eitaa logo
گوهرشاد قم
392 دنبال‌کننده
866 عکس
230 ویدیو
6 فایل
این کانال جهت انتشار اشعار ،بداهه های زیبا و رویدادهای ایجاد شده در #انجمن_شعر_گوهرشاد_قم و معرفی بانوان شاعر کشور می باشد. ارتباط با ادمین @somayeh_kheradmand
مشاهده در ایتا
دانلود
«یا علی» برلب بیا مظلوم را یاری کنیم موسم «ان تنصرالله» است همکاری کنیم ظهر عاشوراست ما یک عمر اهل روضه ایم لشگر حق را بیا با هم علمداری کنیم روز پیکار است با جان با قلم با آب و نان آن همه «یا لیتنا»! این بار ما کاری کنیم جان مظلومان به لب آمد مسلمان! چاره ای بی طرف معنا ندارد ترک بی عاری کنیم پیکر اسلام دارد برتن خود زخم ها زینبی باید که این تن را پرستاری کنیم صحنه گردان ظهور مهدی زهرا شویم بر دلش غم ها ی بسیار است غمخواری کنیم دستبند و حلقه و زنجیر، پابندش نباش این فراخوان عیار ماست عیّاری کنیم تا بهاری گردد این فصل زمستانی که هست همچو باران « انفقوا» را بر زمین جاری کنیم ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
دوشنبه, 30 مهر 1403 06:06 ب.ظ انسان که نه! حیوان نه! آخر چیستی ؟ نان میزنی در خون! تو دیگر کیستی؟ تو تا بن دندان مسلح نیستی؟ با ترس رو در رویمان می ایستی نیروی ما از جای دیگر آمده الله مولانا و لا مولي لکم هرچند شیطان هم شده جاسوس تو هرجا رسیده دست اختاپوس تو پس چیست این تب لرزه ی مایوس تو؟ بیداری دنیا شده کابوس تو عمر جهان مکر آخر آمده الله مولانا و لا مولي لکم آن طفل نامشروع آخر پیر شد کشتی! مگر چشم تو از خون سیر شد؟ یحیایمان یحیایمان تکثیر شد فریاد ها هر آینه تکبیر شد طوفانی از الله اکبر آمده الله مولانا و لا مولي لکم اخبار شد هر لحظه پر شلیک تر تاریک شد دنیا چنان تاریک تر راه نفس از مو شده باریک‌تر یا مرگ ما يا مرگ تو نزدیکتر ما که نمی میریم، باور آمده الله مولانا و لا مولي لکم کشتی! جهان از ذات تو آگاه شد کشتی! جهان با دشمنت همراه شد دست درازت عاقبت کوتاه شد سید حسن آغاز نصرالله شد دست خدا از آستین در آمده الله مولانا و لا مولي لکم پایان نخواهی داد آخر کار را میخواستی پنهان کنی اسرار را اسطوره ی اعجاز السنوار را ما با عصایش میکشیم این مار را یک تکه چوب از عهده ات بر آمده الله مولانا و لا مولي لکم ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
12.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هو النور یا کربلا می‌آفرینی در فلسطین یا کربلایی می‌شوی، مختاری امشب عصر شعر یحیی موسسه فرهنگی سرچشمه ۳۰ مهر ماه ۱۴۰۳ تهران @sobhetazedam ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
نتایج بداهه سه شنبه ۱ آبان؛ طبق سبک شعر: از همان اول تو تنها مرد میدان بوده ای عشق، کاری دست آدم های تنها می دهد با موضوعات دلخواهی: لبریز،شانه، ردپا تو هنوزم در غزل‌های من است را برای گریه می‌خواهم که نیست _________ من همان احساس کارونم که گاهی آب نیست بغض باران حسرتی بر ابر تنها می‌دهد... _____ پاییزم و از زخم تنهایی یک می‌خواهم یک قلب دریایی _______ در خواب و بیداری دنبال تو گشتم در آسمان بودی در اوج شیدایی __________ من نکردم جز همان کاری که تو می‌خواستی اینکه می‌گویی نبوده بوی حاشا می‌دهد __________ موی خود را شانه کردم بوی تو پیچید چون من که لبریز از تو شد جانم همیشه با تو ام _______ لبریز را با شانه‌ای آورده‌ام در شعر بنگر چه زیبا رد پا را کرده‌ام در شعر ________ شانه به شانه آمدی با من این جاده شد از رد پا لبریز _______ دلتنگ ردپای توام، زودتر بیا افتاده بر زمین سرِ من، شانه‌ات کجاست؟ لبریزم از شکایت این روزهای تلخ سنگ صبور! دوست من! خانه‌ات کجاست؟ ________ از همان سالی که مجنون واقعاً دیوانه شد طفلکی لیلای ما با او مدارا می‌کند _________ چون جنون دارد بدون فکر حرفی می‌زند چشم خود می‌بندد و ناگه دهان وا می‌کند... _________ شانه ات لبریز من شد چون سرم بر دوش توست رد پاهایم که نشان از بودن ما می دهد ___________ شانه به شانه با تو من خانه به خانه آمدم باز که پاک کرده ای تو ردپای مهر را __________ بی خیال لیلی و آن نازهای بد ادا بار مجنون کج شده عقبا به دنیا می‌دهد ___ از همان اول خودم فهمیدم این را عاقبت می کند بیچاره اش او هر دو دنیا می دهد _______ من که لبریزم از این احوالِ حیرانم ولی عشق امشب شانه‌هایت را نشانم می‌دهد _______ هی تپش،پشتِ تپش،هی اضطراب و اضطراب قلب من سی سال شد بی وقفه تنها می‌دود _____ رفته یادم قصه ی مجنونی خسرو چه بود؟ گفته بودی نوعروس خسروِ مجنون که بود _______ با خودت خوش باش و در تنهایی‌ات اندیشه کن شادی آن نوری است کو (که او) در فطرت ما می‌دود ______ دیگر از بندِ ردیف و قافیه بیرون شدم شعرم امشب بی‌محابا سازِ دیگر می‌زند ______ گر سلامش من کنم در لحظه ی دیدار او حضرت مولا جوابِ فردِ رسوا می دهد؟ ________ آه زیبای پر از غم، غزه جانم صبر کن پاسخ صبر تو را حق چونکه یکجا می دهد____________ می کُشد هی می کشد می کشد هی میکشد می کشد تا که ببیند می شود،پا می دهد ____ لبریز شد این را‌ه‌ها از رد پایت مهربان شانه‌به‌شانه با منی در کوچه‌های آسمان
🔰دعوتید به بزرگترین رویداد ادبی و آیینی افغانستان 🔴اختتامیه دهمین کنگره شعر و ادبیات عاشورایی افغانستان «واژه‌های تشنه» در شهر مقدس قم 🔹با حضور شاعران و نویسندگان افغانستان و ایران 🔸همراه با معرفی و تقدیر از برگزیدگان 🔹رونمایی از آثار دردست چاپ 🔸قرعه‌کشی سنگ متبرک امام حسین(ع) 📆زمان: پنج‌شنبه ۳عقرب/آبان ۱۴۰۳ ساعت ۳ بعداز ظهر 📌مکان: قم، بلوار الغدیر، کوچه ۸،‌ مجتمع تربیتی هدایت، سالن زائر 🔻حضور برای تمامی علاقمندان آزاد است.
مگر نیروی ایمان را ندیدید؟ مگر بازوی طوفان را ندیدید؟ صبوریم و به فکر انتقامیم هنوز آن روی ایران را ندیدید @Sobhetazedam ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
عبای خاکی تو زیر آوار مرا با گریه یاد مادر انداخت سعادتمند بودی و شهادت تو را با دشمنان دین در انداخت دلت بیروت خونین بود و باید به قلب حادثه پر می کشیدی میان معرکه مثل شهیدان به جمع دوستانت می رسیدی حماسه آفرین بودی و دیدیم میان مشتهای تو خطر را به لرزه در میامد هر که می دید به روی شانه های تو تبر را سحر انگیزه ی چشم ترت بود اذان تکثیر می شد از صدایت چه در سر داشتی در زیر آوار که خلوت کرده بودی با خدایت قسم بر نام والا و شریفت تو را در آسمان ها برگزیدند برای امتداد راه پاکت شهادت را به شوقت آفریدند ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
- بیست‌و‌ششمین جلسه از سلسله نشست‌های شعرخوانی ادوار مختلف با عنوان با اجرای همراه با رونمایی کتاب «در رکاب صبح» سروده‌ٔ فاطمه عارف‌نژاد مهمان ویژه: 🔻 زمان: ‌سه‌شنبه ۸ آبان ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۰۰ 🔻 نشانی: تهران، خیابان سمیه، نرسیده به حافظ، حوزه هنری، طبقه همکف، سالن مرحوم طاهره صفارزاده 🇵🇸 @fatemeh_arefnejad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
القدس لنا ای موسم عشق، فصل روئیدنتان گل کرده دوباره، لاله‌ روی تنتان نقش است خطوط مرز ایمان امروز بر وسعتی از تمام پیراهنتان خون بر شمشیر پیروز است ان شاالله ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
کنج خلوت نشسته م اما در سرم های و هوی یک غزل است پی تنهایی خودم بودم شعر گاهی خروس بی محل است خوش به حالت کلاغ جالیزی! باز در مزرعه مترسک هست! دل من که اسیر معشوقی... بی لب و بی نگاه و بی بغل است آه بیچاره عاشقی که دلش به همین شعرهای ساده خوش است شعر میگوید و نمیداند باز هم مهره ی علی البدل است دوست دارم تورا بیاندیشم دوست دارم که دوستم داری "عرض کردم که دوستم داری" بله فرض محال، محتمل است سوژه ی ناب شعرخوانی من طعم حلوای تن تنانی من تا که نام تو برزبان من است در دهانم حلاوت عسل است سست مانند خانه های دِهَم اخم وا کن، مرا نریز بهم آه این سرزمین زلزله خیز سر و کارش همیشه با گسل است ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
جلسه رونمایی از مجموعه شعر بنده با نام «روزی که نمیدانم» در قم مقدس قدم همۀ دوستان شاعر و دوستداران شعر به دیدۀ منت💐 باتشکر از حوزه هنری استان قم @roozikenemidanam