من جز تو کسی نمی توانم باشم
محمدرضا معلمی
بیش از هوسی نمی توانم باشم
بی تو نفسی نمی توانم باشم
از صحبت آیینه چنین معلوم است
من جز تو کسی نمی توانم باشم
::
هر جا که تویی به شوق شوری برپاست
هر جا که منم به جبر غم هم آنجاست
آنسان که توی چقدر انسان زیبا
اینسان که منم چقدر انسان تنهاست
::
اوضاع جهان رو به خرابی ست هنوز
در تاب و تب بی تب و تابی ست هنوز
با این همه با تو آسمانی که مراست
آبی ست هنوز آفتابی ست هنوز
::
سرسبز، بهشت کوچکی ساخته بود
شاداب به آفتاب دلباخته بود
باران زده بود و صورت باغچه باز
از صحبت آسمان گل انداخته بود
::
بی حسرت زندگی سبک چون آهی
بی آنکه به برگشت بخواهم راهی
یک روز به سوی تو می آرند مرا
بر شانه ی لااله الا الهی
#گزیده_رباعی
#محمدرضا_معلمی
#شعرخوانی_در_محضر_رهبر_حکیم_انقلاب_اسفند_1403
@ayateghamze