازسازی است، اینکه نیاز را در مخاطب برانگیزاند و او را به سوی مصرفگرایی سوق دهد.
با اینحال، میتوان از روزنه فرصت و نه تهدید، به تبلیغات نگریست.
این فیلم کوتاه، تبلیغ یک شوینده در پاکستان است.
فارغ از تبلیغ شوینده، همدلی، کمک به دیگران، سبک زندگی، تبدیل مشکلات به فرصتها و نکات فراوان دیگری را در خود جای داده است.
این تبلیغ تلویزیونی را مقایسه کنید با تبلیغات پوچ، بیمحتوا و مشمئز کنندهیِ چشمآبیهای حاضر در رسانه ملی که سراپا، ترویج آموزه سرمایهداری را در دستور کار خود قرار دادهاند.
✍ محمد رایجی، عضو تحریریهی مدادالفضلاء
#رسانه
#اندیشه #تبلیغات
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
چند کلمه با علی مطهری.docx
حجم:
16.3K
دریافت👆یادداشت
🔴 دفاعیات علی مطهری در کلاب هاوس
فرض کنید ما انسانها به گونهای آفریده شده بودیم که ذاتا از مال حرام بدمان میآمد، به گونهای که هر گاه میخواستیم لقمه حرام بخوریم بوی تعفنش حالمان را بد میکرد و مزه مشمئزکنندهاش، منزجرمان میکرد. آیا در این صورت دست نزدن به مال یتیم و احراز از رشوه و روگردانی از ربا هنر بود؟ بنابراین تمام ارزش تقوا و عفت به این است که گناه برای انسان جاذبه داشته باشد. آن گاه میتوان از متقی و عفیف سخن گفت!
✍ علی بهاری، عضو تحریریهی مدادالفضلاء
#حجاب #عفاف
#سلامت_جنسی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌خاکریزهای دشمن در فضای مجازی
♦️جوهر سمّی قلمهای توطئهگر دشمن در فضای مجازی و ولنگاری آن،
خیلیها را مسموم و ناامید کرده است
سنگر قلم های جهادی را باید ساخت
خاکریزهای دشمن را باید شناخت و جامعه را از خطر آن بر حذر داشت.
🔶 صاحبان قلم و اندیشه، باید به پاخیزند و فرماندهی کنند. حکم آتش به اختیار، رسالت صاحبان قلم را سنگین و جدی کرده است.
💢 آنقدر جای خالی برای مرزبانی و دفاع بوسیله قلم وجود دارد، آنقدر جولان دشمن، آشکار و شدید است که «حضرت آقا» در هر فرصتی از آن صحبت می کنند، وهمچنین هشدار می دهند که فضای مجازی حقیقتا قتلگاه نوجوانان و جوانان شده است و در همین رابطه وظایفی را مطرح می کنند که انجام آنها از نان شب برای اهل قلم انقلابی واجب تر و از هر چیز دیگری، برای حیات طیبه جامعه،ضروریتر است.
✍ حــیــدر هلــیرودی
#فضای_مجازی
#آتش_به_اختیار
@Mearajghalam
3.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈 دیالکتیک دانش و قدرت
📌 همان گونه که میشل فوکو، اندیشمند مشهور پست مدرن میگوید، همواره و پیوسته میان قدرت سیاسی و دانش، رابطهای متقابل و مستقیم وجود دارد!
🔴 به بیانی دیگر قدرت سیاسی با پشتیبانی خود به تولید و بازتولید هدفمند دانش میپردازد و دانش نیز در نقش مشروعیت بخش و توجیه گر قدرت سیاسی ظاهر میشود!
💡در نتیجه پیوسته و دَمادَم می توان رَد پای سیاسیون را در تالارهای دانشگاهی مشاهده کرد!
📎پ.ن: تیزر تبلیغاتی این یادداشت کوتاه مربوط به معرفی دانشگاه آمریکایی بغداد است که به گفته رئیس آن، بیشتر شبیه یک شهر است تا دانشگاه!
✍ ابوذر محمدی، عضو تحریریهی مدادالفضلاء
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
مناسب-چاپ-کرونائیسم.pdf
حجم:
9.32M
دریافت 👆 یادداشت
💠 «کرونائیسم» در هندسه معرفتی عالمان مذهب!
▪️پیرامون واکاوی مبانی معرفتی مواجهه عالمان دین با مسائل نوپدید پزشکی و پاندمی «کرونا»
✍️ علی امیری
#کرونا
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#خاطره
🔅 حرف اول و آخر آیت الله خوشوقت چه بود؟
اوایل دوران طلبگی ام بود. شور و حرارت خودسازی و طهارت نفس در آن دوران، معمولا غلیان می کند. هرکس به فکر راه و چاره ای برای خود است. همان زمان بود که آوازۀ مرحوم آیت الله آقای خوشوقت به گوشم رسیده بود. ایشان را در منزل آیت الله امجد دیده بودم. اما دوست داشتم تا از نزدیک به خدمتشان برسم و از راهنمایی های اخلاقی ایشان بهره ببرم. یک روز نزدیک غروب آفتاب بود که در حیاط حوزۀ علمیۀ چیذر نشسته بودم. دوست و برادر عزیزم حسین آقا رمضانی را دیدم که با موتور خودش وَر می رفت. یک موتور هوندا 100 که پس از مدتی خودم آن را از ایشان خریداری کردم. خدا مرا ببخشد که بابت پرداخت مقداری از پول آن، اگر اشتباه نکنم یک دوره تفسیر مجمع البیان یا المیزان به ایشان دادم. باقی پول را هم قرار بود قسطی پرداخت کنم، نمی دانم پرداخت کردم یا حسین آقا بخشید!
آن روز دَم غروب آفتاب دیدم حسین آقا تند و تند در حال آماده کردن موتور خود می باشد. معلوم بود که قصد رفتن به جایی را دارد. به ایشان گفتم: حسین جان! چه خبر؟ کجا؟ در پاسخ گفت: اگر خدا بخواهد می خواهم برای نماز مغرب و عشاء به مسجد آیت الله خوشوقت بروم. تا اسم حاج آقا را شنیدم، گفتم حسین من هم می آیم. اما فرصتی تا اذان نمانده، مگر می رسیم؟ ایشان با لبخند فرمود: ان شا الله می رسیم. هفده دقیقه تا اذان مانده بود. سوار موتور که شدم فقط چشم هایم را بستم. از محلۀ چیذر تا تقاطع خیابان آیت الله طالقانی و دکتر شریعتی را در هفده دقیقه طی کردیم. با شور و حرارت خاصی به شوق دیدار آیت الله خوشوقت و شرکت در نماز ایشان، بزرگراه ها و خیابان ها را به سرعت پشت سر گذاشتیم. به تقوای حسین آقا اعتماد داشتم که مراقب است تا در رانندگی برای دیگران ایجاد مزاحمت نکند. اما خدا می داند که بر سر من چه آمد! کلا در رانندگی ترسو هستم. به مسجد که رسیدیم به سرعت بین صفوف نماز جایی برای خودمان دست و پا کردیم. نماز که تمام شد، حاج آقا شروع به صحبت کرد. ابتدا، آیۀ 18 سورۀ حشر را خواندند: "ای کسانی که ایمان آوردهاید از مخالفت با فرمان خدا پرهیز کنید؛ و هر کس باید بنگرد که برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده و از مخالفت با فرمان خدا پرهیزکنید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است"
با اشتیاق وصف ناپذیری دو زانو نشسته و به سخنان ایشان گوش می دادم. دائما منتظر بودم تا سخن خاصی بگوید. نکتۀ آن چنانی! حرفی از ملکوت و پشت پرده و از این حرف ها! بالاخره یک چیزی بگوید که در درونم تحولی ایجاد کند. این همه راه را با امیدی به اینجا آمده ایم. اما خبری نشد که نشد. فقط می فرمود: تقوا تقوا تقوا. هرسخنی که می گفت، آخرش به تقوا ختم می شد. به هرجا که می رفت دوباره به خانۀ تقوا بر می گشت. ای بابا این که نشد. این را که خودم می دانستم. این همه راه آمده ام که همین را بشنوم؟ از حالت دو زانو نشستن یک قدم عقب نشینی کردم و شدم چهار زانو. نگاهی به حسین انداختم، اما او در حال و هوای دیگری بود. ظاهرا حسین آقا فهمیده بود که: "در خانه اگر کس است یک حرف بس است." سخن همین است که حاج آقا می فرماید. اگر تقوا باشد چیزی کم نداریم. و اگر نباشد، چیزی نداریم. پس از اتمام جلسه با آرامش و بدون شور و حرارت به مدرسه برگشتم. حسین هم دیگر عجله ای نداشت با آرامش بیشتری رانندگی می کرد. من هم که پشت سر نشسته بودم به سخنان حاج آقای خوشوقت فکر می کردم.
✍ علیرضا نظری خرّم
#اخلاق #عرفان
#ماه_مبارک_رمضان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📘 کتاب «عرفان و سیاست» منتشر شد
همزمان با سالروز رحلت عارف کامل حضرت آقای حاج سید هاشم موسوی حداد کتاب " عرفان و سیاست، تبیین، جایگاه سیاست و انقلاب اسلامی در مکتب عرفانی علامه طهرانی قدس الله سره” منتشر می گردد.
🚛 فروش ویژه با ۴۰درصد تخفیف + ارسال رایگان به سراسر کشور(تعداد محدود): b2n.ir/x16714
✍ حجت الاسلام وکیلی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
👆 چند خبر
🔻در خارج ماهی هزار دلار
🔻 اکثریت چیز دیگر بود روحانی نگذاشت
🔻 اعتراض انصار الله
📣 منبأ بخوانید
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN