هدایت شده از سرودههای تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«ولی آنقدرها نه!»
مِی خوردهام، مستم ولی آنقدرها نه!
سرخوش ز مِی هستم ولی آنقدرها نه!
هنگامهی بوسیدنت پا پس کشیدم
از دام تو جستم ولی آنقدرها نه!
چشمت چو بگشودی به سِحرم با کرشمه
چشمان خود بستم ولی آنقدرها نه!
ترسم ز افسون عشق تو بالا بگیرد
کاری دهد دستم ولی آنقدرها نه!
درمان دردم باش با یک جملهی نغز
گو «عاشقت هستم» ولی آنقدرها نه!
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. از دام جستن: کنایه از رهایی یافتن از فتنه
۲. کرشمه: چشمک؛ اشارههای چشم و ابرو
۳. افسون: کلماتی که جادوگران برای سحر به زبان میآورند؛ مَجاز از سحر و جادو، همچنین حیله و فریب
۴. کار دست کسی دادن: کسی را گرفتار کردن
۵. نغز: چیز جدید و بدیعی که زیبا و نیکو و اعجابآور باشد.
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️ عزیزانتان را به یک جرعه شعر مهمان کنید.
#عاشقانه
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
📲 پیوستن به کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن)
هدایت شده از سرودههای تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«غزل سوخته»
از تمام غزل سوخته یک مصرع ماند
فاطمه... میخ... علی خورد زمین از داغش
سجاد رستمعلی (تهمتن)
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#مادر
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📲 پیوستن به کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن)
هدایت شده از سرودههای تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«بهانهی خلقت»
هجده بهار، مُنتَهَی الآمال گشته بود
بلبل ز هِجر، بیپر و بیبال گشته بود
از نور گوهری که به خلقت بهانه بود
طاغیِ مستِ شبزده بدحال گشته بود
با چشمهای خیس خودش دید کودکی
مادر میان کوچه لگدمال گشته بود
وقتی برای بستن خورشید آمدند
یاس سفید، مضطرالاحوال گشته بود
گل پاسبان در، شرر شر به جان در
پهلو به میخ، منزل الاجلال گشته بود
مغلول کینهها شده آیات «هل أتی»
ابلیس، بهر محسن او، آل گشته بود
از خون طفل، یا ز سر تازیانهها
چشمان خیس فاطمه بیحال گشته بود
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. منتهیالآمال: غایت آرزوها
۲. هجر: جدایی
۳. گوهر: جواهر؛ کنایه از طینت و فطرت پاک
۴. طاغی: کسی که کفر و ستم را از حد گذرانده باشد!
۵. مست: غافل
۶. شبزده: کسی که متأثر از اثرات شب باشد؛ کنایه از غرق شدن در جاهلیت
۷. مضطرالاحوال: کسی که بندبند وجودش از شدت سختی حادثه به لرزه در آمده باشد.
۸. شرر: شعله
۹. منزل الاجلال: محل فرود آمدن
۱۰. مغلول: به زنجیر کشیده شده
۱۱. کینه: بغض، حِقد
۱۲. آیات هل أتی: مجاز از انسان کامل
۱۳. آل: در باور عوام، موجودی خیالی که بهصورت زنی لاغراندام با بدن پوشیده از مو تصور میشود و به زائوی تنها آسیب میرساند، جگر او را میدَرَد، و یا بچهاش را میدزدد.
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#حضرت_زهرا
#مادر
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📲 پیوستن به کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن)
هدایت شده از اندیشکده علوم و فناوریهای نرم انقلاب اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
❗️تخفیف ویژه❗️
🔰 اندیشکده علوم و فناوریهای نرم انقلاب اسلامی به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، به مدت یک هفته (فقط تا ۱ آذر)، "کتاب ممنوعه فلسطین" را با تخفیف ۵۰ درصدی (۱۸۰ هزار تومان) عرضه مینماید.
🔰 این کتاب نگاه شما به ایران، جهان و مسائل جاری در منطقه را به شکل کلی تغییر داده و با اطلاعات مستند خود شما را شگفتزده خواهد کرد.
🔰 برای سفارش کتاب بهصورت گروهی (۵۰ نسخه به بالا) با این شماره تماس بگیرید:
09301107898
🎁 برای خرید کتاب از طریق برنامک باسلام، روی لینک زیر ضربه بزنید:
🌐 https://basalam.com/jahaadetabin/product/21912082
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
📲 پیوستن به کانال اندیشکده علوم و فناوریهای نرم انقلاب اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
«فصل یخبندان»
درختان خشک و عورند و شرر آذر زند بر جان
شکسته استخوان سرما، زمین در حسرت باران
چونان سوزی است، صورتها به سرخی میزند پهلو
و اهل رَشک با نخوت، به گرماگرم با بُهتان
و ابر کینه، همپیمانه با گرد و غبار جهل
گلو را میفشارد تا بمیرد در خودش انسان
نه تنها شب، گرفته صورت خورشید با ظلمت
ستاره ریخته از آسمان چون برگ پاییزان
و بوف شوم پوشیده ردای حضرت سیمرغ
و هوهو میکند چون صوفیان حضرت جانان
عجب احوال تلخی دارد این پاییز وهمانگیز
که برده از دل عشاق هم سودای تابستان
رها شو تیر مانده در میان چلهی داور
بیا تا دور هم گردآوری مردان سرگردان
بِدم ای هر دمت باد بهاری! ای دمت اعجاز!
بِدم تا طی شود با یک نفس این فصل یخبندان
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. عور: برهنه
۲. شرر: جرقه
۳. آذر: آتش؛ همچنین ماه نهم
۴. پهلو زدن: غلبه کردن
۵. اهل: صاحب؛ همچنین دارای عادت ناپسند
۶. رشک: حسادت؛ همچنین مرد خشنود از فاحشهگری زنش
۷. نخوت: تکبر
۸. گرماگرم: زمان شدت گرفتن امری
۹. بهتان: زورگویی؛ همچنین تهمت
۱۰. کینه: نفرت
۱۱. همپیمانه: متحد
۱۲. بوف: جغد
۱۳. حضرت: جناب
۱۴. هوهو: صدای مرغ شب؛ در اصل «هوَهوَ» به معنی اتحاد در ذات است.
۱۵. صوفی: اهل سلوک، درویش
۱۶. جانان: معشوق
۱۷. سودا: هوس
۱۸. تیر: گلوله، بهره و قسمت
۱۹. چله: زهِ کمان
۲۰. سرگردان: بلاتکلیف
۲۱. دم: سخن
۲۲. اعجاز: معجزه
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را به یک جرعه شعر مهمان کنید!
#عاشقانه
#انتظار
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
📲 پیوستن به کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن)