eitaa logo
گوهرشاد قم
355 دنبال‌کننده
709 عکس
188 ویدیو
5 فایل
این کانال جهت انتشار اشعار ،بداهه های زیبا و رویدادهای ایجاد شده در #انجمن_شعر_گوهرشاد_قم و معرفی بانوان شاعر کشور می باشد. ارتباط با ادمین @somayeh_kheradmand
مشاهده در ایتا
دانلود
آنکه با جهل زمین پنجه در افکند تویی بذر صد مزرعه در خاک پراکند تویی باغبانی که علی‌رغم ستم‌های خزان سخت آموخت به هر باغچه لبخند تویی آن بهشتی که نیاید به زبان توصیفش نه درختان و گل و حور که سوگند تویی رشته‌ی مهر که دل‌های حقیقت‌جو را تا ابد داده به یکدیگر پیوند تویی ای احادیث نگاه تو پر از عشق هنوز راوی آنچه در این غم بنویسند تویی هرکجا نامی از آن قافله آید به میان زخمی دشت بلا! بارشِ یک بند تویی نیست تاثیر تو از عالم پنهان شدنی که شکافنده‌ی شب، نور خداوند تویی @azam_saadatmand ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
به رغم ظلمت هوچی‌‌گرِ بی‌رحمِ هرجایی به جا مانده است از چشمت احادیثی تماشایی به نقش شیر روی پرده جان دادی و رو کردی برای دلقک جادو‌گر اعجازی مسیحایی و در بزم شراب ظالمان خواندی چنان شعری که غرق اشک شد کاخ از هراس مرگ و تنهایی و ای درّندگان کوه و جنگل رام لبخندت! نشد از شرّ آن انسان‌نما یک آن بیاسایی برای مردمان روزگاران تا ابد گفتی میان حرف‌حرف جامعه از نور و زیبایی به استقبال ره‌گُم‌کردگان در ظلمت دنیا هنوز ای مهربان بی‌وقفه با فانوس می‌آیی ☘️ @azam_saadatmand ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
قنوت شاخه‌های بی برش را بال و پر دادی به انبوه دعاهای کهن‌سالش اثر دادی امانش دادی از آن ارّه که یک‌ریز می‌خندید نجاتش از غم زخم زبان‌های تبر دادی میان سایه‌ی سنگین و سرد عابران گم بود به او چتری که باشد بر سر هر رهگذر دادی فقط با قطره‌ای آب وضویت حضرت دریا! درخت شوربختی را قیامی شعله‌ور دادی به مشتی چوب خشک لایق در آتش افتادن چطور از هر گیاهی سرنوشتی سبزتر دادی؟ * کبوتر در کبوتر می‌رسد هر صبح تا مشهد سلامی که به قصد بوسه بر دست پدر دادی @azam_saadatmand ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
نامت دلیل محکم مرگ و حیات من مِهرت ثبات داده به اضلاع ذات من باران دوست داشتنت بی مضایقه بخشیده است جان به جماد و نبات من محتاج عشق هیچ کسی جز تو نیستم شش گوشه‌ی غمت همه‌ی کائنات من در این شب قدیمیِ هر لحظه بیم موج نورت همیشه آمده بهر نجات من در راه کربلای تو افتاده اتفاق ای مهربان! عزیزترین خاطرات من هی‌‌می‌نویسم از تو و هی سبز می‌شوم چشمت چه ریخته است مگر در دوات من با یاد جمعه‌ی حرمت جور دیگری‌ست اشک دعای ندبه و آه سمات من ✍ ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
ای خالق راز و نیاز عاشقانه در پیشگاه عشق مخلوقی یگانه ای آسمان پیشانی‌ات، ای ابر ای کوه سجادۀ تو دشت‌های بی‌کرانه دارند در دستانِ هنگامِ قنوتت گنجشک‌های بی‌شماری آشیانه تسبیح می‌گویی تمام طول شب را با اشک‌هایت دانه دانه دانه دانه فرزند زمزم! کیستی، اهل کجایی؟ در چشم‌هایت داری از کوثر نشانه فریاد عاشوراست موج پرچمی که وادی به وادی می‌بری بر روی شانه وقتی که در حال مرور کربلایی عالم سراسر می‌شود پروانه‌خانه این بیت آخر با خودش دارد درودی بر مادرت، آن شهربانوی زمانه 📝 ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
به درد سوختن از عشق، مبتلاست خدیجه چراغ خانه‌ی پیغمبر خداست خدیجه غمی خریده که آن را به عالمی نفروشد به رمز و راز تجارت چه آشناست خدیجه به شوق دیدن آیات چشم‌های محمد به دست، بقچه‌ی نان، راهی حراست خدیجه چنان به یاری نور ایستاده است که گویا نماز ِصبح‌دمی، تا ابد به پاست خدیجه در این‌ زمانه که شب، تهمت جنون زده بر ماه تمام‌آینه، با ماه هم‌صداست خدیجه هبوط کرده که بر خاکِ سجده‌گاه، شود اشک اگر ستاره‌ای از آسمان جداست خدیجه و شاهد است بلندای پاکدامنی او فرود آمده از عرش کبریاست خدیجه به کوی‌اش آمده‌اند از بهشت، ساره و مریم چه غم میان قبیله در انزواست خدیجه اگر مرور کنی سرگذشت جود و سخا را در ابتداست خدیجه، در انتهاست خدیجه بهار می‌رسد از بارش مداوم نامش که عاشقانه‌ترین شعر ابرهاست خدیجه ✍ ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
شعر تازه‌ای برای امام حسن مجتبی علیه‌السلام ندارم...به بهانه‌ی این شب عزیز شعری تقدیم می‌کنم به حضرت شریفه‌خاتون علیها‌سلام دختر گرانقدر ایشان نامش دوا، نامش شفا، نامش طبیب است نامش ظهور آیۀ امن‌یجیب است در چشمهای تا ابد صاحب‌عزایش سوگ مسیحی تشنه لب روی صلیب است خار مغیلان می‌دود بر خاطراتش هرگاه حرف از زخم‌هایی ناشکیب است از مهربانی‌‌های بی‌اندازه‌ی او بر سفرۀ هر سائلی مِهری نصیب است بر دامن این لالۀ در حلّه پرپر صحن شریف عطر یاس و عطر سیب است او آشنای سورۀ حمد است ای دل با او بگو از دردهایی که غریب است @azam_saadatmand ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
باور نکن پای رقیبی در میان باشد من می روم تا عشق سهم دیگران باشد سر می گذارم روی زانویم نمی خواهم برشانه هایت دیگر این بار گران باشد تنها رهایم کن نگهبانی نمی خواهم بهتر که این گنجینه دست یاغیان باشد در شعرهایم دیگر از شیراز می گویم حتی اگر عمری دلم در اصفهان باشد چون زنده رود آن قدر مغرورم که میمیرم تا نام من بی نام دریا جاودان باشد این عشق را می خواستم روزی به هر قیمت حالا نمی خواهم اگر هم رایگان باشد ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
بگو برای من ای شعر از زمانهٔ او کدام بیت مرا می‌برد به خانهٔ او شبی دلم به هوای زیارت آمده است مگر قرار بگیرد در آستانهٔ او... از او بپرس به عقلم نمی‌رسد اصلاً که چیست فلسفهٔ عشق بی‌کرانهٔ او خوشا به حال عبایی که در کشاکش باد گذاشته‌ست سرش را فقط به شانهٔ او گذشته‌ها نگذشته‌ست باقی است هنوز زبانه می‌کشد آتش از آشیانهٔ او بگو چگونه از این شهر صبح صادق رفت بگو برای من از رفتن شبانهٔ او نه از غم است که من گریه می‌کنم امشب فقط به خاطر لبخند صادقانهٔ او... 📝 ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
با تسلیت به عزیز از غمی که کرده گیسوی تو را گریان بگو موج موج ای بندر زیبای هرمزگان بگو... تکیه کن بر شانه‌های ناخدا خورشید و باز از غروب کوسه‌ها در تور صیادان بگو با همین بازوی زخمی سعی کن پارو بزن از طلوعی تازه با مردان قایق‌ران بگو محض دلداری به جاشوها به دریا خیره شو قصه‌ای از صید مروارید در عمان بگو نفت کن فانوس‌ها را ، راه را گم کرده‌اند رمز شب را سو به سو با هرچه کشتی‌بان بگو با شکوهِ پرچم دریانوردان کهن از سرِ پا ایستادن در دل طوفان بگو گریه کن بندر ولی بر دامنی که آشناست هرچه غم داری برای مادرت ایران بگو @azam_saadatmand ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
جواز شهادت ز خاک پای تو قوّت گرفته قامت شهر به‌پاست با تو ستون‌های استقامت شهر فقط نه گنبد و گلدسته و کبوتر و صحن محبتت شده بانوی من علامت شهر عجیب نیست، که دارند از عنایت تو عصای معجزه، پیران باکرامت شهر گرفته‌اند جواز شهادت از دستت دل‌آذرانه جوانان باشهامت شهر به اشتیاق نگاهت چنین ترافیک است به جستجوی تو هستیم در قیامت شهر سیاه‌نامه‌ای امشب پناه آورده‌ست به گوشۀ حرم از چشم پر ملامت شهر ✍🏻 🏷 علیهاالسلام ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
از خاطرات خوبم،سرودن این غزل است: از من پذیرا باش شعری اتفاقی را از بین انبوه قوافی یک اقاقی را شاه خراسان! پای عشق و عاشقی بگذار این بیت‌های در هم هندی عراقی را بعد از تو آهوها پی صیاد می‌گردند دنیا ندیده‌ست اینچنین سبک و سیاقی را مستانگی‌ها را چگونه شرح باید داد وقتی گرفتند از زبان شعر ساقی را زاینده‌رودم در سرشتم ردّی از دریاست تا کی بگریم سرنوشتی باتلاقی را آقا! به من فرصت ندادند این کبوترها در نامه بنویسم تمام اشتیاقی را... دیگر مرا تاب سرودن بیش از اینها نیست لطفا شما بنویس از این لحظه باقی را... @azam_saadatmand ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom