🌿 ﻭقتی ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ
🌿 ﻣﯿﮕﻔﺘﻨﺪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎیی ﺗﻮﺍنستی
🌿 ﺑﻨﺪ ﮐﻔﺸﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪی
▫️ #ﻣﺮﺩ ﺷﺪﻩ ﺍی..🧔🏻
👌 ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮔﻔﺖ
🍃 ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺍﺯ ﺑﺨﺸﯿﺪﻥ ﮐﻔﺸﻬﺎﯾﺖ
🍃 ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺎﺑﺮﻫنه ﺍی ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪی
▫️ #ﻣﺮﺩ ﺷﺪﻩ ﺍی..🧔🏻
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
🛍 مثل جنس پارچه!
هر وقت خواستی پارچهای بخری آن را در دست مچاله کن
و بعد رهایش کن، اگر چروک برنداشت جنس خوبی دارد.
حال، آدمها همین طور هستند.
آدمهایی که بر اثر فشارها و مشکلات،
شیوه و اخلاق و رفتارشان عوض میشود و چروک
بر میدارند اینها جنس خوبی ندارند.
ولی جنس پیامبرصلی الله علیه و آله خوب بود.
میفرمود: هیچ پیامبری به قدر من اذیت نشد و آزار ندید.
با این وجود پیامبر هیچ گاه خم به ابرو نیاورد.
هیچ گاه شیوه و شخصیت او تغییر نکرد؛
چون شخصیت او با نخ آیات الهی بافته شده بود
در حقیقت اخلاق او اخلاق قرآن بود
یعنی او قرآنی زندگی میکرد.
بیاییم پیامبرصلی علیه و آله را اسوهی خود قرار دهیم
و ما هم همچون او بر اساس قرآن مشی و مشق کنیم.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
9.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پاداش امیرالمومنین(ع) به علامه امینی
🔻فرزند مرحوم علاّمه امینى نقل مى کند: وقتى پدرم را دفن کردیم مرحوم علاّمه بحرالعلوم آمد و به من گفت: من در این فکر بودم ببینم مولا امیرالمؤ منین (علیه السلام) چه مرحمتى در مقابل زحمات و خدمات مرحوم امینى در نگارش کتاب شریف الغدیر مىکند؟
🔻 در عالم خواب دیدم حوضى است آقا امیرالمؤمنان (ع) بر لب آن ایستاده اند. افراد مى آیند و مولا از آن حوض آب به آنها مى دهند. گفتند که این حوض کوثر است .
🔻در این حال آقاى امینى به نزدیک حوض رسیدند ظرف را گذاشتند، آستینها را بالا زده و دستان مبارکشان را پر از آب کردند و به علامه آب خورانیدند و خطاب به او فرمودند: بَیّضَ اللّه وَجهک کما بَیَّضت وجهى (پروردگار رو سفید کند تو را کما اینکه مرا رو سفید کرد).
🗓انتشار به مناسب ۱۲ تیرماه
سالروز ارتحال نویسنده کتاب شریف الغدیر
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
19.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ دلتنگی
🎤 صابر خراسانی
🎙 گروه سرود بدریون
🖋 شاعر حسین صیامی
🎼 تنظیمکننده سپهر جامی
🎬 کارگردان سید علی حسینی
📒 تهیه کننده حسین صیامی
تهیه شده در دفتر موسیقی سازمان صدا و سیما
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
💢امام رئوف و برخورد با سیاهان
حالا که مردمِ دنیای مدرن و بی روح ما خشمگین از تبعیض نژادی مجسمههای تاجران #برده_داری در اورپا و آمریکا را به زمینمیکشند و نفرت خود از بردگی گرفتن سیاهان را #ابراز میکنند بهتر است به هزار و چهارصد سال قبل بازگردیم و مستندا ببینیم امام رضا(ع) چگونه با #سیاهان برخورد میکردند
.
مردى از #اهل_بلخ مي گويد: من در سفرى كه حضرت رضا عليه السلام به خراسان آمد، در ركاب آن حضرت بودم، روزى سفره ي غذا خواست و همه غلامان #سياه_پوست و غير آنها را بر سر سفره گرد آورد [تا با ايشان غذا بخورند] من گفتم: قربانت شوم، بهتر است براى اينها سفره اى جدا گانه بيندازيد. حضرت فرمودند: ساکت باش، زيرا پروردگار تبارك و تعالى يكى است [و همه #بنده يك خدائيم] و مادر [ما همه] هم يكى است، و پدرمان هم يكى است، و پاداش ما هم در برابر كردار و #اعمال است
.
الكافي، ج8، ص230
.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
📚 فرق حد ترخص و مسافت شرعی
سؤال:
۱. فرق #حد_ترخص و #مسافت_شرعی چیست؟
۲. اگر در حال گشت زنی و بدون قصد طي کردن مسافت شرعی از شهر دور شويم، آیا #نماز_شکسته است؟
جواب:
۱) مسافت شرعی #هشت_فرسخ (حدود ۴۱ کیلومتر) است، هرچند به صورت رفت و برگشت باشد، البته در این صورت باید مسیر رفت حداقل ۲۰/۵ کیلومتر باشد، ولی حد ترخص* مکانی است که در آنجا #اذان شهر شنیده نمی شود.
۲) کسی که از اول سفر، قصد مسافت شرعی (#امتدادی یا #تلفیقی) ندارد یا مردد در آن است، نمازش تمام است اگرچه به مسافت شرعی رفته باشد ولی اگر برگشت به مقدار هشت فرسخ باشد، نمازش در برگشت #شکسته است.
* طبق تحقیقات انجام گرفته حد ترخص از آخر شهر حدود ۱۳۵۰ متر می باشد.
#احکام_سفر #نماز_مسافر
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
#اندکےتفکر
این همه در اینترنت و ڪتابها میگردی
دنبال اینکه آقای قاضے چے گفته
آقای بہجت چے گفته...!
این همه این در و آن میزنے، چیشد آخر؟!
تو هنوز جواب #مادرت رو تلخ میدی
میخوای بشے #سالڪ بنده خُـدا💔🍃
#قبول_باشه_إن_شاء_الله
#الحقڪهراسٺمیگه☺️👌
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
🔻روایتی بسیار تامل برانگیز!!!!!
🍃یه بنده خدایی پیش امام رضا علیه السلام
آمدند و گفتند :
آقا من فقیرم .
اگر می شود به من کمک کنید .
امام رضا علیه السلام یک سینی انگور
پیش او گذاشت . 🍇
یک شاخه انگور برداشت و به او داد
گفت آقا انگور چه به کار من می آید
شکم زن و بچه ام گرسنه هستند
انگور را گذاشت توی سینی .
چند لحظه گذشت یک بنده خدای دیگری
وارد اتاق شد.
به امام رضا علیه السلام سلام کرد .
حضرت یک دانه انگور به او داد . 🍇
برق خوشحالی در چشمش جهید.
گفت آقا ممنونم.
من دلم تنگ شده بود آمدم شما را ببینم
شما چقدر کریم هستید.
حضرت یک شاخه انگور به او داد گفت :
آقا همان دانه بس است
این را داخل یک ظرف آب می چکانم
تا همه فامیل و اطرافیانم از آن بخورند
و متبرک شوند
شما چقدر بزرگوارید .
حضرت سینی انگور را به او داد
گفت آقا من زبان تشکر ندارم ،
زبانم لال من فقط آمدم شما را ببینم
شما اینقدر کرامت دارید .
حضرت فرمودند چیزی بیاورید
می خواهم بنویسم.
حضرت فرمودند باغ انگورم را
به او دادم .
گفت آقا من زبانم لال است
نمی توانم تشکر کنم .
حضرت فرمودند زمین های اطرافش را
که مال من است به تو می دهم.
آن بنده خدا که اول آمده بود
یک مرتبه برآشفته شد گفت :
من فقیر بودم او فقط دلش برای شما
تنگ شده بود آمده بود تا شما را ببیند
شما به او این همه مال دادید
حضرت زیر آن نوشته ای که باغ را
بخشیده بود نوشت
🍃« لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ
لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ»🍃
🌱 همانا اگر شكر كنيد،
قطعاً (نعمتهاى) شما را
مىافزايم، و اگر كفران كنيد
البتّه عذاب من سخت است 🌱
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir