eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.6هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
632 ویدیو
209 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰شعر سید محمد القزوینی ✍سیدعلیرضا موسوی قال سليم قلت يا سلمان هل دخلوا ولم يك استئذان فقال إي وعزّة الجبار ليس على الزهراء من خمار لكنّها لاذت وراء الباب رعاية للستر والحجاب فمذ رأوها عصروها عصرة كادت بروحي أن تموت حسرة تصيح يا فضّة اسنديني فقد وربي قتلوا جنيني فأسقطت بنت الهدى وا حزنا جنينها ذاك المسمى محسنا من قصيدة للسيد محمد القزويني (۱۳۳۵ ق) 🔸ترجمه شعر: سلیم می گوید به سلمان گفتم آیا بدون اجازه وارد خانه فاطمه شدند؟! سلمان گفت:آری قسم به خدا در حالیکه زهرا پوشش نداشت. اما زهرا برای رعایت پوشش و حجاب پشت در قرار گرفت. پس تا دیدند که زهرا پشت در است در را به شدت فشار دادند. که از این مصیبت نزدیک است جان دهم. فریاد می زد فضه کمکم کن! که قسم به خدا جنینم را کشتند. اینجا بود که دختر پیامبر فرزندش محسن را از دست داد. @HOWZAVIAN
29.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. «مداحی و حرف‌هایی تازه در سطح حکم‌رانی» ✍رحیم آبفروش فاطمیه اول گذشته بود و در مسیر مسافرت‌های بینِ‌شهری، گوش‌دادن به کارهای فاطمیه، مسیر را کوتاه می‌کرد... روح‌الله هم به‌مثابه کارگردان رادیویی، صوت‌ها را انتخاب می‌کرد و در نوبت پخش قرار می‌داد... لابه‌لای کارها، یک قطعه میخ‌کوبم کرد! با تمام کارهای قبل و بعد متفاوت بود، به روح‌الله گفتم دوباره بگذار... دوباره... و بازهم... هرچه بیش‌تر گوش می‌دادم باور می‌کردم اتفاق متفاوتی رقم خورده... شاید در مدت کوتاهی، ده‌ها مرتبه گوش دادم... فیلم جلسه را که دیدم، تحیر و تحسینم مضاعف شد... تعجب می‌کردم چرا در این مدت، سروصدایی به پا نشده؟ چرا دیر دارم می‌شنوم؟... متن کامل: https://eitaa.com/qoqnoos2/421 @HOWZAVIAN
هدایت شده از 🍃 شاعران حوزوی 🍃
🥀 تورق می‌کنم، یک قتل را که در همه دنیا اگر قتلی شده حداقل پرونده‌ای دارد گزارش می‌نویسد: کودتا چی‌ها رسیدند و هزاران پشته هیزم به پشت در چیدند و سپس با نعره‌هاشان پرده‌ی حرمت دریدند و کنار در هر آنچه بود را آتش کشیدند و زبانه‌های آتش، گوشه‌ی معجر رسیدند و تمام این دقایق بچه‌هایِ مرد، دیدند و بمیرم این گزارش، خط به خط خون است و خاکستر بمیرم لحظه‌ی دندان به‌هم ساییدن حیدر" گزارش می‌نویسد: قتل با جسمی گران بوده و مقتوله، زنی که ظاهراً خیلی جوان بوده گزارش می‌نویسد: با لگد در را شکستند و و مقتوله همان دم اتفاقا پشت آن بوده گزارش می‌نویسد: بار شیشه داشته آن زن گزارش می‌نویسد: زخم و تاول توامان بوده دری بودست با گل‌میخ‌هایی، جای جای آن گزارش می‌نویسد: میخ در هم خون‌چکان بوده گزارش گریه کرده خط به خط از غربت شویش گزارش شرم دارد که بگوید میخ و پهلویش گزارش می‌نویسد: "زن که دست از در رها کرده گزارش می‌نویسد؛ زن کنیزش را صدا کرده" مرورش می‌کنم هربار، با اندوه از اول نمی‌دانم چه بود اینها؟ گزارش بود یا مقتل؟!؟ بمیرم این خطش که سال‌ها اندوه جان بوده جوان بوده، جوان بوده؛ چرا پس قامتش همچون کمان بوده؟ چگونه زنده‌ام، از خواندن این روضه‌های تو چگونه من نمردم، از غم واغربتای تو تو برگشتی به آنجایی که اهلش بوده‌ای خانم و حیدر یکه و تنهاست بین بچه‌های تو کسی نگذاشت "جانم" پشت اسمش بعد پروازت دلیل گریه‌های او، مرور خنده‌های تو اذان گفتند؛ پس این بیت‌ها ختم بخیر اند و خوشم با چند رکعت نوکریم در عزای تو همه عمرم اگر پرسید هرکس کار و بارم چیست سرم بالاست مادر که گدای تو، گدای تو... @hasankhosravivaghar
🟢لایه‌ٰهای سه‌گانه جهاد از نگاه سیدحیدر ‌آملی ✍️ احمدحسین شریفی سيد حيدر آملی در کتاب بسیار ارزشمند انوار الحقيقة و اطوار الطر يقة و اسرار الشريعة، بسیاری از آموزه‌های دینی مثل نماز و روزه و و حج و ... را در سه سطح و لایه تحلیل و تبیین می‌کند. آموزه بسیار کلیدی و مهم «جهاد» را نیز در سه سطح «شريعت»، «طريقت» و «حقيقت» بيان می‌کند: ✔️جهاد اهل شريعت يعنی جهاد با کفار؛ ✔️جهاد اهل طريقت يعنی جهاد نفس ✔️و جهاد اهل حقيقت يعنی جهاد با عقل نظری و دفع شبهات و شکوک آن. زيرا عقل را راهی به عشق نيست. @HOWZAVIAN
💢 غـرب فاصله بسیاری تا «بی‌ایــمانی» دارد ✍️ حبیب الله بابایی، استاد حوزه و دانشگاه ▫️چارلز تیلور به عنوان کسی که به‌جای نظریه پردازی درباره سکولاریسم، سعی دارد روایتی پدیدارشناختی از امر سکولار و دنیای غرب ارائه دهد می‌گوید: هنگامی که سکولارشدگی را در دنیای غرب دنبال می‌کنم، می‌بینم که ما فاصله بسیاری داریم تا به وضعیت «بی‌ایمانی» برسیم. او حتی می‌گوید: انسان سکولار فقط در دین نیست که شک می کند بلکه در اصلِ سکولاربودگی‌اش هم شک می کند. او مدام از خود می پرسد که آیا واقعا چیزی ورای این دنیا وجود ندارد؟ آیا آنچه نفی کردم واقعا نیست؟ ▫️این قبیل تردیدها دیگر تردیدهای علمی نیستند بلکه تردید های فطری هستند. یعنی غرب با گذشت ۵۰۰ سال از نظریات فلسفی و علمی و انقلاب‌های فرهنگی و سیاسی و اساسا خلق دنیای جدیدی که داشته است، هنوز نتوانسته است فطرت جمعیِ انسان‌ها را مدفون سازد و همچنان آدم‌ها، انجمن‌ها، کلیساها و غیر کلیساها و غیر ادیان ابراهیمی، هر کسی در جایی به دنبال یافتن معنا و معنویت است. ▫️بنابراین تیلور می‌گوید وضع ما غربی‌ها در اعتقاد داشتن و در بی‌اعتقادی شبیه هم است. یعنی همانطوری که دین‌داری ما را راضی و قانع نکرده، سکولاریسم هم ما را قانع نساخته است. ما از جهتی کاملا سکولار هستم چون مزایایی دارد و از جهتی در جاذبه‌های ایمانی قرار گرفته‌ایم و نتوانسته‌ایم تمامی رشته‌های ایمانی را قطع کنیم. اینگونه است که بحران انسان سکولار در گرفتار آمدگی‌ای است که میان کشاکش امر دینی و امر سکولار رخ می‌دهد. @HOWZAVIAN
🌕 ☑️ وحدت حوزه و دانشگاه؛ شتاب‌دهنده چرخه آزاداندیشی ▪️سالروز شهادت آیت‌الله دکتر مفتح به عنوان سالروز وحدت حوزه و دانشگاه نام‌گذاری شده و هر ساله به همین مناسبت، همایش‌ها و برنامه‌هایی در حوزه و دانشگاه برگزار می‌شود؛ اما آنچه حائز اهمیت است این که توده‌های مردم به خصوص نسل جوان را با تاریخچه و اهمیت و ضرورت این موضوع به درستی آگاه کنیم و به آن‌ها بگوییم که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، وحدت حوزه و دانشگاه یکی از مباحث کلیدی در نظام بوده است. ▪️جالب این که بزرگان ما حتی قبل از پیروزی انقلاب نیز در مسیر تحقق وحدت حوزه و دانشگاه گام برداشته‌اند. اساساً یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی نیز برقراری وحدت میان اقشار مختلف جامعه به خصوص دو قشر مهم حوزوی و دانشگاهی بوده است. 🖋حجت‌الاسلام دکتر عسکر دیرباز، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران مطالعه یادداشت در «وبگاه فکرت» @HOWZAVIAN
شهید آیت‌الله سید حسن مدرس به روایت ملک‌الشعرای بهار روزی از روزهای تابستان، روز پنجشنبه بـود‌ و مـدرس‌ با شاه صبح زود ملاقات‌ کرده‌ بود. مدرس‌ به‌ من‌ گفت امروز به شاه گفتم مردم‌ راجع‌ به تهیه مـلک و جـمع پول، پشـت سر شما خوب نمی‌گویند. شما‌ پول‌ می‌خواهید چه کنید؟ مـلک به چه‌ کارتان می خورد؟ اگر شما‌ پادشاه‌ مقتدر و محبوبی باشید ایران مال‌ شماست‌ هرچه بخواهید مجلس و ملت به شـما مـی‌دهـد ولی اگر به پول‌داری و ملک‌‌گیری‌ و حرص جمع مال، شهرت کنید‌ برایتان‌ خـوب‌ نـیست. مردم که‌ پشت‌ سر احمدشاه بد گفتند‌ برای‌ این بود که گندم ملک خود را یک‌سال گران فـروخت و شـهرت داشـت که پول‌ جمع‌ می‌کند و چون مردم فقیرند بالطبع‌ از‌ کسی که‌ پول‌ زیاد‌ دارد بدشان مـی‌آید‌. شـما کـاری نکنید که مردم از شما بدشان بیاید. [شخصی برایم نقل می‌کرد:] مـن بـه دیدن او به‌ خواف‌ رفتم‌. یک‌ چشمش‌ نابینا‌ شده و موی سر و ریشش دراز و ژولیده و پشت او خمیده بود. به تـهران گزارش دادم. امر کردند سلمانی برود و سر و صورتش را اصلاح کند. آیا چنین مردی بزرگوار‌، هـشت سال زجر دیده، پیر شده و نـابینا گـشته، هفتاد و سه سال از عمرش گذشته چه خطری داشت؟ کجا را می‌گرفت؟ اگر هم او را رها می‌کردند چه می‌ کرد؟ چرا‌ به او نان نمی‌دادند؟ چرا او را به حمام نمی‌فرستادند؟ مقاله ملک‌الشعرای بهار، مجله‌ خواندنی‌ها، آذرماه ۱۳۲۲. @HOWZAVIANes20
🔰اخلاق پسندیده ✍️سیدعلیرضا موسوی جاء رجل إلى رسول اللّٰه صلى اللّٰه عليه وآله فقال: إنّ لي زوجة إذا دخلت تلقّتني، وإذا خرجت شيّعتني، وإذا رأتني مهمومآ قالت: ما يهمّک، إن كنت تهتمّ لرزقک فقد تكفّل به غيرک، وإن كنت تهتمّ بأمر آخرتک فزادک الله همّآ، فقال رسول اللّٰه: بشّرها بالجنّة، وقل لها: إنّک عاملة من عمّـال الله، ولکِ في كلّ يوم أجر سبعين شهيدآ، وفي رواية: إنّ للّٰه عزّ وجلّ عمّـالا، وهذه من عمّـاله، لها نصف أجر الشهيد. مردی نزد پیامبر خدا(ص) آمد و گفت: زنی دارم که هر گاه وارد [خانه] می شوم، به استقبالم می آید و هر گاه [از خانه] خارج می شوم، بدرقه ام می کند و هر گاه مرا اندوهگین می بیند، می گوید: چرا اندوهگینی؟ اگر غمِ روزی ات را می خوری، غیر تو (خداوند)، آن را برایت ضمانت کرده است و اگر غم آخرتت را داری، پس خداوند بر اندوهت بیفزاید. پیامبر خدا(ص) فرمود: «خداوند، کارگرانی دارد و این زن، یکی از کارگران اوست. برای او نصف پاداش شهید در نظر گرفته شده است». منبع:کتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۳ ص ۳۸۹ حدیث۴۳۶۹ @HOWZAVIAN
♨️صاحب قصری که نهایتا صاحب یک قبر شد 🔻امیر کویت هم که باشی سهم تو برای بردن از این دنیا فقط یک کفن است، بی خود حرص دنیا رو نخور و دست و پای الکی نزن. ✍️ محمدحسین رمضانی @HOWZAVIAN
🔰 «حکمت تاریخ و مشروعیت حکومت» ✍️سیدعبدالله هاشمی در کتابخانه قدم می‌زدم، به دنبال کتابی که همنشینم باشد. چشمم به کتابی خورد به نام «حکمت تاریخ» با موضوع «فلسفه تاریخ اجتماعی» اثر اندیشمند معاصر و عالم دینی «سید مهدی میرباقری» ❇️ کتاب را برداشتم و خواندن را شروع کردم . شبیه کودکان پراشتهایی که با ولع غذا می‌خورند و از لب و لوچه‌شان غذا می‌ریزد؛ من هم با ذوق فراوان؛ واژه‌ها را نوش‌جان می‌کردم. دلم می‌خواست محتوای کتاب یک لیوان نوشیدنی بود یکجا سر می‌کشیدم، اما به ناچار پا به پای واژه‌ها به راه افتادم . با نگاه تندچشمانم ابتدا و انتهای تاریخ را دویدم؛ تا فلسفه تاریخ اجتماعی بشر را تماشا کنم. ❇️یکی از موضوعات بسیار زیبا و بدیع مسئله نقش «فلسفه تاریخ اجتماعی» در توجیه «مشروعیت» حکومت‌هاست. 🔸درباره مشروعیت حکومت‌ها دو حیثیت وجود دارد یک جهت مسئله مقبولیت از سوی مردم است. مسئله دیگر توانمندی و قدرت مدیریت جامعه از سوی قدرت حاکم است. اگر یک حکومت بعنوان نهاد قدرت دارای نظریه صحیح پیرامون فلسفه تاریخ اجتماعی نباشد، نمی‌تواند رهبری استعدادهای جامعه را برعهده گیرد و مشروعیت خود در این زمینه را از دست می‌دهد و اگر چنین کند اراده های انبوه جامعه را به زباله تبدیل می‌کند. درنتیجه تاریخ یک ملت زباله دان سرمایه های سوخته خواهد شد. 🔸حکومت چه دینی و چه غیر دینی با این پرسش مواجه است که نقطه کمال جامعه و مسیر رسیدن به آن چیست؟ در صورتی که قدرت حاکم، پیرامون فلسفه تاریخ نظریه روشن و منطبق با سعادت حقیقی نداشته باشد ؛هرچند مقبولیت هم داشته باشد اما مشروعیت نخواهد داشت. @HOWZAVIAN