eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
374 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ حالا كه زخم‌های تو مرهم گرفته است بانو تمامِ خانه‌ی من غم گرفته است سِنّي نداشتی چقدر پير می‌روی! شرم از قدِ هلالِ تو حالم گرفته است كِز كرده خاطراتِ تو را می‌كند مرور يک‌گوشه خانه‌دارِ تو ماتم گرفته است جز چند تكه‌ی كفنی بينِ بُقچه چيست؟ بر ديده می‌گذارد و محكم گرفته است بانو گُمان نمی‌كنی اندازه‌ی تو را تابوت سازِ خانه كمی كم گرفته است بوسه حسين بر كفِ پايِ تو می‌زند امشب برای عمرِ كَمت دم گرفته است لحظه به لحظه غسلِ تو را پير می‌شوم از زندگی نفس به نفس سير می‌شوم @hosenih با زخم بالِ پر زدنت سرخ گشته است گلبرگ‌های ياسمنت سرخ گشته است در لحظه‌های شُستنِ از زيرِ پيرهن مثلِ غروب پيرهنت سرخ گشته است چندين و چند جايِ تنِ تو شده كبود چندين و چند جايِ تنت سرخ گشته است اين زخمِ سينه بد قِلِقي می‌كند هنوز سرباز كرده و كفنت سرخ گشته است وا شد گِره ز روسری‌ات وای بر دلم از زيرِ گوش تا دهنت سرخ گشته است از بس كه آستين به دهن گريه می‌كند از بُغض صورتِ حسنت سرخ گشته است از غُصه سر به چوبه‌ی تابوت می‌زنم جان می‌كَنم من از تو ولی دل نمی‌كنم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اسماء بریز آب که قلبم مذاب شد این مرد از خجالت این چهره آب شد اسماء بریز آب که آتش گرفته ام دیدی چگونه خانه من هم خراب شد من چند بار شسته ام و هم نیامد خونت هنوز می‌چکد از زخم تازه‌ات این سنگ غسل شاهد پهلوی سرخ توست ای خاک بر سرم چه کنم با جنازه‌ات @hosenih دریاب حال کودکانِ خودت را ببینشان با گریه آستین سر دندان گرفته‌اند حالا كه وقت بردن تابوت مادر است از من نشان خانه‌ی سلمان گرفته‌اند حالا عزای کندن قبر گرفته‌ام حالا برای بردن تابوت مانده‌ام این جای تیغ کیست که بر بازوی تو است این نقش دست کیست که مبهوت مانده‌ام @hosenih آه ای غرور من پس از این وقت تسلیت لبخندها به دیدن یار و تو می‌رسند برخیز ذوالفقار نبرد مرا ببند فردا برای نبش مزار تو میرسند باید که چند قبر برایت درست کرد باید مرا به جای تو در قبر جا دهند دست پدر رسید تو را گیرد از علی شاید که زخم آتش در را شفا دهند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آن شب میان خانه مراسم گرفته بود پیوند اشک‌های علی بود و خونِ رود بودند زینب و حسنین و زنی که داشت می‌ریخت آب و غیر همین‌ها کسی نبود @hosenih محرم نداشتند به جز آستین‌شان گریه‌کنان روضه‌ی دستی که شد کبود آن قدر غسل او به نوازش شبیه بود انگار که فاطمه در خواب رفته بود تا این که دست کوه به بازوی رود خورد لرزید زانوانش و آتشفشان نمود پروانه‌ها دویده به بالین شمع و بعد می‌سوختند و باز به بالا رسید دود @hosenih دودی که پلک‌های خدا را به هم کشید یک قطره هم چکید به آن خانه در فرود فرمود سجده‌های به تن را قیام کن دارد قیام عرش خدا می‌شود سجود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می‌شويمت كه آب شوم در عزای تو يا خويش را به خاک سپارم به جای تو قسمت نبود نيت گهواره ساختن تابوت شد تمامی چوبش برای تو @hosenih گر وا نمی‌شدند گره‌های اين كفن دق‌مرگ می‌شدند ز غم بچه‌های تو خون جای آب میچكد از سنگ غسل تو خون میچكد كه زنده كند ماجرای تو در بود و شعله بود و در افتاد روی تو گم شد ميان خنده‌ی مردم صدای تو در بود و شعله بود و از آن در عبور كرد هر كس كه بود نيمه‌شبی در دعای تو @hosenih حالا زمان غسل تو فهميده‌ام چرا روی تو را نديد کسی تا شفای تو تنها نه جای دست كبودی به چهره‌ات آتش اثر گذاشته بر چشم‌های تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زينب تو را به جان من آرام گريه كن مثل برادرت حسن آرام گريه كن مي دانم آب مي‌شوي از داغ مادرت مانند شمع انجمن آرام گريه كن @hosenih كمتر به اين شمايل نيلي نگاه كن سيلي مزن به صورتت آرام گريه كن اينقدر خاک بر سر و روی خودت مريز قدری كنار اين بدن آرام گريه كن @hosenih دستم رسيده است به زخمي عميق وای زينب بيا بگو به من آرام گريه كن حالا بيا به ياد حسين غريبمان بنشين و پای اين كفن آرام گريه كن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اشکم گرفته راه چشمان ترم را تا ننگرم روی گل نیلوفرم را بگذار ای غم سر به روی دامن من تا که نثار تو کنم چشم ترم را @hosenih در سینه‌ام یک آسمان فریاد دارم اما گرفته بغض راه حنجرم را جان از تنم مشتاق پرواز است اما دردا شکسته سنگ غم بال و پرم را اطراف چشم ماه خاموشم کبود است سیلی سیه کرده عذار همسرم را ای اختران آسمان دیدید امشب شستم به اشک خود گل نیلوفرم را ای اشک‌ها راه نگاهم را ببندید تامن نبینم اشک های دخترم را @hosenih بر قبر خاموش گلم ای غم چنان شمع هر شب بزن آتش تمام پیکرم را با یار خود عهد وفائی بسته‌ام من دراین ره آخر می‌دهم جان و سرم را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شب است و بغض سکوت و صدای گریه‌ی آب تمام غصه‌ی عالم نشسته در محراب نگاه کن که ببینی چگونه می بارد مصیبت از در و دیوار خانۀ ارباب @hosenih برای غسل شب قدر آمده امشب فقط خدا و رسولش به منزل مهتاب بنای زندگیش را به آب می شوید الهی صبر علی را به فاطمه دریاب به قطره قطره سرشکش دخیل می بندد بر آن ضریح کبود و شکسته و بیتاب @hosenih چه آب ها که سراسیمه غسل می کردند برای آنکه نماند در آن بدن خوناب چه می رسد به علی از مرور خاطره ها که ناله های صبورش ندارد امشب تاب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این سرخ‌جامه‌ی بدنش را عوض کنم؟ یا دستمال زخم تنش را عوض کنم؟ افتاده‌ام به پای پرستوی زخمی‌ام شاید که قصد پر زدنش را عوض کنم @hosenih اسما بیا کمک بده هنگام غسل یاس وقتش شده که پیرهنش را عوض کنم پر کرده خون تازه زمین حیاط را باید دوباره من کفنش را عوض کنم زینب نشسته پشت در و ... یاد فاطمه است باید که جای سوختنش را عوض کنم @hosenih باید که بعد رفتن زهرا به شیوه‌ای رویای هر شب حسنش را عوض کنم تقدیر ما نوشته خدا و نمی‌شود شام فراق دل‌شکنش را عوض کنم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شب بود و می‌رفتند مادر را بشویند با اشک‌ها جان پیمبر را بشویند @hosenih شب بود و گیسوی سپیدش را ندیدند با اینکه باید ابتدا سر را بشویند تطهیر می‌شد آب در واقع چرا که با آب بی‌معنی ست کوثر را بشویند باران ضرر دارد برای یاس سالم اینها چگونه یاس پر پر را بشویند؟؟؟ گیرم که شستند و به خاکش هم سپردند فردا چگونه پهلوی در را بشویند؟ @hosenih بعد از عبور آب و دست از سمت بازو جای تو جا دارد که حیدر را بشویند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای هردو جهان قبضه به مشتت زهرا از داغ پدر خمیده پشتت زهرا @hosenih رازی که نگفتی پسرت صادق گفت آن ضرب غلاف تیغ کشتت زهرا ⏭ رفتی و تنی سوخته از تب بردی آرام مرا به جان زینب بردی @hosenih با آمدنت به خانه‌ام فاطمه جان نه سال صفا دادی و یک شب بردی ⏭ از داغ تو من به خویشتن می‌پیچم این نسخه‌ی دردی‌ست که من می‌پیچم @hosenih تو دست مرا ز بند وا کردی و لیک من دست تو در بند کفن می‌پیچم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای با تمام هستی خود یاور علی در بیت وحی حامی و هم سنگر علی چون شد که در بهار جوانی خزان شدی ای یاس مصطفی گُل نیلوفر علی @hosenih با دفن مخفیانه ی تو در دل زمین هفت آسمان خراب شده بر سر علی وقتی نفس به قلب تو پیچید پشت در می خواست روح، پر زند از پیکرِ علی با تازیانه اجر رسالت به دست تو تقدیم شد به پیش دو چشم تر علی در لحظه ي غروب غم انگیزِ مرگِ تو گویی رسیده بود شب آخر علی دست خدایی تو چون از کار اوفتاد نیرو گرفت خصم ستم گستر علی یارب چه می شود که گذارم به باغ وحی؟ صورت به قتلگاه گُل پرپر علی وقتی که گوشواره ز گوش تو شد جدا افتاد لرزه بر بدن دختر علی ای اولین شهیده ی راه علی بمان آخر به خاطر دل غم پرور علی @hosenih ای طایر شکسته پر بوستان وحی اینقدر بال بال مزن در بر علی «میثم» بر آستان ولایت نظاره کن بی فاطمه شکسته شده محور علی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای داغ عشق بر جگر خون فشان تو وی لاله زار زخم ، تن ارغوان تو ای آخرین بهانه‌ی شادابی علی! در اول بهار رسیده خزان تو @hosenih ای ماه روشن شب قدر من ، آفتاب پنهان شده ست در نظر مهربان تو در آزمون عشق علی صبر می کنی اما چه سخت می‌گذرد امتحان تو با ضعف شانه بر سر دردانه می‌کشی! ای من فدای خستگی بازوان تو @hosenih دیدم زمان غسل تو ، دریای سرخ من! در خون نشسته بود کران تا کران تو* پنهان شدی که حافظه‌ی چند قرن بعد از ناله‌های خاک بگیرد نشان تو *مصرع از مرحوم حسین منزوی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih