eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)💠
11.8هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
124 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴معاویه ملعون وقتی حکومت اسلامی را غصب کرد دستور لعن امیرالمومنین را در منابر همه بلاد اسلامی داد. اما مردم سیستان طلا و مالیات سنگین دادند ولی مولایشان را لعن نکردند. در سیستان زن قداست والایی داشت طوریکه اگر در جنگ کسی به چادر زن پناه می‌برد جنگ تمام میشد. زنان شیعه در سیستان فقط شب‌ها تردد میکردند . اما با این حساب، به مجازات حاکم شهر شیعیان سیستان حاضر به تراشیدن موی سر این زنان مقدس شدند ولی باز به مولا جسارت نکردند. آری بخشی از تاریخ ولایت مداری شیعیان است . 📚 @DasTanaK_ir | داناب
15.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 داستان عجیب دیدن خواب شهید حججی 🔹روایت داستان تحول با دیدن تصویر شهید حججی در اسارت. 📚 @DasTanaK_ir | داناب
24.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚪️ ۱۰ دقیقه درباره شخصیت استثنایی و شگفت‌انگیز شیخ محمدتقی بهلول (ره) 📚 @DasTanaK_ir | داناب
تلخ‌ترین خداحافظی سال 💔 📚 @DasTanaK_ir | داناب
♦️چگونگی به قدرت رسیدن رضاخان پهلوی در کودتای اسفند 1299 🔹انگلستان به دنبال افزایش نفوذ خود در ایران بود و در همین راستا ژنرال آیرو‌نساید در مهر ١٢٩٩، وارد ایران شد تا ببیند که در قبال اوضاع کنونی ایران چه اقدامی صلاح است و چه باید کرد. 🔹انگلیس برای بسترسازی کودتا، دو اقدام را پیگیری می‌کرد؛ یکی ایجاد ترس برای وقوع انقلاب کمونیستی و دیگری شناسایی نیروهای مجری کودتا بود که در این شرایط رضا میرپنج را پیدا کردند که نه اهل سیاست است و نه حماسه ملی قائل است. 🔹رضا خان فردی فقیر و بی‌چیز بود و از سیاست چیزی نمی‌فهمید و تنها به هدف نگهداری قزاق‌ها به میدان آمد و معتقد بودند که اگر قزاقخانه از بین برود آنها بیچاره می‌شوند. 🔹آیرونساید در کمتر از چهار ماه رضاخان را از فرماندهی یک آتریاد به فرماندهی کل قزاق ترفیع داد. او در خاطراتش می‌نویسد: با رضا گفتگو کردم و مأموریتش را به او تفهیم کردم و با او شرط کردم که به بریتانیا خیانت نکند و شاه را هم از سلطنت خلع نکند. رضا هر دو شرط را با خوشرویی پذیرفت، من دست او را فشردم و به اسمایس گفتم بگذار به تدریج راه بیفتد. 🔹قزاق‌ها به عشق پول و این‌که کشور به دست کمونیست‌ها نیفتد کودتا کردند. احمدشاه برکنار و رضا خان میرپنج به‌عنوان سردار سپه حکومت را در دست گرفت. 🔹کاترین ان‌لن‌تون در گزارشی به وزارت خارجه انگلستان می‌نویسد: "رضاخان سرشار از جاه‌طلبی است. در میان مردم محبیوبیت ندارد مردم از او می‌ترسند او را نمی‌توان آدم حسابی دانست و دهن‌بین و ظاهر‌بین است سیاست خارجی را نمی‌فهمد. او برای رسیدن به ثروت تشنه و حریص است از هر وسیله‌ای برای دست‌یابی به زمین و پول استفاده می‌کند. در مصرف تریاک و نوشیدن مشروبات داخلی زیاده‌روی می‌کند از وقتی شاه شده سخت‌گیرتر و خود بزرگ‌بین‌تر شده است. در رختخواب چند اسلحه دارد در برابر اشخاص که وهم توطئه کرده‌اند هیچ رحمی نداد." 🔹رضاخان پهلوی ابتدا در سیزده چهارده سالگی در کنار دایی خود ابوالقاسم بیک در قزاق خانه پادویی و کار سرپایی می‌کرد. او نظافتچی اصطبل ها بود. بعدها در نیروی پیاده استخدام شد و سال‌ها بعد با وساطت ملیجک دربار ناصرالدین شاه توانسته در فوج سوادکوه استخدام شود. مدتی هم از نگهبانان درب شمس العماره بود. ‌‌‌ 📚 @DasTanaK_ir | داناب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎉 زهرا پسر آورده قرص قمر آورده 🎉 برای حیدر حیدر آورده 📚 @DasTanaK_ir | داناب
﷽/ خیلی جالب؛ خیلی زیبا 🔹 با فضل بن حسن (از علمای شیعه) به بغداد رفتیم که دیدیم در مسجدی مجلس بزرگی تشکیل شده است. پرسیدیم: این مجلس متعلّق به کیست؟ گفتند: مجلس درس امام اعظم ابوحنیفه است. فضل بن حسن گفت: من می روم و با این مرد مباحثه می کنم و تا او را ملزم و مجاب نکنم از این مکان نمی روم. گفتم: این عالم بزرگی است و از عهدۀ بحث با او بر نمی آیی. گفت: من معتقد به مذهب حقم و حق مغلوب نمی شود. وارد مجلس شدیم و نشستیم و در یک فرصت مناسب، فضل از جا برخاست و گفت: ایها العالم، من برادری دارم که رافضی است (یعنی شیعه است) و من هر چه می خواهم به او بفهمانم که ابوبکر بعد از پیامبر اکرم، افضل امّت و خلیفۀ به حق بوده قبول نمی کند و می گوید: علی بن ابیطالب، افضل و خلیفۀ به حق است. شما یک دلیل قاطعی به من یاد بدهید که به او بفهمانم و او را به راه راست بیاورم. ابوحنیفه گفت: به برادرت بگو بهترین و روشن ترین دلیل این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، همواره در میدان های جنگ، آن دو بزرگوار (ابوبکر و عمر) را کنارخود می نشاند و علی را مقابل نیزه و شمشیر دشمن می فرستاد! و این نشان می دهد که آن دو نفر، محبوب پیامبر بوده اند و چون آن حضرت می خواسته که آنها بعد از خودش جانشین باشند آنها را حفظ می کرد! و چون علی را دوست نمی داشت، طردش می کرد؛ و به میدان می فرستاد تا کشته شود و این بهترین دلیل بر افضلیت ابوبکر و عمر است! فضل گفت: بله من این را به برادرم می گویم. ولی او از قرآن به من جواب می دهد که خداوند فرموده است: «خداوند، مجاهدین را بر قاعدین ( نشستگان) برتری داده و اجری بزرگ برای آنان آماده است» و به حکم این آیه، علی چون مجاهد بوده افضل از ابوبکر و عمر است که قاعد بوده اند. ابوحنیفه گفت: به او بگو از این بهتر می خواهی که ابوبکر و عمر قبرشان کنار قبر پیامبر و چسبیده به قبر آن حضرت است؛ در حالی که قبر علی از قبر پیامبر دور افتاده و در عراق است! فضل گفت: بله این را هم به برادرم می گویم. امّا او می گوید: آن ها غاصبانه در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، دفن شده اند! برای این که خداوند فرموده است: « ای مؤمنان بدون اذن و اجازۀ پیامبر، داخل خانه اش نشوید…» و می دانیم که رسول اکرم صلی الله علیه وآله در خانۀ خودش دفن شده و آن دو نفر بدون اذن در خانۀ آن حضرت دفن شده اند و محل دفن ایشان غصبی است. ابوحنیفه که از این گفتگو سخت ناراحت شده بود تأمّلی کرد و سپس با لحنی تند گفت: به این برادر خبیثت بگو آنها غاصبانه در خانه پیامبر صلی الله علیه وآله دفن نشده اند! بلکه عایشه و حفصه که دختران آن دو بزرگوار و همسران پیامبر صلی الله علیه وآله بودند و از پیامبر صلی الله علیه وآله مهریه طلبکار بودند، پدرانشان را در مهریه خودشان دفن کردند! فضل گفت : بله من این مطلب را هم به برادرم گفته ام ، ولی او باز آیه ای برای من می خواند و می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله به همسرانش بدهکار نبوده است. برای اینکه خداوند فرموده است: «ای پیامبر ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته ای برای تو حلال کردیم» طبق این آیه، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مهریۀ زن هایش را داده بود و وقتی که از دنیا رفت به زن هایش بدهکار نبوده است. ابوحنیفه اندکی تأمّل کرد و گفت: به این برادرت بگو درست است که همسران پیامبر صلی الله علیه واله مهریّه طلبکار نبوده اند، اما سهم الارث که از ماتَرَک پیامبر داشته اند و ماتَرَک (یعنی آنچه پیامبر اکرم بعد از مرگش از خود باقی گذاشته) نیز همین خانه اش بوده و شرعاً سهمی هم از آن خانه به همسرانش می رسد و چون عایشه و حفصه وارث پیامبر صلی الله علیه وآله بوده اند پدرانشان را در سهم الارث خودشان دفن کرده اند و بنابراین غصبی در کار نبوده است! فضل گفت : بله من این را هم به برادرم گفته ام. ولی او می گوید: شما آقایان سنّی ها مگر نمی گویید: پیامبر ارث نمی گذارد و خودتان حدیث نقل می کنید که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرموده است: «ما پیامبران اصلاً ارث نمی گذاریم و هر چه از ما باقی مانده صدقه است» پس طبق گفتة خودتان عایشه و حفصه سهم الارث نداشته‌اند. به همان دلیلی که شما حضرت فاطمه علیها السلام را از محروم کردید و گفتید: پیامبر صلی الله علیه وآله، ارث نمی گذارد آن دو همسر نیز نباید ارث ببرند. آیا دختر از پدر ارث نمی برد اما همسر از شوهر ارث می برد؟! سخن که به اینجا رسید ، ابوحنیفه حسابی از کوره در رفت و با لحنی خشم آلود فریاد کشید: این مرد را بیرون کنید! این خودش رافضی است و اصلاً برادر هم ندارد! ✍ منبع: الفصول المختاره، سيّد مرتضي، ص74 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir