🔸لطفا منتشر کنید شاید برسد به دست آنها که باید بشنوند
چرا سوریه را از دست دادیم؟
از شرایط منطقه و تصمیمهای بشار اسد به قدر کافی گفته اند و اینها همه اسباب و علل ظاهری است و ورای همۀ ظواهر، حقیقت باطنی دیگری.
به شکل خلاصه: قرار است پیامبر(ص)، تاریخ و سیرۀ ایشان الگوی ما باشد. مطابقت دهیم؛ در ابتدای طوفان الااقصی در کدام شرایط بودیم؟
#بدر و خیبر، خندق، تبوک...؟ حال و هوای پانزدهم مهرماه سال 1402، حال و هوای اقتدار مطلق جبهۀ مقاومت بود. اهمیت ضربۀ حماس و غفلت و گیجی چندساعتۀ اسرائیل تقریباً همۀ ما را به پیروزی آسان مطمئن کرده بود. مگر نه اینکه جبهۀ مقاومت دست بلندش را از ایران دراز کرده و گلوی اسرائیل را در ساحل بن بست مدیترانه با قدرت می فشرد؟
#فتح خیلی نزدیک به نظر می رسید. تاریخ پیامبر(ص) به گواهی قرآن مجید کی و کجا مورد مشابهی را نشان می دهد؟
در آن هنگام که فزونی جمعیتتان شما را مغرور ساخت ولی این فزونی جمعیت هیچ به دردتان نخورد و زمین با همۀ وسعتش بر شما تنگ شد سپس پشت به دشمن کرده فرار نمودید (توبه/25)
داشتن موشک، راه دسترسی زمینی به مرزهای فلسطین اشغالی، متحدان منطقه ای و.... ما را غافل کرد که: و ما النصر الا من عند الله العزیز الحکیم. غرورِ «داریم»ها و «می توانیم»ها که آمد و خدا و فقیر الی الله بودن ما فراموش شد، اسباب ظاهری هم برای شکست فراهم می شود. خطا از کار درآمدن نظر تحلیلگران زبده که پیش بینی می کردند نظام سوریه را در این بحران تاب آوری داشته باشد، از همان اسباب ظاهری است، چون فهم را هم همان خدایی عطا می کند که نصرت در ید قدرت اوست.
🔸سال هاست در مورد نفوذ و خطر نفوذ می شنویم؛ برادران و خواهران مسلمان و عزیزان سپاهی و ارتشی و بسیجی! نفوذ اداری، نظامی، امنیتی و اقتصادی وقتی رخ می دهد که جلوتر از آن #نفوذ اعتقادی اتفاق افتاده باشد، آن هم در مقیاس فردی و دل این فرد و آن فرد از ما؛ آنجا که شیطان ما را فریفته باشد که لا غالب لکم الیوم. اصلاً این حرف، حرفی است شیطانی، هرجا که باشد و به ذهن هر کس که خطور کند
تنها غالب غیرمغلوب خداست. گواه این ادعا #احد و همین #حنین است که در آنها سپاه اسلام شکست خورد در حالی که فرماندهی با پیامبر(ص) بود.
سقوط سوریه برای محور مقاومت واقعه ای بسیار تلخ و خسارتی سنگین است، اما نه جبران ناپذیر؛
به شرط آن که از این شکست درس بگیریم و بینی غرور پوچ شیطانی را به خاک بمالیم؛
از صمیم قلب خداوند متعال را به یاری بخوانیم و او را نصرت دهنده بدانیم نه موشک و متحد و ابزار را.
ورق حنین زمانۀ ما هم قابل برگرداندن است، چون خدای امروز، همان خدای پیامبر(ص) و خدای صدر اسلام است.
آن کس که از غرور اجتناب کند، خود را عالِم دهر و قدرتمند عالَم نداند، گوشش برای شنیدن امر ولی نیز باز می شود و اگر ولی امر دستور حمله داد، تعلل نمی کند و اگر دستور خودداری داد شتابزده نمی شود. مانع کنونی اجرای امر ولی، همان حساب مادی و ابزاری است، منتها این بار معکوس؛ می شنویم که عده ای می گویند: «اگر بزنیم اسرائیل جواب می دهد و باز باید بزنیم و امکانش را نداریم، پس کوتاه بیاییم.»
این حساب مادی یک بار گوشمالی خداوند را برای جبهۀ مقاومت به ارمغان آورده، مایۀ کمال تأسف است اگر تکرار شود و این بار غضب الهی را برانگیزد.
والسلام علی من اتبع الهدی