#تلنگر
در ایام نوجوانی از سرِ نادانی سخنی را در جمعی گفتم که نباید میگفتم.
مرحوم پدرم با هزار #مصیبت حرف مرا ترمیم و توجیه و مثبتسازی کرد.
مجلس تمام شد، پدرم مرا در کنار خود نشاند و گفت: فرزندم، در خلقت گوش و زبان خود دقت کن، آنها یک تفاوت بزرگ دارند.
گوشهای انسان بیرون و آزاد آفریده شدهاند، پس هر سخنی که میخواهید میتوانید گوش کنید و اگر چیزی بگویند، دست شما نیست که آن سخن را نشنوید. خداوند هم شنیدن (غالب) سخنان را #حرام نکرده است و خودش فرموده است:
🌼یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ
☘سخنان را میشنوند اما بهترین را انتخاب و تبعیت میکنند.
اما زبان تو در کام دهان تو پشت میلههای دندانهای تو، زندانی توست. زبانِ تو، برعکس گوشِ تو که برای شنیدن در اختیار و تحت فرمان تو نیست، زندانی توست. هر زندان کلیدی دارد و خوشا بهحال کسیکه کلید زندانِ دهانش را به عقل خود سپرده باشد و بدا به حال کسی که کلید زندان دهان خود را به نادانی خود داده باشد. بهترین زندانبانِ دهان، عقل توست و بدترین زندانبان نادانی توست.
@DasTanaK_ir | داناب
((وقت خشم و وقت شهوت مرد کو؟؟
طالب مردی چنینم کو به کو
کو در این دو حال مردی در جهان
تا فدای او کنم امروز جان.))
#ایت_الله_محمد_تقی_بافقی از علما و مجتهدین قم بود. در حمام مشاهده کردند که #سرهنگی ریشش را می تراشد، فرمودند :((آقا ریشتان را نتراشید، #حرام است)) سرهنگ خشمگین شد و بی مهابا یک کشیده زد توی صورت ایشان.
آقای بافقی بدون تامل طرف دیگر صورت را آورد وگفت: یک سیلی هم این طرف صورتم بزن......
ادامه داستان در کانال زیر سنجاق شده👇👇
https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea