eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
373 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم می‌زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین بانی اشک دو چشم، رحمت جاری حق آبروی چشم‌ها، یا حسن و یا حسین قبله‌ی حاجات ما، اوج عبادات ما روح مناجات ما، یا حسن و یا حسین یکی بدون حرم، یکی بدون کفن سرم فدای شما، یا حسن و یا حسین هر دو شهید مادر، هر دو غریب مادر کشته‌ی یک ماجرا، یا حسن و یا حسین حسن امام حسین، حسین اسیر حسن هردو به هم مبتلا، یا حسن و یا حسین تاب و قرار زینب، ذکر فرار زینب در وسط شعله‌ها، یا حسن و یا حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اوّل تو را سرشته و انسان درست کرد شرحِ تو را نوشته و قرآن درست کرد بعداً گِلِ اضافیتان را اِفاضه کرد تا از منِ خراب، مسلمان درست کرد می‌خواست رحمتش همه‌جا را بغل کند با اشک‌های چشمِ تو باران درست کرد باید برای بندگیِ سجده‌هایمان  یک مسجدی به نامِ "حسن‌جان" درست کرد بالم اگر به درد پریدن نمی‌خورد یک سایبان که می‌شود از آن درست کرد من زنده‌ی نسیمِ مسیحا دَمِ توأم آدم اگر شدم به خدا آدمِ توأم.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ﺷﯿﺮﺵ ﺣﻼﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﻧﺎﻧﺶ ﺣﻼﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﻣﺒﺘﻼﺵ ﮐﺮﺩ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ ﮐﺮﻣﺶ ﮐﻢ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺮﻡ ﺭﺍ ﮔﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ ﭘﺎﯾﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺟﻬﻨﻢ ﻧﻤﯽ‌ﺭﻭﺩ ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻮﺳﻠﯽ ﺑﻪ ﺿﺮﯾﺢ ﻋﺒﺎﺵ ﮐﺮد ﻣﻮﺳﯽ ﻭ ﺧﻀﺮ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﻭ ﻋﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺸﮑﻼﺕ، ﻧﺒﯽ ﻫﻢ ﺻﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺍﻭﺳﺖ ﻋﮑﺲ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﯿﻤﺒﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﺪﺍﺵ آینه‌ی ﺍﻧﺒﯿﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻩ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﺳﻼﻡ، ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﺮﺩ پنجه‌ی ﻣﺸﮑﻞ‌ﮔﺸﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﺎﻥ ﯾﮏ ﻧﺦ ﻋﻤﺎﻣۀ ﺳﺮﺵ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻠﻖ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ :: با گریه ایستاد، دوباره نگاش کرد تسبیح را به‌دست گرفت و دعاش کرد معلوم می‌شود که نمک‌گیر زینب است وقتى به‌جاى شیر، نمک را غذاش کرد بین دو سجده بود که فرق سر على مانند ذوالفقار دودم شد... دوتاش کرد اى روزگار! آخر على را زمین زدند باید ازین به بعد جگر را فداش کرد وقت وصال بود، دوباره خضاب کرد وقت خضاب، خون سرش را حناش کرد بین حصیر پاره پدر را حسین بُرد تا اینکه از قضا پسرش بوریاش کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حسین جان... سر سال است، مرد مسکینم مکش از دست خالی‌ام دامن... تو بر این خاک‌ها بکش دستی اگر این خاک زر نشد با من...@hosseinieh_net
دورِ شمعِ پیکرت، گردیده‌ام خاکسترت ای به قربانِ تو و این رنگِ زردِ پیکرت از نفس‌های بلندت میلِ رفتن می‌چکد حق بده امشب بمیرم در کنار بسترت تا نگیرد خونِ تازه گوشه‌ی تابوت را مهلتی، تا که ببندم دستمالی بر سرت حیف شد، از آن­همه دلواپسیِ کودکان کاسه‌های شیر­ مانده روی دستِ دخترت کاش می‌مردم نمی‌دیدم به خاک افتاده است هیبت طوفانیِ دُلدل سوارِ خیبرت خلوت شب‌های سوت و کورِ نخلستان شکست با صدای وا علی و وای حیدر حیدرت شهر کوفه تا نگیرد انتقامِ بدر را دست خود را بر نمی‌دارد پدر جان از سرت می‌روی اما برای صد هزاران سال بعد میل احسان می‌نماید غیرت انگشترت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
يک قطره اشک شرم مرا "يم" حساب کرد کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد آه يکى گرفت، به پاى همه نوشت ما باهم آمديم که با هم حساب کرد با اين خدا هر آن‌که طرف شد ضرر نکرد يک دم صدا زديم، دمادم حساب کرد کارم اگر نداشت پس اينجا چه می‌کنم؟! منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد معلوم بود آبرويم را نمی‌برد از اولش گناه مرا کم حساب کرد اول بنا نداشت حسابم کند ولى وقتى که ديد فاطمه دارم، حساب کرد ما را اگر خدا نخرد، می‌خرد على بايد به روى شاه دو عالم حساب کرد اين گريه قابليت غفران نداشت که... پس روى گريه‌هاى محرم حساب کرد فرمود "بالحسين" بگو؛ گفتم و خريد يعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد چيزى نمانده بود که بيرونمان کنند ممنون حيدريم که درهم حساب کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سودش فراوان است و خیرش نیز بسیار است آنکه تو را با قیمت جانش خریدار است یاد من و دربدری‌های دلم باشید، پروانه‌ای دیدید اگر تا صبح بیدار است عاشق شدن، هم سوختن هم ساختن دارد بیخود نفرمودند راه عشق دشوار است از شش جهت گیسوی تو راه مرا بسته ست هرکس که عاشق می‌شود ذاتاً گرفتار است بی تو همین که زنده می‌مانم گنهکارم بین خلایق بیشتر عاشق گنهکار است فکر من جامانده‌ی وامانده هم باشید ای کاروان! آهسته‌تر؛ در پای من خار است با گریه کار طفل بهتر راه می‌افتد گر کار ما زاری نباشد کارمان زار است امروز باید یار را با گریه راضی کرد فردا که اعلامیه‌ی ما روی دیوار است چشمی که گریان نیست نابینا شود بهتر در مجلس تو دیده یا تر هست یا تار است گریه کن تو زینب است و مادرت زهرا این گریه‌های ما فقط گرمی بازار است :: :: دخت علی مرتضی اینجا چه می‌خواهد؟!! زینب کجا اینجا کجا؟ اینجا که بازار است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به پاى درد و دلِ بنده چاه کم آورد مقابل جگر من که آه کم آورد به پیش هیچ کسى کج نگشت گردن من ولى مقابل این بارگاه کم آورد تمام شد رمضان، تازه ما شروع شدیم به شب‌نشینى عشاق، ماه کم آورد :: زمان توبه‌ی من هم نریخت گریه‌ی من همینکه رفت دم قتلگاه، کم آورد خودت بیا و بگو یاعلى؛ بلندم کن دوباره بنده‌ی تو بین راه کم آورد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز شب عید است و خدا! عیدی ما مانده هنوز دهه‌ی آخر ماه اول راه سحر است بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز عیب چشم است اگر اشک ندارد، ور نه سر این سفره‌ی تو، حال و هوا مانده هنوز کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز گوئیا سفره‌ی او دست نخورده مانده است او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز گریه‌ام صرف تهی بودن اشکم نیست دستم از دامن محبوب، جدا مانده هنوز وای بر من! که ببینم همه فرصت‌ها رفت باز در نامه‌ی من، جرم و خطا مانده هنوز یک نفر بارِ زمین مانده‌ی ما را ببرد کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز تا که در خوف و رجائیم، توسل باقی‌ست رفت امروز ولی روز جزا مانده هنوز هرچه را خواسته بودیم، به احسانِ علی همه را داد، ولی کرب و بلا مانده هنوز ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مَخلوقِ خدا قيمت اگر می‌گيرد از آهِ شب و اشک سَحر می‌گيرد در آتش عشق، ما گلستان ديديم از بين شَرَر خدا شَجَر می‌گيرد در مَسلَکِ ما سوختگانِ هجران پروانه چو سوخت، تازه پَر می‌گيرد شيرينى عشق آنچنان است که نخل از ميثم تَمّار اثر می‌گيرد در وقت شهادت بَغَلش می‌گيرند آنکه غم يار را به بَر می‌گيرد بر سر نگذاشت هر کسى تربتِ دوست فردا که شود، خاک به سَر می‌گيرد در اَصل به معشوق خيانت کرده دستى که زِ دستِ غير زَر می‌گيرد دنيا به‌خدا مزرعه‌ی آخرت است زين مزرعه هر کسى ثَمر می‌گيرد گر سختى آخرت به باور برسد دنياطلبى را زِ بشر می‌گيرد آن آخرتى که آنچنان مُلتَهِب است، فرزند تقاص از پدر می‌گيرد روزى که به فاطمه همه مُحتاجند حتماً همه را مَدّ نظر می‌گيرد همسايه‌یِ من! حال مرا نيز بپرس همسايه زِ همسايه خبر می‌گيرد :: ما زنده از آنيم که فرزندِ خليل می‌آيد و بر دست تبر می‌گيرد می‌آيد و انتقامِ مظلومان را با سيصد و سيزده نفر می‌گيرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عمرم گذشت اما بدرد تو نخوردم شرمنده‌ام آقا بدرد تو نخوردم تو فکر من بودى ولیکن من نبودم اصلاً به فکر نوکرى کردن نبودم من دور بودم تو مرا نزدیک کردى راه مرا از کربلا نزدیک کردى گفتى اگر تو بى پناهى من حسینم حتى اگر غرق گناهى، من حسینم گفتى بیا پاک از گناهت می‌کنم من تو رو به چاهى، رو به راهت می‌کنم من آواره‌ام، آواره را آواره‌تر کن بیچاره‌ام، بیچاره را بیچاره‌تر کن آوارگى در این حسینیه می‌ارزد بیچارگى در این حسینیه مى‌ارزد هرشب اسیرم می‌کنى پاى بساطت دارى تو پیرم می‌کنى پاى بساطت من چاى می‌ریزم گناهم را بریزى یکجا تمام اشتباهم را بریزى شأن نزولت می‌کند آخر بلندم سر را تو دادى جاى آن من سربلندم وقتى گذر کردند خیلی‌ها ازینجا رفتند تا معراج تا بالا ازینجا اینجا گرفته از خدا عیسى دمش را اینجا خدا بخشید آخر آدمش را من خام بودم غصه و غم پخته‌ام کرد این پخت و پزهاى محرم پخته‌ام کرد می‌بینم اینجا پنج تا نور مقدس این آشپزخانه‌ست یا طور مقدس اینجا همانجایی‌ست که مولا می‌آید زینب می‌آید، بیشتر زهرا می‌آید من عالمى دارم در اینجا با رقیه هروقت دستم سوخت گفتم یا رقیه منت ندارم بر سرت... تو لطف کردى حالا که هستم نوکرت، تو لطف کردى یک شب غذاى خواهرت را بار کردم یک شب غذاى دخترت را بار کردم باید که دست از هرچه غیرکربلا شست دیگ تو را شستم خدا روح مرا شست خدمت تجلى ارادت‌هاى شیعه‌است بالاترین نوع عبادت‌هاى شیعه‌است ما به ولایت می‌رسیم از این مودت ما به مودت می‌رسیم از راه خدمت خدمت درِ این خانه تنها فرصت ماست گفتند: اینجا پنج روزى نوبت ماست این پارچه مشکى فداى روى ماهش دارد سفیدم می‌کند رنگ سیاهش از سوخته دل‌ها نگیر آقا غمت را یک وقت از دستم نگیرى پرچمت را بگذار یک گوشه به پاى تو بمیرم کنج حسینیه براى تو بمیرم منکه به غیر از لطف تو یارى ندارم منکه به غیر از کار تو کارى ندارم آن‌قدر بین دسته‌هایت ایستادم نذر على اصغر تو آب دادم اى کاش بین ایستادن‌ها بمیرم آخر میان آب‌دادن‌ها بمیرم خوب است نوکر آخرش بى سر بمیرد خوب است بین نوکرى نوکر بمیرد خدمت به این بى رنگ و رو هم رنگ و رو داد این کفش‌ها را جفت کردن آبرو داد در هرکجا که نام پیراهن می‌آید زهرا می‌آید پیش ما، حتماً می‌آید من دست بر سینه دم در می‌نشینم در مجلس فرزند، مادر را ببینم من می‌نشینم کار و بارم پا بگیرد شاید به من هم چادر زهرا بگیرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای اوج نوشتند بال وا شده را نزول نیست به معراج آشنا شده را تو همزهء أَحَد و حمزهٔ اُحُد هستی چگونه شرح دهم جلوه‌ی دوتا شده را قسم به حُرمت جعفر تو نیز طیاری قفس چگونه بگیرد تن رها شده را خودی شکستی و آوازه‌ات فراتر رفت خدا بلند کند خاکِ مصطفی شده را تو ایستاده‌ای و ایستاده می‌مانی شکست نیست، به دست نبی بنا شده را به بازویت اسداللهیِ علی وصل است سپاه نیست جلودار، مرتضی شده را به روی خاکی و پیغمبر خدا مانده است چگونه جمع کند این جدا جدا شده را کفن که برتن تو کرد، گریه کرد و نشست کنار پیکر تو دید بوریا شده را خدا به خواهر غمدیده‌ی تو رحم کند اگر نگاه کند جسم جابجا شده را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e