eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)💠
11.8هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
124 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۲۵ هزار نفر لایو مراسم هیئت ریحانه الحسین در روبیکا رو تماشا کردند 👌 در کنار ارائه‌ی شیوه‌های جدید عزاداری باید بگیم بله مردم از پیام رسان ایرانی هم استفاده می‌کنند اگه مسئولین بزارن ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🌹وقایع روز اول محرم/ ورود کاروان امام حسین به کربلا 🔴در بعضی از منابع نوشته شده که دیدار امام حسین علیه السلام و عبیدالله بن حر جعفی در این منطقه روی داده و آن حضرت حجاج بن مسروق را برای صحبت با او به یاری طلبیدن فرستادند؛ اما عبیدالله این دعوت را رد کرد و دچار پیشمانی در دنیا و آخرت شد. ♦️کاروان امام حسین علیه السلام در روز اول محرم سال 61 هجری به منزلگاه بیست و چهارم خود رسید؛ جایی که با عنوان قصر بنی مقاتل شناخته شده است. حضرت اباعبدالله علیه السلام و یاران و همراهان آن حضرت در حدود نصفه روز در این مکان درنگ کردند. این محل جایی بین عین التمر و قطقطانیه قرار داشته که فاصله آن تا سرزمین کربلا بسیار کم بود. از قصر بنی مقاتل هنوز هم بقایایی در همان محل وجود دارد. ♦️در بعضی از منابع نوشته شده که دیدار امام حسین علیه السلام و عبیدالله بن حر جعفی در این منطقه روی داده و آن حضرت حجاج بن مسروق را برای صحبت با ا و به یاری طلبیدن فرستادند؛ اما عبیدالله این دعوت را رد کرد و دچار پیشمانی در دنیا و آخرت شد. ♦️همچنین نقل شده که انس بن حارث در این منطقه به امام حسین علیه السلام رسید و با آن حضرت همراه شد. 🕊خواب امام حسین علیه السلام ♦️در همین محل بوده که حضرت سیدالشهدا علیه السلام در استراحت کوتاهی، به خواب کوتاهی رفتند و وقتی بیدار شدند، چند بار آیه استرجاع را فرمودند: «إنا لله إنا إلیه راجعون» حضرت علی اکبر علیه جلو آمده و دلیل تکرار این ذکر را سؤال کردند. امام علیه السلام فرمودند: «لحظه‌ای به خواب رفتم و در خواب، اسب‌سواری را دیدم که می‌گفت: این کاروان می‌رود و مرگ نیز به دنبال آن‌ها می‌رود.» سپس فرمودند: «دانستم که او همان جان ماست که خبر مرگ ما را می‌دهد.» ♦️حضرت علی اکبر علیه السلام گفتند: «پدر جان! خداوند بر ما بدی پیش نیاورد. مگر ما بر حق نیستیم؟» امام فرمودند: «سوگند به آن خدایی که بازگشت بندگان به سوی اوست، ما بر حق هستیم.» حضرت علی اکبر علیه السلام جواب دادند: «پس باکی نداریم از این که بر حق بمیریم.» ♦️اما حسین علیه السلام که از این اندازه شجاعت و ایمان فرزند جوان خود شاد شده بودند، دعا فرمودند: «خداوند بهترین پاداشی که فرزند از پدر خود می‌برد، به تو عطا فرماید.» 🌹ورود به نینوا ♦️در این میان کاروان حر بن یزید ریاحی همچنان در تعقیب و همراه کاروان امام حسین علیه السلام بود. در آن روز وقتی امام علیه السلام از قصر بنی مقاتل راه افتادند، به جوانان فرمودند که هر اندازه می‌توانند آب به همراه خود بردارند. سپس حرکت کرده و شب‌هنگام بود که به سرزمین کربلا رسیدند. 📚منابع:آینه در کربلاست؛ محمدرضا سنگری مقتل الحسین علیه السلام؛ علامه بحرالعلوم موسوعه کلمات امام حسین علیه السلام الامام الحسین علیه السلام و صحابه ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 🌷بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🌷هر سَحر بَعدِ نَمازَم 🌷یاحُسِیْن سَر میدَهَم 🌷مرغِ دِل رٰا به هوٰای 🌷حرَمَت پر می دَهم. 🌷من بِه عِشقِ دیدَنِ 🌷آن گُنبَدِ زیبایِ دوست 🌷یک سَلام اَز رٰاهِ دور 🌷بر اِبنُ الْحِیدَر می دَهَم. 🌷«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْن» 🌷و عَلَى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ» 🌷و عَلَى اَوْلادِ الْحُسَیْن» 🌷وعَلَى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» 🌷و عَلَی عَبّٰاسِ الحُسَین» 🌷الَّلهُمَ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ» 🌷و آلِ مُحَمَّد و عجل فرجهم 🌷التماس دعای فرج 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🔴 داستان و راننده‌تاکسی 💠 در خاطره ای جالب که خود مطرح کرده بودند وی گفته بود: یک بار از ماموریتی بر می‌گشتم و منتظر نماندم تا ماشین برایم بفرستند پس از یکی از راننده‌های تاکسی فرودگاه خواستم من را به جایی که می‌خواهم ببرد. سوار تاکسی شدم در میان راه راننده جوان گهگاهی به من نگاه می‌کرد اما ساکت بود اما انگار می‌خواست چیزی بگوید آن وقت من از راننده سوال کردم آیا من شبیه یکی از آشنایان شما هستم؟ راننده برای بار دوم به من نگاه کرد و از من پرسید آیا شما یکی از نزدیکان هستی؟ آیا رابطه یا نسبتی مثلا برادر یا پسر خاله اش هستی؟ به او گفتم من سردار سلیمانی هستم. راننده جوان خندید و گفت با من شوخی می‌کنی؟ سردار سلیمانی خندید و گفت: نه شوخی نمی‌کنم من خودم سردار سلیمانی هستم. راننده گفت: به خدا قسم بخور و من قسم خوردم که؛ به خدا من سردار سلیمانی هستم. راننده ساکت شد و چیزی به من نمی‌گفت پس از او سوال کردم چرا ساکتی؟ دوباره چیزی به من نگفت. از او سوال کردم با سختی و گرانی زندگی و مشکلات دیگر چطور سر می‌کنی؟ راننده جوان به من نگاه کرد طوری که در نگاهش حرف و کلامی بود و به من گفت اگر تو خود سردار سلیمانی هستی پس من هیچ مشکلی ندارم. این قصه را مطرح کرده بود و گفته بود؛ اگر مسئولین به درد و رنج مردم توجه کنند و اهتمام بورزند مردم هم با آنها همکاری می‌کنند و ملت ما بهترین سرشت و ذات را دارند و فهیم هستند و مسائل و امور را به خوبی درک می کنند. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
💐 مردی كه اندرز خواست مردی از باديه به مدينه آمد و به حضور رسول اكرم رسيد. از آن حضرت‏ پندی و نصيحتی تقاضا كرد. رسول اكرم به او فرمود: "خشم مگير" و بيش‏ از اين چيزی نفرمود . آن مرد به قبيله خويش برگشت. اتفاقا وقتی كه به ميان قبيله خود رسيد،اطلاع يافت كه در نبودن او حادثه مهمی پيش آمده، از اين قرار كه‏ جوانان قوم او دستبردی به مال قبيله‏ای ديگر زده‏اند، و آنها نيز معامله‏ به مثل كرده‏اند، و تدريجا كار به جاهای باريك رسيده، و دو قبيله در مقابل يكديگر صف آرائی كرده‏اند، و آماده جنگ و كارزارند. شنيدن اين‏ خبر هيجان آور، خشم او را برانگيخت . فورا سلاح خويش را خواست و پوشيد و به صف قوم خود ملحق و آماده همكاری شد . در اين بين، گذشته به فكرش افتاد، به يادش آمد كه به مدينه رفته و چه چيزها ديده و شنيده، به يادش آمد كه از رسول خدا پندی تقاضا كرده‏ است ، و آن حضرت به او فرموده، جلو خشم خود را بگيرد. در انديشه فرو رفت كه چرا من تهييج شدم، و به چه موجبی من سلاح پوشيدم‏، و اكنون خود را مهيای كشتن و كشته شدن كرده‏ام؟ چرا بی‏جهت من برا فروخته و خشمناك شده‏ام؟! با خود فكر كرد الان وقت آن است كه آن جمله‏ كوتاه را به كار بندم . جلو آمد و زعمای صف مخالف را پيش خواند و گفت: "اين ستيزه برای‏ چيست ؟ اگر منظور غرامت آن تجاوز است كه جوانان نادان ما كرده‏اند، من‏ حاضرم از مال شخصی خودم اداكنم. علت ندارد كه ما برای همچو چيزی به جان‏ يكديگر بيفتيم و خون يكديگر را بريزيم". طرف مقابل كه سخنان عاقلانه و مقرون به گذشت اين مرد را شنيدند، غيرت و مردانگی شان تحريك شد و گفتند: "ما هم از تو كمتر نيستيم. حالا كه چنين است ما از اصل ادعای خودصرف‏ نظر می‏كنيم " هر دو صف به ميان قبيله خود بازگشتند. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ در انگلستان‌ که بریدن سر یک مرغ در ملا عام جرم محسوب می شود، دولت بریتانیا اجازه میدهد تا قمه زنان با کمال ارامش در خیابان های لندن قدم بزنند!!! 🔺خودتان را بگذارید جای مردمی که این صحنه ها را می‌بینند، پس از آن راجع به امام حسین عليه‌السلام و راجع به تشیع چه فکری می کنید ؟ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به تو از دور سلام 🏴 با نوای محمدحسین پویانفر و طراحی و اجرای فاطمه عبادی ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
▪️حکم حضور فرد کرونایی در مراسم عزاداری امام حسین(ع) ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰صبر امام‌حسین علیه‌السلام در مقابل خیرخواهی‌های ناشیانه 💠رهبر انقلاب: ماها نمیفهمیم صبر یعنى چه. صبر در جاى صبر معلوم میشود که معنایش چىست. 🔹از اوّلى که امام حسین از مکّه قصد حرکت کرد و بعضى فهمیدند، این موانع گوناگون اخلاقى در مقابل امام حسین شروع شد، تا شب عاشورا. صبر کردن در مقابل این حوادث [خیلی دشوار است.] 🔹صبر کردن در مقابل این خیرخواهى‌هاى ناشیانه کار خیلى عظیمی است، کار خیلى بزرگى است، خیلى قدرت میخواهد؛ صبر کرد. همه‌ى صبر، در مقابل فشارها و مصائب جسمانى نیست؛ این فشارهایى که به عنوان مصلحت‌طلبى، مصلحت‌جویى، [که بگویند] «آقا بر خلاف مصلحت دارید کار میکنید» وارد مى‌آید، صبر کردن در مقابل اینها و راه بیّن و روشن و رُشد را رها نکردن، آن صبر عظیم و صبر جمیلى است که امام حسین (علیه السّلام) انجام داد. ۱۳۸۰/۱۲/۲۱ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 ۱۰ کتابی که در ماه محرم باید بخوانیم ▪️اولین کتاب: نمایشنامه‌ی خواندنی «سِفرِ خروج» از نشر امیرکبیر بخش‌هایی از کتاب و معرفی آن را در ویدیوی بالا ببینید ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
﴿ع﴾ 🔰مردى خدمت امام حسين ۢ﴿عليه‌السلام﴾ آمد  و عرض كرد: من مردى گنهكارم و قدرت ترك گناه ندارم.😢 مرا موعظه اى كن.  سيدالشهدا عليه السلام فرمود: پنج كار انجام بده و هر چه مى‌خواهى گناه كن: 😳 ⭕️اوّل: رزق و روزى خدا را نخور، هر چه مى خواهى گناه كن.😓  ⭕️دوم: از ولايت و قلمرو حكومت خدا بيرون برو، هر چه مى‌خواهى گناه كن.😥  ⭕️سوم: جايى را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، هر چه مى‌خواهى گناه كن.😰  ⭕️چهارم: وقتى فرشته مرگ (عزرائيل) براى قبض روح تو مى‌آيد، او را از خودت دور ساز، هر چه مى‌خواهى گناه كن. 😨 ⭕️پنجم: وقتى مالك دوزخ تو را وارد جهنّم مى‌كند، اگر مى‌توانى وارد نشو، و هر چه مى‌خواهى گناه كن. 😱 ۞﴿بحارالانوار، ج 75، ص 126﴾  ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🔴 حاج مهدی رسولی و کوچه به کوچه عشق تو را جار میزنیم... ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir