🔸به بهانه برگزاری همایش ملی «مقاومت: دلهرهها و امیدها در ادبیات معاصر» در دانشگاه قم
🔻نظریه مقاومت: «از مردان میدان» تا «مردان اندیشه»
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[یک] از مهمترین دستورهای خدای متعال به پیامبر اکرم(ص) دستور به مقاومت و پایداری است: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ». افزون بر این، به همه پیامبریان و پیروان پیامبر اکرم(ص) هم همین دستور را میدهد: «وَ مَنْ تابَ مَعَك».
[دو] ادبیات قرآنی مقاومت، صرفاً بیان یک دستور و هنجار دینی نیست؛ بلکه کارکردها و فواید عینی و خارجی مقاومت را هم بیان میکند. به تعبیر دیگر، ادبیات قرآنی مقاومت، ادبیات امید و بشارت است. ادبیات شرف و کرامت است. ادبیات نشاط و زندگی است. ادبیات ترسزدایی و دلهرهزدایی است. ترس و دلهره اگر به جان ملتی بیفتد، قطعاً بیچاره خواهد شد. ثمره مقاومت آن است که این دو بیماری را برطرف میکند:
إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ (فصلت، ۳۰)
[سه] قرآن کریم میفرماید، مقاومت موجب خنثیسازی نقشههای دشمنان علیه جامعه مؤمنان خواهد شد. در سایه صبر و مقاومت، حیلهها و کیدهای دشمنان بیاثر میشود:
وَإِن تَصبِروا وَتَتَّقوا لا يَضُرُّكُم كَيدُهُم شَيئًا إِنَّ اللَّهَ بِما يَعمَلونَ مُحيطٌ(آلعمران،۱۲۰) اگر (در برابرشان) استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، نقشههای (خائنانه) آنان، به شما زیانی نمیرساند؛ خداوند به آنچه انجام میدهند، احاطه دارد.
[چهار] تجربه زیسته ۴۷ ساله ما ایرانیان در دوران انقلاب اسلامی، نشان میدهد که همه پیروزیها و پیشرفتهای ما، در عرصههای مختلف علمی، صنعتی، فناوری، اقتصادی، سیاسی، دفاعی، نظامی و امثال آن، فقط و فقط در سایه مقاومت و ایستادگی دربرابر خواستههای دشمنان، حاصل شده است.
[پنج] در عین حال، مقاومت و پایداری هم بُعد عملی و میدانی و سختافزاری دارد و هم بُعد علمی و نظری و نرمافزاری. رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۷ در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان فرمودند:
«نظریّهی مقاومت در مقابلِ دشمنِ قویپنجه را تبلیغ کنید، ترویج کنید. ... نظریّهی مقاومت، یک نظریّهی اصیل و درست است؛ هم در مقام نظر، هم در مقام عمل؛ از لحاظ نظری و از لحاظ عملی -از هر دو جهت- باید [ترویج شود].»
مردان میدان، علیرغم فراز و فرودهای فراوان، وظایف و تکالیف خود را به خوبی انجام میدهند. اما مع الاسف بُعد اندیشه و نظر و دانش، هنوز مردان خود را پیدا نکرده است! هنوز آنگونه که شایسته است، اهمیت آن برای ارباب فکر و نظر شناخته نشده است! نه در حوزههای علمیه و نه در دانشگاههای کشور هیچ تلاش معتنابه و قابل ذکری در تبیین و تشریح ابعاد مختلف نظریه مقاومت انجام نگرفته است. هنوز هم موضوعاتی مثل «فقه مقاومت»، «فلسفه مقاومت»، «اخلاق مقاومت»، «جامعهشناسی مقاومت»، «روانشناسی مقاومت»، «ادبیات و فرهنگ مقاومت» از موضوعات تازه و نیازهای جدی جبهه جهانی مقاومت است.
ای کاش فقها و علمای عظام در حوزههای علمیه و فیلسوفان و دانشمندان علوم انسانی کشور وظیفه علمی و نظری خود را در این عرصه به خوبی بشناسند و عمل کنند. دست کم به جای برخی از درسهای تکراری فقه طهارات و نجاسات، فقه صوم و صلاة و امثال آنها، چند درس در حوزههای مرتبط با مقاومت ارائه دهند. و ای کاش به جای ....
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
این یعنی
قطعا سننتصر...
میخواستند حزب الله را در جنوب زمینگیر کنند، اما در تمام سرزمین فراگیر شد...
صخره روشه، مکانی خاص در غرب بیروت است. تا پیش از این مشهور بود که عاشقان زمینی به یادبود عشقشان به این صخره می روند و در افواه بود که در این صخره برای عشقشان جان می دادند!
اما امروز معنای صخره روشه هم دگرگون شد. جان می دهند اما برای عشقی الهی.
☘️کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🔻ابنسینا و استعدادیابی و شاگردپروری
ـــــــــــــــــــ
شهید مطهری درباره استعدادیابی و شاگردپروری ابنسینا میگوید:
«بو على سينا شاگرد مبرّزى دارد به نام بهمنيار آذربايجانى كه آذربايجانى هم هست. او ابتدا زردشتى بود ولى اواخر مسلمان شد. مىگويند بوعلى اين شاگرد را كشف كرد. روزى بوعلى در دكان نانوايى بود. بهمنيار كه بچه كوچكى بود آمد به نانوا گفت: كمى آتش احتياج داريم براى آتشگيره. يك ذره آتش بده مىخواهم ببرم خانهمان. نانوا گفت: آتش را كه اين جور نمىشود برد، برو ظرفى بياور. فوراً اين بچه مشتش را پر از خاكستر كرد و گفت: آتش را اينجا بگذار. بوعلى كشف كرد كه اين بچه باهوشى است. رفت سراغ پدر و مادرش، گفت: حيف است كه اين بچه از بين برود، او را در اختيار من قرار بدهيد، در آينده مرد فاضلى خواهد شد.»
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔻چرایی رواج رذیله حسادت در میان دانشمندان از نگاه فیض کاشانی
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
از مرحوم ملامحسن فیض کاشانی رسالههای کوتاه و پراکندهای به زبان فارسی برجای مانده است که برخی از آنها به همت جناب آقای رسول جعفریان، در کتابی با عنوان ده رساله گردآوری شدهاند. در نخستین رساله از این مجموعه با عنوان «شرح صدر» مرحوم فیض کاشانی در پاسخ این پرسش که «چرا حسد و بَغضا در اهل علم بيشتر از اهل ساير حرف و صناعات است؟» سه دلیل را ذکر میکند:
یک. همانطور که خوراکیهای طیّب، غذای جسمهای طیّب و سالماند و در بدنهای ناسالم و بیمار و مریض ممکن است موجب تشدید بیماری و حتی مرگ بیمار شوند، علم نیز غذای روحهای پاک و سالم است؛ و برای روحهای ناسالم و آلوده نه تنها فایدهای ندارد؛ بلکه ممکن است بیماری و آلودگی آنها را تشدید کرده و موجبات هلاکت روحی را فراهم کند. پس غذای علم زمانی موجب تغذیه و ترقی میشود، که مظروف آن یعنی روح، پاک و منقح و طاهر باشد. به همین دلیل است که عالمان اخلاق، تزکیه را شرط فایدهبخشی تعلیم دانستهاند:
شستوشوئى كن و آنگه به خرامات خرام
تا نگردد ز تو اين خانهی پاك، آلوده
دو. بیشتر مدعیان علم و دانایی، فیالواقع عالم به اصطلاحاتاند و نه عالم به حقایق؛ عالم اسمیاند و نه عالم حقیقی. و الا عالمان راستین از حسد و سایر رذایل نفسانی مبرا هستند: «پس فى الحقيقة حسد در اين قوم [یعنی اهل علم] نيست؛ بلكه در متشبهان به ايشان است. «يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ» (روم،۷)
سه. علم، از شریفترین و عزیزترین امور است. افراد فراوانی دوست دارند که به آن دست یابند. اما رغبت و میل باید به اندازه شرافت و فضیلت کالایی باشد که آن را میخواهیم. در عین حال، عدهای، علیرغم میل و رغبت، چون به اندازه شرافت و فضیلت علم، برای دستیابی به آن تلاش نکردهاند، وقتی کسانی را مییابند که به قله علم رسیدهاند و یا بهره بیشتری از آن دارند، به آنها حسادت میکنند. بنابراین، همه دانشمندان مبتلا به رذیله حسادت نیستند؛ بلکه فقط کسانی گرفتار این رذیلهاند که علیرغم میل و رغبتشان، نتوانستهاند به شکلی شایسته از آن بهرهمند شوند.
#دانشگاه
#استاد
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
بسمه تعالی
به اطلاع علاقمندان میرساند که درس نهایة الحکمة استاد شریفی، در کانال درسهای استاد به صورت روزانه بارگذاری میشود.👇👇👇
https://eitaa.com/Ostad_sharifi
🌹🌹🌹
🔻شبهعلم و اشاعه جهانی فحشا
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــ
یکی از خطاها یا خیانتهای بزرگ برخی از روانشناسان و فیلسوفان غربی این بود که فضیلت «غیرت» به ویژه «غیرت جنسی» و ناموسی را از مقوله «حسادت» پنداشتند! به عنوان مثال، زیگموند فروید و برتراند راسل بر این پندار بودند که ریشه غیرت جنسی تلقی مالکانه مردان نسبت به زنان است. به همین دلیل بیجهت، ممدوح دانسته میشود!
این تلقی اشتباه و مبتنی بر پیشفرض نادرست «لذتگرایی لیبرالیستی»، توجیهی شبهعلمی و شبهروانشناختی برای بسیاری از انحرافات خانمانبرانداز در دنیای غرب شد.
حقیقت این است که تفاوت غیرت و حسادت روشنتر از آن بود که بر چنین اندیشمندانی پنهان باشد. اما آنان مبتنی بر نگاهی نادرست و اومانیستی و لیبرالیستی از انسان و اخلاق، خودآگاه یا ناخودآگاه، از کارگزاران اشاعه و توسعه فساد و فحشا در دنیا شدند. پوششی علمی و روانشناختی برای بیبندو باری و ولنگاری و هرزگی دست و پا کردند.
این یکی از بزرگترین خیانتها به انسان غربی و بلکه همه بشریت بود.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔻بیفرجامی برجام و ضرورت غربشناسی مدیران
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــ
[یک] بیش از یکصد سال است که عدهای از سیاستمداران و روشنفکران در کار بزککردن غرب و به ویژه آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان بودهاند! و موریانهوار، نسل به نسل، تفکر غربباوری و حتی غربپرستی را به دیگران و حتی عامه مردمان منتقل کردهاند.
[دو] انقلاب اسلامی، تا حدود زیادی توانست عدهای را از این خواب عمیق و کشنده، بیدار کند. اما مع الاسف، در سه دهه اخیر، مجدداً بانگ شوم گرایش به غرب، از سوی عدهای از سیاسیون و مسؤولان رسمی کشور، نواخته شد و آرام آرام کار به جایی رسید که حتی مذاکره با غرب، آن هم درباره حقوق مسلم و قطعی و قانونی خودمان، حلال همه مشکلات اقتصادی و زیستمحیطی و سیاسی و امنیتی کشور معرفی شد!
[سه] مع الاسف از اواخر جنگ تا زمان حاضر نیز، آن جریان نفوذی غربگرا، همواره کوشیده است عدهای از عمامهبه سرهای سادهلوح و البته پر طمطراق را به عنوان سپر محافظ خود مورد استفاده قرار دهد و نقشهها و اهداف خود را با تکیه بر یک عمامه به سر، دنبال کند!
[چهار] مع الاسف بسیاری از مدیران جمهوری اسلامی، علیرغم ادعاهای بزرگ درباره سیاست و روابط بین الملل، بسیار سادهلوح و سادهاندیشاند. هیچ فهم درستی از غرب و سیاست غربی و فرهنگ غربی و به طور کلی انسان غربی ندارند. به همین دلیل، به راحتی فریب سخنان و لبخندهای غربیان را میخورند!
[پنج] یکی از راههای جلوگیری از این خسارت بزرگ، برگزاری دورههای مستمر غربشناسی برای همه مدیران و مسؤولان کشور است. زیرا کسی که بنیانهای نظری تفکر غرب مدرن را بشناسد، در تعامل با آنها طوری رفتار میکند که کشور و ملت خود را دچار خسارتهای مادی و معنوی بیجبرانی مثل «برجام بیفرجام» نکند! دیدیم که غربیان به مدت دهسال، فقط با حرف و گفتگو(!)، افزون بر خسارتهای بیجبرانی که بر کشور وارد کردند، موانع زیادی بر سر راه پیشرفت کشور هم ایجاد کردند.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــ
تردید نکنید حتی اگر با تداوم برجام و عمل به همه خواستههای غربیان و حتی فراتر رفتن از انتظارات آنان، همه پیچ و مهره هستهای خود را با دست خودمان باز کنیم و با هزینه خودمان به کشورهای غربی بفرستیم و با هزینه خودمان در همانجا نابود کنیم؛ باز هم سر سوزنی با ما همراهی نخواهند کرد. این حقیقت، برای همه کسانی که «غرب» و «فکر و فلسفه و فرهنگ غرب» و به طور کلی «انسان غربی» را بشناسند، امری بدیهی و آشکار است.
تعجب من، در تمام این سالیان از کسانی بوده و هست که بعضاً در بالاترین جایگاههای تصمیمسازی و تصمیمگیری در امور کلان کشور قرار داشته یا دارند، اما واقعاً گمان میکنند دنیای غرب، دنیای منطق و عقلانیت و اخلاق است! حقیقتاً هرگز نتوانستهام بفهمم که اینان، علیرغم همه ادعاهایشان، در چه عالمی سیر میکنند! چرا توانایی درک بدیهیات فرهنگ لیبرالیستی و نظام سرمایهداری را ندارند؟!
و هرگز نتوانستم بفهمم که این اعتماد به غرب و این خودباختگی نسبت به خود و داشتههای خودی چگونه در ذهن و ضمیر عدهای از مدیران و اندیشمندان ما قرار گرفته است!
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
متن زیر سخنی دلسوزانه و دغدغهمندانه از برادر عزیزم جناب دکتر محمدرضایی استاد فلسفه دانشگاه تهران است که خطاب به اساتید محترم دانشکده الهیات دانشکدگان فارابی نوشته شده است. اما به نظر میرسد در مورد دانشکدههای الهیات سایر دانشگاهها نیز صدق میکند. به همین دلیل از باب «فذکر فان الذکری تنفع المؤمنین» در اینجا آن را بازنشر میدهم:
«سخنی برادرانه و متواضعانه با اساتید محترم دانشکده الهیات دانشکدگان فارابی
بارها مشاهده شده که شبهات در باب خدا و قرآن و وحی و مسائل اساسی دیگر در جامعه علمی مطرح میشود و اصولاً دانشکده و گروهها و اساتید نسبت به این مسائل اظهار نظر نمیکنند.
دانشکده الهیات مانند سایر دانشکدهها به روال عادی خود ادامه میدهد. نه تنها این دانشکده الهیات بلکه دانشکده الهیات تهران نیز چنین است. شاید با سکوت خود درسی به دانشجویان میدهیم که شما هم نسبت به مسائل جامعه بیتفاوت باشید!
بعضی اوقات با خود فکر میکنم اگر اساتید و گروههای علمی دانشکده الهیات نسبت به این شبهات پاسخگو نباشند چه دانشکدهای باید پاسخگو باشد. آیا دانشکده مدیریت یا مهندسی و علوم پایه و.. باید احساس مسوولیت کنند و قیام به این امر؟
امروزه نسبت به قرآن و نهج البلاغه و فلسفه و عرفان اسلامی، شبهاتی وارد شده و دانشجویان انتظار دارند که ما پاسخ آنها را بدهیم ولی گروه علوم قرآن، گروه کلام، گروه شیعهشناسی و مبانی نطری اسلام، فلسفه اسلامی و فلسفه دین و ادیان و عرفان و اخلاق و ... همه سکوت پیشه میکنند و بارها فکر میکنم و با دیدن این صحنهها با خود میگویم شاید این امر وطیفه دانشکده دیگر است. چه انتظاری از دانشکده الهیات. خواهشمند است این کمترین را راهنمایی بفرمایید که آیا سکوت اصل است یا تبیین جهاد علمی؟
خواهش این همکار کوچک شما عزیزان این است دانشجویان (فرزندان دلبندمان) را دریابید.
جسارت بنده را به بزرگواری خود ببخشایید.»
با احترام و ارادت، محمد محمدرضایی
۷ مهر ۱۴۰۴
🌹🌹
🔻خاطرهای از علامه مصباح
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــ
علامه مصباح(ره) ارتباطی صمیمانه و محبتآمیز با تکتک شاگردان و استادان و حتی کارمندان مؤسسه امام خمینی(ره) داشت. هیچ کس احساس نمیکرد که نزد او محبوبیت بیشتری نسبت به دیگران دارد. همه را به یکسان نگاه میکرد. نگاهی پدرانه و خیرخواهانه. حتی اساتید مدعو را با همان روحیهای نگاه میکرد که با اعضای هیئت علمی مؤسسه برخورد میکرد. اجازه نمیداد کسی نزد او از فرد دیگری بدگویی کند.
جناب دکتر علی معصومی، معاون آموزشی اسبق موسسه امام میگفت: در دهه هفتاد، گروه اقتصاد موسسه یکی از اساتید شاخص اقتصاد را برای تدریس دعوت کرده بودند اما آن استاد پذیرش این دعوت را منوط به شرایطی کرده بود که پذیرش آنها فراتر از اختیارات معاونت آموزش بود. موضوع را با علامه مصباح مطرح کردم. ایشان فرمودند: «اگر این استاد منحصر به فرد است و نیاز به تدریس او داریم؛ پس شرایطش را بپذیرید.»
روزی همراه علامه بودم که آن استاد اقتصاد از کلاس درس خارج شد. آرام و آهسته به استاد گفتم این همان استاد درس اقتصاد است. #علامه_مصباح وقتی با آن استاد مواجهه شد، دستهای خود را گشود و او را در آغوش گرفت و از پذیرش دعوت موسسه و قبول تدریس در مؤسسه از او تشکر کرد.
هفته بعد آن استاد به اتاق معاونت آموزش آمد و به من گفت، «محبت آقای مصباح در دل من جا کرده است. آن شرایط پیشگفته را نادیده بگیرید و هر زمانی که نیاز به تدریس داشتید، در خدمتم.»
ارتباطات روزانه و مستمر علامه مصباح با کارکنان موسسه نقشی بسزا در توسعه معنویت و نشاط در میان کارکنان داشت. ایشان در مسیر حرکتشان اگر با کارکنان یا حتی دانشپژوهان مواجه میشد با آرامشی مثالزدنی، مکث میکرد و به احوالپرسی با آنها میپرداخت و بعد با آرامش راه خود را ادامه میداد.
روحش شاد؛ راهش پر رهرو و یادش گرامی باد
#مدیریت
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔻نابودگرها؛ در حدیثی از امام حسن عسکری(ع)
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــ
امام حسن عسکری علیه السلام میفرماید:
إِيَّاكَ وَ الْإِذَاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّئَاسَةِ فَإِنَّهُمَا يَدْعُوَانِ إِلَى الْهَلَكَةِ؛
از آشکارسازی اسرار و همچنین از ریاستطلبی بپرهیز؛ زیرا این دو، موجب نابودی و هلاکت میشوند.
کمترین پیامد افشای اسرار، (چه اسرار شخصی و چه اسرار اجتماعی و حاکمیتی) آن است که دشمنان و بدخواهان بدون پرداخت هیچ هزینهای میتوانند به صورتی مطمئن از نقاط قوت و ضعف آگاه شوند و در آن صورت ضربهپذیری جامعه اسلامی بیشتر خواهد شد.
ریاستطلبی نیز رذیلهای است که هم خود فرد را نابود میکند و هم جامعه را. زیرا افراد ریاست طلب، برای دستیابی به موقعیت سیاسی یا اجتماعی خود، دست به هر کاری میزنند. فضای اخلاقی جامعه را به لجن میکشانند. و زمانی هم که به مقصود خود (ریاست) میرسند، نه تنها گرهی از کارهای مردم نمیگشایند که بر مشکلات و گرهها میافزایند.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔸به بهانه روز ملی نخبگان
🔻پديدهی «فرار مغزها» و رسالت فرهنگی «بنياد ملی نخبگان»
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی از دغدغههای مهم همه دلسوزان کشور، پديدهی فرار مغزها و مهاجرت نخبگان بوده و هست. حقیقتاً درد بزرگی است که افرادی با هزینهها و امکانات این ملت رشد کرده و در مرز دانش قرار گیرند، اما همین که میخواهند میوه دهند، میوه خود را به بیگانگان بدهند یا دشمنان این ملت چنان از آنان دلربایی کنند که به وطن و هویت خود و به ولی نعمت خود (یعنی ملت ایران) پشت کنند و در خدمت پیشرفت و ارتقای دشمنان این ملت قرار گیرند!
در تحلیل پدیده فرار مغزها، عموماً آن را معلول مشکلات مادی یا کمبود امکانات آموزشی و پژوهشی در ایران میدانند! به همین دلیل، تقریباً همه اقداماتی که از سوی مسؤولان ذیربط برای حفظ نخبگان انجام میگیرد، ناظر به تأمین نیازهای مادی یا زیرساختهای آموزشی و پژوهشی است.
به نظرم در کنار مسائل مادی و امکانات زیرساختی، باید به عوامل دیگر هم توجه کرد. توضیح آنکه اگر امکانات علمی و زمينههای پرورش نخبگان در ايران به قدری ضعيف است که امکان رشد علمی در اینجا وجود ندارد، پس چطور دانشآموزان و دانشجویان ایرانی در اغلب المپیادهای علمی بینالمللی و در رقابت با دانشآموزان و دانشجویان آمریکایی و اروپایی و آسیایی، حائز برترین رتبهها و خوش رنگترین مدالها میشوند؟!
پدیدهی فرار مغزها و مهاجرت نخبگان، طبیعتاً علل آشکار و نهان فراوانی دارد که لازم است در جای خود بررسی و چارهاندیشی شوند. در عین حال، با توجه به تجربه زیسته و اطلاعات میدانی خود، بر این باورم که علتالعلل این پدیده را باید ضعف یا فقدان روحیه عزت ملی و غیرت دینی دانست. آيا کسی که دل در گرو ايران و اسلام داشته باشد، حاضر میشود، صرفاً به انگیزههای مادی یا به سبب کمبود امکانات پژوهشی، به جای ماندن و ساختن، همهی هويت تاريخی و دينی خود را ناديده گرفته و دانش خود را که مدیون سرمايههای مادی و معنوی اين ملت است، در اختیار بیگانگان و عمدتاً دشمنان این ملت قرار دهد؟!
🔻پيشنهاد:
بنياد نخبگان در کنار همهی اصلاحات ساختاری و قانونی و در کنار همه خدمات مادی که برای حمایت از نخبگان انجام داده و میدهد، لازم است بیش از پیش برای (1) تعمیق باورها؛ (2) تقويت فرهنگ ملی و دينی نخبگان و (3) ترویج تولی و تبرّی علمی و فرهنگی در ميان آنان برنامهريزی و اقدام کند.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹