✅فرزند شیخ رجبعلی خیاط میگوید پدرم چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. یکی ازدوستان پدرم نقل میکرد. یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم که دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که #موی_بلند و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه میکند
⭕️از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می گوید چشمتان رااز #نامحرم برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه میکند!
✴️نگاهی به من کرد و فرمـود: توهم میخواهی ببینی من چی میبینم؟ ببین!
☑️نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته ، آتش و سرب مذاب به زمین میریزد و آتش او به کسانی که #چشم هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند .
⭕️ شیخ رجبعلی فرمـود این زن راه میـرود و روحـش یقـه مـرا گـرفته او راه میـرود و مردم را همینطور با خـودش به آتش جهنـم می بَرَد .
📚کتاب بوستان حجاب صفحه ۱۰۹
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
📚 @dastanak_ir
📸 تصويری از رهبر انقلاب هنگام قرائت فراز پايانی دعای توسل؛ در آخرین شب از مراسم عزاداری فاطمیه. ۹۸/۱۱/۱۰
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
📚 @dastanak_ir
🌹آثار تسبیحات حضرت زهرا (س)
♦️جلوگیری از تیره بختی
🌹امامصادق علیه السلام فرمود:
ما کودکان خود را همانگونه که به نماز فرمان میدهیم،به تسبیح حضرت زهرا(س) نیز امر میکنیم. پس بر این ذکر مداومت کن؛ زیرا هر بندهای بر آن مداومت کند، تیره بخت نمیشود.
♦️خشنودی خداوند،دوری کردن شیطان
🌹 امام باقرعلیه السلام فرمود:
هرکس تسبیح حضرت زهرا را بگوید،سپس طلب آمرزش کند، آمرزیده خواهد شد. این تسبیح به زبان یکصد مرتبه است، ولی در میزان عمل یک هزار تسبیح به حساب میآید و شیطان را دور و خداوند رحمان را خوشنود میسازد.»
♦️آمرزش گناهان
🌹 امام صادق علیه السلام نیز به فضیلت تسبیح بعداز نمازهای واجب چنین اشاره کرد: هرکس بعداز نماز واجب تسبیحات حضرت زهرا(س) را بجا آورد قبل از اینکه پای راست را از بالای پای چپ بردارد، جمیع گناهانش آمرزیده میشود»
و در حدیثی دیگر فرمود:
کسی که تسبیح فاطمه زهرا(س) را بگوید خدا را به ذکر کثیر یاد کرده است.»
بعد از هر نماز
« اَللهُ اَکْبَر » ۳۴ بار
« اَلْحَمْدُلِلّٰه » ۳۳ بار
« سُبْحٰانَ الله » ۳۳ بار
📚 منبع:
کافی ج ۳ ص ۳۴۳
معانی الاخبار ص ۱۹۳
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
📚 @dastanak_ir
اصفهانيه توي اتوبان با سرعت ۱۸۰ کيلومتر مي رفته که پليس با دوربينش شکارش مي کنه و ماشينش رو متوقف مي کنه. پليس مياد کنار ماشين و ميگه گواهينامه و کارت ماشين !
📚 @dastanak_ir
يارو با لهجه ي غليظ اصفهاني ميگه :من گواهينامه ندارم. اين ماشينم مالي من نيست کارتا ايناشم پيشي من نيست … راستيش من صاحب ماشينا کشتم ا جنازاشم انداختم تو صندوق عقب. چاقوشم صندلي عقب گذاشتم. حالاوم داشتم ميرفتم از مرز فرار کونم که شوما منو گيريفتين …
مامور پليس که حسابي گيج شده بود بي سيم مي زنه به فرماندش و عين قضيه رو گزارش ميده و در خواست کمک فوري مي کنه؛ فرمانده ش هم بهش مي گه که کاري نکنه تا اون خودشو برسونه
فرمانده خيلي سريع خودشو به محل مي رسونه و به راننده اصفهاني مي گه:
آقا گواهينامه ؟
اصفهانيه گواهينامه اش رو از تو جيبش در مياره و به فرمانده مي ده
فرمانده مي گه آقا کارت ماشين ؟
اصفهانيه کارت ماشينو در مياره و مي ده به فرمانده
فرمانده که روي صندلي عقب چاقويي پيدا نکرده با عصبانيت دستور مي ده تا راننده در صندوق عقب رو باز کنه
اصفهانيه در صندوق رو باز مي کند و فرمانده مي بينه که صندوق هم خاليست!
فرمانده که حسابي گيج شده بود به اصفهانيه ميگه: پس اين مامور ما چي ميگه ؟
اصفهانيه مي گه: چه ميدونم والا جناب سرهنگ. لابد الانم مي خواد بگه من ۱۸۰ تا سرعت مي رفتم !!😂😂😂😂
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
📚 @dastanak_ir
#حدیث_روز
💠امام(علیه السلام)مى فرماید:
✅«سینه عاقل گنجینه اسرار اوست»; (صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ).
یعنى همان گونه که صاحبان ثروت اشیاء قیمتى را در صندوق هاى محکم نگاه دارى مى کنند، انسان عاقل نیز باید اسرارش را در دل خود پنهان دارد، چرا که اسرار او اگر به دست دوست بیفتد گاه سبب ناراحتى اوست و اگر به دست دشمن بیفتد ممکن است سبب آبروریزى او شود. به علاوه بعضى از اسرار ممکن است با سرنوشت ملتى ارتباط داشته باشد که اگر بى موقع فاش شود سبب خسارت عظیمى براى جامعه گردد.
در زمانه ما که انواع اسباب و وسایل براى تجسس و کشف اسرار افراد اختراع شده و به طرز وحشتناکى اسرار همگان فاش مى گردد.
این وسایل ارتباطی از روزنامه ها و مجلاتت گرفته تا تلویزیون و گوشی های همراه ، این شدت گرفتن ارتباط ها باعث شده آیروهای زیادی بریزد.
✳️معنی این حدیث این می شود که حرف ها و عکس های شخصی که در این خودنمایی ها در جلوی چشمان دیگران قرار داده می شود کاری می کند که با خارج شدن این کلمات آبرو هم می رود
چه کسانی که یک عکس آبرویشان را برده ایت و چه کسانی که یک حرف زندگی شان را نابود کرده
🔰 انسان عاقل این ها را مثل گنج نگهداری می کند .
🚫نه اینکه به شبکه های اجتماعی اعتماد کنید و اسرارتان را آشکار کنید.
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
📚 @dastanak_ir
966.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کوتاه_آمدن
# راه_نجات_خود_ودیگران
#اصل_تغافل
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
📚 @dastanak_ir
11.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍀 آیت الله میرزا ابوالفضل زاهدی نماینده آیتالله بروجردی(اعلی الله مقامه الشّریف) در مناظرات ،در یک بحث یک دقیقه ایی امام جماعت مسجدالحرام را ضربه فنی می کند
👌گوشه ایی از سخنرانی،آیت الله حسین گنجی اشتهاردی،در ایام فاطمیه سلام الله علیها، ۱۴۴۱ قمری. قم،مقدسه
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
📚 @dastanak_ir
💥قالی سوخته چند؟؟
🚶مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود و ﻓﻘﻂ از مال دنیا يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺩﺍﺷﺖ که ﮔﻮﺷﻪ اون ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ هم ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ.
🚶ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﯼ كه ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ٥٠٠ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ١٠٠ ﯾﺎ ١٥٠ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﻤﯿﺨﺮﯾﻢ.
مرد ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ شاید کسی ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮه ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ میرفت ...
داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎ، ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ كه ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩی سوخته؟
مرد ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ چپه شد، ﺫﻏﺎﻻ ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ..
حالا چند میتونی ازم بخری؟ خیلی ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ...
ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ پرسید: گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟؟
گفت: اره بخدا..
مغازه دار گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ٥٠٠ تومن ﻣﯽ ﺍﺭﺯﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ارزش پیدا کرده ﻣﻦ یک ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ تومن ﺍﺯﺕ ﻣﯿﺨﺮﻡ .!!!...
💠عزیزان ! چون اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ قیمت پیدا کرد، !!!
کاش دلهامون هم تو روضه ها بسوزه.!!!
اونوقت بگیم: بی بی جان، دل ماهم تو روضه فرزندتون سوخته
چند میخری؟! خیلی گرفتاریم...! ببین بی بی چه میکنه!!!!!!
السلام عليك يا فاطمه الزهراء
یا قره عین النبی
یا سیدتنا و مولاتنا
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
📚 @dastanak_ir
عکس دیده نشده از حضور امام در بین جمعیت مردم
بعد از سخنرانی در بهشت زهرا امام اظهار تمایل کردند که به داخل جمعیت بروند. یک عکس هم از امام خمینی هست که نه عمامه دارد و نه عبا و وسط جمعیت گیر افتادهاند. امام بعدها میفرمودند: «من احساس کردم دارم قبض روح می شوم»
تعبیر امام این بوده که بهترین لحظات من همان موقعی بود که زیر دست و پای مردم داشتم از بین می رفتم. این خود نهایت تواضع و خلوص امام را می رساند که این طور نسبت به مردم ابراز احساسات داشتند.
📚 @dastanak_ir
صبح شد و مرد با انرژي و حس خوب مطابق هر روز سوار بر اتومبيلش شد و به سمت محل کارش حرکت کرد.
در جادهي دو طرفه، ماشيني را ديد که از روبرو ميآمد و راننده آن، خانم جواني بود.
وقتي اين دو به هم نزديک شدند، خانم در يک لحظه سر خود را از ماشين بيرون آورد و به مرد فرياد زد: «حيووووووووون!»
مرد متعجب شد اما بلافاصله در جواب داد زد: «ميمووووووون»
هر دو به راه خودشون ادامه دادند.
مرد به خاطر واکنش سريع و هوشمندانهاي که نشون داده بود خشنود و خوشحال بود و در ذهنش داشت به کلمات بيشتري که ميتونست تو اون لحظه بار اون خانم کنه فکر ميکرد و از کلماتي که به ذهنش ميرسيد خندهاش ميگرفت.
اما چند ثانيه بعد سر پيچ که رسيد حيواني وحشي که از لا به لاي درختان کنار جاده درآمده بود، با شدت خورد توي شيشهي جلوي ماشين و اتومبيل مرد به سمت آن درختان منحرف شد...
و آنجا بود که متوجه شد حرف اون خانم هشدار بوده نه فحش و فهميد اسير قضاوت کردن زودهنگام شده.
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
📚 @dastanak_ir
✂️ برشی از یک کتاب
#ارتشبُد_حسین_فردوست
زمانی که جزء شاگردان کلاس مخصوص محمدرضا (سال اول دبستان) شدم ، محمدرضا پس از چند سئوال از وضع خانوادگی من فهمید که من با سایر شاگردان از نظر وضع خانوادگی خیلی پائین تر و فقیرتر هستم . لذا از همان روز اول حامی من شد و نمی گذارد سایرین مرا اذیت کنند . چون اواسط سال تحصیلی بود ، پس از ۴ یا ۵ ماه امتحانات خاتمه سال داده شد و من #شاگرد_اول شدم . در نیمکت های ۲ نفری کلاس ، رئیس کلاس جای مرا در کنار محمدرضا گذارد و گفت که از امروز بعد از خاتمه کلاس به محل زندگی محمدرضا می روی و با هم درس حاضر می کنید . #زندگی_مشترک او و من شروع شد . شب ها تا ساعت ۱۰ نزد او می ماندم تا بخوابد و بعد پیاده به منزل خود در کوچه های فرعی خانی آباد می رفتم ، که نه چراغی بود و نه فردی در خیابان بود . البته که ناراحت می شدم ولی راهی جز این نداشتم . این وضع زندگی مشترک تا رفتن به سوئیس ادامه یافت . #رضا_شاه اکثراً به دیدن محمدرضا می آمد و خیلی خوشحال بود که من با او هستم . شاه همیشه به من محبت می کرد و اجازه نداد #هیچ_فرد_دیگری غیر از من نزد محمدرضا باشد و اگر فردی را می دید آناً او را از نزد محمدرضا بیرون می کرد .
📚 ظهور و سقوطِ سلطنت پهلوی ، خاطرات ارتشبد حسین فردوست ، ص ۶۴۴
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
📚 @dastanak_ir
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
سلام
مژده به کاربران عزیز
یه #پیشنهاد_خوب توسط یکی از مخاطبان داده شده دیدم مناسبه
عزیزان یک #دابسمش از سرودهای انقلابی در کنند و برای ما بفرستید تا هم در کانال منتشر بشه و هم به بهترین دابسمش انتخابی توسط شما #هدیه ای تقدیم بشه.
ضمناً برای هدیهی این طرح #بانی هم پذیرفته میشود😉
لطفاً به همهی دوستان تون اطلاع رسانی کنید.
آثار خود را به این شناسه ارسال کنید👇
@Mghorbanim
🚩 پاسخ شبهات ف. مجازی👇
🆔 @shobhe_shenasi