#تلنگر۱
انسان سرمایههایی دارد که به وسعت تاریخ و عظمتِ روح انساناند. بخشی از سرمایههایش دست و پا و چشم و گوش و سرمایههای بدنی و غریزی او است؛ بخش دیگر سرمایههای انسانی است که او را از حیوانات جدا میکند. این استعدادهای عظیمتر، عبارتاند از فکر: نتیجهگیری؛ عقل: سنجش؛ انتخاب: آزادی؛ وجدان و فرقان.
افراد در این سرمایهها با هم تفاوت دارند، اما مهمتر از این همه سرمایه، جهت دادن به آنها است. انسان از نیرویی برخوردار است که میتواند به تمام استعدادهایش جهت دهد، میتواند به بازویش به مغزش و حتی به عقلش جهت دهد. ما گرچه در استعدادها با هم تفاوت داریم، اما در رهبری استعدادها با هم برابریم. از این رو است که اختلاف استعدادها باعث تبعیض، ظلم، تضاد و بدبختی نمیشود، که خدایا چرا به او دادی به من ندادی؟! چرا بازوی او اینقدر قوی است و بازوی من نیست چرا مغز او اینقدر قوی است و مغز من نیست؟! چرا او اینقدر وسعت دارد، اما من ندارم؟! علت این مسئله این است که مهم نیست چقدر داریم؛ مهم این است که آنچه را داریم، در کجا خرج میکنیم. آنچه مهم است، جهت دادن به استعدادها است. حتی عقل ملاک افتخار نیست، یعنی برعکسِ آنچه تا به حال شنیدهاید که انسانترین کسی است که عاقلترین باشد، انسان کسی نیست که عقل دارد، کسی نیست که ثروت دارد، کسی نیست که علم دارد، بلکه کسی است که به این همه، جهت میدهد و آنها را در مسیر حق به جریان میاندازد.
برگرفته شده از یک کتاب
@fakhrian_ir
#تلنگر۲
اگر انسانهایی که مامور به ایجاد تحول در تاریخ هستند، خود از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند، دیگر هیچ تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد.
مرتضی آوینی - مقالهی روشنفکران و معاصر بودن
@fakhrian_ir