eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)💠
11.8هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
124 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
🟡 در کردستان عراق چه خبر است؟ 🟢 بر اساس گزارش‌ها، درگیری‌ها از ساعات اولیه شب گذشته در منطقۀ خبات، واقع در حومه غربی اربیل، شروع شد و نیروهای امنیتی اقلیم کردستان در تلاش برای بازداشت «خورشید هِرکی» به اتهام اختلافات ملکی با خاندان بارزانی بودند که این اقدام به درگیری مسلحانه منجر شد. ♦️شیخ «خورشید هرکی» نیز با تهدید نیروهای پیشمرگه گفته که اگر نیروهایشان را در اسرع وقت عقب نکِشند، پالایشگاه‌های نفت کرکوک و لاناز را منفجر خواهد کرد. ♦️«خورشید هرکی»، که پیش‌تر عضو ارشد حزب دموکرات کردستان بوده، اکنون به یکی از مخالفان سرسخت مسعود بارزانی تبدیل شده و خواستار خیزش علیه دولت اقلیم کردستان شده است. برخی منابع این درگیری را به‌عنوان یک شورش مسلحانه علیه حاکمیت بارزانی توصیف کرده‌اند. ♦️مقامات رسمی اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق واکنش رسمی به این درگیری‌ها نشان نداده‌اند. 🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب
11.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌🎥شاهکار یمنی‌ها ؛ از لحظه هدف‌گیری تا لحظه غرق شدن کشتی «مجیک سیز» 🔹این کشتی به دلیل عدم توجه به اخطار‌ها و نقض ممنوعیت ورود به بنادر فلسطین اشغالی، توسط نیروهای مسلح یمن هدف قرار گرفت و به طور کامل غرق شد 🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب
1.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگه صلح نوبل را به ترامپ ندن چی میشه؟ 😄 🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب
در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم: اول: حسین (ع) حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود. تا آخر می‌‌ایستد. خودش و فرزندانش شهید می‌شوند. هزینه انتخابش را می‌‌دهد و به چیزی که نمی‌خواهد تن‌ نمی‌‌دهد. از آب می‌گذرد، از آبرو نه‌ دوم: یزید همه را تسلیم می‌خواهد. مخالف را تحمل نمی‌‌کند. سرِ حرفش می‌‌ایستد. نوه‌ پیغمبر را سر می‌‌ٔبرد. بی‌ آبرویی را به جان میخرد تا به چیزی که می‌‌خواهد برسد سوم: عمرِ سعد به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است. هم خدا را می‌خواهد هم خرما، هم دنیا را می‌خواهد هم اخرت. هم می‌خواهد حسین (ع)را راضی‌ کند هم یزید را. هم اماراتِ ری را می‌خواهد،هم احترامِ مردم را. نه‌ حاضر است از قدرت بگذرد،نه‌ از خوشنامی. هم آب می‌خواهد هم آبرو. دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ است که به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد. نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامی ما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم، نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست! من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم... ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
21.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت شنیدنی حامد عسکری 🌱 از مراسم شب عاشورا 🖤در بیت رهبری 💚 این روایت، روایت یک بهت است، یک تماشا و نظار...😳 😍 🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب
بسم الله الرحمن الرحیم. صلی الله علیک یا بقیة الله. اخلاقی شگفت انگیز و عاقبتی عجیب: مترجم تفسیر بسیار مهم « المیزان » ، استاد بزرگوار حضرت آقای سید محمد باقر موسوی همدانی ، در روز جمعه شانزدهم شوال 1413 ساعت 9 صبح در شهر قم حکایت زیر را برای این عبد ضعیف و خطاکار مسکین نقل کرد: در منطقه گنداب همدان که امروز جزء شهر شده ، مردی بود شرور ، عرق خور و دایم الخمر به نام علی گندابی. او در عین اینکه توجهی به واقعیات دینی نداشت و سر و کارش با اهل فسق و فجور بود ، ولی برقی از بعضی از مسایل اخلاقی در وجودش درخشش داشت. روزی در یکی از مناطق خوش آب و هوای شهر با یکی از دوستانش روی تخت قهوه خانه برای صرف چای نشسته بود. هیکل زیبا ، بدن خوش اندام و چهره باز و بانشاط او جلب توجه می کرد. کلاه مخملی پرقیمتی که به سر داشت بر زیبایی او افزوده بود ، ناگهان کلاه را از سر برداشت و زیر پای خود قرار داد ، رفیقش به او نهیب زد : با کلاه چه می کنی ؟ جواب داد : اندکی آرام باش و حوصله و صبر به خرج بده ، پس از چند دقیقه کلاه را از زیر پا درآورد و به سر گذاشت . سپس گفت : ای دوست من ! زن جوان شوهرداری در حال عبور از کنار این قهوه خانه بود ، اگر مرا با این کلاه و قیافه می دید شاید به نظرش می آمد که من از شوهرش زیبایی بیشتری دارم ، در آن حال ممکن بود نسبت به شوهرش سردی دل پیش آید : نخواستم با کلاهی که به من جلوه بیشتری داده گرمی بین یک زن و شوهر به سردی بنشیند. در همدان روضه خوان معروفی بود به نام شیخ حسن ، مردی بود باتقوا ، متدین ، و مورد توجه . می گوید : در ایام عاشورا در بعد از ظهری به محله حصار در بیرون همدان برای روضه خوانی رفته بودم ، کمی دیر شد ، وقتی به جانب شهر بازگشتم دروازه را بسته بودند ، در زدم ، صدای علی گندابی را شنیدم که مست و لا یعقل پشت در بود ، فریاد زد : کیست ؟ گفتم : شیخ حسن روضه خوان هستم ، در را باز کرد و فریاد زد : تا الآن کجا بودی ؟ گفتم : به محله حصار برای ذکر مصیبت حضرت سیّدالشّهدا علیه السلام رفته بودم ، گفت : برای من هم روضه بخوان ، گفتم : روضه مستمع و منبر می خواهد ، گفت : اینجا همه چیز هست ، سپس به حال سجده رفت ، گفت : پشت من منبر و خود من هم مستمع ، بر پشت من بنشین و مصیبت قمر بنی هاشم (سلام الله علیها) بخوان ! از ترس چاره ای ندیدم ، بر پشت او نشستم ، روضه خواندم ، او گریه بسیار کرد ، من هم به دنبال حال او حال عجیبی پیدا کردم ، حالی که در تمام عمرم به آن صورت حال نکرده بودم . با تمام شدن روضه من ، مستی او هم تمام شد و انقلاب عجیبی در درون او پدید آمد ! پس از مدتی از برکت آن توسل ، به مشاهد مشرفه عراق رفت ، امامان بزرگوار (سلام الله علیهم اجمعین) را زیارت نمود ، سپس رحل اقامت به نجف انداخت. در آن زمان میرزای شیرازی (رضوان الله تعالی علیه) صاحب فتوای معروف تحریم تنباکو در نجف بود ، علی گندابی جانماز خود را برای نماز پشت سر میرزا قرار می داد ، مدتها در نماز جماعت آن مرد بزرگ شرکت می کرد. شبی در بین نماز مغرب و عشاء به میرزا خبر دادند فلان عالم بزرگ از دنیا رفته ، دستور داد او را در دالان وصل به حرم دفن کنند ، بلافاصله قبری آماده شد ، پس از سلام نماز عشا به میرزا عرضه داشتند : آن عالم گویا مبتلا به سکته شده بود و به خواست حق از حال سکته درآمد ، ناگهان علی گندابی همان طور که روی جانماز نشسته بود از دنیا رفت ، میرزا دستور داد علی گندابی را در همان قبر دفن کردند ! منبع: کتاب، عبرت آموز: مجموعه ای از نکته ها و داستان های کتب استاد حسین انصاریان. ص: ۳۲ تا ۳۴. 🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌❌فوری عکس و فیلم های مجریان معروف 😂😂 بیاید توی این کانال تمام فیلم های لو رفته از اینترنشنالی ها رو ببینید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1561919614Cc59b48ee04 شاهکارهای رو ببینید👆😂