eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)💠
11.8هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
124 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
ثواب روزه‌ی سه روز آخر ماه شعبان از زبان امام صادق علیه‌السلام (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✨﷽✨ تخته سنگ در زمان‌های گذشته، پادشاهی تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند، خودش را در جایی مخفی کرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی‌تفاوت از کنار تخته سنگ می‌گذشتند؛ بسیاری هم غر می‌زدند که این چه شهری است که نظم ندارد؛ حاکم این شهر عجب مرد بی‌عرضه‌ای است و... با وجود این هیچکس تخته سنگ را از وسط بر نمی‌داشت نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد. ناگهان کیسه‌ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود. کیسه را باز کرد و داخل آن سکه‌های طلا و یک یادداشت پیدا کرد. پادشاه در آن یادداشت نوشته بود: هر سد و مانعی می‌تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد ... (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
همه عذرخواهی کردند غیر از اونایی که باید عذرخواهی کنند!! (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
11.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 سخن تکان‌دهنده آیت‌الله بروجردی(ره) در واپسین روزهای حیات 🔹 به مناسبت ۱۰ فروردین‌ماه، سالگرد رحلت این مرجع بزرگ 🌹صلوات یا فاتحه خود برای این مرد الهی را می‌توانید در اینجا ثبت کنید: https://fatehe-online.ir/292521 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
‌ روحانی: ناهار نمیدی؟ رئیسی: .... ☺️☺️😂 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔴 جملاتی ناب و حکیمانه !! اگر کشتی را در آب ببینی طبيعي است، اما اگر آب را در کشتی ببینی خطرناک است. تو در قلب دنیا باش ولی دنیا در قلب تو نباشد 🥀اگر چیزی از دست دادی که انتظارش را نداشتی، خداوند چیزی به تو خواهد داد که توقع به دست آوردنش را نداشتی. خوشبین و امیدوار باش وقتی کارهایت گره می خورد، زیرا خداوند دو بار قسم یاد کرده که به دنبال هر سختی آسانی است 🥀زندگی از مرگ پرسید : چرا من نزد انسان ها محبوب هستم ولی از تو نفرت دارند؟ مرگ جواب داد : برای اینکه تو دروغی زیبا و من حقیقتی دردناک هستم 🥀اگر آدرس رزق و روزیت را نمی دانی .... نترس... چون او آدرس تو را می داند... اگر تو به او نرسیدی ... حتما او به تو خواهد رسید. 🥀اگر بدی را با بدی پاسخ دهیم ... کی بدی پایان خواهد یافت؟ 🥀 به خاطر نعمت و دارایی به هیچ کس حسادت نکن زیرا نمی دانی خداوند در مقابل چه چیزی را از او ستانده است .... اندوهگین نباش اگر مصیبتی به تو رسید زیرا نمی دانی خداوند در مقابل چه چیزی را به تو خواهد داد" هر سقوطی پایان نیست ... سقوط و نزول باران، زیباترین آغاز است. 🥀حکیمی می گوید : من از اینکه بدون کفش راه می رفتم می گریستم ... اما وقتی مردی بدون پا دیدم، از گریستن دست کشیدم .... در هر وضعیتی، شاکر خداوندشدم. 🥀 اگر با پولت صدقه نمی دهی با لب و دندانت صدقه بده "سخن خوب ونیکو بگو" (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔻 مرحوم «اگر در زندگیِ روزانه دیدید کسی که ادعا می‌کند است، با کسی که ادعای امام زمانی ندارد و یا اصلا علیه السلام را قبول ندارد، زندگی آن‌ها از صبح تا شب به یک شکل است، معلوم می‌شود که این هم ادعایی بیش نیست.» 📚 | ج ۱ ص ۱۳۰ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
بلدرچینی در مزرعۀ گندم لانه ساخته بود. او همیشه نگران این بود که مبادا صاحب مزرعه محصولاتش را درو کند. هر روز از بچه هایش می خواست که خوب به صحبت آدمهایی که از آنجا عبور می کنند، گوش دهند و شب به او بگویند که چه شنیده اند. یک روز که بلدرچین به لانه برگشت، جوجه ها به او گفتند: اتفاق خیلی بدی افتاده است. امروز صاحب مزرعه و پسرش به اینجا آمدند و گفتند: همۀ گندمهای مزرعه رسیده است. دیگر وقت درو کردن است. پیش همسایه ها و دوستان برویم و از آن ها بخواهیم که در درو کردن محصول کمک کنند. مادر، ما را از اینجا ببر چون آنها می خواهند مزرعه را درو کنند... بلدرچین گفت: نترسید فردا کسی این مزرعه را درو نخواهد کرد. روز بعد بلدرچین از لانه بیرون رفت و شب که آمد، جوجه ها به مادرشان گفتند: صاحب مزرعه باز هم به اینجا آمده بود. او مدت زیادی منتظر ماند. ولی هیچکس نیامد. بعد به پسرش گفت: برو به عموها و دایی ها و پسر خاله هایت بگو پدرم گفته است فردا حتما به اینجا بیایید و در درو کردن مزرعه به ما کمک کنید... بلدرچین گفت: نترسید فردا هم این مزرعه را کسی درو نمی کند. روز سوم وقتی بلدرچین به لانه برگشت، دوباره بچه ها گفتند: صاحب مزرعه امروز به اینجا آمد، اما هرچه منتظر ماند هیچ کس نیامد. بعد به پسرش گفت: انگار کسی در درو کردن مزرعه به ما کمک نمی کند. پسرم، گندم ها رسیده اند. نمی توان بیش از این منتظر ماند. برو داس هایمان را بیاور تا برای فردا آماده شان کنیم. فردا خودمان می آییم و گندم ها را درو می کنیم... بلدرچین گفت: بچه ها، دیگر باید از اینجا برویم. چون وقتی انسان، بدون منتظر ماندن برای کمک، تصمیم بگیرد کاری را انجام دهد، حتما آن کار را انجام می دهد. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
خمس برنج مصرفی (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
پیام توئیتری ابلیس در خصوص تحریم فوتبال ایران (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
مهم‌تر از کمک به فقرا!! (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b