#حکایت
🟡 پس از پایان جنگ صفین، یکی از اهالی کوفه سوار بر شتر نر خود به دمشق رفت. یکی از مردم دمشق با او به نزاع برخاست و ادعا کرد: «این ناقه (شتر ماده) متعلق به من است و تو این را در جنگ صفین از من گرفتهای». آن دو نفر برای قضاوت نزد معاویه رفتند. شخص دمشقی پنجاه شاهد آورد و همه آنها شهادت دادند که این ناقه از آن اوست. پس معاویه به ضرر شخص کوفی حکم داد و دستور داد تا شتر را به آن دمشقی بدهند. آن شخص کوفی گفت: «خدا خیرت دهد؟ این شتر نر است، نه ماده». معاویه گفت: «این حکمی است که صادر شده است و برگشت ندارد».
پس از آنکه مردم پراکنده شدند، معاویه شخص کوفی را فراخواند و قیمت شتر او را پرسید و دو برابر آن را به او داد و گفت: «به «علی» بگو: من با صد هزار نفر که شتر ماده را از نر تشخیص نمیدهند، با او میجنگم»
📚 مروج الذهب، ترجمه پاینده، ج ۲، ص ۳۳
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
32.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴ماجرای دختر و پسر امریکایی که مادر ایرانی خود را با حجاب کردند
به حرفهای این مادر گوش کنید میبینید که با گناه دیگر، دل پاک نمیماند. با حرفهای این مادر بزرگوار میبینید که حجاب را فقط باید برای خدا سر کرد و برای خدا حفظش کرد. با حرفهای این مادر بزرگوار میبینید که امر به معروف و نهی از منکر موثر است.
لطفا به کلامش گوش کنید، فهم دینی موج میزند.
📚 @DasTanaK_ir | داناب
هدایت شده از هیـرش】
همیشه از میان شعرهایِدفترچه مداح ها ،
آنی بیشتر بر قلبم زخم میاندازد که غمش
از جنسِلطافتِروح باشد و نه از جنسِجسم .
مثلا در شبِهشتم ، صدایِ"ولدی علیِ"حسین
به مراتب پر غمتر است تا شعرِ"چه کنم از عبا نریزی .."
اولی ، همان زخمیست که پدر بر روحش
خورده ، روحش زخمی و قلبش پاره پاره شده .
این تکهپارههایِقلبِپدری پسر مرده ست .
دومی ، همان زخمیست که پسر بر جسمش
خورده ،تنش زخمی و بدنش پاره پاره شده ..
این تکهپارههایِهمان پسر است که پدرش
دارد ذوب میشود .
این ذوب شدن عزایِحسین است که عزای
ماست . عزای شیعه !
روحِمردی زخم شده ،
زخم که نه ! تکه تکه شده . کدام روح ؟
همان روحی که ستون جهان است .
و " سقط الحسین من الفرس "
عزتِجهان پیشِچشمِدشمن از اسب به زیر
برود ، این همان دردِروحآلودهست که
عمیق چنگ میزند .
گرچه حسین در ظهرِعاشورا هم از اسب
افتاد ، اما از زخمهایِتنش بود که گونههایش
به خاک رسید .
اینجا پسر مرده ، پدر ، بی زخم میافتد .
تصحیح میکنم ، بیزخمی بر تن میافتد ورنه
روحش که خنجر خنجر شده ..
11.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت رهبر انقلاب از ماجرای شهادت حضرت علی اکبر(علیهالسلام)
📚 @DasTanaK_ir | داناب
5.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ شهیدی که فرزندنش گروگان دشمن بود!
بشیر بن عمرو حضرمی در رو عاشورا با اینکه خبر رسید پسرش در مرز ری اسیر شده، در رکاب سیدالشهدا علیهالسلام ماند. شهیدی که فرزندنش گروگان دشمن بود!
📚 @DasTanaK_ir | داناب
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امشب هیات ما بعد از مراسم عزاداری ☺️
میگن روضه دلمردگیه
میگن گریه افسردگیه
نمیدونن خبر ندارن
حسین آغاز زندگیه
اتفاقا روضه نور میده دلارو
اتفاقا گریه میبره بلا رو
اتفاقا حسین زنده کرده ما رو
✍ دکتر #قربانی_مقدم
📚 @DasTanaK_ir | داناب
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره...
جوری لالایی بخونم حرمله م گریهاش بگیره
اونهایی که دل ندارن این کلیپ رو نبینن 🔞🔞🔞
#شمر_زمانه_ات_را_بشناس
📚 @DasTanaK_ir | داناب
مشق عشق؛ شعر زیبایی از سید حمیدرضا برقعی
📚 @DasTanaK_ir | داناب
Mohsen ChavoshiTikeye Kochik - Mohsen Chavoshi.mp3
زمان:
حجم:
10.53M
🟢 در سوگ حضرت اباالفضل العباس:
🎙 #آهنگ جدید محسن چاوشی
🎧 تکیهی کوچیک
📚 @DasTanaK_ir | داناب
8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمازخواندن بازیکنان استقلال در سونا!!
«هادی شکوری» بازیکن سابق استقلال:
🔹در زمانی که با جواد نکونام همبازی بودم قبل از هر بازی با هم به زیارت امامزاده صالح میرفتیم.
🔹خیلی از بچهها به خاطر قضاوتهای دیگران اعتقادات خودشان را بروز نمیدهند. استادیوم یک سونای خشکی داشت؛ برای اینکه دیگران نبینند بچه ها در این مکان نماز میخواندند.
📚 @DasTanaK_ir | داناب
🟢 صداقت عجیب یک معتاد!
تقاطع یکی از چهارراههای شلوغ اصفهان، خمیده و ژولیده ایستاده بود.
آقا مهران، خمار و مخمور منتظر بود تا اسکناسی مچاله و سکهای ناچیز کف دستش سنگینی کند. چراغ راهنمایی و رانندگی سر چهارراه، رنگ به سرخی باخت و تابلوی ثانیهشمار از عدد ۱۵۰ثانیه کاست.
درست در همین لحظه، صدای پسر جوانی از یکی از خودروها شنیده شد:«عمو… عمو… بیا این پول رو بگیر و برای خودت غذا بخر…»
آقامهران هم بینا و کمجان جلو رفت. پیش از آنکه حرفی بزند، دوربین فیلمبرداری تلفن همراه پسر جوان رو بهسویش شروع به ثبت کرد.
آقا مهران گفت:
«نمیتونم قول بدم با این پول که بهم میدی غذا بخرم؛ الان بیشتر از غذا به مواد احتیاج دارم. قول مثل قسمه! قسم دروغ نمیخورم.»
بیش از ۱۲میلیون بار فیلم و کلیپ آقا مهران دیده شد و بیش از هزاران خیر و نیکوکار نیز دست مدد به سمت او دراز کردند.
فردای آن شب، بر سر همان چهارراه شلوغ سراغش رفتند. ابتدا شام مهمانش کردند و بعد سر و رویش را آراستند؛ سر و رویی که از سالها ناشوری، کبره بسته بود.
جایی در همین گپ و گفتها تعریف کرد:«یه بار خیلی لنگ مواد بودم. هزار تومن بیشتر هم نداشتم.
همون موقع به خدا گفتم، خدایا خودت گفتی که اگه یکی در راه من و به نیازمند صدقه بدی، چند برابرش رو برمیگردونی.
حالا من توی اوج نیازم و همه داراییم هزار تومنه که همین هزار تومن رو صدقه میدم تا ببینم راست گفتی برمیگردونی یا نه.
به مولا باورتون نمیشه یه ساعت بعد یه آقایی اومد صد چوق گذاشت جیبم. برای همینه که میگم قول مثل قسم میمونه و سر قولاتون وایستید!!
📚 @DasTanaK_ir | داناب