#تجربه_های_یک_روحانی #شماره_دو در خیابان شیخ هادی تهران عبور می کردم. خانمی کشف حجاب کرده لاستیک ماشینش پنچر شده بود و قصد تعویض داشت. رفتم جلو و گفتم خانم اجازه می دید کمک کنم. گفت بهتون زحمت نمی دم حاج آقا گفتم زحمت نیست وظیفه است. عبا و قبا و عمامه را روی صندلی ماشین گذاشتم و لاستیک رو برای ایشان تعویض کردم. خانم بطری آبی از ماشین آورد و مایع دستشویی، بعد شستن دستها عمامه و قبا را که پوشیدم خانم گفت حاج آقا لطف کردید. آخوندهای دیگه با امثال من بد رفتار می کنن ولی شما خوش رفتار هستید. گفتم نظر لطف شماست. پرسیدم بقیه چرا بدرفتار می کنند؟ گفت به خاط وضعیت پوششم. و این آغاز گفت و گو بود. گفتم تا به حال کسی براتون توضیح نداده که چرا حجاب و پوشش لازمه؟ گفت هر چیزی اجبارش بده من باید با اختیار خودم نوع پوششم را انتخاب کنم. گفتم انتخاب های ما اگر منطق عقلانی داشته باشه درسته وگرنه یک انتخاب غلط می تونه سرنوشت انسان رو تخریب کنه. به نظرتون بی حجابی انتخاب درست هست؟ گفت: بله. گفتم چرا؟ گفت: چون آزادم و راحتم و حجاب سختی و محدودیته. گفتم هرچه سختی و محدودیت باشه باید کنار بگذاریم؟ پس چرا این همه تلاش می کنیم و سختی تحمل می کنیم؟ چون به یک منفعتی برسیم مثل پول و ... درسته؟ گفت بله. گفتم به نظرتون منفعت حجاب بیشتره یا بی حجابی؟ گفت حجاب. بعد من استدلالی شبیه به استدلال قبل که در این گروه بیان کردم به او گفتم. که ضرورت حجاب برای حفظ خانواده و اجتماع و ... است. بعد از او سوال کردم با این استدلال مضرات بی حجابی از فواید اون بیشتره به نظرتون بی حجابی ارزش اون رو داره که این مضرات متوجه ما بشه؟ گفت نه. گفتم حالا حجاب رو انتخاب می کنید یا بی حجابی رو؟ گفت حجاب خوبه ولی حاج آقا قبول کنید ما خانم ها خیلی سختی می کشیم. گفتم: سختیش رو قبول دارم ولی هر چیز با ارزشی رو بیشتر حفاظت می کنند و حفاظت وجود شما خانم ها و زیبایی ها و جذابیت هاتون ارزش سختیش رو داره. بعد از ادب و وقتی که گذاشتم و کمکی که کردم تشکر کرد و حجابش رو درست کرد و خداحافظی کرد. نکته جالب این بود که از من خواست یک کتاب به او معرفی کنم. کتاب "منِ او" از رضا امیرخانی رو معرفی کردم. 💥به کانال بصیر بپیوندید👇 ❇️ @basire_basir