eitaa logo
حرف حساب
6.6هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
55 ویدیو
17 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ سر سفرهٔ اعمال خودت می‌نشینی! 🔻 شما بر سر سفره‌ای که خودت پهن کرده‌ای می‌نشینی؛ شما بر سر سفرهٔ عمل خودت می‌روی و اگر لقمهٔ غذایی تهیه نکرده‌ای چیزی نخواهی خورد. در این جهان هزاران نفر کار می‌کنند، ما می‌خوریم، اما آن جهان این‌طور نیست. یک لقمه یا یک سر سوزن از چیزی که خودم درست نکرده‌ام سر سفره‌ام نخواهد بود. اگر باغ و بستان و حور و قصور می‌خواهی، باید کاری درخور آن بکنی. اگر رضوان خدا که اکبر است را می‌خواهی، باید کاری درخور آن بکنی. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۸۶ 🏢 انتشارات واژه‌پرداز اندیشه #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
به‌خاطر یک ذره گردوخاک! 🔻 مرد تاجری بعد از مرگش به خواب برادرش می‌رود. برادرش می‌بیند که او از شدت عذاب در مصیبت بزرگی گرفتار است. به برادرش می‌گوید: چرا در چنین وضعی هستی؟ تو که نماز می‌خواندی، روزه می‌گرفتی، حج می‌رفتی و... پس این چه حالتی است که داری؟ آن برادر می‌گوید: خدا از من دربارۀ چیزی حساب کشید که فکر آن را نمی‌کردم! گفت: خدا چه چیزی را محاسبه کرد؟ بازاری‌ها دقت بکنند! آن برادری که در عذاب بود گفت: ترازویم که گاهی گردوخاک رویش می‌نشست، قبل از اینکه آن خاک را از روی ترازو تمیز کنم، جنس را همان‌طور می‌گذاشتم و وزن می‌کردم و به مشتری می‌دادم. حالا جلویم را گرفته‌اند که پول آن اندازه از گردوخاک را چطور به‌جای جنس از مردم گرفتی؟! 👤 🎙 اردبیل | ۱۴۰۳/۰۹/۰۹ #⃣ 📛 پ.ن: عکس تزیینی است. ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ چرا با صحیفۀ سجادیه مأنوس نیستیم؟! 🔻 دومین چیزی که انسان را وارد عالم دین می‌کند «حدیث» است. بای
از دغدغۀ ابدیت فاصله گرفته‌ایم! 🔻 نکتۀ سوم؛ نمی‌شود در عالم دین قرار گرفت، بدون این‌که وجود انسان بشود دغدغۀ «آخرت» و «ابدیت». نمی‌شود! یکی از دلایلی که خیلی از مسائل دینی را متوجه نمی‌شویم این است که از دغدغۀ ابدیت و آخرت فاصله گرفته‌ایم. ‼ این جملۀ معروفی است که شاگردانشان علامه طباطبایی از ایشان نقل می‌کنند که گاهی اوقات یک‌‌مرتبه سکوت می‌کردند و بعد می‌گفتند: «ابدیت در پیش داریم!» امکان ندارد کسی دغدغۀ قیامت در وجودش نباشد و بتواند در عالم دین نفس بکشد. اصلا یکی از نقاط ممیز و جداکنندۀ میان عالم دین و عالم غیر دین دقیقا همین است: قیامت! من هر کاری که می‌کنم حواسم به این باشد که تأثیر این کار در قیامت و ابدیت من چیست؟ ادامه دارد... 👤 🎙 کارگاه سبک زندگی| جلسهٔ دوم #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ بیست سال است شلاقِ یک «اِی» را می‌خورم! 🔻 سالکی نقل کرد، بر سر مزار مؤمنی مشغول ذکر بودم که یک‌مرتبه مکاشفه‌ای دست داد. دیدم عالمی نورانی روی منبر صحبت می‌کرد و همه را جذب کرده بود. در این میان از پشت سرم صدای خِش‌خشی آمد و دیدم مار بدهیبتی جلو می‌آید. مار جلو رفت تا به منبر رسید و آن آقا رنگ باخت و کلام را قطع و دهان را باز کرد و این مار، فک او را گرفت. آن آقا افتاد و مجلس به هم خورد. ❗️بعداز مدتی که به خود آمد از او پرسیدم چه بر شما آمده است؟ گفت: بیست سال است که شلاقِ یک «اِی» را می‌خورم! این موضوع هفته‌ای یک بار عیش مرا خراب می‌کند. 🔺 [ماجرا از این قرار است که] من معتمد و ریش‌سفید محل بودم و قباله‌ها و ازدواج‌ها با شهادت من انجام می‌گرفت. یک روزی پسر من ۱۸ساله شد و از دختری که می‌شناختم برایش خواستگاری کردم اما اعلام کردند که آن دختر، پسر شما را نپسندید. این امر بر من گران آمد ولی چون متدیّن بودم از او بدگویی نکردم الّا اینکه وقتی مردم از من درباره‌ی او می‌پرسیدند می‌گفتم «اِی! سخن دیگری بپرسید» و ظاهراً مردم از این تعبیر من می‌فهمیدند که او خوب نیست و لذا کسی با او ازدواج نکرد. لذا از آن روزی که این‌جا آمده‌ام می‌گویند تا او تو را نبخشد گرفتار هستی. 👤 📚 از کتاب | ج۵ 📖 صص ۳۰-۲۹ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پیاده و سواره، یوم‌الحساب مشخص می‌شود! 🔻 اینکه چه کسی سواره و چه کسی پیاده است، یوم‌الحساب مشخص می‌شود! این بیان نورانی حضرت امیر علیه السلام از محکم‌ترین بیانات بحث معاد است: «الغِنى و الفَقرُ بعدَ العَرضِ علَى اللّه»؛ فقر و بى‌نيازى ما پس از عرضه شدن بر خدا آشكار خواهد شد. 🎙 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ «محبت» انسان را در مقابل گناه بیمه می‌کند! 🔻 حضرت علی علیه السلام در مناجات شعبانیه می‌فرماید: «خدایا من آن نیرویی که بتوانم به وسیلۀ آن خود را از معصیتت منتقل سازم ندارم، مگر در آن وقت که تو به‌خاطر محبتت بیدارم کرده باشی.» این محبت توست که باعث می‌شود من بتوانم جلوی معصیت تو بایستم. این عبارت نشان می‌دهد معصیت یک امر کوچکی نیست که گمان کنیم به‌راحتی می‌توانیم جلوی آن بایستیم. وقتی امام معصوم این‌طور می‌فرماید، نشان می‌دهد که معصیت در مقابل انسان، بسیار قدرتمند است و تنها یک قدرت مشابه و قوی‌تر از آن می‌تواند انسان را در مقابل آن بیمه کند که آن قدرت، همین محبت الهی است. حتی سرعت حرکت انسان در سیر سلوکی نیز بر اساس شدت محبت است. 👤 📚 از کتاب | ج ۷ 📖 ص ۶۱ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳ «محبت» انسان را در مقابل گناه بیمه می‌کند! 🔻 حضرت علی علیه السلام در مناجات شعبانیه می‌فرماید:
مؤمن در بهشت همسایۀ اهل بیت است، اما در مرتبۀ خودش! 🔻 همۀ انسان‌های مؤمن در بهشت همسایۀ حضرات معصومین علیهم السلام هستند؛ چون وجود حضرات معصومین یک وجود کش‌دار و ممتد است که هر کسی در هر مرتبه‌ای که هست، با آن‌‌ها محشور است. اما این بدان معنا نیست که این انسان با آن انسان کامل در مرتبۀ او محشور باشد، یعنی حضرات در رتبۀ کُنه خود با او محشور نیستند، بلکه متناسب با مرتبۀ هر کسی تجلی می‌کنند و آن شخص با این مرتبه از تجلی ایشان محشور است. لذا قرآن می‌فرماید: «هو معکم اینما کنتم»؛ او با شماست، هر جا که باشید. اما این غیر از این است که «شما با او باشید؛ انتم معه!» در نظام انسان کامل هم، او با همۀ انسان‌ها هست، ولی انسان‌ها در مرتبۀ معصوم با او نیستند، بلکه در مرتبۀ خود با انسان کامل محشور هستند. 👤 📚 از کتاب | ج ۷ 📖 ص ۲۳۳ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ گردنِ روح را بايد از يقهٔ دنيا بالا كشيد! 🔻 #غفلت از جدّی بودن #معاد و #حيات_ابدی نمی‌گذارد ما د
✳️ علف‌های هرزِ غفلت از قیامت! 🔻 گاهی علف‌های هرز در كنار گُلِ گلدان چنان رشد می‌كند و ريشه می‌دواند كه ريشه‌اش با ريشهٔ گل گره می‌خورد، حالا اگر بخواهی اين علف‌های هرزه را بكنی، مجبوری گل را هم بكنی، در حالی که بنا نداری گل را بكنی. هرگاه علف هرز جزء شخصيت گل شود، آن وقت هر چه خواستيم گل را ببينيم، علف هرز نيز خود را می‌نماياند. به‌صورت مهمانی در آمده که صاحب خانه را می‌خواهد از خانه بيرون کند. ‼️ از ، قلب را اين‌چنين با گره می‌زند، به‌طوری که بی دنيا خود را به رسميت نمی‌شناسد. بعضی از صفات و گرايش‌ها و ميل‌ها آن‌چنان با شخصيت ما گره می‌خورد كه اگر بخواهيم آن‌ها را از خود جدا کنيم، بايد خودمان را ناخود كنيم و نمی‌توانيم. 👤 📚 کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» ج۲ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ علف‌های هرزِ غفلت از قیامت! 🔻 گاهی علف‌های هرز در كنار گُلِ گلدان چنان رشد می‌كند و ريشه می‌دوان
✳️ آن‌جا خودت هستی و خودت! 🔻 [حضرت علی علیه السلام] می‌فرمايد: «فَلَيْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ وَ لَا إِلَی الدُّنْيَا مُنْصَرَفٌ»؛ فرزندم! بدان که بعد از نه امکان هست و نه امکان . ‼️ در آن شرايط، ديگر وسيله‌ای كه بتوان خدا را راضی كرد، نيست. زيبايی را بايد در اين دنيا در روح و قلب خود پايه‌ريزی کنی. بعد از مرگ، وسيلهٔ عذرخواهی و پايه‌ريزی ارتباط خوب با خدا نيست. از طرفی نمی‌توانی دوباره به دنيا برگردی و جبران مافات کنی. آن‌جا خودت هستی و خودت؛ يا خودِ بريده از خدا، و يا خودِ مرتبط با خدا. 👤 📚 کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» ج۲ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ آن‌جا خودت هستی و خودت! 🔻 [حضرت علی علیه السلام] می‌فرمايد: «فَلَيْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْت
✳️ به غنی و حمید مطلق وصل شو! 🔻 امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمايند: فكر كن، تا همين که خود را بدون ، پوک و پوچ يافتی، همت کنی و در اين شرايط اتصال به خدا را فراهم نمايی تا در با وصل به غنی مطلق، غنا بيابی، و با وصل به حميد مطلق، پسنديده شوی و کمال بيابی، زيرا به گفتهٔ قرآن: شما در ذات خود فقيريد و خداوند غنی و حميد است. 🔸 به اندازه‌ای كه به غنیِ حميد وصل شوی، وقتی پرده‌ها عقب رفت و خود واقعی‌ات را يافتی، با خودِ پوك و پوچی روبه‌رو نيستی. و لذا ، نعمت ارتباط با خداست، اصلاً هيچ چيز در دنيا نعمت نيست مگر همين ارتباط، بقيهٔ دنيا است و ، چون «هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميد»؛ فقط او غنی و حميد است. پس همهٔ بودن‌ها و کمالات در ارتباط با اوست. آيهٔ فوق، حاوی‌ تعبير بسيار زيبايی است! چون دارايی‌هايی كه ما تصوّر می‌کنيم دارایی است، سراسر توهُّم است و ناپايدار، تنها پايداری و کمال، نعمتِ ارتباط با خداوند است. غير از غنيِّ حميد هر چه هست ظلمت است و خلأ و تاريكی و پوچی. 👤 📚 کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» ج۲ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ بدون ورع، نجات مشکل است! 🔻 استاد ما (رضوان الله علیه) می‌فرمود که اگر کسی اهل #ورع نباشد، نجاتش
✳️ این حیوان تا نترسد، تربیت نمی‌شود! 🔻 آنچه موجب می‌شود، همین است. نفس که گفته می‌شود، یعنی همان ما. این حیوان تا نترسد، نمی‌شود. تعقل نمی‌خواهد. دو دو تا، چهار تا است. شما یک حیوان را بیاورید و در گوشش فرمول ریاضی یا براهین ارسطویی بگویید! نفس من و تو هم همین است؛ همان حیوان است؛ ولی عقل ما، انسانیت ما است. عقل است که ادراکات کلیات و مسائل آن را دارد. و ، این‌ها سرش نمی‌شود. چه چیز مُصلح نفس است؟ خوف از عقاب. 🔸 اهل معرفت می‌فرمایند به هر امری که موجب می‌شود خوف از خدا در دل انسان تثبیت شود، توصیه می‌شود. مسئلهٔ تذکر به سکرات مرگ، احوال برزخ، صراط، میزان، دقت در حساب، عذاب و عقاب جهنم، دل را متألم می‌کند؛ به طوری که در اختیار نفس قرار نگیرد. 👤 📚 از کتاب | ج۱ 📖 صفحات ۱۴۲ و ۱۴۳ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
قیامت این چیزها را نمی‌داند! 🔻 مرحوم اواخر عمر دیگر نمی‌توانستند با پای خود جایی بروند و چون وسیله‌های امروزی نبود، ناچار کسی ایشان را کول می‌گرفت و به این طرف و آن طرف می‌برد. این کار مشکلی برای کسی نداشت چون بدن ایشان در آن ایام لاغر و نحیف شده بود. 🔸 یک روز جایی می‌رفتند. در کوچه‌ی شترداران کسی که ایشان را کول کرده بود، ظاهرا خسته می‌شود و مرحوم شیخ مرتضی را کنار کوچه به زمین می‌گذارد. بدن ایشان به دیوار کاهگلی خانه‌ی مجاور برخورد می‌کند و کمی خاک و پر کاه روی زمین می‌ریزد. ایشان با نگرانی درب آن خانه را می‌کوبند. صاحبخانه در را که باز می‌کند شیخ مرتضی را می‌شناسد. شیخ مرتضی می‌گویند من به دیوار خانه‌ی شما تکیه داده‌ام و کمی از خاک و کاهگل دیوار به زمین ریخته. بفرمایید چقدر باید بدهم تا جبران شود. صاحبخانه که به شیخ مرتضی ارادت داشت، می‌گوید اختیار دارید. منزل من متعلق به شماست. آقا در جواب می‌گویند این چیز‌ها را نمی‌داند. یا باید رضایت بدهی و حلال کنی یا باید خسارت بگیری». 📚 کتاب 📖 ص ۴۸ 👤 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f