eitaa logo
سروده‌های تهمتن
1.3هزار دنبال‌کننده
162 عکس
28 ویدیو
0 فایل
کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تخلص ادبی: تهمتن) حضرت حافظ: شاهِ تُرکان چو پسندید و به چاهم انداخت دستگیر ار نشود لطفِ تَهَمتَن چه کنم؟ اندیشکده علوم و فناوری‌های نرم انقلاب اسلامی: 🆔 @jahaadetabin ارتباط با ادمین کانال: 🆔 @Z_3_1_3M
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سروده‌های تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم «عادت پیاله» در مجلس خُماران، کس دردِ جان ندارد میلی به انتظار، شاه جوان ندارد یارا! ز شیخ مجلس، پُرسان مَشو ز مردم این کاروان نشان از، آن ساربان ندارد جمع خَمودگانیم، بی صحبت و هیاهو کس شوق استماعِ رازِ نهان ندارد در عرصه‌ی تجارت، چون ورشکستگانیم بازار حُسنِ یوسف، بازارِگان ندارد آنقدر بی‌بها شد، از مِی سرودن اینجا شاعر بجز گلایه، میلِ بیان ندارد ساغر شکسته ساقی، سالَم مکن بهانه چون عادت پیاله، پیر و جوان ندارد سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. خمار: می‌زده، شراب‌زده؛ همچنین جماعت مردم و انبوهی آنها ۲. جان: روح انسانی، به اعتقاد ابن‌سینا، صورتی از نفس آدمی که اگر به شناخت خود نائل شود، انسان به سعادت رسد. ۳. شاه: حاکم، سلطان؛ همچنین اصلی‌ترین هر چیز را گویند. ۴. جوان: علاوه بر معنی متداول، به معنی جدید و نو و همچنین موافق و مساعد آمده است. ۵. شیخ: بزرگ یک جمع؛ در کنایه به معنی روباه به جهت فریبکاری ۶. مردم: انسان شریف؛ همچنین سپاه و لشگر ۷. کاروان: عده زیادی از شتر و دیگر چهارپایان را گویند؛ مَجاز از قافله یا جماعتی که در پی یک مقصودند. ۸. ساربان: محافظ شتران، که سار یعنی شتر و بان یعنی محافظ؛ همچنین قافله‌سالار ۹. خَموده: بی‌حال، دچار خواب مرگ ۱۰. صحبت: عشق ۱۱. هیاهو: شور و غوغا ۱۲. استماع: شنیدن ۱۳. حُسن: زیبایی ۱۴. بازارگان: بازرگان ۱۵. می: محبت و عشق ۱۶. ساغر: قلب سالک ۱۷. ساقی: محبوب، معشوق ۱۸. عادت: مسلک ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 📲 پیوستن به کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن)
هدایت شده از سروده‌های تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم «خیال» بر بومِ یک خیال، تو را آه می‌کشم یک منظره به صورتِ دلخواه می‌کشم یک سبزه‌راه تا برسد پیشِ پای من یک آشنا، میانه‌ی آن راه می‌کشم آن راه را مگر که به سرعت رسم به تو در حدِّ چند لحظه‌ی کوتاه می‌کشم پر می‌شود مشامِ من از عطرِ موی تو از این دمی که گاه، و بیگاه می‌کشم اشکی نمی‌کشم مگر آندم که می‌رسی بارانِ شوقِ وصلِ تو آنگاه می‌کشم می‌دانم این خیال، دگر می‌کُشد مرا این مرگ را، به دفترم آگاه می‌کشم سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️ عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید. 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 📲 پیوستن به کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن)
هدایت شده از سروده‌های تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم «زینب(س)» فرود آید ز نور حق، به دنیا اختری امشب به حق شایسته‌اش باشد که نامش رب نهد زینب علی انسان کامل هست و این دختر عجب دارد که آراییده اکمال و شده زینت برای أب فدای خلق بی‌همتای او گردم که چون آمد بیاورده است مولایم حسین لبخند روی لب سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 📲 پیوستن به کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سروده‌های تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم «ولی آنقدرها نه!» مِی خورده‌ام، مستم ولی آنقدرها نه! سرخوش ز مِی هستم ولی آنقدرها نه! هنگامه‌ی بوسیدنت پا پس کشیدم از دام تو جستم ولی آنقدرها نه! چشمت چو بگشودی به سِحرم با کرشمه چشمان خود بستم ولی آنقدرها نه! ترسم ز افسون عشق تو بالا بگیرد کاری دهد دستم ولی آنقدرها نه! درمان دردم باش با یک جمله‌ی نغز گو «عاشقت هستم» ولی آنقدرها نه! سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. از دام جستن: کنایه از رهایی یافتن از فتنه ۲. کرشمه: چشمک؛ اشاره‌های چشم و ابرو ۳. افسون: کلماتی که جادوگران برای سحر به زبان می‌آورند؛ مَجاز از سحر و جادو، همچنین حیله و فریب ۴. کار دست کسی دادن: کسی را گرفتار کردن ۵. نغز: چیز جدید و بدیعی که زیبا و نیکو و اعجاب‌آور باشد. ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️ عزیزانتان را به یک جرعه شعر مهمان کنید. 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 📲 پیوستن به کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن)
هدایت شده از سروده‌های تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم «غزل سوخته» از تمام غزل سوخته یک مصرع ماند فاطمه... میخ... علی خورد زمین از داغش سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📲 پیوستن به کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سروده‌های تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم «بهانه‌ی خلقت» هجده بهار، مُنتَهَی الآمال گشته بود بلبل ز هِجر، بی‌پر و بی‌بال گشته بود از نور گوهری که به خلقت بهانه بود طاغیِ مستِ شب‌زده بدحال گشته بود با چشم‌های خیس خودش دید کودکی مادر میان کوچه لگدمال گشته بود وقتی برای بستن خورشید آمدند یاس سفید، مضطرالاحوال گشته بود گل پاسبان در، شرر شر به جان در پهلو به میخ، منزل الاجلال گشته بود مغلول کینه‌ها شده آیات «هل أتی» ابلیس، بهر محسن او، آل گشته بود از خون طفل، یا ز سر تازیانه‌ها چشمان خیس فاطمه بی‌حال گشته بود سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. منتهی‌الآمال: غایت آرزوها ۲. هجر: جدایی ۳. گوهر: جواهر؛ کنایه از طینت و فطرت پاک ۴. طاغی: کسی که کفر و ستم را از حد گذرانده باشد! ۵. مست: غافل ۶. شب‌زده: کسی که متأثر از اثرات شب باشد؛ کنایه از غرق شدن در جاهلیت ۷. مضطرالاحوال: کسی که بندبند وجودش از شدت سختی حادثه به لرزه در آمده باشد. ۸. شرر: شعله ۹. منزل الاجلال: محل فرود آمدن ۱۰. مغلول: به زنجیر کشیده شده ۱۱. کینه: بغض، حِقد ۱۲. آیات هل أتی: مجاز از انسان کامل ۱۳. آل: در باور عوام، موجودی خیالی که به‌صورت زنی لاغراندام با بدن پوشیده از مو تصور می‌شود و به زائوی تنها آسیب می‌رساند، جگر او را می‌دَرَد، و یا بچه‌اش را می‌دزدد. ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📲 پیوستن به کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ❗️تخفیف ویژه❗️ 🔰 اندیشکده علوم و فناوری‌های نرم انقلاب اسلامی به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، به مدت یک هفته (فقط تا ۱ آذر)، "کتاب ممنوعه فلسطین" را با تخفیف ۵۰ درصدی (۱۸۰ هزار تومان) عرضه می‌نماید. 🔰 این کتاب نگاه شما به ایران، جهان و مسائل جاری در منطقه را به شکل کلی تغییر داده و با اطلاعات مستند خود شما را شگفت‌زده خواهد کرد. 🔰 برای سفارش کتاب به‌صورت گروهی (۵۰ نسخه به بالا) با این شماره تماس بگیرید: 09301107898 🎁 برای خرید کتاب از طریق برنامک باسلام، روی لینک زیر ضربه بزنید: 🌐 https://basalam.com/jahaadetabin/product/21912082 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 📲 پیوستن به کانال اندیشکده علوم و فناوری‌های نرم انقلاب اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم «فصل یخبندان» درختان خشک و عورند و شرر آذر زند بر جان شکسته استخوان سرما، زمین در حسرت باران چونان سوزی است، صورت‌ها به سرخی می‌زند پهلو و اهل رَشک با نخوت، به گرماگرم با بُهتان و ابر کینه، هم‌پیمانه با گرد و غبار جهل گلو را می‌فشارد تا بمیرد در خودش انسان نه تنها شب، گرفته صورت خورشید با ظلمت ستاره ریخته از آسمان چون برگ پاییزان و بوف شوم پوشیده ردای حضرت سیمرغ و هوهو می‌کند چون صوفیان حضرت جانان عجب احوال تلخی دارد این پاییز وهم‌انگیز که برده از دل عشاق هم سودای تابستان رها شو تیر مانده در میان چله‌ی داور بیا تا دور هم گردآوری مردان سرگردان بِدم ای هر دمت باد بهاری! ای دمت اعجاز! بِدم تا طی شود با یک نفس این فصل یخبندان سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. عور: برهنه ۲. شرر: جرقه ۳. آذر: آتش؛ همچنین ماه نهم ۴. پهلو زدن: غلبه کردن ۵. اهل: صاحب؛ همچنین دارای عادت ناپسند ۶. رشک: حسادت؛ همچنین مرد خشنود از فاحشه‌گری زنش ۷. نخوت: تکبر ۸. گرماگرم: زمان شدت گرفتن امری ۹. بهتان: زورگویی؛ همچنین تهمت ۱۰. کینه: نفرت ۱۱. هم‌پیمانه: متحد ۱۲. بوف: جغد ۱۳. حضرت: جناب ۱۴. هوهو: صدای مرغ شب؛ در اصل «هوَهوَ» به معنی اتحاد در ذات است. ۱۵. صوفی: اهل سلوک، درویش ۱۶. جانان: معشوق ۱۷. سودا: هوس ۱۸. تیر: گلوله، بهره و قسمت ۱۹. چله: زهِ کمان ۲۰. سرگردان: بلاتکلیف ۲۱. دم: سخن ۲۲. اعجاز: معجزه ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را به یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 📲 پیوستن به کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن)