eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)💠
11.8هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
124 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
اقدام زیبای شهرداری اصفهان برای پیرمرد گل‌فروش 🔹نقاشی پیرمردی با دوچرخه و گل‎هایی که می‎فروشد در خیابان شریعتی اصفهان نقش بسته است. اما داستان آن چیست؟ شهرداری به پاس قدردانی از پیرمردی که سال‎هاست در این نقطه گل‎فروشی می‎کند، تصویرش را بر دیوار نقش‎ زده است. 📚 @dastanak_ir
19.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازی مافیای واقعی اینه، بقیه اداشو در میارن (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
باسمه تعالی 🔻کانال پاسخ به شبهات فضای مجازی 🆔 @shobhe_shenasi برگزار می‌کند: ▫️در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به کدام یک از افراد رأی می‌دهید؟ ▫️برای شرکت در نظرسنجی از پیوندهای زیر استفاده کنید: https://EitaaBot.ir/poll/o1qnza حالت شناور https://EitaaBot.ir/poll/o1qnza?eitaafly 🔻لطفاً این نظرسنجی را برای دوستان و گروه‌های عضو ارسال کنید🌺 🆔 @shobhe_shenasi
✨﷽✨ ‌در شهری که موش🐭 آهن میخورد ، کلاغ هم کودک می برد !! بازرگانی به قصد سفر و تجارت راهی شهر دیگری بود و تصمیم گرفت برای اینکه در این سفر ضرری متوجه او نشود، مقداری از سرمایه خود را در شهر باقی بگذارد. بنابراین با آن مقدار سرمایه مقداری آهن خرید و آنها را نزد دوست خود به امانت گذاشت. چون فکر میکرد آهن وزنش زیاد و قیمتش کم است و کسی به فکر دزدیدن آن نمیافتد. پس از آنکه بازرگان از سفر بازگشت، قیمت آهن زیاد شده بود و بازرگان فکر کرد بهتر است به سراغ دوستش برود و آهنها را از او پس بگیرد. اما دوست قدیمی او که به فکر خیانت افتاده بود، آهنها را در جای دیگری پنهان کرده بود و زمانی که بازرگان نزد او رفت و آهنها را طلب کرد، با ناراحتی گفت: «دوست عزیز، من واقعاً متاسفم. اما من آهنهای تو را در گوشهای از انبارنگاه میداشتم، تا اینکه روزی برای کار دیگری به انبار رفته بودم، متوجه شدم موشی در انبار بوده که تمام آهنها را خورده است.» مرد بازرگان فهمید که دوستش قصد دارد او را فریب دهد، اما اندیشید حرف حسابی زدن فایده ندارد و باید با حیلهای او را شرمنده سازد. بنابراین گفت: «بله، من هم شنیدهام که موش آهن دوست دارد. تقصیر من است که فکر موش را نکرده بودم.» دوست بازرگان با خود فکر کرد که حالا که این مرد احمقحرف مرا باور کرده است، بهتر است او را برای ناهار دعوتکنم تا دوستی خود را به او ثابت کرده، تردید را از او دور کنم. بازرگان نیز دعوت دوست خائن خود را پذیرفت. اما زمانی که از خانه او خارج میشد،فرزند کوچک دوستش را که نزدیک خانه در حال بازی بود، بغل کرد و به خانه برد. او به همسرش سفارش کرد تا فردا از کودک به خوبی مراقبت کند و فردای آن روز برای صرف ناهار به خانه دوستش رفت. دوست خائن که از گم شدن کودک بسیار نگران و ناراحت بود گفت: «دوست عزیز، من شرمنده شما هستم، اما امروز مرا معذور بدارید، چون فرزند کوچکم از دیروز گم شده و بسیار نگران و پریشان هستم.» بازرگان که منتظر این سخنان بود، گفت: «اما من دیروز، زمانی که به خانه میرفتم، فرزند شما را دیدم که کلاغی او را به منقار گرفته بود و با خود میبرد.» دوست خائن او که پریشانتر شده بود فریاد زد:«آخر چطور امکان دارد کلاغی که وزنش نیم من نیست کودکی را که وزنش ده من است بلند کند و بپرد؟ مرا مسخره کردهای؟» اما بازرگانبلافاصله پاسخ داد: «تعجبی ندارد. در شهری که موش میتواند آهن بخورد، کلاغ هم میتواند کودکی را ببرد.» دوست او که پی به داستان برده بود با پریشانی گفت: «حق با تو است. فرزندم را بیاور و آهنت را بستان، من به تو دروغ گفتم.» بازرگان که دیگر ناراحت نبود در پاسخ گفت: «بله، اما این را بدان که دروغ تو از دروغ من بدتر بود. زیرا من برای پس گرفتن حق خود، مجبور به دروغگویی شدم، اما تو قصد خیانت به من را داشتی.» منبع 📚: برگرفته از کلیه و دمنه (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
نیازمندی‌ها.... (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
واکنش به توییت انتخاباتی 🔹به کسانی که هویت خودشان را مدیون پادگان و دادگاه هستند به صراحت می‌گویم به حول و قوه الهی، امروز آغازی بر پایان اشرافیت خانوادگی است. (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔸 فردی از کشاورزی پرسید: آیا گندم کاشته‌ای؟! 🔹 کشاورز جواب داد: نه، ترسیدم باران نبارد. 🔸 مرد پرسید: پس ذرت کاشته‌ای؟ 🔹 کشاورز گفت: نه، ترسیدم ذرت‌ها را آفت بزند. 🔸 مرد پرسید: پس چه چیزی کاشته‌ای؟! 🔹 کشاورز گفت: هیچ‌چيز، خیالم راحت است ...! 🔰 همیشه بازنده‌ترین افراد در زندگی کسانی هستند که از ترسشان هرگز به هیچ کاری دست نمی‌زنند ... (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد!! ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
1.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سید ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 ثبت‌نام کرد ــــــــــــــــ 🚩 در پرتگاه مجازی، مجهز باش... 👈پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 🆔 @shobhe_shenasi
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
مدیر کانال پاسخ به شبهات فضای مجازی (حجت‌الاسلام دکتر قربانی مقدم) را در اینستاگرام و توییتر نیز دنبال کنید: اینستاگرام https://www.instagram.com/shobhe_shenasi/ توئیتر https://twitter.com/mghorbanim110
از پیرمرد حکیمی پرسیدند: از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟ پاسخ داد: *یاد گرفتم* که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم *یاد گرفتم* که مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت. *یاد گرفتم* که دنیا ی ماهر لحظه ممکن است تمام شود اما ماغافل هستیم. *یاد گرفتم* که سخن شیرین ،گشاده رویی وبخشش سرمایه اصلی ما در زندگیست. *یاد گرفتم* که ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت وآرامش بهره مند باشد. *یاد گرفتم* که:بساط عمرو زندگیمان رادردنیا طوری پهن کنیم که درموقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم. (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
حسنعلی روحانیجانی!! (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b