برده از پنج قاره هوش و حواس
گنگ بالای بچههای حماس
بچه صهیون به پا کند پوشک
این طرف هم سه خط آدیداس
کل دنیا چفیه پوشیده
رم و لندن گرفته تا تگزاس
شده حامی بچههای حماس
پایگاه بسیج لاسوگاس
موتور صهیونیست ترکیده
دل سپرده به دنده و زاپاس
کشتیاش دست بچههای یمن
حوثی قهرمان و تیر خلاص
بیسر و پای پهلوان پنبه
ضربه فنی شد و نکرد احساس
موشک و بمب و حمله و تهدید؟
برو باو! غزه تا ابد واس ماس
@shokoohsher✨
@goharshadqom
#طاهره_ابراهیمنژاد_آکردی☘️
#قدس #غزه
#طنز #وعده_صادق
حاصل حشر و نشر روزانه با سینک و متعلقاتش
می ریختم آبی میان ظرف ریکا
تا با ته مایع بشویم ظرف ها را
تا چشم های من به روی قوطی افتاد
بغضش ترک برداشت، شد لب های او وا
می گفت: " مهمان تو بودم چند هفته
یک بار دیدی تو مرا؟یک بار حتی!؟؟
یک بار پرسیدی که احوالت چطور است؟
جوری تو با اسکاج؟ خوبی اصلا آیا؟
هي سنگ یخ کردی مرا در محضر سینک
صدها سلامم بی جواب افتاد اینجا
شستم تمام ظرف هایت را ولی تو
یک بار هم حتی نشستی صورتم را
بی معرفت! یکبار رویم را نخواندی
حتی نفهمیدی که اسمم نیست ریکا
من ساده بودم که طرفدار تو بودم
پشت سرت غیبت که می کردند اینها
گفتند: "ما پختیم شامش را چه با عشق
می شوید او اما چه با اکراه ما را"
می گفتم "او امروز مهمان داشت خسته است
این اخم ها را باز خواهد کرد فردا"
فردا، پسِ فردا، پسِ فرا رسید و
این قفل اخم از صورت ماتت نشد وا
حالا بشور این آخرین بشقابها را
بگذار تا خالی کنم از غم دلم را
عمرم هدر شد پیش پای ظرف هایت
من را می اندازی میان سطل حالا
در قعر اقیانوس بودم رام و آرام
نفرین به استخراج نفت از عمق دریا
با معرفت ای کاش باشد نان خشکی
آه ای خیال خام ای رویای بیجا"
بر میز تحریر او کنون یک جامدادی است
چشمان او دکمه است، لب هایش مقوا
اسمش چه بود؟ ای وای زیر دکمه ها رفت!
فرقی ندارد، ما که می گوییم ریکا
#فاطمه_موسی
#طنز
https://eitaa.com/jandarand
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom