eitaa logo
مرتضی عبداللهی 🇵🇸
249 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
145 ویدیو
10 فایل
مطالعات و دغدغه هایم در علم، فرهنگ، اقتصاد و سیاست در انقلاب اسلامی برای رسیدن به خورشید ولایت عظما عجل الله فرجه مرتضی عبداللهی دانش آموخته حوزه علمیه قم در پیامرسان ایرانی: eitaa.com/abdollahi_morteza ارتباط: @abdollahigilani
مشاهده در ایتا
دانلود
کرامات شهدا سردار جانباز حاج بهروز جلایی ـ اولین رزمنده فرمانده گیلانی ای که بعد از دفاع مقدس، مفتخر به دریافت مدال فتح از دستان مقام معظم رهبری شدند ـ امروز خاطره ای از کرامات شهدا نقل کردند. گفتند: صدا و سیما درباره یکی از شهدایی که در روستایی در اطراف شهر لاهیجان زندگی می کرد خواستند برنامه تهیه کنند. به من مراجعه کردند و من گفتم آمادگی ندارم. بعد از پیگیری توسط برادر و خانواده شهید، دوباره به من مراجعه کردند و من گفتم که مطمئنم درباره این قسمت از زندگی شهید که ورود کرده اید، خود شهید راضی نیست. آنها گفتند که ما می خواهیم کار کنیم و باید گفته شود و از این حرفها من هم به آنها کمک کردم. بالاخره مستندشان ساخته شد و قرار شد از شبکه استانی گیلان ـ باران ـ پخش شود و زمان پخش برنامه را به ما اعلام کردند. ما هم به خانواده شهید گفتیم و آنها در چهار پنج روستای اطراف اعلام کردند که فلان روز و فلان ساعت برنامه شهید پخش می شود. این برنامه از صدا و سیما پخش شد ولی درست در همان زمان، برق کل آن چند روستا به طور کامل قطع شد و هر چقدر تلاش کردند که برق وصل شود تا برنامه شهید شاخص شان را ببینند نشد. پ.ن: خودم در طول سالهای زیادی که درباره شهدا کار کرده ام چیزهای گفتنی و نگفتنی بسیاری دیده ام که بخشهایی از آن را در طول دهه گذشته در سایت رنگ ایمان منتشر کرده ام. نمونه ای از آن را در لینک زیر بخوانید که درباره شهیدی است که ناظر بر مطالب ما در چاپ یک کتاب بود. Rangeiman.ir/?p=1766 @abdollahi_morteza
هدایت شده از مرتضی عبداللهی 🇵🇸
کرامات شهدا سردار جانباز حاج بهروز جلایی ـ اولین رزمنده فرمانده گیلانی ای که بعد از دفاع مقدس، مفتخر به دریافت مدال فتح از دستان مقام معظم رهبری شدند ـ امروز خاطره ای از کرامات شهدا نقل کردند. گفتند: صدا و سیما درباره یکی از شهدایی که در روستایی در اطراف شهر لاهیجان زندگی می کرد خواستند برنامه تهیه کنند. به من مراجعه کردند و من گفتم آمادگی ندارم. بعد از پیگیری توسط برادر و خانواده شهید، دوباره به من مراجعه کردند و من گفتم که مطمئنم درباره این قسمت از زندگی شهید که ورود کرده اید، خود شهید راضی نیست. آنها گفتند که ما می خواهیم کار کنیم و باید گفته شود و از این حرفها من هم به آنها کمک کردم. بالاخره مستندشان ساخته شد و قرار شد از شبکه استانی گیلان ـ باران ـ پخش شود و زمان پخش برنامه را به ما اعلام کردند. ما هم به خانواده شهید گفتیم و آنها در چهار پنج روستای اطراف اعلام کردند که فلان روز و فلان ساعت برنامه شهید پخش می شود. این برنامه از صدا و سیما پخش شد ولی درست در همان زمان، برق کل آن چند روستا به طور کامل قطع شد و هر چقدر تلاش کردند که برق وصل شود تا برنامه شهید شاخص شان را ببینند نشد. پ.ن: خودم در طول سالهای زیادی که درباره شهدا کار کرده ام چیزهای گفتنی و نگفتنی بسیاری دیده ام که بخشهایی از آن را در طول دهه گذشته در سایت رنگ ایمان منتشر کرده ام. نمونه ای از آن را در لینک زیر بخوانید که درباره شهیدی است که ناظر بر مطالب ما در چاپ یک کتاب بود. Rangeiman.ir/?p=1766 @abdollahi_morteza
چادرت را بتکان روزی ما را بفرست توفیق بود چند سال پیش، با چند نفر از دوستان رفتیم خدمت پدر و مادر از شهدای . در اواخر جلسه یادی از شهید سید اسماعیل سیرت نیا هم شد. مادر بزرگوار شهید عطری چند جمله ای از تعریف کرد و فرمود که چندی قبل از شهادت شهید سیرت نیا، او یک میهمانی را به رشت اورده بود و زنگ زد و به خانه ما امدند. خیلی یاد شهادت می کرد و اصرار بر این داشت. بعد برای تایید این مطلب به رفتار شهید سیرت نیا در پایان آن دیدار اشاره کردند: سیرت نیا موقع رفتن رو کرد به من و خم شد نشست و گوشه چادرم را گرفت و بوسید و قسمم داد و گفت مادر برایم دعا کنید که شرمنده نباشم و من هم شهید شوم. کمی بعد شنیدم که او به اعزام شد و خیلی زود در انجا به شهادت رسید. امنیت ما مرهون چادر مادر شهیدان است بر روح بلند و اسمانی به ویژه مادر ماهِ منیرِ بنی هاشم و یاران شهیدش صلوات پ.ن: تصویر اول مربوط به پدر و مادر شهید محمدحسین عطری است که پدر ایشان به رحمت خدا رفته اند تصویر دوم مربوط به مادر ، است که توفیق بود قبلا خدمت ایشان هم برسیم . منزل این بانوی بزرگوار در رشت ، میزبان و پذیرای در جریان سفرشان به استان هم بود که خاطره مربوط به ان را در لینک زیر نوشته ام https://b2n.ir/d54432 @abdollahi_morteza
💟 💟 🥀✨ زادروز : 1338/08/11 تاریخ شهادت : 1365/11/11 محل شهادت : شلمچه زندگینامه : : يازدهم آبان 1338، در شهرستان فومن ‌به دنيا آمد. پدرش اسحاق، فروشنده بود و مادرش نرجس نام داشت. تا پايان دوره كارداني در رشته آموزش ابتدايي درس خواند. معاونت تربيتي آموزش و پرورش بود. سال 1360 ازدواج كرد و صاحب دو دختر شد. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. يازدهم بهمن 1365، با سمت فرمانده گروهان در شلمچه بر اثر اصابت تركش خمپاره به پا شهيد شد. مدفن وي در مزار شهداي امام‌زاده ميرزاي زادگاهش واقع است. برادرانش علي و محمد ابراهيم نيز به شهادت رسيده‌اند. بخشی از ✨ همسرم : 🌸به زینب ودیگر فرزندم محدثه یاد بده که : «دنیا محل گذر است ،وجایگاه آزمایش ، اگر نتوانیم از این ره توشه جمع کنیم در روز قیامت در نزد خجالت زده خواهیم شد.» به آنها خوب قرآن خواندن وتفحص کردن در آن ، وقرآن را در صحنه زندگی آوردن وعمل کردن به آن را یاد بده وبگو که اگر میخواهید راه پدر را ادامه دهید ورستگار شوید تنها وسیله است . وفرزندان مارا هم اینگونه بیاموز . 🌷کانال رسمی بنیادحفظ آثارونشرارزشهای دفاع مقدس استان گیلان https://eitaa.com/defapressguilan