هدایت شده از مدرسه شمع
48.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸روز اول رویداد :
فیلم کامل گفتگو با حجتالاسلام و المسلمین #قنبریان
(قسمت اول)
#گفتگوی_انتخاباتی
جامعهٔ مجاهد
ویژه کنشگران انتخابات
eitaa.com/j_mojahed
هدایت شده از مدرسه شمع
48.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸روز اول رویداد :
فیلم کامل گفتگو با حجتالاسلام و المسلمین #قنبریان
(قسمت دوم)
#گفتگوی_انتخاباتی
جامعهٔ مجاهد
ویژه کنشگران انتخابات
eitaa.com/j_mojahed
هدایت شده از مدرسه شمع
46.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸روز اول رویداد :
فیلم کامل گفتگو با حجتالاسلام و المسلمین #قنبریان
(قسمت سوم)
#گفتگوی_انتخاباتی
جامعهٔ مجاهد
ویژه کنشگران انتخابات
eitaa.com/j_mojahed
جزوه مقاومت برای زندگی - استاد قنبریان.pdf
حجم:
2.9M
📚 وقتی از "تبلیغِ انقلابی" می گوییم؛ چه مرادی داریم؟!
• همانطور که "اجتهاد انقلابی" غیر از مجتهد انقلابی است؛ "تبلیغ انقلابی" هم غیر مبلغ انقلابی است!...
• تبلیغ انقلابی، فقط حرف تند زدن و زیاد بحث سیاسی کردن و فتنه یابی و... نیست...
🔸 در این جزوه بعد از درآمدی بر این مهم و توجه به دستگاه واژگانی اسلام، نقشه ژنومی ای بیان میشود که تبلیغ انقلابی در آن صورت بندی می شود...
گام های کلی یافتن موضوع و صورت بندی درست تبلیغی به مبلغین یادآوری می شود؛
مثال هایی در ضمن بحث بیان و به فاطمیه و مقاومت و... تطبیق هایی داده می شود!
🔅 این جزوه مجموعه ای از چند ارائه و درس از حجت الاسلام محسن #قنبریان است که به همت #موسسه_نقطه_زن و #مدرسه_شمع تدوین شده است.
* اگر پسندیدید به فعالان فرهنگی و به خصوص مبلغین پیشنهاد دهید!
https://eitaa.com/M_Noghtezan
☑️ @m_ghanbarian
💢 نمای فقه اقتصادی امام(ره)
چکیده ای از ارائه حجت الاسلام #قنبریان در جشنواره علوم انسانی عمار/ ۴خرداد۱۴۰۲
#بخش_اول
امام قائل به ترابط علوم اصیل (حکمت/ اخلاق/ فقه) است و قائل به فقه جواهری است. نوآوری هایی هم در اصول و فقه (خطابات قانونی/ ولایت مطلقه و...) دارد.
❓تمایز اصلی امام در چیست؟ رابطه انقلاب امام و فقه امام چیست؟!
❓بطور خاص فقه اقتصادی امام جه نمایی دارد؟ چه ضمانتی برای تحقق عدالت اجتماعی دارد؟!
▫️ شش مطلب در نمای فقه اقتصادی امام عرض میکنم
1️⃣ سه مفهوم خاص در ادبیات فقهی (فقه اقتصادی) امام:
۱.احکام فرعی مثل اجاره و بیع و ...
۲.مفهوم روابط یا سیستم اقتصادی حاکم
۳.مفهوم نظام اقتصادی
از این سه مولفه دو مولفه(۲و۳) اصلا بدون انقلاب قابل طرح نیست.
- صحیفه امام جلد۲۰ ص۳۴۰:
《این به عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامههای سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند. البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامههای اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراکی شرق، بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشه کن شدن آثار سوء و مخرب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد، ولی ارائه طرحها و اصولاً تبیین جهت گیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار میرود.》
⬅️ علمای اسلام و محققین باید سیستمی بجای سیستم ناصحیح، جایگزین کنند و کارشناسان تحقق برنامهها را دنبال کنند.
عالم اسلامی وظیفه جایگزین سیستم را دارند
جمله دوم از منشور حوزویان است:
《مسألهای كه در قدیم دارای حكمی بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاكم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد و یك نظام ممكن است حكم جدیدی پیدا كند؛ بدان معنا كه با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول كه از نظر ظاهر با قدیم فرقی نكرده است؛ واقعاً موضوع جدیدی شده است كه قهراً حكم جدیدی میطلبد》
امام میگوید در "روابط حاکم" و بعد تعبیر میکنند "یک نظام" دارند.
این چهار خط به اندازه یک روز کفایه کار دارد.
موضوع در روابط اجتماعی جدید تغییر میکند.
"سیستمهای موجود" محور حرکتند و "احکام فرعی" روی آنها سوارند و بر اساس آن میچرخند.
اجاره همان اجاره است و فقیه سنتی میگوید موجر-مستاجر و اصل تراضی؛ ولی امام میگوید این حکم در روابط اقتصادی سرمایهداری خلاف عدالت است!
ادامه حرفهای امام:
《آشنایی به روش برخورد با حیلهها و تزویرهای فرهنگ حاكم بر جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از كیفیت برخورد با اقتصاد حاكم بر جهان، شناخت سیاستها و حتی سیاسیون و فرمولهای دیكته شدهی آنان و درك موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایهداری و كمونیزم كه در حقیقت استراتژی حكومت بر جهان را ترسیم میكنند، از ویژگیهای یك مجتهد جامع است.》
این ویژگی علمایی است که باید سیستم اقتصادی را جا به جا کنند.
این ویژگی مجتهد است یعنی در استنباط او دخیل است.
2⃣ توضیح و تمییز "روابط اقتصادی" و "نظام اقتصادی"
شهید مطهری بیانی دارد که خیلی نزدیک است به حرف امام. ایشان هم از دو تعبیر می گوید: "روابط تکوینی و طبیعی" و "روابط اعتباری و قانونی".
"روابط طبیعی اقتصادی" معادل "سیستم اقتصادی" یا "روابط حاکم بر اقتصاد" در کلمات امام است. "روابط قانونی" معادل "نظام اقتصادی" در کلمات امام است.
- مجموعه آثار جلد۲۰ ص۴۱۴ :
《روابط اقتصادی دو نوع است: روابط تکوینی و طبیعی، و روابط اعتباری و قانونی (و به عبارت دیگر دو نوع اقتصاد داریم: اقتصاد طبیعی و اقتصاد برنامه ای).
روابط طبیعی عبارت است از یک سلسله روابط علّی و معلولی که خواه ناخواه در امور اقتصادی پیش میآید، مثل روابط مربوط به عرضه و تقاضا و بها در اقتصاد آزاد.
عرضه و تقاضا در بازار آزاد معنایی دارد که در سیستم دیگر معنای دیگری پیدا میکند
و مبادلهای: تورّم پول، افزایش و کاهش قیمتها، بیکاری، بحران اقتصادی، سود، ضرر، مزد، مالیات، و امثال اینها.
اما روابط اعتباری و قراردادی عبارت است از قوانین مربوط به حقوق و مالکیتهای شخصی یا اشتراکی.》
ادامه در بخش دوم
☑️ @doros_ghanbarian
💢 نمای فقه اقتصادی امام(ره)
چکیده ای از ارائه حجت الاسلام #قنبریان در جشنواره علوم انسانی عمار/ ۴خرداد۱۴۰۲
#بخش_دوم
شهید مطهری در ادامه میگوید سیستم یا روابط اقتصادی و نظام اقتصادی در هم موثر هستند.
《از جمله مسائل قابل توجه، تأثیر روابط طبیعی و قراردادی در یکدیگر است.
...هم مقررات اجتماعی خاص، جریانات طبیعی اقتصادی خاصی را به دنبال خود می آورد، و هم روابط و آثار طبیعی خواه ناخواه یک سلسله مقررات جدیدی را ایجاب میکند.》
این یعنی سیستم اقتصادی موجود میتواند نظام قانونی را تحت تاثیر قرار دهد حالا یا موقت یا به صورت دائمی آن را میپذیرد.
مثلا وقتی روابط تجاری طبیعی مبتنی بر ربا است؛ پروتستانتیزم را رقم زد که ربا را بپذیرد بعد در بین فقهای مصری و بعد برخی از فقهای شیعه گفتند که ربای استنتاجی و تولیدی اشکال ندارد.
بر عکس ایده شما در نظام میتواند کم کم روابط طبیعی را سمت دیگری برده و سامان متفاوتی دهد.
3⃣ احکام فرعی در این دو سیستم چه فرقی میکنند؟
اول "نظام عادلانه" را کشف کن بعد "سیستم آن" را روی زمین ایجاد کنی آن وقت "احکام فرعی" جواب میدهد و الا همان اجاره، نظام طبقاتی میسازد.
امام میگوید انقلاب لازم است تا زمین کج را صاف کنی و سیستم را محقق کنی.
الاسلام هو الحکومة یعنی همین!
بدون این مساله یا به این نتیجه میرسی که دین به درد اجتماع نمیخورد یا میگویی کار من دخالت در جامعه نیست این عقد اجاره است و اجاره صحیح است؛ نتیجه هرچه شد!
اینجا امام تعبیرات تندی دارد که اینجور ننگ بر دامن فقه می نشیند!
• بیان شهید بهشتی در اینباره رهگشاست:
- ما عدلیه هستیم و اشعری نیستیم و لذا در اصول فقه گفتهایم حکم شرعی مصلحت ذاتی دارد و مادر مصالح شرعیه، "العدل حسن" است.
(کتاب بانکداری، ربا و قوانین مالی اسلام)
- 《اصل تشریع مضاربه مستلزم سرمایهداری فاسد نیست.》
جای دیگر میگوید:《اصل تشریع اجاره به هیچ وجه مستلزم این نیست که ما بگوییم از اسلام اینگونه فهمیده میشود که چون اجاره هست بنابراین نظام فاسد مستغلاتی درست است.》 (ص۵۹)
- شهید بهشتی میگوید: مشکل از کجاست؟! او نقطه مشکل را "روابط اقتصادی" می بیند.
《در جامعهای که ساختار روابط اقتصادی و تجاری آن عادلانه است هر کدام از این عقود در جای خود مفید و لازم اند.
...کمبود مربوط به نظام عادل صحیح اجتماعی است.》
4⃣ سیستم اقتصادی را چه چیزی درست میکند؟
❗️نظام اقتصادی!
"روابط و سیستم" آن چیزی است که الان در بازار هست.
"نظام" آن ایدهای است که شما عالمانه آن را برای نشان دادن روابط درست وضع کردی.
"احکام فرعی" در دل اینهاست!
نظام، "مکتب اقتصادی" است. برای شناخت این نظام باید حواست به گرانیگاههای نظام رقیب باشد.
مثلا نباید "بازار آزاد" را با "قیمتگذاری براساس عرضه و تقاضا" یکی بگیریم، برخی محققین ما از این اشتباهها میکنند.
شهید بهشتی خط مشی برای نظام عادلانه اقتصادی پیشنهاد میدهد نمونههایی مثال میزند.
در نوشتههایش میگوید منظور من از نظام اینهاست.
۱. تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی که بند۷ اصل سه قانون اساسی هم هست.
۲. ایجاد امکانات عادلانه برای همه مردم در تمامی زمینه های مادی و معنوی بند۹ اصل۳ قانون اساسی هم است
۳. پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه برای ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هرگونه محرومیت. بند۱۲ اصل۳
۴. عدم تداول و تمرکز ثروت در دست افراد و گروه های خاص
اینها همان است که امام از علماء و محققین خواست و از متن شریعت استنباط می شود.
ادامه در بخش سوم
☑️ @doros_ghanbarian
💢 نمای فقه اقتصادی امام(ره)
چکیده ای از ارائه حجت الاسلام #قنبریان در جشنواره علوم انسانی عمار/ ۴خرداد۱۴۰۲
#بخش_سوم
جملات امام را ذیل قانون اساسی نگاه بفرمایید میگوید این تا ظهور امام زمان پاسخگو خواهد بود.
اینها را وقتی میگوید نظام است یعنی شأنش استنباطی است ولی در اندازه فروعات نیست.
فقه مشغول فروعات شد چون فکر میکرد همان احکام کافی است.
مقایسه دو سیستم، تو را به نظام عادلانه می رساند. نظام عادلانه پرسش درست میکند که برگردی به این استنباط های عمیق را انجام بدهی.
مثلا اگر گفتی امکانات عمومی باید بین همه تقسیم بشود این پشتوانه فقهی دارد. در زمان غیبت انفال متعلق به تمام مردم است (تحریر الوسیله)
شهید صدر در کتاب الاسلام یقود الحیات بخش اتجاه التشریع ۵ "اصل" دارد که از بسیاری فروعات برخاسته است.
5⃣ مثالهای فقهی از امام
فتوای محدودیت مالکیت
《مالکیت در اسلام به صورتی است که همه در یک سطح قرار می گیرند》(۷دی ماه۵۷)
❓این به چه معناست؟
- ما روایاتی داریم که برای مالکیت خط می گذارد. بیش از ده هزار درهم بیش از ۲۰هزار درهم و همینطور... پس ما بیاییم و عدد مشخص کنیم؟ آیا مراد این است؟
اصلاً مراد امام چنین چیزی نیست.
- منظور امام هم این نیست که آنقدر قله ها را بتراش تا پایین بیاید
- منظور امام این است که اگر "نظام" تو مانند آنچه می فرمود که همه باید مالک بشوند، وقتی انقلابی کردی که ۳۵میلیون نفر را به خیابان آورده است، با این انقلاب و "روابط" را دگرگون کن به نفع این "نظام".
اینجا باید "برنامه ریزی" بیایند و این" اصل" را تا جزئی برنامه پیش ببرند.
امام می گوید:《اصولاً جهت گیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان در مبارزه اسلام با زراندوزان است》
• جمله مهم از صحیفه امام جلد۵ صفحه۴۳۶:
《مالکیت در اسلام پذیرفته شده است لکن اسلام "در چیزهایی که حق مالکیت به آن تعلق نمی گیرد" و نیز "در شیوه و شرایط پیدا شدن این حق" دستوراتی داده است که نظام اقتصادی اسلام را و نیز روابط اقتصادی در جامعه اسلامی را از روابط و نظام اقتصادی سرمایه داری امروز دنیا جدا میکند.》
- مالکیت را به دو روش محدود میکند.
اولا به چه تعلق بگیرد؟
ثانیا از چه روشی به دست بیاید؟
این دو در "نظامی" معلوم میشوند و "روابط طبیعی" را تغییر میدهند که این دو با نظام و روابط طبیعی سرمایهداری فرق دارد.
- مثال از اینکه به چه چیزی تعلق نمیگیرد؟
امام در همان فقه فردی خودش مالکیت به حق معنوی را نفی میکند!
(ر.ک: استفتائات ج۳ ص۵۵۵)
- امام درباره حیل ربا میگوید حیل ربا که جنگ با خدا ست با یک قوطی کبریت حلال نمیشود.
- در بیع مضطر فقط امام فتوا داده و شیخ طوسی. "بیع مکره" را همه میگویند حرام است ولی در "بیع مضطر" همه میگویند حلال است.
یک فرعی پیش می آید اگر از اضطرار کسی سوء استفاده شود (مثلا ماشین یا خانه اش ارزان خریده شود) امام می گوید: معامله صحیح است اما مازاد را مالک نمیشود!
6⃣ جایگاه اختیارات ولایت مطلقه در این بحث
خلاصه ولایت مطلقه این است که اختیار تشریع موقت است!
به لحاظ کارکردی آن زمین کج که میخواهد صاف بشود ممکن است برخی از احکام اولیه را هم تعطیل کند اما موقتا.
بر خلاف تراضی در اجاره، برای شکستن نظام طبقاتی، "حداقل دستمزد" تعیین میکند.
"مصالح عموم مردم"، "مصالح پابرهنگان زمین"، "مصالح اسلام"، تعابیر مختلف امام است که آن تشریع موقت را سامان میدهد.
شهید صدر در اتجاه التشریع می گوید یکی از اصول، ولایت است ولو اینکه ولایتش، مطلقه نیست. شهید مطهری هم در اسلام و مقتضیات از حکم ولایی می گوید لکن امام به احسن وجه از این ولایت استفاده کرده است.
(ریزه کاری های بحث ولایت مطلقه به مجال دیگر حواله شد)
☑️ @doros_ghanbarian
🎁 چاره مهریه در حکومت اسلامی
#چکیده چند جلسه درس / حجت الاسلام و المسلمین #قنبریان/ مهر۱۳۹۷
فرسته۱
✔️ ادعا:
آنچه در روزگار ما مهریه خوانده می شود ، شرعاً به دو بخش "مهرالسنة" و "نحل" تقسیم می شود . فقط مقدار مهرالسنة به شکل دین در ذمه شوهر می ماند ؛ افزون برآن هرچه باشد ، نحل و به شکل نقد و پیشکش قبل ازدواج تقدیم می شود!
این راهی بهتر از عندالاستطاعه و جلوگیری از مشکلات دیون مهریه است!
🔰 اجمالی از اثبات:
1⃣ مهریه ، وثیقه مالی در مقابل طلاق نیست. در قرآن "صداق" - از ریشه صدق- خوانده شده تا نشانه راستین بودن علاقه مرد باشد.(۱)
از سوی دیگر آزادی و تفاوت تمکّن و تشاّن افراد ، همچنین تصریح روایات متعدد به حد نداشتن آن و هرچه مورد تراضی طرفین باشد ؛ کم یا زیاد،(۲) اقتضاء این دارد که به شکل تک سایز در نیاید و از سوی قانون مقدار تعیین نشود!
1⃣ از مجموعه ادله چنین برمی آید که با دو واژه و اصطلاح مواجه ایم:
الف) المهر / ب) نحله
نحل در لغت هدیه و پیشکش بدون عوض و با طیب نفس است (۳) در اصطلاح فقه هم عقدی است که نمی توان به شکل دین در آید (۴) و نقد اعطاء می شود.
اما مهر به شکل دین در می آید ( "انما هو دین علیه لها") (۵)
3⃣ روایاتی تصریح دارد که مقدار بیش از "مهرالسنة" ، "نحل"است.
مثل مرسله عمربن یزید : اذا جاز مهر السنة فلیس هذا مهراً انما هو نحل (۶)
یا موثقه محمد بن مسلم درباره عقد ام حبیبه در حبشه برای پیامبر(ص) که نجاشی ۴۰۰۰ می دهد و بنی امیه از آن پس آنرا مهریه می گیرند " فامّا المهر فاثنتا عشر اوقیة و نشّ" که بیان دیگری از مقدار مهر السنة است.(۷)
4⃣ حکومت اسلامی می تواند فقط به اندازه مهر السنة را مهریه تلقی و در ذمه شوهر بگذارد. اگر زوجین خواهان بیشترند از اول بعنوان نحل ، نقداً پیشکش کنند.
این پیشکش به شکل نحله در سیره اهلبیت هم بوده است . با تراکم روایات مهرالسنة و اینکه پیامبر هیچ یک از زنان و دختران را به بیشتر از آن عقد نکرده(۸)، طبعا همه ائمه(ع) به سنت رسول الله (ص)ملتزم بوده اند ؛ اما می دانیم برخی ائمه بیش از آن را پرداخته اند . مثل امام مجتبی(ع) که ۱۰۰کنیز و هریک با ۱۰۰۰درهم پیشکش کرده است(۹). که به شکل نحله بوده مثل "أربعة آلاف" ام حبیبه.
5⃣ طرق بحث از مشروعیت این تفکیک:
۱.۵.حکم اولی و فتوا
روایاتی درباره مهریه مجاز( اخبرنی عن مهر المرأة الذی لایجوز للمومنین ان یجوزه؟) تصریح دارد :" فمن زاد علی ذلک ردّ الی السنة و لا شیء علیه اکثر من الخمس مائة درهم..."(۱۰)
بیش از ۵۰۰درهمِ مهرالسنة در مهریه دستوربه رد کردن و کاهش به مقدار مهرالسنة دارد.
سید مرتضی این را فتوا دارد و از اختصاصات شیعه مقابل عامه می شمارد و بر آن ادعای اجماع می کند.(۱۱)
برخی شیخ صدوق و ابن جنید را هم ملحق به ایشان کرده و برخی در الحاق هردو(۱۲) یا یکی (۱۳) تردید کرده اند.
اما مشهور با این فتوا بخاطر روایات معارض مخالفت کرده اند.(۱۴)
بعضی مثل صاحب حدائق ، بسنده کردن به مهرالسنة را بخاطر استفاضه روایات "افضل" می شمارد و می نویسد: " کیف کان فان الافضل هو الاقتصار علی الخمس مائه لاستفاضة الاخبار بانه مهر السنة حتی وقعت المبالغة فیه بما تضمنه هذا الخبر ممایوذن بتعینه"(۱۵)
یا جناب صاحب ریاض - گرچه تابع مشهور است و مهر السنة را مستحب می داند- اما احتیاط را همان تفکیک می شمارد : " ولو احتیط مع ارادة الزيادة بجعل الصداق السنة و ما زاد نحلة کان حسناً "( ۱۶)
مقدس اردبیلی هم در توجیه کلام سید مرتضی به همین وجه رفته است(۱۷)
۲.۵.تفکیک بین مهریه شرعی و عرفی:
این وجه را جناب صاحب جواهر در توجیه قول سید مرتضی آورده است . خلاصه اش:
• "المهر" ، وضع شرعی نیست اما مسمای شرعی ( مقدار مهر السنة) دارد.
• هر جا در شریعت از لفظ "مهر" استفاده شده ، مراد از آن همان مسمای شرعی ( مهر السنه) است.
• اگر مهریه بیش از مقدار مهر السنة قرار داده شد ، زائد بر آن، "مهر عرفی" - خواستی بگو نحله - قلمداد می شود که بر زوج واجب است.
⬅️ توجه اینکه ایشان نقد و به ذمه نمی کند اما ثمره شرعی و عرفی کردن مهریه این می شود که هرجا شارع سخن از تسلیم مهریه دارد ( مثلا للمرأة الامتناع عن الزوج حتی تتسلم المهر) و قرینه ای بر مهریه عرفی نبود ، آنچه ردش واجب است ، همان مهریه شرعی است .( ۱۸)
ادامه👇
☑️ @doros_ghanbarian
🎁 چاره مهریه در حکومت اسلامی
#چکیده چند جلسه درس فقه/ حجت الاسلام و المسلمین #قنبریان/ مهر ۱۳۹۷
فرسته ۲
۳.۵. اختیار حکومت اسلامی در تعیین مازاد بعنوان نحله( پرداخت نقد)
صحیحه عبدالله بن سنان : کان صداق علی عهد النبی اثنتی عشرة اوقیة و نشّاً قیمتها من الورق خمسمائة درهم (۱۹)
تعبیر روایت " فی عهد النبی" نیست " علی عهد النبی" است.
آیت الله شبیری زنجانی این را به حق تشریع و سنت گذاری نبی مکرم(ص) ربط داده است که ایشان بیش از مهر السنة را [ بعنوان مهریه] اجازه نمی داده است .(۲۰)
روایات زیادی از سیره شخصی پیامبر(ص) درباره ازدواج زنان و دختران خود به اندازه مهرالسنة وجود دارند(۲۱) لکن در این صحیحه تعبیر " کان صداق النساء" است یعنی سنت گذاری و تقنین برای همه نه فقط روش اخلاقی خود برای اهلبیتش.
شیخ حر عاملی هم در باب ۸ ابواب المهور آورده : قد ذکر بعض علمائنا انَّ العادة کانت جارية مستمرة فی المدينة بقبض المهر کلّه قبل الدخول ...
با این فرض نه فقط نحل بلکه مهر السنة هم نقدا پرداخت می شده است و عادت به ذمه ماندن بعدا پدید آمده است.
⬅️ غیر از بحث سنت گذاری - که مختص به پیامبر است - از این روایت می توان استفاده حکم حکومتی در آن تفکیک کرد.
به تعبیر دیگر در طرق دوگانه قبل ، قانونی و الزامی شدن محتاج به ضم ضمیمه ای به آن طریق بود(۲۲) ، اما این طریق - به فرض تمام بودن- مستقیما این اختیار برای حاکم اسلامی
وجود دارد.
* دقائق و نقض و ابرام هایی در درس بود که مجال طرحش اینجا نشد!
..................................
پاورقی:
۱.ر.ک : نظام حقوق زن در اسلام شهید مطهری ص۲۴۸و ص۶-۲۳۵
۲. وسائل الشیعه / کتاب النکاح/ باب المهور/ باب ۱
۳. ر.ک: مصباح المنیر
۴.ر.ک: الدروس شهید اول ج۲ص۲۸۶
۵. وسائل / باب المهور / باب ۸
۶. همان باب ۴ روایت۱۰
۷.همان باب ۴روایت ۶
۸. همان روایات ۳ و ۴ و ۷ و ۸
۹. همان باب ۹ روایت ۳
۱۰. همان باب ۸ روایت ۱۴
۱۱.ر.ک : الانتصار ص۲۹۲
۱۲. ر.ک: جواهر الکلام ج۳۱ص۱۵و۱۶
۱۳. کتاب النکاح آیت الله شبیری ج۲۱ص۹-۶۸۰۸
۱۴. برای نمونه ر.ک: ایضاح الفوائد ج۳ص۴-۱۹۳
۱۵.الحدائق ج۲۴ص۴۳۲
۱۶. ریاض المسائل ج۱۲ص۹
۱۷. رک: کتاب النکاح آیت الله شبیری ج۲۱ص۶۸۲۳
۱۸. ر.ک: جواهر الکلام ج۳۱ص۱۸
۱۹. وسائل/ باب المهور / باب ۴/ روایت۹
۲۰.کتاب النکاح آیت الله شبیری ج۲۱ص۶۸۲۴
۲۱. وسائل باب المهور / باب۴
۲۲. مثلا برای طریق اولی اگر فتوای مشهور را راجح و حکم اولی بدانیم ولی در قانون گذاری قائل شویم که انتخاب فتوا هم در صلاحیت نمایندگان مجلس است و فتوای غیر مشهور هم میشود قانون گردد ، راه برای قانون کردن فتوای سید مرتضی و من التبع باز می شود.
☑️ @doros_ghanbarian