هیچوقت امید و اتکا به خدارا فراموش نکنید. امید را از نجاری آموختم که مغازهاش آتش گرفت
نا امید نشد، باهمان چوبهای سوخته
زغال فروشی راه انداخت
و درمدت کوتاهی به ثروتی هنگفتی دست یافت
البته تریاک هم میفروخت، نامرد 😉
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
🔴 همسر شجاع
پس از شهادت فاطمه زهرا علیها السلام امیرمؤمنان على علیه السلام تصمیم گرفت ازواج كند، برادرش عقیل در نسب شناسى معروف بود، خانواده ها و قبایل را خوب مى شناخت، على علیه السلام موضوع تصمیم ازدواج خود را با عقیل در میان گذاشت و به او فرمود: مى خواهم بانویى را براى من پیدا كنى و از او خواستگارى نمایى كه از خاندان شجاع و شیردل باشد. عقیل عرض كرد: چنین زن را براى چه مى خواهى؟ على علیه السلام فرمود: براى اینكه داراى فرزند شجاع و دلیر گردد. عقیل گفت: چنین زنى در میان قبیله بنى عامر وجود دارد و او فاطمه (ام البنین) دختر حزام بن خالدبن ربیعه است.
عقیل از ام البنین خواستگارى كرد و حضرت على علیه السلام با او ازدواج نمود و از او فرزندان رشید و قهرمانى بوجود آمدند كه در كربلا به شهادت رسیدند، یكى از آنها حضرت عباس، قمر بنى هاشم علیه السلام مى باشد. این فرزندان، شجاعت و.... را از دو جانب (پدر و مادر) به ارث برده اند.
کتاب گناه شناسی، محسن قرائتی
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
تمدن لیبرالیستی، فکر میکرد در بیست بیست (۲۰۲۰) ماشین ها پرواز خواهند کرد اما فعلا دارد به مردم یاد می دهد چطور دست هایشان را بشورند!
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
مرحوم آیت الله العظمی اراکی از آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی رضی الله عنه نقل کرده است:
من برای زیارت مرقد امام حسین(ع) از سامرا به کربلا روانه شدم؛ در مسیر به یکی از طوایفی که در آنجا سکونت داشتند رسیدم.
رئیس طایفه به من احترام شایانی کرد. در این میان، زنی نزد من آمد و گفت: «السلام علیک یا خادم العباس»؛ سلام بر تو ای خادم عباس!
من از سلام کردن آن زن تعجب کردم. از رئیس طایفه پرسیدم: این زن کیست؟ او گفت:خواهر من است. از وی پرسیدم: چرا او این گونه به من سلام کرد؟ آیا علتی دارد؟
گفت: آری! گفتم: علتش چیست؟ گفت: من سخت بیمار بودم، به طوری که همه بستگان از درمان و ادامه زندگی من نا امید شدند و مرگ هر لحظه به من نزدیکتر میشد. در حال احتضار بودم که ناگهان منظرهایی در برابر چشمانم آشکار شد. دیدم خواهرم بالای تپههایی که در مقابل طایفه ما قرار دارد رفت و رو به بارگاه حضرت عباس (ع) کرد و با گیسوی پریشان و دیده گریان گفت:
یا ابوالفضل علیه السلام! از خدا بخواه برادرم را شفا دهد.
ناگاه دیدم دو نفر بزرگوار به بالین من آمدند. یکی از آنها به دیگری گفت: برادرم حسین علیه السلام! ببین این زن مرا برای شفای برادرش واسطه قرار داده است، پس از خدا بخواه او را شفا دهد.
امام حسین علیه السلام فرمودند: برادرم! این شخص نزدیک است که از دنیا برود، کار از کار گذشته است.
باز خواهرم برای دومین بار و سومین بار از حضرت عباس علیه السلام تقاضای عنایت و لطف کرد، ناگهان دیدم حضرت عباس علیه السلام با دیده گریان به امام حسین علیه السلام عرض کرد: برادرم! از خدا بخواه یا این بیمار را شفا دهد یا این که لقب باب الحوائج را از من بگیرد.
امام حسین علیه السلام با توجهی کامل فرمودند: ای برادر خدایت سلام میرساند و میفرماید: این لقب و موقعیت گرانبها برای تو تا قیامت برقرار و برجاست و ما به احترام تو این بیمار را شفا دادیم.
من خود را بازیافتم و از آن پس، خواهرم هر کس که ارادت خاص داشته باشد و مقام نورانی او در قلبش جای گیرد، او را خادم العباس میخواند و این، راز سلام کردن خواهرم بود.
الوقایع و الحوادث، ج۳، ص۳۶_۳۷
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
دکتر مسیحی لبنانی در ایتالیا:
دیروز هنگام شیفتم بعد از سرکشی به بخش قرنطینه در حیاط بیرونی، وارد دفترم شدم، آنجا عکس مریم ومسیح دارم، زانو زدم نماز گذاردم ونذر کردم اگر پس از این بیماری واگیردار، سالم از اینجا جان به در بردم، سه مرقد را زیارت کنم:
۱- مرقد حسین در کربلا
۲- مزار شهید عماد مغنیه در لبنان
۳- مزار شهید قاسم سلیمانی در کرمان
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
✡ دانشمند یهودی و علفهای هرز ما
🌿 در مورد دیگر، بسیار جالب است که بدانیم دانشمندی #یهودی به نام #زوهاری در چند سال اخیر، روی #علفهای_هرز ایران کار کرده است و در حال حاضر، فهرست کامل علفهای هرز ایران را دارد. این که یک دانشمند #یهودی روی علفهای هرز ایران کار میکند، از دید #امنیتی چقدر ممکن است باعث #تهدید باشد، به مسئولان امر بستگی دارد، اما ذکر این نکته کافی است که دشمن در زمینههای علمی مانند زمینههای نظامی و امنیتی با شمشیر آخته به مصاف نمیآید!
📚 منبع: كتاب «مجموعه مقالات بیوترورسم»، نویسندگان: پروفسور رضا كرمی و...، ص١٣٨
✅ اندیشکده مطالعات یهود
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
✍مرد نمازگزار و شیطان
📚 @dastanak_ir
☘مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا🏫 پوشید و راهی خانه خدا شد.🚶
⚠️در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد،خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.🏡
✅مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد.. در راه به مسجد ودر همان نقطه مجدداً زمین خورد!
🔷او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.🚶
💥در راه به مسجد، با مردی که چراغ🔦 در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید.؟؟🤔
👨💼مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید))..
♥️از این رو چراغ آوردم 🔦تا بتوانم راهتان را روشن کنم.
✋مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند.
🔯همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.🙏
⛔️مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.
🙏مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود.😳
مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند؟؟؟.🤔
مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان👿 هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد..😳
👿شیطان در ادامه توضیح می دهد:
((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.))
💟وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید.
⭕️من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید.
🌹به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید.🙏
✅بنابراین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
داناب (داستانک+نکاتناب)💠
این معما را دیگه هر کی حل کرد واقعا باهوشه!! جواب تا ساعاتی دیگر در #داناب ــــــــــــــــ #دانا
پاسخ معما
مهره سبز را برعکس کنید همه چی حل میشه☺️
حالا اون را با ۱۱ و ۱۳ جمع بزنید، تمام شد و رفت، دیدی جواب داشت😉
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنئی...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#جانباز
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
📔#حکایت
سرخپوست پیری برای کودکش از حقایق زندگی چنین گفت:
در وجود هر انسان،
همیشه مبارزه ایی وجود دارد
مانند، مبارزه ی دو گرگ!
که یکی از گرگها سمبل بدیها
مثل، حسد، غرور، شهوت، تکبر، وخود خواهی
و دیگری
سمبل مهربانی، عشق، امید، وحقیقت است.
کودک پرسید:
پدر کدام گرگ پیروز می شود؟
پدر لبخندی زد و گفت:
گرگی که تو به آن غذا می دهی.👌
مواظب گرگ های اطرافمون باشیم👍
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir