#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
رضا نشست و به معصومهاش نگاه انداخت
چنان که چشمهی ذوقِ مرا به راه انداخت
خدا چه خوب ادا کرده حق مطلب را
به نام فاطمه آورده است زینب را
و ماه اول ذی القعده تا که پیدا شد
دخیلهای ضریح برادری وا شد
ببین که حضرت نجمه چه کوکبی آوَرد
برای شاه خراسان چه زینبی آوَرد
مقامش آینهای از مدارج پدر است
عجیب نیست که باب الحوائج پدر است
برای تشنهلبان باده را به خُم آورد
مزار مادر خود را به شهر قم آورد
عجیب نیست که قم طعنه بر مدینه زده
که سنگ مادر سادات را به سینه زده
چه باشکوه به دستان خود علم دارد
از این به بعد بگو فاطمه حرم دارد
من فراریِ از این و آن بریده کجا!
پناهِ چادرِ سر تا فلککشیده کجا!
تویی تو فاطمه، مدح تو نیز قرآن است
برادرت به حقیقت علیِ ایران است
✍ #مجید_تال
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
هر که رو انداخت، خاطرجمع زائر میشود
قبل زائر، کوله بارِ راه حاضر میشود
هر چه تاجر هست در عالم، گدای فاطمهست
هر که در کویش گدایی کرد، تاجر میشود
خوش به حال خانهی خشتیِ نزدیکِ حرم
آخرش یک تکه از صحن مجاور میشود
دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است
یک سفر هر کس بیاید قم، مهاجر میشود
شیخ مییابد مفاتیح الجنان را پشت در
شاطر عباس قمی در صحن شاعر میشود
از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست
در حرم حتی زبان شعر، قاصر میشود
پای حکم مادح معصومه امضای رضاست
این چنین یک روضه خوانِ ساده، ذاکر میشود
رو به قم هر بار در مشهد سلامی میدهم
خادم باب الرضا با من مسافر میشود
دست را بر سینهات بگذار و چشمت را ببند
رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر میشود
::
ماه قم! دست خیال ما و دامان شما
میزبان هستید و ما هستیم مهمان شما
غصهی دنیا شده سوهان روح و در عوض
کام شیرین میکند عمریست سوهان شما
عشق را در روز روشن عدهای گم کردهاند
من که آن را یافتم کنج شبستان شما
رو سیاهم! با چه رویی بین مردم جا شوم
در دل آیینهی شفاف ایوان شما؟
بس که هیچم، روزیام حج فقیران هم نشد
عید قربان میروم هر سال قربان شما
آب قم شور است، شاید ما به ظاهر زائران
بارها حرمت شکستیم از نمکدان شما
::
داغ اگر در سینهی من یک نفر باشد که نیست
باید از دریای لطفت بیشتر باشد، که نیست
غیر درد دل نیاوردم به همراه خودم
سعی کردم کوله بارم مختصر باشد، که نیست
خادم دربان به دست خالیام شک کرده است
ترسم از بار گناهم با خبر باشد، که نیست
از ضریحت دست من کوتاه اگر باشد، که هست
کاش روی شانههایم بال و پر باشد، که نیست
خوب در ایوان آیینه خودم را دیدهام
چشم من هم مثل مردم بلکه تر باشد که نیست
هیچ جا بهتر از اینجا نیست، باید بشکند
دل اگر مثل نمازم در سفر باشد که نیست
هر که آمد حاجت ایل و تبارش را گرفت
این حرم جای کسی که بی هنر باشد که نیست
مادرم این مرتبه قول شفا از من گرفت
آه میترسم دعایم بی اثر باشد، که نیست
طبق عادت میروم بعد از زیارت، جمکران
تا دعایم دیدن آن یک نفر باشد که هست
✍ #محمدحسین_ملکیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
ای روزهای تار! ای شبهای دور از ماه
ای بیقراریهای دائم با دلم همراه
ای بغضهایی که میآیید از سفر ناگاه
باری اگر شوق سفر دارید بسم الله
ای بغضهای بیقرار روز و شبهایم
من نیز مانند شما دلتنگ زهرایم
هرچند گریانم تبسم میکنم امشب
بیتاب، رو بر جانب قم میکنم امشب
در کوچههایش خویش را گم میکنم امشب
انگار با زهرا تکلم میکنم امشب
در قاب عکسی خالی از قبری که ناپیداست
با قم، نمایی دیگر از آن آشنا پیداست
ای آشنای بیقراریهای این مردم
با تو رسیده تا مدینه پای این مردم
رنگ حقیقت یافته رؤیای این مردم
یا فاطمه! یا حضرت زهرای این مردم
ای حامی امروز من، فردا مرا دریاب
یا فاطمه! در حشر، چون دنیا مرا دریاب
اما جدا کن شاعر از غم حال دفتر را
بشنو صدای خندهی موسی بن جعفر را
دریاب شور اشکهای شوق مادر را
حالا بیا و ثبت کن ذوق برادر را
معصومه خانم چشم تا وا میکند امشب
دیده به رخسار رضا وا میکند امشب
آن شب مدینه شاهد زهرای دیگر شد
از عطر یاس فاطمه دنیا معطر شد
شأن نزولش آیههای سبز کوثر شد
آنروز در تقویمِ شیعه روز دختر شد
بانوی عالم! حفظ کن دنیا و دینم را
دریاب خانم! دختران سرزمینم را
در خاک مرده بذرهای علم میکاری
فیض حضورت در تمام حوزهها جاری
در سایهات دفنند عالِمهای بسیاری
گلپایگانی، حائری، علامه، خوانساری
شاگردهای مکتبت استاد افلاکند
صدها چو بهجت در جوار تربتت خاکند
آه ای کریمه! ای ملیکه! عمهی سادات!
با کولهباری آمدم لبریز از حاجات
برگشتن از پیش تو با دست تهی هیهات
پس باز قسمت کن که مثلِ اغلبِ اوقات
تا که به زودی زائر صحن رضا باشم
آقا بخواهد اربعین را کربلا باشم
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_معصومه_س_مدح
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
↳ @hosseinieh_net
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
#دهه_کرامت
ای نور تو آمیخته با سورهی جان
قدر تو شد تفسیر کوثر، نجم، رحمان
ای سورههای مهربانی در نگاهت
آیه به آیه، حرفهایت شرح انسان
چشمه به چشمه برکتت جاریست در شهر
حس میکنم نور تو را، باران به باران
آیینهباران شد شب ما با حضورت
سامان گرفت این شهر، این زلف پریشان
تا قبلهی هفتم، صراطالمستقیمی
سعی و صفای ما شد از قم تا خراسان
تا آمدی، ابلیس شد آواره در شهر
این شهر شد باب ولایت، شهر ایمان
این شهر با یادت پر از بال فرشتهاست
شد کوچههایش مستِ بوی «رَوح و ریحان»
شهر بدون تو؟ چه تصویر غریبی...
هرگز نمیخواهم دلم را بی تو، یک آن
اذن دخول من به صحن آینه چیست؟
باید که چشم من شود آیینهبندان
گاهی فقیر و خسته میآیم کنارت
آواره و مسکین، پر از حس غریبان
گاهی پر از آهم، پر از شرم گناهم
آیینهای محو «شکست»، از سنگ طغیان
یک گوشهی اندوه در قعر سکوتم
آزاد کن روح مرا از شرّ زندان
گردابها بستند صدها سد به رویم
ای ساحل آرامشم در اوج طوفان
آیینهای را روبرویم میگذاری
با یاد مادر میشود دل، بیتالاحزان
عطر مدینه میوزد در سینهی من
یاد شما در سینهام تا هست مهمان
با اشکهایم مینویسم روی این خاک
باشد برای آن مزار، آن راز پنهان
وقتی زیارتنامه میخوانم برایت
حسّ برائت دارم از دجال و شیطان
وقت زیارت زیر لب با خود بگویم:
«باشد قرار بعدی ما باب رضوان
با «اشفعی لی» وعدهگاه تو بهشت است
دنیا و اهلش هرچه را باشد، بپیچان!»
لکنت شدم...، اینجا کمیت شعر لنگ است
آیینهی یادت دلم را کرده حیران
دست مرا بگذار توی دست دعبل
من، کودک شعر، اول راه دبستان...
میخواستم از دوستت دارم بگویم
شد مشق من این شعر بی آغاز و پایان
این بیتهایم حسّ بیتالنور دارد
روحالقدس! بر شعر من بالی بیفشان
✍ #سیدمهدی_حسینی_رکن_آبادی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
اینجا صدای بال ملائک شنیدنیست
در این حرم، کرامت محض تو دیدنیست
آواز آب از دل فوّارههای حوض
چون نغمهی نسیم در ایوان شنیدنیست
بانوی آب و آینه! بانوی آفتاب!
رزق جهان ز دامن سبزت رسیدنیست
میرقصد آفتاب در ایوان آینه
اینجا سماع آینه و نور دیدنیست
چشمم به گنبد است و خیالم در آسمان
این جا همیشه حال و هوایش پریدنیست
مثل کبوتران حرم فکر میکنم
هر دانهای که دست تو پاشید، چیدنیست
صبحِ رواق یا شبِ ایوان آینه
صحنت به هر زمان و مکان برگزیدنیست
صحن عتیق، مسجد اعظم، قدم قدم
این حال بی مثال، گریبان دریدنیست
من پا گرفته کودکیام در حریم تو
زیباترینِ خاطرههایم دویدنیست
تو ماه خانوادهی موسَی بنِ جعفری
مهراوهای و مهرِ نگاهت خریدنیست
این بارِ ناگزیر که بر شانههای ماست
تنها به لطف گوشهی چشمت کشیدنیست
این ابر، این سیاهترین زخمِ ناامید
بر نقرهی سپیدِ ضریحت چکیدنیست
دل را به آستان تو باید سپرد و رفت
جز عشق تو تمام جهان دلبریدنیست
مضمون بکر نابترین شعرها تویی
در وصف توست، شعر اگر آفریدنیست
روح از میان پنجرههای تو میوزد
جان در پناه توست که در تن دمیدنیست
ای کاش! در حریم تو مرگم فرا رسد
از بس که بقعههای حرم آرمیدنیست
از قاب پنجره به تماشا نشستهام
شبگریههای رو به تو بانو! چشیدنیست
✍سروده گروه #هیئت_الشعرا
(جمعی از شاعران قم)
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
هرچند پیر و خسته دل و ناتوان شدیم
نام حسین آمد و از نو، جوان شدیم
گفتند کربلا وطن ماست بر زمین
شکر خدا که هموطن آسمان شدیم
چون فرش پادری دم مجلس نشستهایم
پاخوردهایم و آخر عمری گران شدیم
هر غم که دیدهایم فدای غم حسین
عمری به داغ کرببلا امتحان شدیم
باید گریست خط به خط عمر رفته را
جز او اگر برای کسی روضهخوان شدیم
✍ #صادق_میرصالحیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#شعر_پایداری
هرچند عیان است ولی وقت بیان است
عشق تو گرانقدرترین عشق جهان است
این عشق، همان است که قیمتشدنی نیست
این عشق، همان است که همقیمت جان است
«موجیم که آسودگی ما عدم ماست»
با عشق تو عمریست که دل در هیجان است
هرکس سخن از عشق تو گفتهست بیاید
روی سخنم با همۀ مدعیان است!
گفتیم: بیایید که خط غرق به خون است
گفتند: بمانید... چنین است و چنان است...
مجنون غمت کیست؟ بهجز عابسِ عاشق
معنای جنون چیست؟ همین رزم عیان است
پای علمت هر قدمی خون شهیدیست
خون شهدا آبروی عصر و زمانهست
هرکس که شهید تو نشد طعمۀ مرگ است
هرکس که فدای تو نشد غرق زیان است
هرکس بزند حرف اماننامه و تسلیم
«هیهات منا الذله» فقط بر لبمان است
بیزار ز نیرنگ فریبندۀ دنیا
گفتیم فقط خیمۀ تو خطّ امان است
جز بیرق سرخ تو نداریم به شانه
«زیر علمت امنترین جای جهان است»
هنگام صلات آمد و قد قامت عشاق
برخیز که هر گوشه پر از عطر اذان است
برخیز برادر که حرم تشنۀ یاریست
برخیز که بر شانۀ ما بار گران است
باید برسد آب به اهل حرم اینبار
برخیز که این العطش تشنهلبان است
هنگام فداکاری انصار حسین است
برخیز! علم دست علمدار حسین است
✍ #یوسف_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین_ع_شهادت
#زیارت_کربلا
مرغ دل پَر میزند پیوسته سوی کربلا
گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا
پیشتر از آنکه مادر شیر نوشانَد مرا
جام اشک و خون گرفتم از سبوی کربلا
کعبه و سعی و صفا و مروهی من کربلاست
هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا
روز محشر چونکه سر از خاک بیرون آورم
میکند چشمم به هرسو جستجوی کربلا
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه
ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه
دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه
بشنوم در گوشهی مقتل صدای فاطمه
دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک
با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه
دوست دارم مرقد ششگوشه، گیرم در بغل
اشک ریزم بر رخ و باشم دعاگوی همه
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
من کجا از دلبرم یک لحظه دل برداشتم؟!
پیشتر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم
پیشتر از بودن چشمم هزاران موج اشک
بهر گریه در غم آن جسم بی سر داشتم
پیشتر از بردن نام پدر گفتم حسین
مهر او را در دل از دامان مادر داشتم
شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک
بر گلوی تشنهی ششماهه اصغر داشتم
پیشتر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم
پارههای دل بر آن صدپاره پیکر داشتم
مادرم میگفت: ای فرزند! من کام تو را
از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین
تا برات کربلایم را کند امضا حسین
با همین پروندهی سنگین و این بارِ گناه
میخرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین
از سنین کودکی پوشیدهام رخت سیاه
ریختم اشک و زدم بر سینه، گفتم یا حسين
من که از روز ولادت کربلایی بودهام
دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
خاک را در قتلگه گِل کردم از اشک دو عین
ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین
اشك من بر یوسف زهراست، دین و دِین من
گریه کن ای دیده! نگذاری بمانم زیر دِین
ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم
با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین
از نفسهای شب و عطر نسیم صبحگاه
در مدینه، در نجف، در کربلا، در کاظمین
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
زخم دل، زخم بدن، زخم جگر، زخم زبان
آفتاب گرم و هُرم تشنگی، داغ جوان
سنگ: مُهر و قتلگه: سجّاده؛ خون: آبِ وضو
ذکرْ بر لب، تیرْ بر دل، اشکْ بر صورت روان
داد زیر خنجر قاتل نمازش را سلام
گفت تسبیحات زهرا را به بالای سنان
هر کجا پا میگذارم، هر طرف رو آورم
از نسیم و از فضا و از زمین و آسمان
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا
در فراقت مبتلایم مبتلایم مبتلا
عاقبت با خون ثاراللّهیان تفسیر شد
قصّهی "ذبح عظیم" و آیهی "قالوا بلى"
آیهی قرآن نیفتاد از لب خشک حسین
از کنار قتلگه تا دامن طشت طلا
جان فدای کشتهای که با سر ببریدهاش
بر فراز نی چهل منزل به دشمن گفت، لا
سالها دیدم که در هر محفلی با سوزِ دل
خواندهاند این بیت را با یکدگر اهل ولا
«تشنهی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا»
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
این اشک نیست، آب زلال و مطّهر است
این چشم نیست، چشمهای از حوض کوثر است
ظرفِ نزولِ رحمتِ پروردگار شد
چشمی که پای مجلس این روضهها، تَر است
چشمی که بیشتر به خودش گریه دیده است
فردا کنار فاطمه با آبروتر است
ما خشک میشویم، ولی بار میدهیم
دنیای گریه، مزرعهی سبز محشر است
فرموده است حضرت صادق: هر آن کسی
گریانِ جدّ ما شده، با من برادر است
در حجّ و در عبادت و در سجدههای شب
گریه کنِ حسین، شریک پیمبر است
ما را از این تلاطم دنیا، هراس نیست
تا کشتی نجات حسینی، شناور است
بر من لباس نوکریام را کفن کنید
نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
خوشم که دم همه دم یا حسین میگویم
به وقت شادی و غم یا حسین میگویم
خوشم که خانۀ قلبم حوالی حرم است
به یاد اهل حرم یا حسین میگویم
بلند گریه نکردم مگر برای حسین
به بند بند دلم یا حسین میگویم
من از دیار حبیبم، چه باکم از پیریست
به قد و قامت خم یا حسین میگویم..
خوشم که دست ابوالفضل جانپناه من است
به یاد دست و علم یا حسین میگویم
همه قبیلۀ من عاشق توأند! مپرس،
چرا قدم به قدم یا حسین میگویم
✍ #ناصر_حامدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📆 ششم ذیالقعده؛ روز بزرگداشت حضرت #شاهچراغ علیهالسّلام
📸 امامزاده سید احمد بن موسی، برادر امام رضا علیهالسّلام