eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
373 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به سجده‌گاه، سرِ بندگی چنان بگذارد که عشق را همه انگشت بر دهان بگذارد تمام شب پی نام و نشان فقر بگردد که بی نشان در هر خانه آب و نان بگذارد صدای شیون گلدسته‌های شهر بلند است علی به خانه نشسته، اگر اذان بگذارد به انتقام عدالت، زمانه تیر عداوت کمین نشسته که ناگاه در کمان بگذارد به نعره بر سر فرقش نشاند تیغ و ندانست که داغ بر دل شمشیر بی زبان بگذارد دویده زهر چنان در تنش که شیر محال است، افاقه ای بکند، هر قدر توان بگذارد اگرچه عرش بلند است، پیش پای کمالش به خاک هم نرسد، هرچه نردبان بگذارد مباد اینکه شود کوفه رو سپیدتر از ما اگر که غیرت ما را به امتحان بگذارد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چشم اگر امسال را هم آبروداری کند گریه می‌خواهد مرا از هرچه خود عاری کند هر کسی اینجا هنر کرده است با اشک آمده است کاش پلک از این هنرها پرده‌برداری کند بین دل با داغ او عقد اخوت بسته‌اند در ازل، آری، خدا این خطبه را جاری کند @hosenih نوحه‌خوان در روضه می‌خواند به استمداد اشک بانگ "هل من ناصر" است این، کیست تا یاری کند؟ می‌روم تا کربلا، آنجا که مردی آمده است پای عهدش تا نفس دارد وفاداری کند رود می‌افتد به پایش تا به هر قیمت شده قطره‌ای از خویش را در جان او جاری کند آب اگر مهریه‌ی زهراست پس هر طور هست باید از مهریه‌ی زهرا نگهداری کند بیشتر از ضربت شمشیر، یک سوراخ مشک می‌تواند زخم را بر پیکرش کاری کند می‌روم قدری جلو، آن‌جا که یک سر روی نی بی‌محابا قد علم کرده است سرداری کند @hosenih آن‌که تعلیم تکلم کرد بر عیسای طفل می‌تواند پس سر ِ بر نیزه را قاری کند باز می‌آیم به خود، آن‌جا که در من یک نفر گوشه‌ای کز کرده، می‌خواهد فقط زاری کند چشم کارش گریه در سوگ "حسین بن علی" است کور بادا چشم اگر از گریه خودداری کند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چه خوش باشد که راه عاشقی تا پای جان باشد خصوصاً پای فرزند علی هم در میان باشد سر پیری عجب شوری است در چشمانت ای مومن! جوان بودن به ظاهر نیست، باید دل جوان باشد چنان آتش شدی، گفتند دود از کنده بر خیزد همان دودی که باید خار چشم کوفیان باشد @hosenih چکید از دیده ی تر اشک شوقت، تیغ آوردی کشیدی تیغ بی تردید تا خط و نشان باشد کمر خم کرده بودی فکر می کردند از پیری است چنان تیری شدی، جَستی، که پنداری کمان باشد تو آن کوه کهنسالی که می گفتند خاموش است دهان وا کردی و دریافتند آتشفشان باشد @hosenih تو آن مردی که «قوت لا یموتش» عشق شد، آری نمک گیر است از این سفره هر کس، جاودان باشد به فیض دوستی نائل شدن چندان هم آسان نیست "حبیب" است آن که پای دوستی تا پای جان باشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گرچه وقت ایستادن دردهایش بیشتر بود درد اندوه علی (ع) از درد پایش بیشتر بود عشق یعنی تا علی (ع) از راز او سر در نیارد هرچه دردش بیشتر، لبخندهایش بیشتر بود @hosenih عشق یعنی گرچه می دانست روز آخرین است بر امور خانه اما اعتنایش بیشتر بود کوچه های شهر خاکی هست اما این اواخر رد پای خاک کوچه بر ردایش بیشتر بود وقت پیری نه، عصای دست مادر در جوانی است این اواخر بر حسینش اتکایش بیشتر بود @hosenih کار با آن کس که اسمش را نمی گویم ندارم کاش اما شعله ی آتش حیایش بیشتر بود من که از این رازها سر در نمی آرم ولی باز سوره ی کوثر الهی نقطه هایش بیشتر بود *** از کرم باشد نه از مکنت، اگر در کل کوفه بر در این خانه از هر جا گدایش بیشتر بود @hosenih شاعرم با بیت هایی الکن، اما کاش وسعم ار غزل هایی که می گویم برایش بیشتر بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گرچه وقت ایستادن دردهایش بیشتر بود درد اندوه علی از درد پایش بیشتر بود عشق یعنی تا علی از راز او سر در نیارد هرچه دردش بیشتر، لبخندهایش بیشتر بود @hosenih عشق یعنی گرچه می‌دانست روز آخرین است بر امور خانه اما اعتنایش بیشتر بود کوچه‌های شهر خاکی هست اما این اواخر رد پای خاک کوچه بر ردایش بیشتر بود وقت پیری نه، عصای دست مادر در جوانی است این اواخر بر حسینش اتکایش بیشتر بود کار با آن کس که اسمش را نمی‌گویم ندارم کاش اما شعله‌ی آتش حیایش بیشتر بود من که از این رازها سر در نمی‌آرم ولی باز سوره‌ی کوثر الهی نقطه‌هایش بیشتر بود @hosenih از کرم باشد نه از مکنت، اگر در کل کوفه بر در این خانه از هر جا گدایش بیشتر بود شاعرم با بیت‌هایی الکن، اما کاش وسعم از غزل‌هایی که می‌گویم برایش بیشتر بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ به سجده گاه سر بندگی چنان بگذارد که عشق را همه انگشت بر دهان بگذارد تمام شب پی نام و نشان فقر بگردد که بی نشان در هر خانه آب و نان بگذارد @hosenih غمی که محرم آن نیست گوش خلق جهان را عجیب نیست که با چاه در میان بگذارد صدای شیون گلدسته های شهر بلند است علی به خانه نشسته، اگر اذان بگذارد به انتقام عدالت، زمانه تیر عداوت کمین نشسته که ناگاه در کمان بگذارد به نعره بر سر فرقش نشاند تیغ و ندانست که داغ بر دل شمشیر بی زبان بگذارد دویده زهر چنان در تنش که شیر محال است- افاقه ای بکند، هر قدر توان بگذارد به وصل یار چنان دارد اشتیاق که حاشا که شیرخواره به پستان چنان دهان بگذارد @hosenih اگرچه عرش بلند است، پیش پای کمالش به خاک هم نرسد، هرچه نردبان بگذارد مباد اینکه شود کوفه رو سپید تر از ما اگر که غیرت ما را به امتحان بگذارد... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ به دلم دیدنت برات شده، به خدا صبح و شام منتظرم همه ي روزها ولي به خصوص، آخر هفته هام منتظرم نه شبيهم به هر مسلماني، نه نماز درست و درماني... چه بگويم خودت كه مي داني، من چه اندازه خام منتظرم @hosenih منبرت جاي خطبه خوانی هاست، چقدر جمعه ها برو و بياست سر سجّاده ها شلوغ رياست، من در اين ازدحام منتظرم ندبه خوان هاي خوش صدا جمعند، همه ي كلّه گنده ها جمعند انتظار خواص، اين جوري ست، من شبيه عوام منتظرم جیب ها جیره خوار سُبحه شده، لقمه ها لقمه های شُبهه شده انتظارت حلال بعضی ها، لب بیت الحرام منتظرم تو كجا؟ من كجا؟ چقدر سراب؟ ساقي سال هاي قحط شراب من ولي با همين وجود خراب، دست در دست جام منتظرم @hosenih زود تا محتسب خبر نشده، ریشه ی تاک ها تبر نشده کار من تا خراب تر نشده، تا همین جا تمام، منتظرم بي جواب از تو بر نمي گردد، گريه های سلام هيچ كسي السّلام عليك يا موعود، - وَ عليك السّلام منتظرم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت یک اتفاق ساده مرا بیقرار کرد باید نشست و یک غزل تازه کار کرد در کوچه می گذشتم و پایم به سنگ خورد سنگی که فکر و ذکر دلم را دچار کرد @hosenih از ذهن من گذشت که با سنگ می شود آیا چه کارها که در این روزگار کرد ! با سنگ می شود جلوی سیل را گرفت طغیان رودهای روان را مهار کرد یا سنگ روی سنگ نهاد و اتاق ساخت بی سرپناه ها همه را خانه دار کرد یا می شود که نام کسی را بر آن نوشت با ذکر چند فاتحه، سنگ مزار کرد یا مثل کودکان شد و از روی شیطنت زد شیشه ای شکست و دوید و فرار کرد با سنگ مفت می شود اصلا به لطف بخت گنجشک های مفت زیادی شکار کرد یا می شود که سنگ کسی را به سینه زد جانب از او گرفت و بدان افتخار کرد یا سنگ روی یخ شد و القصه خویش را در پیش چشم ناکس و کس شرمسار کرد *** @hosenih ناگاه بی مقدمه آمد به حرف سنگ اینگونه گفت و سخت مرا بیقرار کرد : تنها به یک جوان فلسطینی ام بده با من ببین که می شود آنگه چه کار کرد! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نشست بر سر دست نبی به منبر دست زدند دست شعف آسمانیان بر دست (روایت است که در حجة الوداع رسول خبر رسید که جبریل نامه آورده است نوشته بود بگو دست کیست دست خدا نوشته بود بگو آنچه را که در پرده است) برای بیعت او دست‌ها بلند شدند شد آسمان و زمین ناگهان سراسر دست کدام دست یداللهی است این دستی که پیش آن نمی‌آید به چشم دیگر دست خلیل هم متوسل به او شد آن وقتی که برد پیش گلوی پسر به خنجر دست کدام دست؟ همان دست بی محابایی که برد یک تنه بر چارچوب خیبر دست کدام دست؟ که پرورده آنچنان پسری که پای عهد بشوید ز دست آخر دست به یک اشارت شق القمر چنان کرده که مانده است در اعجاز دست او تردست به کارگاه ازل هرکه رفته می‌داند "ابوتراب" نشسته است آب و گل در دست ز چیره دستی ساقی بس آن که هیچ کسی نیافته است به جز او به راز کوثر دست گرفته‌ام چو گدا دست خود به امیدی که او بگیرد از این دست، روز محشر دست.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زره پوشیده از قنداقه، بی‌شمشیر می‌آید شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر می‌آید به روی دست بابا آسمان‌ها را نشان كرده چقدر آبی به این چشمان بی‌تقصیر می‌آید! زبانش كودكانه‌ست و نمی‌فهمم چه می‌گوید ولی می‌خوانم از چشمش كه با تكبیر می‌آید به چیزی لب نزد جز آه، از لطف ستم اما نمی‌دانم چرا از دست دنیا سیر می‌آید! جهانی را شفاعت می‌كند با قطرهٔ اشكی كه از چشمش تو گویی آیهٔ تطهیر می‌آید بگو ای آخرین سرباز میدان، چند سالت بود؟ که با خون دارد از زخم تو بوی شیر می‌آید :: بخواب ای كودكم، لالا... كه سیرابت كند دشمن بخواب ای كودكم، لالا... كه دارد تیر می‌آید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به عمه سادات (س) سر سجاده بودی که شنیدی وقت تکبیره شنیدی تو دل مادر، داره یه بچه می‌میره تو فکر ساختن بودی خبر اما خرابت کرد خبر آتیش به جونت زد که مثل شمع آبت کرد برای بودن و موندن، جوونیت رو کفن کردی به جای رخت دامادی، لباس رزم تن کردی توکل کردی و رفتی، مرام عاشقا ساده‌ست اگه غم لشکر آورده، سپاه عشق آماده‌ست "پای دلدادگیت موندی، تا آخر مرد و مردونه برای هرچی که داره، به تو این خاک مدیونه" میون خردل و باروت، میون تیر و خمپاره عَلَم رو دوش یه مرده، عَلَم دستِ یه سرداره تو اهل کربلا هستی، که زخمت تشنه‌ی تیره یقین دارم که دستت رو، خود عباس می‌گیره آدم وقتی که عاشق شد، با جونش می‌خره دردو تو رفتی تا که بعضی‌ها، بفهمن معنی مردو تو از نسل همونایی که پای عشق وایسادن حالا نسل من آماده‌ست، برای درس پس دادن "پای دلدادگیت موندی، تا آخر مرد و مردونه برای هرچی که داره، به تو این خاک مدیونه" ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرگز کسی شبیه تو خواهر نبود و نیست در آسمانِ عاطفه اختر نبود و نیست دار و ندار تو همه وقف حسین بود مانند تو، به پای برادر نبود و نیست حتی تو از عصاره‌ی جانت گذشته‌ای در کربلا، شبیه تو مادر نبود و نیست آیینه‌ی شکسته‌ی صحرای کربلا! مانند ماجرای تو دیگر نبود و نیست بر شانه‌ی صبور تو بار رسالت است مانند تو کسی که پیمبر نبود و نیست در ذیل خطبه‌های فصیح تو گفته‌اند: اصلاً کسی شبیه تو "حیدر" نبود و نیست شیوایی کلام تو را هیچ کس نداشت از ذوالفقار نطق تو خوش‌تر نبود و نیست زینب شدی که زینت شیر خدا شوی یعنی کسی شبیه تو زیور نبود و نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e