🔻لزوم تغییر پارادایم در علوم انسانی؛
🔸در جستجوی راهی برای نجات این بیمار محتضر
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــ
تقریباً همه متخصصان علوم انسانی در کشور از «وضعیت نابسامان» و «بیماری فلجکننده» علوم انسانی آگاهند. به همین دلیل بعضاً از قفلشدگی، احتضار و حتی مرگ علوم انسانی سخن میگویند!
حقیقت آن است که علوم انسانی تجددی یا علوم انسانی وارداتی، علیرغم همه هزینههای سرسامآوری که در طول بیش از یک قرن اخیر برای آنها شده است، «تقریباً هیچ» آوردهای برای ما نداشتهاند:
اولاً، گرهی از گرههای اجتماعی ما نگشودهاند؛ بلکه دهها و صدها آسیب فردی و اجتماعی ریز و درشت در کشور ایجاد کردهاند؛ که درمان آنها به سالها تلاش و هزینه نیازمند است.
و ثانیاً، حتی نتوانستهاند جایگاهی در نزد اربابانشان برای دانشمندان ما ایجاد کنند! علیرغم آنکه ۵۰% دانشجویان و تقریبا ۵۰% امکانات آموزش عالی کشور به آموزش و پژوهش این علوم اختصاص داده شده است، اما فقط ۳% جایگاه علمی کشور مربوط به این علوم است!
این نشان میدهد که علوم انسانی تجددی، خود به گرهی کور برای ما تبدیل شدهاند! و بر اساس نکته حکیمانه «کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی» باید گفت این علوم انسانی اگر میتوانستند گرهی بگشایند، علی القاعده ابتدا گرههای افتاده بر جان خویش را میگشودند و فکری برای درمان بیماری بیفایدگی و عقبماندگی خود میکردند!
بر این باورم که انتظار درمان از این بیمار زمینگیر، انتظاری سترون است. ما در علوم انسانی تجددی، مقلدی بیش نبوده و نیستیم! آن هم مقلدی که معالاسف علیرغم همه شیفتگی به مراجع و ارباب فکری خود، نتوانسته است سر سوزنی از آنها دلربایی کند و گوشه چشمی از آنها را به خود جلب کند!
گره این کار فقط و فقط با تغییر پارادایم در علوم انسانی محقق میشود. ما اگر میخواهیم علوم انسانی در جایگاه شایسته خود بنشینند و صدرنشین خیمه علم و راهبر زیست انسانی ما شوند، باید با تکیه بر بنیانهای فکری و جهاننگری و انسانشناسی اسلامی و با استناد به منابع معرفتی مورد قبول اسلام (که بسیار جامعتر و کاملتر از منابع معرفتی دانشهای سکولارند) و بر اساس متون دینی و متدلوژی مبتنی بر معرفتشناسی اسلامی (که خود را در بند زنجیر متدلوژی تجربی منحصر نکرده است) و در جهت مقاصد اسلامی (یعنی تعالی روح انسانی و تقرب به حضرت حق)، همه سرفصلهای این علوم را متحول کنیم. آنگاه به طور قطع و یقین نه تنها علوم انسانی عزت مییابند و در جایگاه شایسته خود مینشینند، بلکه در فضای بینالمللی نیز، سخنان فراوانی برای گفتن خواهیم داشت. آنگاه حتی نیازی نیست که برای معرفی خود به دیگران، هزینه کنیم؛ بلکه دیگران برای دریافت پیامها و سخنان و ایدههای جدید ما حاضرند هزینه کنند.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔻مدیریت و «مسألهی پیگیری»
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امیرمؤمنان علیه السلام میفرماید:
تَمَامُ العَمَلِ اسْتِكْمالُهُ؛ ضرب المثل مشهور فارسی «کار را آن کرد که تمام کرد» ترجمهای از همین حکمت علوی است.
رهبر حکیم و مدیر و مدبر انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای، بارها و بارهاست، به ویژه در یکسال اخیر، بر یکی از مهمترین خلأها و مشکلات مدیریتی در کشور ما انگشتِ نقد و تأکید گذاشتهاند و به مناسبتهای مختلف توجه مدیران ارشد کشور را نسبت به آن جلب کردهاند: «مسأله پیگیری».
در جلسه اخیر خود با هیئت دولت (۱۶/ شهریور ۱۴۰۴) هم فرمودند:
«یکی از مهمترین سرفصلهایی که بنده میخواهم روی آن تأکید کنم، مسئلهی پیگیری است؛ پیگیری. ... پیگیری باید در بدنه به وجود بیاید، باید در مدیران میانی به وجود بیاید. گاهی اوقات شما که وزیر هستید تصمیمی میگیرید، قبول هم دارید، میل هم دارید که این کار انجام بگیرد، دستور هم میدهید، معاون شما هم آن را به مدیر دستور میدهد، [امّا] با گذشتن دو سه واسطه قضیّه مدام به ترتیب ضعیف میشود تا بکلّی از بین میرود و وقتی به سرانگشتها رسید، چیزی وجود ندارد! در حالی که کار را سرانگشتها باید انجام بدهند، کار را دستها باید انجام بدهند؛ مغزها فقط فرمان میدهند. این پیگیری مهم است؛ پیگیری تا سرانگشتها، پیگیری تا آن نتیجهگیری، تا آخر.»
این بنده هم، به عنوان یک مدیر جزء و ناچیز، یکی از مهمترین مشکل مدیریتی در کشور را همین مسأله میدانم.
ما از نظر اسناد بالادستی، آییننامهها، قوانین و مقررات، شرح وظایف و تقسیم مسؤولیتها نه تنها مشکلی نداریم، بلکه کاملاً اشباع شدهایم! در بسیاری از موارد نیز مدیران بالادستی، افرادی قوی و خردمند و دلسوز و علاقمند به کار و پیشرفت بوده و هستند. اما کارها آنگونه که شایسته و بایسته است به سرانجام نمیرسد! و مهمترین دلیل آن همین مسأله است: ضعف در پیگیری یا نداشتن ساز و کاری مدبرانه و مؤثر برای این موضوع.
طبیعتاً نمیتوان برای هر فرمانی، مأمورانی برای پیگیری گذاشت، با توصیه و خواهش و تمنا هم کارها سامان پیدا نمیکند.
«پرداخت حق الزحمه بر اساس کمّیّت و کیفیت کارهای هر مدیر یا کارمندی»
و «استفاده از ابزار هوش مصنوعی و نظارت و پیگیری هوشمند»
راهکارهایی است که ممکن است مؤثر باشند.
🔸در حال حاضر، کارمندان و مدیران بر اساس رده و پست سازمانی، حقوق و دستمزدهای مشخصی را دریافت میکنند و میان کسی که با وجدان کاری و جدیت و تمرکز و اخلاق و ادب اسلامی وظایف خود را با سرعت و به موقع انجام میدهد و رضایتمندی ارباب رجوع را در پی دارد و کسی که همه گونه تعلل و آشفتگی و بیاخلاقی در کار خود دارد و وظایف و مسؤولیتهای خود را تا بتواند به تأخیر میاندازد، و موجب ایجاد نارضایتی عمومی میشود، هیچ تفاوتی وجود ندارد. این قطعاً عادلانه نیست. چنین نظام پرداختی، باید اصلاح شود.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔻پیامدهای خسارتبار صدرنشینی سیاهنمایان
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــ
مولوی در دفتر دوم مثنوی (بیت ۴۰) میگوید:
چونکه زاغان، خیمه بر بهمن زدند
بلبلان پنهـان شـدنـد و تـن زدنـد
این بیت شعر، حاوی یک نکته بسیار مهم روانشناختی و جامعهشناختی و فرهنگی است. نتیجه و پیامد صدرنشینی جاهلان و نااهلان را بیان میکند: محرومیت از خدمات عالمان و صالحان.
توضیح آنکه زاغها و کلاغها در زمستان و بهمنماه به صورت دستهجمعی و گروهی و با نظم و انضباطی خاص بیرون میآیند. کثرت آنها و غارغار پیوسته آنها و سیاهی بال و پرشان به گونهای است که به مثابه برپایی خیمهای سیاه در بیابانی برفآلود و سفید میماند. مولوی میگوید، نتیجه بروز و ظهور زاغان و کلاغان، خانهنشینی و عزلت و کنارهگیری بلبلان خوش نوا و پرندگان خوشالحان است.
منظور آن است که در هر جا سیاهنمایان و سیاهکاران و جاهلان و غافلان فزونی گیرند، خوبان و مؤمنان و دلسوزان و خدمتگزاران واقعی خانهنشین میشوند. و در نتیجه جامعه نمیتواند از خیرات و خوبیها و خدمات آنها بهرهمند شود.
این موضوع را هم در مسائل اجتماعی و فرهنگی میتوان مصداقیابی کرد. به این صورت که نتیجه شیوع و میدانداری هنجارشکنان، خانهنشینی و غربت خوبان خواهد بود. هم در مسائل معنوی و اخلاقی میتوان گفت که نتیجه یکهتازی و میدانداری نارستگان و ناپختگان، سکوت و خاموشی و خانهنشینی پختگان و واصلان خواهد بود. و هم در مسائل سیاسی و مدیریتی میتوان این مسأله را مصداقیابی کرد. به این صورت که نتیجه طبیعی و قطعی منصبداری و سروری سیاهنمایان و ضعفنمایان و ناتوانان، خاموشی نوای خوش غیرتمندان و شجاعان و عزتمندان و مجاهدان خواهد بود.
مولوی همین مضمون را در جاهای دیگری از مثنوی نیز بیان کرده است. به عنوان نمونه در دفتر دوم مثنوی، بیت ۱۳۹۳ و ابیات ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ میگوید:
چون که حکم اندر کفِ رندان بُوَد
لاجَــرَم ذوالـنّـُون در زنـدان بُـوَد
چون قـلم در دستِ غـدّاری بُوَد
بـیگـمان مـنصور بـر داری بُـوَد
چون سفیهان راست این کار و کیا
لازم آمـد یَـقْـتُـلُـون الْاَنْبـیـا
#مدیریت
#سیاست
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
💐کسب مقام سوم تیمی دانشجویان پسر و مقام پنجمی تیمی دانشجویان دختر دانشگاه قم در اولین المپیاد ورزشهای فناورانه در بخش فیجیتال که با حضور ۸۶ دانشگاه از سراسر کشور به میزبانی دانشگاه امیرکبیر برگزار شد.
این موفقیت را به همه این عزیزان به ویژه کادر مدیریتی آنها تبریک میگویم
🔻خادمی چنین دانشجویانی که علاوه بر اینکه در میدان علم و ورزش جزو سرآمدان کشورند، در میدان عفاف و حجاب نیز الگویی برای دختران فرهیخته دانشگاهیاند، افتخاری است برای این بنده و مجموعه تیم مدیریتی دانشگاه پر افتخار قم.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔻حکمرانی علوی؛ جدیت در برخورد با تخلفات مدیران و اطرافیان
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸امیرمؤمنان علیه السلام در بخشی از حکم حکومتی خود خطاب به مالک اشتر درباره اطرافیاتن و مدیران نزدیک او میفرماید:
وَ تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ؛ و خود را از كاركنانت واپاى.
فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ إِلَى خِيَانَةٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَيْهِ عِنْدَكَ أَخْبَارُ عُيُونِكَ اكْتَفَيْتَ بِذَلِكَ شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَةَ فِي بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّةِ وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِيَانَةِ وَ قَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَةِ؛ اگر يكى از آنان دست به خيانتى گشود و مأموران مخفیات متفقاً نزد تو بر ضد او گزارش دهند، به همين مقدار به عنوان گواه و شاهد قناعت کن؛ بدين گواه بسنده كن، و كيفر او را با تنبيه بدنى بدو برسان و آنچه بدست آورده بستان. سپس او را خوار بدار، و خيانتكار شمار و طوق بدنامى را در گردنش در آر.
🔸بیان چند نکته:
یک. «وَ تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ»، به زبان ساده یعنی اختیار خودت را در اختیار اعوان و انصار و دور و بریهایت قرار نده. بلکه نسبت به آنها متحفظ باش. هر چند آنان را از افراد مورد اطمینان خود انتخاب کردهای اما زمام امور را در اختیار آنها قرار نده. چنان نباشد که هر چه خواسته اطرافیان تو باشد، همان را عمل کنی. بلکه باید استقلال رأی خود را حفظ کنی.
دو. مدیران ارشد در نظام اسلامی نباید زودباور و دهنبین باشند؛ نباید بلافاصله به هر گزارشی علیه کارگزاران خود ترتیب اثر بدهند؛ بلکه باید از مراجع مختلف نظارتی گزارشها را تجمیع کنند و در صورت اطمینان به خیانت یا ناکارآمدی، آنگاه برخورد کنند. به همین دلیل حضرت میفرماید در جایی که مأموران مخفیات بالاتفاق علیه یکی از مدیران و نزدیکانت گزارشی را تأیید کردند، آنگاه به آن ترتیب اثر بده.
سه. مدیران ارشد لازم است به گزارشهای دستگاههای نظارتی و بازرسی ترتیب اثر بدهند. بعد از اثبات خیانت یک کارگزار، حتی اگر از بهترین یاران و نزدیکترین دوستان هم باشد، بدون هیچ ملاحظه و مماشاتی به شدت با او برخورد کنند.
چهار. برخورد با کارگزاران متخلف، باید برخوردی علنی و بازدارنده باشند؛ برخورد باید به گونهای باشد که برای دیگران عبرتآموز باشد.
#سیاست
#حکومت
#نهجالبلاغه
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
توصیه یک کاربر رسانه به اصحاب رسانه .mp3
زمان:
حجم:
12.73M
🔻توصیهای به عنوان کاربر رسانه، به اصحاب رسانه
🎤احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــ
توضیحی درباره این توصیه حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب به مسؤولان و صاحبان قلم و بیان:
«مسئولان و صاحبان قلم و بیان راویان قدرت و قوت باشند نه راوی ضعفها» (۱۴۰۴/۶/۱۶)
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
◻️تکثیر «پاورقی»
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸معتقدم برنامه مختصر و کوتاه «پاورقی» با اجرای مجری جوان، اندیشمند و خردمندی همچون جناب آقای محمدرضا شهبازی، یکی از موفقترین برنامههای سالهای اخیر صدا و سیمای جمهوری اسلامی در زمینه جهاد تبیین بوده است. این برنامه یک پادزهر مستند و بسیار اثرگذار علیه زهرِ کشنده «سفیدنمایی مطلق» کشورهای اروپایی و آمریکایی و ... و سیاهنمایی وضعیت ایران اسلامی است.
♦️در عین حال، میدانیم که ما در میانه یک «جنگ نرم همه جانبه» و یک «جنگ شناختی بسیار پیچیده» قرار داریم. و مهمترین سلاح در این جنگ، روشنگری و تبیین است. در میان هجمه صدها برنامه دشمنان خارجی و منافقان داخلی علیه ذهن و ضمیر آحاد ملت ایران، هرگز نباید به یک یا چند برنامه اینچنینی اکتفا کرد. ما نیازمند تکثیر برنامه پاورقی هستیم. دستکم یک برنامه دیگر در همین قالب و با همین سطح از فرهیختگی در راستای خنثیسازی «ناامیدسازی» نوجوانان و جوانان و رسواسازی «سیاهنمایان» وضعیت داخلی کشور هستیم. برنامهای که بتواند ظرفیتها، توانمندیها، ارادهها و همتهای بلند و تحققیافته نوجوانان و جوانان کشور را به صورتی هنرمندانه، جذاب و تأثیرگذار به نمایش بگذارد.
#تبیین
#امید
#هنر
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔻آسيبشناسی به عنوان وسیله و نه هدف
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
هر چند آسيبشناسی و توصيف ضعفها و بیان نقصها و کمبودها فی نفسه اشکالی ندارد؛ اما زمانی ارزشمند و حکیمانه و عاقلانه است که مقدمه و ابزاری برای ارائه راهکار و اقدام در جهت رفع آسیب و جبران کمبود و نقص باشد و الا ذکر دائمی نقصها و آسیبها، بدون ارائهی راه درمان و تلاش در جهت رفع نقص، ثمرهای جز القاء روحیهی خودکمبينی و خودباختگی نخواهد داشت.
نبايد به گونهای باشيم که به تعبير مولوی، نيم عمرمان در پريشانی و دست و پنجه نرم کردن با آسيبها و نقصها بگذرد و نيم ديگر در حسرت و پشيمانی از اينکه چرا کاری نکرديم:
نيم عمرت در پريشانی رود
نيم ديگر در پشيمانی رود
آسيبشناسی بايد پلی براي آسیبزدایی باشد:
ترک اين فکر و پشيمانی بگو
حال و يار و کار نيکوتر بجو
ور نداری کار نيکوتر به دست
پس پشيمانيت بر فوت چه است
گر همی دانی، ره نيکو پرست
ور ندانی چون بدانی کاين بد است
بد ندانی تا ندانی نيک را
ضد را از ضد توان ديد ای فتی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔻رابطه بیغیرتی مردان و بیعفتی زنان؛ در کلام شهید مطهری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«اگر زنى آلوده شد، مردْ ديگر نمىتواند ادعاى شرافت كند، ... زن در جهات عفتى، ناموس مرد است ... يعنى اگر زنى- العياذ باللَّه- در مسائل عفت آلودگى داشته باشد دامن مرد آلوده مىشود، ... قرآن مىگويد: «خبيثات مال خبيثين است». زنهاى ناپاك مال مردان ناپاك است و زنان پاك، مال مردان پاك است، اين ناظر به پاكى ناموسى است؛ يعنى مردِ ناپاك است كه غيرت را از دست مىدهد و زن ناپاك را مىپذيرد و ناراحت نيست كه زنش ناپاك باشد، ولى مرد پاك امكان ندارد كه زن ناپاك را بپذيرد. اين است كه طبعاً يك نوع انتخاب صورت مىگيرد.
اين بيانِ حكم شرعى نيست، بلكه قرآن يك قانون طبيعى را بيان مىكند: طبعاً اين طور است كه پاكها سراغ پاكها مىروند و ناپاكها سراغ ناپاكها. شما ببينيد جوانان پاك دنبال دخترهايى مىروند كه پاك باشند و دخترهاى پاك هم شوهر پاك را مىپسندند، اما يك جوان آلوده و كثيف هيچ اهميت نمىدهد كه با دخترى ازدواج كند كه دهها جوان ديگر- به اصطلاح خودشان- او را «تجربه» كردهاند. روح كثيف يك مرد كثيف، يك زن كثيف را مىپسندد و روح كثيف يك زن كثيف، يك مرد كثيف را مىپسندد، ولى روح پاك يك مرد پاك، زن پاك را براى خود انتخاب مىكند و روح پاك يك زن پاك، مرد پاك را انتخاب مىكند.» (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج۲۶، ص۴۳۲-۴۳۳)
@Ahmadhoseinsharifi
🌹