#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان
چشمی که آلوده شده، باران ندارد
بی توبه این آلودگی، پایان ندارد
دیگر حجاب افتاده روی چشمهایم
از بسکه اُنسی «دیده» با قرآن ندارد
هاتف ندا داده: دُعیتُم أَیُّهَا النّاس
کاری خدا انگار جز احسان ندارد
حالا که در باز است، پس درهم بیایید
اینجا کرمخانهست، این و آن ندارد
تا آمدم داخل مرا طوری بغل کرد
احساس کردم غیر من مهمان ندارد
جز با توسل، گریه کردن، توبه کردن
پرواز کردن تا خدا امکان ندارد
راه شهادت، نیمه شب اشک است اشک است
جا مانده هرکس دیدهی گریان ندارد
میآیم اینجا شاید آقا را ببینم
یوسف دلی خوش، گویی از کنعان ندارد
تا او شبی دست دعا بالا نگیرد
تأثیر، فریاد گنهکاران ندارد
این سرزمین نذر امیرالمومنین است
بیهوده حیدر عشق بر سلمان ندارد
ما با دعای فاطمه عبدالحسینیم
کی گفته زهرا لطف بر ایران ندارد؟
سر تا سر عالم چو ایران سرزمینی
مثل علی موسی الرضا سلطان ندارد
هرکس که شک دارد شفا دست حسین است
سوگند بر تربت که او، ایمان ندارد
راه نجف تا کربلا راه بهشت است
جز کربلا عاشق سر و سامان ندارد
دلدادهی آوارگی در اربعینم
درد جدایی جز حرم درمان ندارد
✍ #قاسم_نعمتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
با ظلمت گناه مرا دشمنم کنید
با چلچراغ اشک مرا روشنم کنید
پیراهنِ گناه در آرید از تنم
از جنسِ عفو، پیرهنی بر تنم کنید
حدّاقل دکم نکنید از درِ سرای
من راضیام که خار همین گلشنم کنید
نه روی توبه مانده برایم نه جرئتی
رحمی به حال رو سیَهِ بی جَنَم کنید
حتی خجالت از روی من شرم میکند
چوبم کنید، سنگ کنید، آهنم کنید
فصل بهار را به زمستان بیاورید
خود را به من دهید و مرا بی منم کنید
مثل نسیم از سر جُرمم گذر کنید
یا چشمپوشی از لکِ این دامنم کنید
عصیان شبیه شمر به من حمله میکند
این یاحسین های مرا جوشنم کنید
**
در قتلگاه پیرهنش سنگ و خاک شد
پس خاکیام کنید که پیراهنم کنید
✍ #وحید_عظیم_پور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ماه_مبارک_رمضان
🔸 #حدیث_نفس
هنوز سبز نشد شاخههای بیثمرت
درخت خشکِ قنوتم..، کجاست برگ و برت
گناه؛ ظرفیتِ اشک را گرفت از تو
آهای کاسهی چشمم! چه آمده به سرت
شکستهپر شدهای، یاکریمِ بام کریم
هوای نفس چه زخمی زده به بال و پرت
🔸 #مناجات_با_خدا
خدا خدای لبم را ز من مگیر..، خدا
بیا و رحم کن ای رب به عبد بی هُنرت
تمام سود مناجاتِ تو، دم صبح است
ضرر نکرده کسی که نشسته تا سحرت
رفیقِ بنده نوازی و ما فقیر نیاز
نمیشود که بیفتد به حال ما، نظرت؟!
به حرمت رمضان کاسهی مرا پُر کن
ببین گدای قدیمی رسیده پشت درت
امید طفل خطاکار، مادر است فقط
فدای فاطمه..، آن باوقارِ معتبرت
زمانِ مُردن ما میرسد بزرگِ نجف
علی بشارت دیدار داده بر بشرت
به روزهدار بگوئید روضه، افطاریست
نه چند دانهی خرما، نه چای پُر شکرت
فدای تشنهلبی که دو قطره گریه بر او
برای وصلِ خداوند، کرده تشنهترت
▪️
صدای خواهری از روی تل بلند شده:
فدای حنجر خشک تو..، مادر و پدرت
هزار نیزه و شمشیر و تیغ جای خودش...
خدا بخیر کند..، نعل و جسم مختصرت!
✍ #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_شعبان
اگر تا بهحالا نبخشیدیام
بزرگی کن و روز آخر ببخش
گناهان فرزندها را بیا
دمِ آخری جانِ "مادر" ببخش
✍ #قاسم_نعمتی
@hosenih
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات
برای ما نگاهت آفتاب است
چراغان کردن دنیا ثواب است
دعا کردم بیایی زیر باران
دعا در زیر باران مستجاب است
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
•┈┈••✾••┈┈•
اشعار آیینی حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا؛ #ماه_مبارک_رمضان؛ #امام_حسین_ع_مناجات
هر زمانی در دلم درگیر طوفان میشوم
یا حسینی مینویسم غرق باران میشوم
از مسلمانی فقط عشقش برایم مانده است
آخر از عشق علی یک روز سلمان میشوم
کار من را بیشتر دست کریمان بسپرید
در گرفتاری دخیل یا حسن جان میشوم
من گناهی هم اگر کردم جهالت کردهام
تا گناهی میکنم فوراً پشیمان میشوم
بار سنگینم مرا خیلی خجالت میدهد؛
هر زمانی که سر این سفره مهمان میشوم
روزه میگیرم ولی دائم به فکر روضهام
آب مینوشم دم افطار و گریان میشوم
روضه آب و گریه نانِ هر شب اهل دل است
دور از این روضه ها، بی آب و بی نان میشوم
جان من را هم گرفتی روضه را از من نگیر
جان تو بی روضه من خیلی پریشان میشوم
**
مو پریشان...، بعدِ تو زینب پریشان میشود
همسفر با حرمله، با نیزه داران میشود
✍ #وحید_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
کشکول من شکسته در این کوچهها خدا
دستی بکش به روی سر این گدا..، خدا
هربار در زدم تو جوابم نکردهای
هربار گفتهای که بیا..، باوفا خدا
از بس گناه کردهام این چشمه خُشک شد
اشکی برای توبه نمانده است یا خدا
اوج کمالِ سجده همین سربهزیری است
خیری ندیده بندهی سربههوا..، خدا
گاهی صلاحِ طفل به تنبیه گشتن است
پس مرحمت نما و ادب کن مرا خدا
این بال، بال نیست، وبالِ پریدن است
وقتی سحر مرا نرساندهست تا خدا
ممنون که باز تا رمضان زنده ماندهایم
فرصت شدهست تا بزنیمت صدا خدا
درهم بخر..، سوا نکنی جانِ فاطمه
درهم بخر..، به حُرمت خیرالنساء ..، خدا
گرچه کسی ضمانتمان را نمیکند
امّا هنوز هست خراسان ما..، خدا
در صحن انقلاب دلم منقلب شده
تا گفته ام: به حقِّ امامِ رضا خدا
هرگاه کار بندگیام لنگ میشود
انّی اعوذ بالحرم کربلا..، خدا
ما را "حسین" لطف نمود و دُرُست کرد
ما را حسینِ فاطمه کردهست باخدا
در ظاهر است ذکر لب ما؛ حسین حسین
در باطن است ذکر لب ما؛ خدا خدا
این روزها که تشنه ترم یاد میکنم
کام عطش کشیدهی ارباب را خدا
▪️
لب تشنه بود و رفت به گودال..، آه..، آه
دارد صدای شمر می آید ز قتلگاه
✍ #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🪴حلول #ماه_مبارک_رمضان و آغاز ضیافت الهی، مبارک باد.
با سوزِ دل و ناله و با آه بيا
با شرم حضور و دلِ آگاه بيا
اكنون كه خدا سُفرهی رحمت چيدهست
ای بنده! سـویِ ضيــافتُ الله بيا
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
~~~~اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج~~~~
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان
به اذنِ عالیِ اَعلی، به احترامِ علی
شروع میکنم این ماه را به نامِ علی
✍ #محمدجواد_شیرازی
@dobeity_robaey
#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان
غروب، کوه، نسیم، آسمان، ستاره، هلال
دوباره فرصت آن شد که وا کنم پر و بال
به شهر مژدهٔ لبخند ماه خواهم داد
اگر بچینمش از پشت بامِ استهلال
منی که کنج دلم آیه آیه خوف و رجاست
منی روی لبم یا محول الاحوال
رسیده وقت رسیدن! چرا بمانم دور؟
رسیده فصل رسیدن! چرا بمانم کال؟
دل خزانزدهٔ من بیا جوانه بزن
ببر به درک سحرها بهار را امسال
تو میرسی _اگر اینروزها اراده کنی_
به دشتِ ناشدنیها، به قلههای محال
نگاه کن به در خانهاش! ببین باز است!
و آمدهست خود میزبان به استقبال!
عجب شروع قشنگیست ماه مهمانی
تمام سال نو ای کاش بر همین منوال…
✍ #فاطمه_عارف_نژاد
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#اخلاقی_و_اندرز
وقتی شکوفههای دعا باز میشود
درهای باغ لطف خدا باز میشود
صدها فرشته نغمهی «اُدعُونی اَستَجِب»_
خوانند تا لبی به دعا باز میشود
از خوانِ فیض رحمتِ حق فیض میبرد
چشمی که نیمهشب به سما باز میشود
هرگز نیایش سحری را مده ز دست
کاین پنجره به عرش علا باز میشود
تا بندگی حق ننمایی، ز پای دل
زنجیر بردگیت کجا باز میشود
باشد صحیفهی عمل ما چو شب سیاه
این نامه تا که روز جزا باز میشود
روکن به اهل بیت که با مهر اهل بیت
راهی به سوی عفو خدا باز میشود
دارم امید چون دری از گلشنِ بهشت
با نام سیدالشهدا باز میشود
با ذکر یاحسین ببندیم چشم خویش
با شوق وصل دیدهی ما باز می شود
دلهای غم گرفته «وفایی» خدا گواست
تنها به یاد و نام خدا باز می شود
✍ #سیدهاشم_وفایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e