💠 علم دین
🔹 امروز كه 25 ذیقعده است «دحو الارض» است، از پربركت ترین روزهای ایام سال است و شاید بعضی از شما حوزویان و دانشگاهیان هم صائم باشید كه این روزه برای همه شما ـ انشاء الله ـ پربركت باشد. آنچه در جمع شما عزیزانی كه به رشته های متنوع علوم اشتغال دارید و قابل طرح است این است كه گرچه علوم را گاهی به صورت تجریدی و تجربی از یك سو و تجربی و ریاضی و انسانی و مانند آن از سوی دیگر و به «عِلْمُ الْأَبْدَان» و «عِلْمُ الْأَدْیان» تقسیم كردند از سوی سوم، ولی جامع همه آنها هدفمند بودن علم و عالم است كه همه ما را می تواند در كنار هم جمع بكند؛ یعنی حوزه و دانشگاه را آن هدفمند بودن می تواند جمع بكند.
🔹 توضیح مطلب این است كه حدیث معروفی از وجود مبارك پیامبر اسلام (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسیده است كه «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَانِ»؛[1] علم دو قسم است: بعضی از علوم مربوط به بدن انسان هاست؛ نظیر طب و سایر علوم وابسته به آن و برخی از علوم مربوط به دین است، نه بدن؛ نظیر فقه و تفسیر و كلام و امثال اینها. اما بزرگان اهل معرفت همین حدیث را به سبك دیگر معنا می كنند؛ آنها علم را با موضوع ارزیابی نمی كنند، علم را با هدف ارزیابی می كنند. آنها می گویند اینكه حضرت فرمود: «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَانِ» منظور علم بدن طب نیست و منظور علم دین تفسیر و فقه نیست، آن كسی كه فقه و تفسیر می خواند و می نویسد برای اینكه به دنیا برسد، او «عِلْمُ الْأَبْدَان» دارد؛ آن طبیبی كه می كوشد مشكل جامعه را حل كند او «عِلْمُ الْأَدْیان» دارد، این نگاه كجا و آن نگاه كجا؟! همین حدیث است! همین جمله است! یك كسی درس فقه می خواند برای فقه فروشی، تفسیر می خواند برای تفسیر فروشی، این «عِلْمُ الْأَبْدَان» دارد، یك وقت است نه درس علم طب خوانده كه مشكلات جبهه را حل كند، مجروحان جبهه را درمان كند، او «عِلْمُ الْأَدْیان» دارد.
🔹پس همین حدیث همین جمله وقتی به دست یك انسان سطحی نگر بدهید می گوید این علم به لحاظ موضوع تقسیم میشود، موضوع یا بدن است یا دین؛ وقتی به دست یك اهل حقیقت دادید می گوید این حدیث را برابر هدف باید تقسیم كرد نه برابر موضوع، اگر هدف «نشر معارف الهی» باشد و «خدمت به جامعه» باشد علم دین است، اگر هدف تأمین معیشت خودش باشد و كیف و جیب خودش باشد علم بدن است. پس «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَانِ» اگر منظور علم ادیان هدفمند بودن است این می تواند همه ما را جمع بكند؛ یعنی موضوع و محمول معیار نیست، هدفمند بودن است! ممكن است كسی ادبیات بخواند و غرضش این باشد كه قرآن را بهتر بفهمد و بهتر معنا كند، یك وقت است طب می خواند یا داروسازی می خواند كه به جامعه انسانی و اسلامی خدمت بكند، یك وقت است فقه و اصول می خواند كه به جامعه اسلامی و الهی خدمت بكند همه اینها دارای «عِلْمُ الْأَدْیان» است و این می تواند حوزه و دانشگاه را با هم جمع بكند. وحدت حوزه و دانشگاه به «وحدت هدف» است، اگر همه ما به یك جا می رسیم پس متحدیم.
[1]. کنزالفوائد، ج2، ص107.
#روز_دحو_الارض
#وحدت_هدف
#نشر_معارف
#خدمت_به_مردم
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1386/09/15
🆔 @a_javadiamoli_esra
ذلیل ترین عبد.mp3
1.54M
💠 روز بیست و ششم ماه #ذی_القعده 1441
🔹 ذلیل ترین عبد
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 ذلیل ترین عبد
🔹 ما اگر بخواهیم فکر آزاد داشته باشیم باید جان ما آزاد باشد، برای اینکه جان بسته فکر آزاد ندارد، این شدنی نیست! مطلب عمیق علمی این است که کدام جان بسته است؟ چه کسی آزاد است و چه کسی برده است؟ آن را در خطبه نورانی وجود مبارک رسول خدا (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) مشخص کرد. فرمود آدم گناهکار برده است، هر گناهکاری! یک انسان معصوم یا عادل او آزاد است: «عَبْدُ الشَّهْوَةِ أَذَلُّ مِنْ عَبْدِ الرِّق»؛[1] آن کسی که میگوید هر چه دلم میخواهد میگویم و میکنم، آن کسی که هر چه را دید میطلبد، هر چه را شنید میطلبد، این کسی که تواند کنترل و رام کردن چشم و گوش خود را ندارد، او «عَبْدُ الشَّهْوَةِ» است که «أَذَلُّ مِنْ عَبْدِ الرِّق»، این کسی که از رومیزی و زیرمیزی نمیگذرد، این کسی که از چهارتا لقب نمیگذرد، این کسی که با دنبال بازی هست، این کسی که اگر چهارتا احترام کردند او هم تحویل میگیرد، این برده است; برده شهوت است یا برده غضب است یا برده مقام است، به نحو موجبه کلیه هر گناهکاری برده است، چرا؟ چون انسان وقتی گناه می کند در برابر قانون خدا می ایستد.
🔹 فرمود: ﴿مَا یؤْمِنُ أَکثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِکونَ﴾[2] بسیاری از مردم دارای شرک رقیق هستند; منتها حالا خدا ﴿أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ﴾[3] است و میبخشد. فرمود مردم دو قسم هستند «اکثری و اقلّی»، اکثری که مشرک هستند حساب دیگری دارند، این مؤمنین دو قسم هستند اکثر مؤمنین مشرک هستند ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَکثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِکونَ﴾، چرا اکثر مؤمنین مشرک هستند؟ از امام (سلام الله علیه) سؤال کردند چطور میشود مؤمن مشرک باشد؟ فرمود همین که بگویند: «لَوْ لَا فُلَانٌ لَهَلَکت»[4] اگر فلان کس نبود اوّل خدا دوَم فلان کس. «لَوْ لَا فُلَانٌ لَهَلَکت» یعنی چه؟ ذات أقدس الهی مدیر کل است ﴿رَبُّ الْعالَمینَ﴾[5] است «ربّ الارباب» است، همه را دارد اداره میکند صدر و ساقه عالم سپاه و ستاد اوست ﴿مَا یعْلَمُ جُنُودَ رَبِّک إِلَّا هُوَ﴾[6] یک، ﴿لِلَّهِ جُنُودُ السَّماوَاتِ وَ الْأَرْضِ﴾[7] دو، بر اساس توحید افعالی هر فیضی که میرسد ﴿مَا بِکم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾،[8] خدا را شکر که به وسیله فلان شخص کار ما حل شد، نه اوّل خدا دوّم فلان شخص! خدا اوّلی نیست که دوّمی داشته باشد، نه «لَوْ لَا فُلَانٌ لَهَلَکت»! وقتی از امام سؤال کردند که چگونه میشود مؤمن مشرک باشد فرمود اینطور میشود، این کسی که مواظب زبان خود نیست، میگوید اوّل خدا دوّم فلان شخص یا «لَوْ لَا فُلَانٌ لَهَلَکت».
🔹 «فتحصل» اینکه میبینید خیلیها میگویند ما هر چه میخواهیم نماز شب بخوانیم نمیشود; راست میگویند چون بسته هستند، هر چه میخواهیم جلوی زبانمان را بگیریم یا جلوی چشمان را بگیریم نمیتوانیم راست میگویند چون بسته هستند، باز که نیستند، آزاد نیستند. یک انسانی که در گرو است و بسته است این فکر آزاد ندارد، یک انسان بسته، بسته فکر میکند.
[1]. عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج1، ص273.
[2]. سوره یوسف، آیه106.
[3]. سوره اعراف، آیه151.
[4]. تفسیر العیاشی، ج2، ص200; الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ج2، ص285; عدة الداعی و نجاح الساعی، ص99.
[5]. سوره اعراف، آیه54; سوره قصص، آیه30; سوره غافر، آیه64.
[6]. سوره مدثر، آیه31.
[7]. سوره فتح، آیات4 و 7.
[8]. سوره نحل، آیه53.
#جان_آزاد
#عبد_شهوت
#مؤمن_مشرک
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1390/04/30
🆔 @a_javadiamoli_esra
حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی:
فضای مجازی، فرصتی برای بیان حقایق دین از راه حکمت و برهان/منابر الکترونیکی؛ فرصتی برای خردورزی بیشتر
پایگاه اطلاع رسانی اسراء: امروز باید فعالیتهای دینی به لحاظ اینکه خدمات اجتماعی، از منظر دینی عمل شود، تعاریف خاص خودش را پیدا کند و حتماً هم لازم نیست که در قالبهای سنتی شکل بگیرد. چون عمل به ارکان یعنی مظاهر دینی، به وسیله اعضاء و جوارح انجام میشود و این میتواند مظاهر مختلفی داشته باشد و کرونا نمیتواند محدودیت چندانی ایجاد کند. بله، بحثهایی نظیر اجتناب از کنار یکدیگر بودن، رعایت فواصل اجتماعی و توجه به پروتکلهایی که از نظر نظام بهداشت و سلامت ابلاغ و اعلام میشود، لازم است، اما مانع از این نیست که تظاهرات دینی و مظاهر دینی سرد و کمرنگ شوند و این قابلیت وجود دارد که تظاهرات دینی بتواند به صورتهای دیگری اظهار شود.
متن کامل مصاحبه👇👇👇
news.esra.ir
https://b2n.ir/631845
🆔 @a_javadiamoli_esra
راهزنان امت.mp3
2.92M
💠 روز بیست و هفتم ماه #ذی_القعده 1441
🔹 راهزنان امت
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 راهزنان امت
🔹 یك سنت جاهلی هست كه نزدیك ترین گروه به هر رهبری دیرترین گروه ایمان آورنده به آن رهبرند، برای همه انبیا همین طور بود؛ دیرترین شهر و آخرین شهری كه به پیغمبر ایمان آوردند شهر خود پیغمبر بود یعنی مكه، این بود كه «أقرب» به حسب به مكان «أبعد» بحسب مكانت است. همشهری های غالب افراد این طور است، هم روستایی های غالب افراد این طور است، هم كشوری های غالب افراد این طور است، هم قاره ای های غالب افراد این طور است؛ خب این رقابت است یا حسادت است «أَوْ مَا شِئْتَ فَسَمّه» بود. مردم مدین فرمایش شعیب را نپذیرفتند، مردم منطقه های دورتر حرف های ایشان را قبول كردند كه بیایند و بپذیرفتند، اما اینها نمی گذاشتند! اینها كسانی بودند كه نه قبول می كردند و نه می گذاشتند كسی قبول كند. اصل این جریان در سورهٴ مباركهٴ «انعام» به عنوان یك بحث جامع گذشت كه ﴿وَهُمْ ینْهَوْنَ عَنْهُ وَینْأَوْنَ عَنْهُ﴾ «نائی» یعنی دور كه می گویند حج تمتع برای «نائی» است یعنی برای انسانی كه از مكه و حرم دور است، فرمود اینها هم «نائی»اند هم «ناهی»، هم خودشان از حریم دین دور هستند، هم دیگران را به عنوان نهی از معروف نمی گذارند اینها دین را بپذیرند ﴿وَهُمْ ینْهَوْنَ عَنْهُ وَینْأَوْنَ عَنْهُ وَإِنْ یهْلِكُونَ إِلاّ أَنْفُسَهُمْ وَما یشْعُرُونَ﴾.[1]
🔹 این رسم خیلی از افراد تبهكار بود. این «سنت سیئه» در قوم شعیب (سلام الله علیه) هم ظهور كرد، خودشان كه ایمان نیاوردند سر راه مؤمنین را هم می گرفتند، آنگاه شعیب (سلام الله علیه) از طرف خدا به آنها فرمود: ﴿وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ﴾[2] شما سر هر راهی می نشینید نمی گذارید یك عده ای بیایند با من مصاحبه كنند و ایمان بیاورند، هم سر راه معنوی می نشینید نمی گذارید تبلیغات من به آنها برسد و آنها از تبلیغات من با خبر بشوند، هم سر راه حسی آنها می نشینید از شهر یا روستای دیگر بخواهد بیاید راهزنی می كنید.
🔹 قرطبی در ذیل این آیه نقل می كند كه در شب اسراء وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به جبرئیل فرمود من یك چیزی دیدم، دیدم كه در راه یك چوبی است كه هر كه بخواهد برود این چوب یا لباسش را پاره میكند یا بدنش را خونی میكند، این چیست؟ فرمود این راهزنان امت هستند كه این متمثل شده است برای وجود مقدس پیامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) «لیله الاسراء» به یك چوب تیزی كه به لباس آدم بخورد پاره می كند، به بدن آدم بخورد خونی می كند، فرمود اینها راهزن هستند.[3] خب این گروه راهزن هم در راه معنوی می نشستند كه نمی گذاشتند تبلیغات شعیب (سلام الله علیه) به آنها برسد هم روی راه حسی می نشستند نمی گذاشتند آنها از نزدیك بیایند با شعیب (سلام الله علیه) مصاحبه كنند.
[1] . سوره انعام، آیه 26.
[2] . سوره اعراف، آیه 86.
[3] . الجامع لاحکام القرآن، ج7، 249.
#سنت_جاهلی
#رقابت_و_حسادت
#تمثل_در_معراج
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس تفسیر سوره مبارکه اعراف ـ جلسه 107
🆔 @a_javadiamoli_esra