8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شیخ حسین انصاریان: حاج قاسم از گریه کنان عالی بر سیدالشهدا بود
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
جملات عاشورایی شهید آوینی
برشهایی از کتاب «فتح خون»
🏴 یاران! شتاب كنید، قافله در راه است. میگویند كه گناهكاران را نمیپذیرند؟ آری، گناهكاران را در این قافله راهی نیست... اما پشیمانان را میپذیرند.
🏴 دیندار آن است كه در كشاكش بلا دیندار بماند، وگرنه، در هنگام راحت و فراغت و صلح و سِلم، چه بسیارند اهل دین، آنجا كه شرط دینداری جز نمازی غُرابوار و روزی چند تشنگی و گرسنگی و طوافی چند بر گرد خانهای سنگی نباشد.
🏴 جاهلیت ریشه در درون دارد و اگر آن مشرك بتپرست كه در درون آدمی است ایمان نیاورد، چه سود كه بر زبان لاالهالاالله براند؟
🏴 عجب تمثیلی است این كه علی مولود كعبه است... یعنی باطن قبله را در امام پیدا كن! اما ظاهرگرایان از كعبه نیز تنها سنگهایش را میپرستند. تمامیت دین به امامت است
🏴 نه عجب اگر در شهرِ كوران خورشید را دشنام دهند و تاریكی را پرستش كنند!
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
2.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 #بشنوید| «استاد محمود فرشچیان» خالق تابلوی معروف عصر عاشورا در سال ۵٣، طراحی ضریح مطهر امام حسین(ع) رو هم در سال ٩١ کامل کردن. اینجا روایتی از حال و هوای استاد رو وقت طراحی ضریح میشنوید.
گوینده: مصطفی خواجه حسینی
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
12.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🔶خفاش
شگفتی های آفرینش
#موشن_گرافی
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
5.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر توان شناخت مستقیم ولی خدا رو نداریم میشود از اطرافیان و حامیان او شناخت حاصل کرد
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#روزپنجم_محرم
#عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
دیدم بریده شد نفسِ ربنایِ تو
در زیر دست و پاست عمو دست و پای تو😭
می آمد از اَواخرِ مقتل صدای تو
از خیمه آمدم که بمیرم برای تو
خوردم قسم به فاطمه، تا زنده ام عمو
با سنّ کم برای تو رزمنده ام عمو
رضاباقریان
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
🔶 خاطره ای زیبا از دکتر عبدالحسین زرین کوب..
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
20.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دلتنگ چای روضه
🔸تو بن بستهای زندگیتون چیکار میکنید؟!
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
4.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 فیلم قدیمی از روضهخوانی مرحوم فلسفی برای امام خمینی (ره)
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
داناب (داستانک+نکاتناب)💠
🔶 خاطره ای زیبا از دکتر عبدالحسین زرین کوب.. ــــــــــــــــ #داناب (داستانکونکاتناب) دانابی ش
🔶خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب:
روز #عاشورا بود و در مراسمی به عنوان سخنران دعوت داشتم ،مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح #روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی،نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم.
دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند،برای همین نمیخواستم،فعلا کسی متوجه حضورم بشود،هرچه بیشتر فکر میکردم ،کمتر به نتیجه می رسیدم،ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد:
ببخشید شما استاد #زرین_کوب هستید ؟گفتم:استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم خوشحال شد،شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته،بنده را از نزدیک ببیند،همین طور که صحبت میکرد،دقیق نگاهش می کردم،این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد؟
پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل #حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند
پرسیدم:حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید؟گفت:سؤالی داشتم و سپس پرسید:شما به #فال_حافظ اعتقاد دارید؟گفتم:خب بله،صددرصد گفت:ولی من اعتقاد ندارم پرسیدم:من چه کاری میتونم انجام بدم؟از من چه خدمتی بر میاد؟ ( #عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم)
گفت:خیلی دوست دارم معتقد شوم،یک زحمتی برای من می کشید؟گفتم:اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه گفت:یک #فال برام بگیر گفتم ولی من #دیوان_حافظ پیشم نیست بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت:بفرما مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم،نیت کنید
فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز #عاشورا ) چی می گه ؟؟ برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال حافظ ..عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ #عشق و علاقه این مرد به حافظ چی ؟
با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد
متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت
💚زان یار دلنوازم شکریست با شکایت /گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم/ یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
رندان #تشنه_لب را آبی نمیدهد / کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا / سرها #بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی/ جانا روا نباشد خونریز را حمایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود /از گوشهای برون آی ای #کوکب_هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود/ زنهار از این بیابان وین راه بینهایت
ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم /یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست/ کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
هر چند بردی آبم روی از درت نتابم / جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ/ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت💚
🌸خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست،پس چیست؟سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل،از این زاویه نگاه نکرده بودم،این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده
بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد،طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود.
متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده،حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم.
بلند شدم،دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم،دستش را به نشانه ادب بوسیدم.گفت معتقد شدم، معتقد بووودم،ایمان پیدا کردم استاد،گریه امانش نمی داد!
آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای #روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند.پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این #غزل را بخوانید.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
🌸 تصویری متفاوت از آیتالله بهجت + توصیه تربیتی
در کتاب «به شیوه باران» صفحه ۳۹ آمده است:
بچهها توی خانه بازیگوشی و شیطنت میکردند. گاهی درمانده میشدیم.
از آیتاللهالعظمی بهجت (قدسسره) پرسیدم: «با بچهای که از دیوار راست میرود بالا و حرف گوش نمیکند، باید چه کار کرد؟»
گفت: «همانطوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچهها هم همانطور رفتار کنید. اینطور اگر نگاه کنید، دیگر زدن بچهها یا بداخلاقی با آنها بهخاطر اشتباه، بیمعنی میشود. بچه هم احساس نمیکند که بابایش درکش نمیکند».
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
▪️این غیرت رشتی هاست...
💬عطیهنجاری
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir