eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)💠
11.8هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
124 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅سه نصیحت از پرنده!! ✍مردی از کنار بیشه‌ای میگذشت، چشمش به پرنده‌ی کوچک و زیبایی افتاد. آن را گرفت. پرنده در حالی که ترسیده بود گفت: "از من چه می‌خواهی؟" مرد گفت: "تو را میکُشم و می خورم." پرنده گفت: "جثه‌ی من کوچک است و چیز زیادی از من به دست نمی آوری" اما من می توانم سه سخن حکمت آموز به تو بگویم که برای تو سود بیشتری دارد! مرد پذیرفت.پرنده گفت: "سخن اول را در دست تو میگویم، سخن دوم را وقتی می گویم که مرا رها کنی و بر درخت بنشینم و سخن سوم را بر سر کوه"مرد گفت: "بگو" پرنده گفت: "اول این که هر چه از دست دادی حسرت آن را نخوری" مرد او را رها کرد و پرنده پرواز کرد و روی درختی نشست.مرد گفت: "سخن دوم را بگو"پرنده گفت: "سخن غیرممکن را باور نکن." و پرواز کنان به طرف کوه رفت و با صدای بلند گفت: "ای بدبخت! در شکم من دو مروارید بیست مثقالی بود. اگر مرا می‌کُشتی ثروتمند می‌شدی"مرد دستش را بر سر خود کوبید و افسوس خورد و گفت: "حالا آخرین سخن را بگو" پرنده گفت: "تو آن دو سخن فراموش کردی، حالا سخن سوم را برای چه میخواهی؟!! اول گفتم، افسوس گذشته را نخور، که برای از دست دادن من افسوس خوردی، و دوم اینکه سخن محال و غیرممکن را باور نکن، اما به این پندم هم توجه نکردی! آخر ای انسان عاقل! گوشت و بال من دو مثقال بیشتر نیست، تو چگونه باور کردی درون من دو مروارید بیست مثقالی باشد؟! بعد با خوشحالی به اوج آسمان آبی پرواز کرد.!! (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نذر افطاری هیت و موکب حضرت اباالفضل علیه السلام برگزار می کند ۲۰ شب افطاری توزیع بیش از ۵۰ هزار پرس غذای گرم بین نیازمندان شماره حساب 6037997950256629 تلفن : ۰۹۱۳۴۳۲۶۴۰۴ ما را در شبکه های اجتماعی همراهی کنید اینستاگرام https://instagram.com/mokeb.133 شبکه اجتماعی ایتا https://eitaa.com/mokeb_133
(شهید حرم امام رضا علیه‌السلام) داماد یک خانواده اهل سنت بود. ببینید مادرخانم او درباره اش چه می‌گوید. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔸🔸 مرحوم آخوند کاشی مشغول وضو ساختن بود که شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد.. 🔸🔸 مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اتمام وضوی آخوند آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود...! 🔸 به هنگام خروج، مرحوم کاشی پرسید: چه کار می کردی؟ گفت: هیچ. فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟ گفت: نه! (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا می کند)! 🔸🔸 آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟ گفت: نه! آخوند فرمود: من خودم دیدم نماز می خواندی...! گفت: نه آقا فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین! 🔸🔸 این جمله در مرحوم آخوند خیلی تأثیر گذاشت... تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند، ایشان با حال خاصی می گفت: ✅ من یاغی نیستم (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
کانال "پژوهش‌یار" آموزشِ پژوهش به‌صورت آسان و کاربردی : 1⃣ارائه ایده فعالیت‌های پژوهشی؛ 2⃣تولیدات علمی_پژوهشی و عرضه رایگان؛ 3⃣و... ✅کلیه خدمات، (رایگان) است. https://eitaa.com/joinchat/2092630054C3037bd818b
اگه واقعاً عاشق شهادتی، ماه رمضان خوب فرصتیه، بسم‌الله! (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
زنگ زدم خونه خواهرم،بچه خواهرم گوشی روبرداشت. گفتم:سلام،بگومامانت صحبت کنه. گفت:نمیشه،داله گلیه می تونه : گفتم:بابات کجاست؟ گفت:دم دله،داله با آقا پلیسه صحبت می تونه. گفتم:داداش حامد کو؟گفت:اونم لفته بیمالستانالو بگلده. .درحالی که داشتم ازشدت نگرانی سکته می کردم، بلندگفتم:مگه چی شده؟ گفت:من گم شدم. گفتم:مگه الان کجایی؟●_● گفت:زیل تخت.... : : 😐😂 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
13.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بدون تعارف با خانواده حجت الاسلام اصلانی/ روایت زندگی روحانی جهادگری که به دست یک تروریست تکفیری به شهادت رسید (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
کجایند مردان بی ادعا! (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b