eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)💠
11.8هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
124 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
26.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️نبرد آرماگدون چیست؟ ▪️انجیل به ما می آموزد که ایران ،روسیه،اتیوپی،لیبی،ترکیه،و سایر کشورها تحت یک پرچم مشترک گرد هم می آیند و در این مکان مشخص به اسرائیل حمله خواهند کرد؛این نبرد بسیار سهمگین خواهد بود 🔹در تور مجازی فلسطین اشغالی قبل از نابودی اسرائیل شرکت کنید. 🔹 گزیده‌ای از گزارش خبرگزاری Vice news 🔹تدوین:مرکز ارتباطات و امور رسانه ای مقاومت اسلامی نُجَباء در ایران ‌ ‌ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
10.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گاندو۲| لحظه خار و ذلیل شدن انگلیسی‌ها در مقابل قدرت اطلاعاتی سربازان گمنام 🔹شب گذشته قسمت آخر مجموعه پرمخاطب گاندو۲ روی آنتن رفت و کارگردان در بزنگاهی داستان را به پایان برد که بسیاری از بینندگان شوکه شدند و نمی‌دانند که چه اتفاقی برای محمد شخصیت اصلی داستان افتاد و بی‌صبرانه منتظر ساخت و پخش ادامه سریال هستند. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
9.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد پناهیان: گاهی باید به جای تعقیبات نماز، صفحات انقلابی در فضای مجازی را لایک، فالو و فوروارد کنیم... ✅ نشانی برخی از صفحات رسمی حجت الاسلام دکتر قربانی مقدم در شبکه های اجتماعی (پاسخ به شبهات فضای مجازی) 🔻 اینستاگرام https://www.instagram.com/shobhe_shenasi/ 🔻 توئیتر https://twitter.com/Shobhe_ShenaSi 🔻 ایتا https://eitaa.com/shobhe_shenasi 🔻 تلگرام https://t.me/shobhe_shenasi
4.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با شیر پاک و رزق حلال آدم تربیت میشه صحبت‌های مادر علی دایی را بشنوید - شماره حساب نیازمندی را بفرستم بلافاصله برایش پول می‌فرستد - به زندانیان قتل کمک نمی‌کند - علی به بیمارستان‌ها سپرده است بیمار نیازمند دیدند به او زنگ بزنند - به من گفته کسی رادست خالی راهی نکنم (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
11.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خودباختگی و خودتحقیری فقط این😐 کلیپ گذاشته اما تو کپشن مینویسه «وقتی تو گوشی تو میبری تعمیر»!!! تا این حد بی‌شرف؟! (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
نبش قبر!! سال ۱۳۶۹ بود. من مسئول پذیرش سازمان بودم. آن موقع سیستم ثبت و دریافت مشخصات به صورت دستی انجام می‌شد. مانند امروز نبود که همه چیز به صورت اتوماتیک و ماشینی انجام شود.   ما چند نفر داشتیم که کار‌های اداری مردم را انجام می‌دادند. معمولاً سرمان خیلی شلوغ بود. یک روز دو خانم میانسال مراجعه کردند. از نوع پوشش آن‌ها مشخص بود که از خانواده‌های مذهبی و معتقد بودند. آنها را دعوت کردم که روی صندلی بنشینند و بگویند که چه می‌خواهند.   درخواست آن‌ها کمی عجیب بود. حکمی از یکی از شعبات دادگاه داشتند مبنی بر مجوز نبش قبر جنازه یک خانم که حدود ۲ یا ۳ ماه پیش دفن شده بود.   کمی تأمل کردم، با توجه به داشتن دستور قضائی و قانونی، نبش قبر بلامانع بود، ولی از لحاظ انسانی سعی کردم که از این خواسته دست بردارند. اما تلاش من کارگر نشد و آن‌ها اصرار داشتند که این مهم انجام شود و گفتند: پس از پیدا شدن وصیتنامه متوفی و سفارش او مبنی بر اینکه پس از مرگش در وادی الاسلام شهر قم دفن شود، ما می‌خواهیم بنابر وصیتش این کار انجام شود.   حتی در وصیتنامه نیز اشاره کرده که اگر هم جنازه من دفن شده بود باید نبش قبر شود و جنازه منتقل شود. من با شنیدن این موضوع و اصرار متوفی در زمان حیاتش، متقاعد شدم و کار را پیگیری کردم تا انجام شود.   با مسئولین ذیربط هماهنگ کردم. نیرو‌های واحد دفن در اختیار قرار گرفتند و کار‌ها انجام شود، ولی مهمتر از نبش قبر، فرستادن و انتقال جسد بود به شهر مقدس قم که خود این کار داستانی بود.   معمولاً جنازه بعد از چند روز متلاشی می‌شود، بو می‌گیرد و شرایط خوبی ندارد. هیچ راننده‌ای نبود که این کار را قبول کند. با اینکه یکسری از این ماشین‌های بنز داشتیم که اتاقک حمل جنازه با قسمت راننده جدا بود، ولی باز هم کسی زیر بار این کار نرفت.   در نهایت به ذهنم آمد که از راننده‌های یک شرکت خصوصی که گاهی در حمل جنازه به سازمان کمک می‌کردند استفاده کنم.   در بین راننده‌های این شرکت یک نفر را می‌شناختم و ارادت متقابلی بین ما بود. ایشان همیشه به من لطف داشت. خلاصه با وی تماس گرفتم و او قبول کرد که این کار را انجام دهد.   ماشین او یک استیشن معمولی بود و هیچ فاصله‌ای بین راننده و جنازه نبود. با این حال او قبول کرد و فرستادمش به قطعه مورد نظر و من هم خیالم راحت شد که کار انجام شده است.   مشغول رفع و رجوع کار‌های دیگر شدم. حدود یک ساعت و یا بیشتر گذشت. تلفنم زنگ زد و دیدم راننده با صدای بلند گریه می‌کند و می‌گوید فلانی بیا! خواهش می‌کنم بیا. من گفتم: گفته بودم که این مورد شرایط عادی ندارد. خودت قبول کردی. گفت: نه اشتباه نکن بیا خودت ببین. من رفتم پائین، کنار آمبولانس، انگار نه انگار که این جنازه بیش از چند ماه است که دفن شده. کفنی سفید و روشن، بوی خوش و معطر از این جنازه بلند بود. همه گریه می‌کردند. عجیب بود. باورش هم عجیب است. نمی‌دانم چگونه و با چه حالی دفترم برگشتم.   آن دو خانم برای ادامه کار‌های اداری آمدند. ناخودآگاه پرسیدم: ایشان کی هستند؟ چه کرده اند؟ شما را به خدا بگوئید. آن‌ها گفتند: هیچ. ایشان هم یک انسان معمولی مثل ما بودند. فقط صبح‌های جمعه زیارت عاشورای ایشان ترک نمی‌شد. با زیارت عاشورا مأنوس بود.   من تعجب نکردم. در این سال‌ها که در سازمان بهشت زهرا (س) مشغول کارم، زیاد شنیده بودم کسانی که با زیارت عاشورا و در یک کلام با امام حسین (ع) سر و سری دارند، متفاوت اند. اصلاً همه چیز آن‌ها تفاوت دارند. خیلی از اینکه همکاری کرده بودم تا وصیتنامه این خانم اجرا شود راضی بودم.   بر اساس خاطره‌ای از کارمند بهشت زهرا سلام الله علیها ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
سبک زندگی اسلامی در بخش پوشش عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ أَنَّ عَلِيّاً علیه السلام كَانَ يَقُولُ‏: يُسْتَحَبُ‏ لِلرَّجُلِ‏ إِذَا أَنْعَمَ‏ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ أَنْ يَرَى أَثَرَهَا عَلَيْهِ فِي مَلْبَسِهِ مَا لَمْ يَكُنْ شُهْرَةً. برای مرد مستحب است که وقتی خداوند نعمتی به او عنایت کرد، اثر آن نعمت در لباسش دیده شود، مادامی که لباس شهرت نباشد. از آداب مسلمانی این است که شخص، لباسش را پاك و تميز نموده، بوي خوش استعمال نمايد، خانه اش را با گچ سفيد كاري كند، آستانۀ خانه را جارو كند و قبل از غروب، خانه خود را روشن كند كه اين ها فقر را دور و رزق و روزي را زياد مي كند. مستحب است مسلمان خود را براي مسلمان ديگر زينت كند؛ براي دوستان و اهل خانه خود نيز يا غريبي كه مي خواهد، انسان را به هيئت نيكو ببيند. مستحب است انسان بهترين نوع لباس عرف جامعه خود را بپوشد و بين مردم اظهار دارايي نمايد، اگر چه در باطن دارا نباشد؛ مگر اينكه اظهار دارايي موجب اتهام ديگران به او شود. مرحوم مامقاني در كتاب سراج الشيعه في آداب الشريعه ص 8 مي نویسد: از مجموع روايات به دست مي آيد که شايسته است انسان، خوش لباس باشد و سزاوار نيست بدلباس باشد و به خود زهد را ببندد، مگر اينكه رئيس و مرجع در دين و امام عادل باشد كه به جهت همراهي با فقراي جامعه، مكلف به زهد واقعي است. وی ادامه می دهد: بهترين لباس ها در جنس و وصف لباس متعارف ما، بين متدينين است و بهترين لباس هر زمان، لباس خوبان اهل آن زمان است برای انسان جايز است تا لباس هاي متعددي داشته باشد و در هر زمان و موقعيتي يكي از آن ها را بپوشد؛ مثلاً براي مهماني، لباس مهماني و براي كار، لباس كار و براي خانه، لباس مخصوص داخل خانه را استفاده نماید. از امام صادق عليه السلام سؤال شد كه اين كار اسراف نيست؟. حضرت فرمودند: اين كار اسراف نيست، بلكه اسراف آن است كه انسان، لباسي را كه براي حفظ آبرو مي پوشد در وقت كار، خدمت و شغل از آن استفاده كند. برای انسان مكروه است در غير حال ضرورت عريان باشد، حتي اگر كسي هم او را نمي بيند و در این مسأله فرقي بین شب و روز نیست. اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايند: كسي كه عريان مي شود، شيطان به او نظر كرده و طمع مي كند؛ پس خود را بپوشانيد. پوشيدن شلوار و لباسِ زير برای ستر عورت مستحب بوده و كسي كه با شلوار و زيرجامه نماز بخواند، چهل برابر كسي كه لباس زير ندارد، ارزش دارد. متأسفانه امروزه برخي جوانان شلوارهايي با فاق كوتاه يا پيراهني كه كوتاه است، مي پوشند و این امر خلاف سبك اسلامي بوده و جايز نيست. از موارد ديگري كه در لباس نهي شده، آن است كه مرد پوشش زنانه و زن پوشش مردانه به تن كند و كسي كه چنين كند، مورد لعن رسول خدا صلي الله عليه وآله قرار گرفته است. پوشيدن لباس بسيار نازك هم مكروه است؛ همچنین لباسي كه در نهايت قرمزي باشد، مکروه بوده، مگر براي عروس. امام صادق عليه السلام فرمودند: خداوند متعال به يكي از پيامبران وحي فرمود: به مؤمنين بگو لباس دشمنان مرا نپوشند، خوراك مخصوص آنها را نخورند و اعمال و رفتار آنان را تقليد نكنند كه اگر چنين كنند، دشمنان من خواهند بود. همچنين مكروه است انسان دكمه لباس هاي خود را باز كند، مگر آن كه در بعضي اوقات به جهت ضرورت باز كند. مستحب است هنگام پوشيدن لباس از سمت راست شروع به پوشيدن كند و شلوار را در حال نشستن بپوشد. خشک کردن دست و صورت با لباس مکروه می باشد. براي كساني كه توانايي دارند، لازم است مؤمنيني كه قادر به تهيه لباس نيستند را ياري كنند كه فرشتگانِ رحمت براي او طلب مغفرت مي كنند. (خداوند متعال 70 هزار ملك را موكل مي كند كه تا دميده شدن صور براي او استغفار كنند) در روايت وارد شده كسي كه لباس زيادي دارد و بتواند به مؤمني كه به آن لباس احتياج دارد، بدهد و اين كار را نكند، مستحق عذاب الهي مي شود. احکام در خصوص لباس نمازگزار لباس نمازگزار باید پاك و مباح بوده و نجس، غصبي و از پوست مردار و حيوان حرام گوشت نباشد. مستحب است انسان لباس مخصوص نماز داشته باشد كه فقط هنگام خواندن نماز آن را بپوشد. مستحب است انسان عمامه داشته باشد و مستحب مؤكد است، هنگام نماز از عمامه استفاده كند كه ثواب نماز را دو برابر مي كند. براي كسي كه امامت جماعت را عهده دار مي شود، بدون عبا نماز خواندن مكروه است و در برخي نقل ها حتي براي غير روحانيون نيز نماز بدون عبا مكروه دانسته شده است. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
16.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 مراسم شکستن مهر مرحوم آیت الله العظمی سید محمدسعید حکیم قدس سره 🔸 طبق سنت اصیل حوزوی، مهر مرجع فقید طی مراسمی در حضور شاهدان شکسته خواهد شد. ✅ و این به معنای عدم صدور فتوای جدید یا اخذ وجوهات به نام مرجع فقید است. ♨️ طبعا حفظ این سنت مهم حوزوی از سوی فرزندان مراجع، به معنای و حفظ سنت‌های حوزوی است. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
▪️رهبر یهودیان اسرائیل از گفتگوی خود با مسیح خبر داد و اعلام کرد مسیح به زودی ظهور می کند😳😳 📚 @DasTanaK_ir
بوستان حدیث (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔹ماجرای دعبل خزاعی و صله امام رضا ع به او و دزدان | @dastanak_ir دعبل خزاعی از شعرای معاصر با امام ابوالحسن الرضا علیه السلام بوده و با اشعار خود از حریم اهل بیت علیهم السلام دفاع می کرده است. «مدارس آیات خلت من تلاوه»، آن را که در حضور امام رضا علیه السلام خواند، وقتی به این بیت رسید، امام علیه السلام سخت متأثر شد و گریه کرد. اری فـــــیئهم فی غـــــیر هم متقســــما و ایدیهم عن فیئــهم صفـــرات «می بینیم که اموال و حقوق آنها در میان دیگران دست به دست می گردد، اما دست خودشان از اموال و حقوقشان خالی مانده است». امام علیه السلام فرمود: راست گفتی ای خزاعی، دست ما خالی مانده است. وقتی قصیده به پایان رسید، امام علیه السلام برای این که صله ای به او داده باشد، دستور داد کیسه ای که صد دینار طلا در آن بود به دعبل بدهند. دعبل به آورنده ی کیسه گفت: پول را خدمت امام برگردان و از طرف من عرض کن، به خدا قسم، من برای پول شعر نگفته ام، صرفا برای ابراز محبت به شما گفته ام. تنها چیزی که از شما می خواهم این است که یک قطعه از لباس های تنتان را به من بدهید تا من به آن تبرک بجویم. امام مجددا پول را با جبه ای از لباس خودشان به او برگرداندند و فرمودند: این پول را نگه دار که مورد احتیاجت خواهد بود. او از طوس به سمت کوفه حرکت کرد. در راه، کاروان به راهزن ها رسید. راهزن ها اموال کاروان را گرفتند و دست های کاروانیان را بستند. حتی جبه ای را که امام به او داده بود، بردند. دعبل می گوید: من در گوشه ای غمگین نشسته بودم و می دیدم که اموال ما را راهزنان در میان خودشان تقسیم می کنند، اتفاقا دیدم یکی از آن ها همان جبه را پوشیده و سوار بر اسبی است و دیگران مشغول تقسیم اموال ما هستند و عجیب این که او در همان حال همان شعر مرا می خواند: اری فـــــیئهم فی غـــــیر هم متقســــما و ایدیهم عن فیئــهم صفـــرات من گفتم: ای سرور من، این شعر که می خوانی مال کیست؟ گفت: به توچه مربوط است؟ گفتم: منظوری دارم. گفت: گوینده ی این شعر مداح آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم دعبل خزاعی، است، و بنا کرد از شعر و گوینده ی آن تجلیل کردن که اخلاص در حب آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم دارد. من گفتم: من دعبلم. گفت: تو دروغ می گویی، اگر راست می گویی، قصیده اش را بخوان، تنها این یک بیت که نیست. قصیده را از اول تا آخر خواندم. مرا پیش رئیسشان بردند که بر سر تل خاکی به نماز ایستاده بود. تعجب کردم که نماز و زاهزنی! پس از فراغت از نماز، مرا به او معرفی کردند. او خیلی تعجب کرد و سپس وقتی مطمئن شد که دعبل هستم، دستور داد تمام اموال کاروان را برگرداندند. دعبل به قم رفت و قمی ها وقتی فهمیدند که دعبل جبه ی امام رضا علیه السلام را دارد گفتند: ما این جبه را به ده هزار دینار می خریم. گفت: من این را به هیچ قیمتی نمی فروشم. از قم بیرون رفت جمعی از جوان ها رفتند و وسط راه جبه را از او گرفتند. ناچار به شهر برگشت و هرچه خواست جبه را بگیرد، ندادند، گفتند: تو دیگر جبه را نخواهی دید. پولش را بگیر و برو. گفت: پس قطعه ای از آن را به من بدهید. تکه ای از جبه را به او دادند و رفت. وقتی به خانه رسید، دید دزد به خانه اش زده و همه چیزش را برده است، تنها همان صد دیناری که امام رضا علیه السلام به او داده و فرموده بود نگه دار که مورد احتیاجت خواهد بود، در دستش باقی مانده بود و مردم هر دینار آن را به ده دینار از او خریدند. سیدمحمد ضیاء آبادی- کتاب حبل متین ج ۱ ص۳۸۱ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b