eitaa logo
احمدحسین شریفی
7.1هزار دنبال‌کننده
419 عکس
432 ویدیو
29 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴مظلوميت نهج‌البلاغه، تبليغ دين و تاريخ اسلام 🖊احمدحسين شريفي 🔸چند روز پيش به صورتي اتفاقي، صوت يکي از استادان برجستة فقه و اصول حوزة علميه قم را مي‌شنيدم که به جمع فراوان شاگردان خود (طبق شنيده‌ها، قريب به 500 تا 600 طلبه سطوح عالي در درس ايشان شرکت مي‌کنند!) سه توصيه جالب داشت: 1.«من هر وقت بيکار مي‌شوم، مي‌خوانم؛ نکات خوبي دارد؛ شما هم همين کار را بکنيد. در اوقات بيکاري‌تان نهج‌البلاغه بخوانيد!» 2.«گاهي هم برويد؛ زيرا تبليغ باعث مي‌شود زبانتان باز شود!» 3.«تاريخ اسلام هم بخوانيد نکات خوبي دارد! به درد منبرتان مي‌خورد!» 🔸با شنيدن اين سخنان از يک استاد برجسته و خوشنام فقه و اصول، واقعاً به حال شاگردان او و براي مظلوميت نهج‌البلاغه و تبليغ و اسلام تأسف خوردم؛ گريه کردم؛ و براي مردمي که احياناً تحت تبليغ کساني قرار مي‌گيرند که هدفشان از تبليغ اين است که زبان‌شان باز شود! دلم سوخت. 🔸چنين نگاهي به نهج‌ البلاغه و تبليغ و تاريخ اسلام است که ما را بدين روز انداخته است. تا جايي که يک استاد پيرمرد بعد از ساليان سال که در کسوت روحانيت است، مي‌گويد ما چيزي به نام «مکتب اقتصادي اسلام» نداريم! پيامبر اسلام فقط «يک مرشد معنوي» بود! کاري به اقتصاد و مديريت و سياست و علم نداشت! 🔸اميدوارم که بزرگان حوزه و دلسوزان اسلام و معارف اصيل اسلامي تا دير نشده است، فکري براي سيستم آموزشي حوزه کنند. آموزش جهان‌بيني و نظام ارزشي و قرآن و روايات و اخلاق را در صدر بنشانند. دست کم حق هر کدام از علوم و معارف اسلامي را به همان شکل و صورت و نسبتي که در قرآن است در نظام آموزشي و تربيتي ادا کنند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴آفت غرور دینی و مذهبی در کلام آیت‌الله شاه‌آبادی 🖊احمدحسین شریفی 🔸خدا رحمت کند آیت‌الله ، آن استاد امام‌پرور، را در کتاب بسیار ارزشمندشان شذرات المعارف چه تحلیل زیبایی از «غرور دینی» بیان کرده‌اند: «غرور مسلمین بحقانیت خود که منشاء تحویل دادن میدان دعوت است به معاندین و موجب قناعت نمودن باسلام انفرادی و ترک تبلیغات و امر به معروف و نهی از منکر شده و چنانچه غرور بشفاعت منشأ ارتکاب انواع رذائل اخلاقیه و اقسام معاصی کبیره گردیده بحدی که افتخار به اشتهار به آن می‌نمایند با اینکه غرور به اسلام و شفاعت منجر بحرمان از هر دو خواهد شد زیرا که سیر کفر و فسق در ارواح، اسرع است از سیر وبا در ابدان.» (شذرات المعارف، الشذره الاولی: توضیح مرام الاسلام فی شفاء صدورالانام) 🔻همانطور که ملاحظه می‌شود ایشان سه آفت بزرگ برای دینی ذکر می‌کند: 1. سستی و کاهلی در تبلیغ دین و در نتیجه سپردن «میدان رسانه و تبلیغ» به دست دین‌ستیزان و اهل باطل؛ 2. «اسلام افرادی» و بی اعتنایی به ارزش‌های اجتماعی اسلام و در نتیجه ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ 3. محرومیت فرد و جامعه به ظاهر مسلمان از اسلام حقیقی. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟡دوست عزیز و دانشمندم جناب حجت‌الاسلام استاد احمد اولیائی، مطلب بسیار ارزشمندی تحت عنوان «اشتباهی که باید جبران شود» منتشر کرده است که مطالعه و دقت در آن و مطالبه بیشتر آن از اولیای تبلیغ دینی می‌تواند فصل جدیدی از فعالیت‌های تبلیغی را شکل دهد: (متن ایشان را با برخی تغییرات تقدیم می‌کنم) 🔹ما یک خطای راهبردی در تبلیغ داشتیم؛ «تبلیغ خطابی» به جای «زیست مشترک». یعنی گزاره‌های دینی را دائماً و غالباً از شبکه‌های تلویزیون و منبر و ... مستقیماً و مکرراً بیان کردیم؛ اما بسیاری از ما «زیست مشترک» یعنی همزیستی اخلاقی بلند مدت در زندگی روزمره در کنار مردم را فراموش کرده یا اهمیت آن را نادیده گرفته‌ایم. شما الان تلویزیون را ببین ... سمت خدا، محفل، معلی، عمو‌روحانی، سخنرانی‌های صبحگاهی، شبکه قرآن در کنار اعزام مبلغ رادیو معارف تریبون‌های نماز جمعه و... (همه بیان دین به صورت لخت و مستقیم) همه اینها خوب، مفید و لازمند اما هرگز کافی نیستند، قدم زدن روزمره یک روحانی در محله و سلام کردن به کسبه و ...، اثر دیگری دارد. 🔸سفری که به روسیه داشتم، یک امام جماعت در بزرگترین مسجد سن پترزبورگ توجه ما را به خود جلب کرد. اصالتا تاجیکی بود. دو ساعت با او بودیم. یک گزاره دینی بیان نکرد! فقط ادب و متانت و تواضع و پذیرائی و ... نهایتاً او را به حرف آوردیم. گفت ایران با این شکل و شیوه تبلیغی به سمت سکولاریسم می‌رود! گفتیم: چرا؟ گفت: «شما گزاره‌های دینی را دائماً به مردم می‌گویید. در حالی که پیامبر فقط روز جمعه خطبه‌ای داشت؛ اما در طول هفته با مردم زندگی می‌کرد.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢دو نقد ساختاری به سازمان روحانیت 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸به عنوان یک طلبه دغدغه‌مند، گمان می‌کنم دو اشتباه مهلک ساختاری در حوزه علمیه، موجب شده است که کارآمدی و کارویژه تبلیغی و تعلیمی این مرکز علمی و تبلیغی بی‌نظیر آنگونه که شایسته است نمایان نشود: 🔻یک. تجمیع همه سرمایه‌های علمی و معنوی در قم تجمیع همه یا اغلب قریب به اتفاق عالمان و فقیهان و فیلسوفان و متکلمان و اخلاقیان برجسته در شهر مقدس قم و خالی شدن اغلب شهرها از عالمان و صاحب‌نظران برجسته دینی! این در حالی است که در دوران قبل از انقلاب، هرگز شاهد چنین تجمیع ناکارآمد و بی‌فایده‌ای از علما در یک شهر نبودیم! آیت‌الله العظمی بروجردی از شاگردان برجسته آخوند خراسانی و از بزرگترین فقیهان و حدیث‌شناسان دوران، بعد از اتمام تحصیلات در شهر بروجرد ساکن بود و چند سال پس از رحلت آیت‌الله العظمی عبدالکریم حائری یزدی، به دعوت بزرگان قم، و به هدف عهده‌داری مدیریت علمی و اداری حوزه علمیه قم و مرجعیت دینی جامعه شیعیان، از بروجرد مهاجرت کرد و در قم ساکن شد. یعنی شخصیتی مثل آیت‌الله العظمی بروجردی که همگان به فضل و علم او اذعان داشتند و او را برترین دوران می‌دانستند، در بروجرد ساکن بود و نه در قم! اما اکنون وضعیت حضور عالمان برجسته‌ای در این طراز در شهرستان‌ها به چه صورتی است؟! 🔻دو. جداسازی فیزیکی زیست اجتماعی طلاب از عامه مردم اشتباه مهلک دوم که یکی از بزرگترین اشتباهات ساختاری در شهر قم به شمار می‌آید، «جداسازی زیست طلاب علوم دینی با مردم» بوده است. [ان شاءالله که هیچ تعمدی در این کار نبوده باشد، که البته جای تأمل و بررسی دارد] اما محصور و محبوس کردن محل زیست اغلب طلاب علوم دینی و خانواده‌ها و فرزندان آنان را در مکان‌های اختصاصی و بریده از مردم عادی و حتی دور از مرکز شهر، [یعنی «شهرک مهدیه» (با حصارهای دیواری و نگهبان‌های ورودی و کاملاً جدای از بقیه شهر!) و «هزاره‌های پردیسان» (به گونه‌ای که حتی هیچ کس نمی‌تواند و نمی‌باید منزل خود را به غیر طلبه اجاره دهد!) و ...] یکی از اشتباهات مهلک ساختاری در تاریخ روحانیت می‌دانم! به اعتقاد این بنده، یکی از مهمترین عوامل دینداری و زیست دینی مردم قم از عصر ائمه اطهار سلام علیهم تا دوران معاصر، این بود که زیست دینی طلاب علوم دینی و خانواده‌های آنان در کوچه و بازار، در مرآی و منظر یکایک مردم بود. روابط خانوادگی صمیمی با هم داشتند. بیش از آنکه از گفتار و سخنان و موعظه‌های مستقیم طلاب، دین و دین‌داری را بیاموزند، از رفتار و آنان، اخلاق اسلامی و سبک زندگی اسلامی را می‌آموختند. همسایه‌داری و خیرخواهی و اخلاق خانوادگی و اجتماعی طلاب را روزانه و به صورت مرتب می‌دیدند. اما الان حتی شهر قم نیز از مشاهده زیست عمومی طلاب علوم دینی بی‌بهره شده است! و نتیجه آن را به وضوح می‌توان در تغییرات سبک زندگی مردم قم دید. @Ahmadhoseinsharifi 🌹