🌷شهید نظرزاده 🌷
❣رهبرم واسطه ی #اجابت حاجات است ❣رهبرم جان مرا چشمه ی الهامات است چشم های او هزار و
#دلنــوشتـــــــــه 📝
💠نجوایی با شهیدان
⚜السلام علیکم یا اولیاء الله و اودائه
⚜السلام علیکم یا انصار دین الله
⇜سلام بر پاک سیرتانی که جان در راه دوست باختند.
⇜درود بر دلسپردگان حریم دین و طواف گران کعبه تولی.
⇜سلام بر شهیدان شاهد و شاهدان شهید.
🌾امروز به یاد آن دیدگان آسمانی و نغمه های روحانی، سر بر دیوار #حسرت نهاده ام😞، و به هوای لحظه ای #باشهیدان بودن، گوشه دنجی را می جویم و منتظرم تا آن سعادتمندان چشمهای خسته ام😢 را دریابند.
🌾اشک را به #پابوسشان آورده ام، و از #غربت غریبی می نالم. به یاد روزهایی می گریم که معنویت مهمان دلهــ❤️ـا بود و شوق و ایثار و وحدت، ستون #خیمه برادری.
🌾هنوز، #دین در ظلمت اندیشی «منورالفکرها» کمرنگ نشده بود. آن روزها، هر شهیدی🌷 را که می آوردند، شهر به رنگ #ملکوت، در می آمد، باران گریه دلها😭 را می شست.
🌾حتی آن دختر #بدحجاب به احترام حضور شهید روسریش را جلو می کشید👌. و آن پسر پانکی از خجالت #سر به زیر می افکند. رنگها، رنگ خاکی بسیج بود، و سرخی #خون، و سبزی اندیشه های ناب آن روزها «الله اکبر» گوش جان را می نواخت و« #صلوات » از مد نیفتاده بود☑️.
🌾«دمکاء» (سوت) جایگزین بکاء نشده بود🚫 و تصدیه (کف) جانشین تسبیح📿 نبود.
آنچه بها داشت، #قرآن و سجاده بود، چفیه بود و لباس رزم و پیشانی بند و 📸عکس امام و پلاک #شهیدگمنام.
🌾دخترها، با یک حلقه ازدواج💍 و #لباس_ساده به خانه خوشبختی می رفتند و حنظله ها، مسافرت بعد از عروسی را در ارتفاعات «الله اکبر» در کنار امواج خروشان #اروند و در لاله زار🌷 #شلمچه می گذراندند. و پیکر خونین⚰ و خندان را به سوغات می آوردند.
🌾آن روزها #آرامش در شنیدن آیات «نصر» احساس می شد،♨️ نه در هتل چهار ستاره قصر،امارنگ شهرعوض شده.
♨️گویا #سیدعلی_تنهاست و در آرامش باصفایش جرعه جرعه خون دل می نوشد😔.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣عشق یک سینه و هفتاد و دو سر میخواهد ❣بچه بازیست مگر عشق #جگر می خواهد... 🌾درود می فرستیم به روان
#فـرازی_از_وصیتنامه📜
🍂همسر عزیزم ؛ پدرم ؛ خواهرم , برادرم ؛ دوستان خوبم؛ اگر #شهید شدم یک کلام #وصیت اینکه حاج آقا مجتبی به نقل از حضرت علی (علیه السلام) می گفتند که منتهی رضای الهی #تقوی است.
🍂شهادت خوب است و #تقوی_بهتر، رب تقوا میخواهد، تقوایی که در قلب❤️ است و در #رفتار بروز پیدا می کند و فکر نکنم [این تقوا] مال یک روز باشد☺️
🍂یا شاید یک روزه هم دارد ⚡️ولی حاج آقا می گفت پی ساختمان و فندانسیون #آهن است.چیزی که نمی دانید عمل نکنید🚫، ادای کسی را در نیارید .
🍂بدون عِلم درست وارد کاری نشوید❌ مخصوصا #دین؛ اول واجبات♨️ بعدا مستحبات مؤکد مثل ✓کمک به پدر و مادر و مردم و ✓دستگیری دور و بری ها، ⭕️نه حج و کربلا و ... صد بار بدون این کارها.
🍂هیئت و #زیارت با توجه به نیاز با توجه به دِین به #سید_الشهدا عشق💞 است و فقط قال الله: افضل الاعمال بر به والدین و اولادها... .
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
تو مثلِ #خندهٔ_گل مثلِ خوابِ پـــروانہ تو مثلِ آنچہ ڪہ ناگفتنی است، #زیبایـی . . .✨ #شهید_محسن_حجج
3⃣0⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
📚برشی از کتاب #ســربلنــد
📝در اردوی #قم شده بود رفیق شیش من؛ ولی نمیشد بهش دل بست💞. بهراحتی بعد از برگشت از قم میدیدی با دوتای دیگر👥 هم رفیق شده. این نبود که ثابت کلید باشد روی #یک_نفر. با خیلیها رفت و آمد میکرد. خودش راهم دلبسته نمیکرد💕 به بچهها.
📝در #اردو_جهادی هم بعدازظهرها بعد از کار عمرانی سرش که خلوت میشد میرفت قاتی بچههای #روستا. حتی گاهی میرفت در خانههایشان🏡. با خودش پاککن و مداد✏️ و اینچیزها آورده بود و به بچهها جایزه میداد🎁.
📝بابت موبایلهایشان📱 خیلی حرص میخورد. میگفت:این موبایلها #دین و فرهنگشون رو از بین برده♨️!به یکی گفته بود:بیا چندوقت #گوشی_من دستت باشه ببین بدون این عکس و فیلمهای مستهجن🔞 چی میشه.
📝شبها میرفت توی کوه و کمر🏞 یک گوشه برای خودش خلوت میکرد👤. جایی که توی روز از ترس #ماروعقرب جرئت نمیکردیم برویم. نه که بگویم میرفت #نمازشب و دعا بخواند و از این حرفها؛ نه❌. گاهی در آن تاریکی مطلبی هم مینوشت✍.
📝آن اوایل به #رهبری تعصب نداشت؛ ولی رفته رفته به واسطه حضورش در #موسسه نظرش عوض شد👌. در یکی از کلاسهایی که خودش مربی بود دیدم با یکی تند شد😠. میگفت:اگه میخوای اینجوری صحبت کنی #بروبیرون! بعد فهمیدم طرف داشته #درباره_آقا حرفهای نامربوط میزده🚫.
#شهید_محسن_حججی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے8⃣0⃣1⃣ #مردان_آخرالزمان در روایات برای مردانی که در آخر
❣﷽❣
پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے9⃣0⃣1⃣
📌٦٦ مورد در رابطه با #آخر الزمان از #نهج_البلاغه
🔅به نام خدا
#علائم_آخرالزمان:
🌱1. مردان و زنان شبیه یکدیگر میشوند در #پوشش و #آرایش
🌱2. مردان و زنان لباس #تنگ و #بدن_نما میپوشند
🌱3. #خونریزی بین مردم عادی میشود
🌱4.شعار #دین کهنه می شود
🌱5. به افراد #بد . احترام می گذارند
🌱6. #امر_به_معروف را #نهی و #ترک می کنند و می گویند به تو چه ربطی دارد
🌱7. در امور #دین و #خدا از مال کم هم دریغ می کنند و خرج نمی کنند
🌱8. #فاسق و #منافق عزیز می شوند
🌱9. آلات موسیقی در #مساجد و روی #قبرهانواخته می شود
🌱10. صف های نماز #جماعت مردم نشانه #نفاق می شود
🌱11. قرآن را #سبک می شمارند و نمی شناسند مگر با صدای آواز و غناك
🌱12. مردم از #عالمان_دین فرار میکنند
🌱13. مردم #بی_دین می شوند و از دنیا می روند
🌱14. افراد نادان #زمام_امور را به دست می گیرند
🌱15 . #صله_رحم از بین می رود و جایش را به #قطع_رحم می دهد
🌱16. افراد #فاجر و #فاسد زیاد میشوند
🌱17. بازارها به هم #نزدیک می شوند یعنی بازار تجارت و کسب
#کاذب می شوند
🌱18. تار و تنبور و نی را نیکو میشمارند و #آلات_موسیقی
همه جا ظاهر می شوند
🌱19. فقرا #آخرت خود را به #دنیا می فروشند
🌱20. مردم برای #رئیس شدن #حرص می زنند و #طمع دارند
🌱21. اطاعت بی چون و چرای #مردان از #همسرانشان زیاد می شوند
🌱22.پدرو مادر را #لعن و #نفرین می کنند
🌱23. #خیانت در مال شرکاءفراوان و #عادی می شود (کلاهبرداری)
🌱24. پرده #حیا از زنان برداشته می شود
🌱25. سکته و مرگ #ناگهانی زیاد می شود
🌱26. دین مردم #درهم و #دینار می شود و خدای مردم #شکمشان
🌱27. آشنایان در وقت #نیاز همدیگر را نمیشناسند
🌱28. مردم غذاهای خوب می خورند و جامه های زیبا و فاخر می پوشند
و با آن #فخر می فروشند
🌱29. مردان با #طلای حرام و #ابریشم حرام خود را زینت می کنند
🌱30. کودکان نسبت به بزرگترها و والدین #بی_حیا و #بی_ادب می شوند
🌱31. عالمان به حرفشان #عمل نمی کنند
🌱32. مساجدرا #نقاشی می کنند ظاهر مساجد #آباد ولی از نظر
هدایت و ارشاد #ویران است
🌱33. عیب کالا را #پنهان می کنند
🌱34. سوار شدن زنان بر روی #زینها (اعم از حیوان و غیر آن مثل
ماشین . موتور و......)
🌱35. سبک شمردن #زنا و هر رابطه دختر و پسر و زن و مرد و نا محرم #عادی می شود
🌱36. اسلام #غریب میشود و از اسلام فقط #نامی باقی می ماند
🌱37. امر به معروف را #زشت می شمارند و همه در #ترکش مساوی اند
🌱38. خرج کردن زیاد برای #دنیاشان و دریغ از خرج کردن برای #آخرت
🌱39. مومنین در این زمان #غمگین و #حقیر و #ذلیل می شوند
🌱40. نماز را #سبک شمرده و به #جماعت نمی خوانند
🌱41. موذن برای #اذان گفتن #پول می گیرند
🌱42. قرآن #مهجور و #متروک می شود فقها و عالمان به قرآن اندک
🌱43. #برکت از مال و جان مردم گرفته می شوند (جوانمرگ می شوند)
🌱44. افراد مورد #اعتماد و #امین کم می شوند
🌱45. مال حلال #کم می شوند
🌱46. کم فروشی #عادی می شود
🌱47. ازدواج #مرد با #مرد و #زن با #زن صورت میگیرد و عادی می شود
🌱48. فساد #عمومی می شود
🌱49. بیت المال وسیله #شخصی می شود
🌱50. مسکرات و نوشیدنی های حرام #حلال می شوند
🌱51. #زکات مال ترک می شوند همانند #خمس آن
🌱52. صاحبان مال و ثروت بزرگ #شمرده می شوند
🌱53. مردم قبور #شعراءرا محل #عبادت قرار می دهند
🌱54. هیچ چیز بهتر از #دروغ در آن زمان نمی باشد
🌱55. زبان #راستگو و #صادق کم است
🌱56. مردم #فرقه_فرقه شده و از اهل #نفاق تقلید می کنند
🌱57. موسیقی مطرب رواج می یابد و معمول می شود وکسی آن را #نهی نمی کند
🌱58. شرب خمرو می خوارگی می کنند
🌱59. زنان فرزندان خود را #رقاصه و #آوازه_خوان تربیت می کنند
🌱60. #طلاق زیاد می شود
🌱61. صورت مردم #انسانی اما دلهایشان #شیطانی است
🌱62. حرف حق را #تکذیب می کنند
🌱63. در #عروسی ها هر کاری بخواهند می کنند
از گناه . فساد . ساز. آواز و......
🌱64. از مردم جدا شوی تو را #غیبت می کنند
🌱65. بالا رفتن #قیمت_ها در آن زمان عادی می شود
🌱66. شنیدن آیات قرآن #سنگین می شود
التماس دعای فرج😍
#پرسش_پاسخ_مهدوی
🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣ #یادی_از_شهدا یادش بخیر شهید حجت میگفت: #جنگ_نرم مثل خمپاره 60 میمونه! چون نه صدا داره نہ سوت
#تلنـگـــــــــر🔔🔔
#غفلت_نکنیم❌
💢رهبر انقلاب:
⚜تغییر #باورهای مردم، یکی از محورهای مهم👌 و اصلی جنگ اطلاعاتی است.
💢 #جنگ_نرم
⚜جنگ حمله به عقیده هاست .
#غیرت مردان و #حیای زنان اولین هدف🎯 دشمن است
♨️ #جنگ_نرم_را_جدی_بگیریم♨️
💢دوستان باید مراقب بود
⚜ #فضای_مجازی📱با کسی شوخی نداره🚫
باید تلاش کردافسرجنگ نرم خوبی باشیم✅
✷دنیــ🌎ـا عوض شده
✷زمونه عوض شده
✷#آدماهم دارند عوض میشن.
↫واقعا نگه داشتن #دین سخت شده😣.
⭕️حتما شماهم چنین #دوستایی داشتید↯↯
🔸بعضی دوستا هستن که بودن باهاشون #حال_دلت❤️ رو خوب میکنه
🔸بعضی دوستا قلبشون
✾بوی #خدا میده
✾بوی #شهدا
✾بوی هیئت
✾بوی #زیارت
✾بوی حسین (ع)
💢بقول شاعر:
🔹تعریف من از #دوست همانست که گفتم
🔹درراه کسی باش که در #راه_حسین است
⭕️این بعضیارو باید #جوردیگه ایی دوست داشت😍
⇜ایناییکه تو جلسات هفتگی هیات کمی که دیر میکنن چشمت به در🚪 میمونه تا بیان چون بودنشون #همیشگیه
✓چادری ✓ریشو ✓خادم ✓نمازخون ✓اهل عبادت
💥ولی....
گاهی....
همین دوستا....
🌾بین شلوغی ها و کارهای روزمره ؛ازدواج💍؛بچه دار شدن👶؛ #دانشگاه رفتن ... ؛ رفته رفته بودنشون #کمرنگ میشه و نبودنشون همیشگی😔
🌾بعد مدتی باچهره ی #متفاوت میبینیشون
#بی_چادر باآرایشِ💄 آنچنانی و میفهمی دیگه اون آدم سابق نیست❌.دوری از #حسین (ع) عوضش کرده😔
✘پوشش رو✘اخلاقش رو✘اعتقاداتش رو...
میفهمی دیگه حتی #نمازشم نمیخونه😓
🌾اون لحظه س که آهی میکشی و میگی :
🔸خدامرا از در #خانه_ات جدایم نکند
🔸غرق گنهم؛کاش که ارباب رهایم نکند
🔸یک خواسته دارم زخدای تو؛ #حسین
🔸درهردو جهان از تو جدایم نکند😭
#دور_ازحسین_بدترین_مجازاته
⚜یاالله یارحمن یارحیم
⚜یامقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک(آمیـن)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#حجــابـــ🌸🌿 #چــادر مشکی ات تمثال آسمان شب🌌 است همان آسمان #ساکت شب با همان تموّج🌊 آرامش #همیشگ
#تلنــگـــــــــــر 🔔🔔
♦️آقا اصلا #دین رو میذاریم وسط
♦️بیا اصلا #قرآن رو میذاریم کنار❗️
💢 #حجاب یه مسئله ی عقلیه!
هر عقل سالمی میتونه قبول کنه✅
✔️به یه خانم بگو حاضری #شوهرت ۹۹%عشقش مال تو باشه١%واسه یه زن دیگه⁉️
کسی هست بگه #حاضرم؟!😕😐
پس همونطور که حاضری شوهرت #عشقش مال تو💞 باشه...
جوری از خونه بیرون نرو🚷 که عشق #شوهر_مردمو بدزدی!😱
👈یه جوری #لباس نپوش آرایش نکن که ۱%عشق یه مردو #مال_خودت کنی
💢 #زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد کند که علائم #عفاف و وقار و سنگینی و پاکی✨ آن هویدا باشد
#سخن_حاج_آقا_قرائتی
#حجاب🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_دیالمه: ⭕️در هر شغلی که هستیم اگر ذرهای👌 #عدم_خلوص در ما باشد، امروز سقوط نکنیم #فردا سقوط
⁉️چرا جرأت دفاع از افکار و عقائدمان را نداریم؟
🔵بسيار اتفاق افتاده است که در يک محيط #خانوادگی مينشينيم و ديگران صحبت ميکنند و همه گونه به #دين و انقلاب حمله میکنند❌ اما ما اين جرأت را نداريم که از افکار و #عقائد خودمان دفاع کنيم. در اين حال سعي میکنيم سرمان را به يک بازي گرم کنيم📱 يعنی ما چيزهايی که مي گويند را نشنيدهايم!!
🔵آن فرد همه چيز را زير سوال ميبرد و به همه حمله ميکند، ولي ما در مقابلش #جواب نمیدهيم🚫 مگر اينکه چند نفر👥 ديگر از #همفکران ما با ما همراه شوند.
🔵چرا⁉️ چون در ذهنمان از هر يک از آنها ( همفکرانمان) #نقطه_اتکايی ساختهايم و حالا احساس میکنيم ميتوانيم به آنها اتکا کنيم؛ جايي که تک👤 باشيم حرف نمیزنيم. اگر مثلاً در قطار و ماشين و اتوبوس🚌 تنها باشيم از #حق هيچ دفاعی نميکنيم! مثلاً در قطار🚞 نشستهايم اگر فردی حرف بزند پيش خودمان ميگوييم ولش کن چه کسی حوصله بحث دارد😒
🔵اين خودش نوعي سر پوش بر اصل مسأله است که #رعب ماست. اينها نشان مي دهد ما چقدر در زندگی اسير اين #ترس ها هستيم. علت اين رعبها اين است که ما خداوند را باور نکردهايم😔 و به مرحله '' #توکل'' نرسيدهايم.
💢اتکا و اعتماد به #همفکران داریم اما به خدا اعتماد نداریم❌❌
📚 کتاب توکل صفحه۴۲و۴۳
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 77 #استاد_پناهیان #مبارزه_با_راحت_طلبی 5 💢 تقریبا هر خصوصیت بد اخلاقی که انسان
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 78
#استاد_پناهیان
#مبارزه_با_راحت_طلبی 6
💢فراموشی رنج...
🚫 یکی از مهم ترین مشکلاتی که راحت طلبی برای ما ایجاد میکنه اینه که «باعث میشه انسان رنج های خودش رو فراموش کنه».😒
🚫 راحت طلبی باعث میشه که جوان ما، خیال کنه که دنیا میتونه بدون رنج باشه! همین باعث میشه که موضوع مهم رنج رو فراموش کنه.
⭕️ ما این همه در مورد اثرات و فواید توجه به #رنج گفتیم «اما راحت طلبی میاد و تمام این فواید ضروری و حیاتی رو از بین میبره».
راحت طلبی به ما اجازۀ حرکت و ارتباط با #دین رو نمیده.
حتی گاهی باعث میشه که «انسان از دین هم سوء استفاده کنه».😒
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#مثل_هیچکس ♥️ #قسمت_پنجاه_وچهارم 4⃣5⃣ 🍂اجازه هر دختری برای ازدواج وابسته به تصمیم #پدرش است مادر می
❣﷽❣
#رمان
#مثل_هیچکس ♥️
#قسمت_پنجاه_وپنجم 5⃣5⃣
🍂وقتی رسیدم نیما (پسر مهندس قرایی) به استقبالم آمد... چند روزی مهمانش بودم تا توانستم در نزدیکی دانشگاه سوییت کوچکی🏡 اجاره کنم.
برای یک دانشجوی تازه وارد خانه ی نقلی و ایده آلی بود. یک طرف آشپزخانه و یخچال کوچک و سینک و گاز قرار داشت. کمی آن طرف تر هم تخت و کمد و کاناپه و تلویزیون چیده شده بود. حمام و سرویس بهداشتی هم در سمت دیگر اتاق بود...
🌿ساکم را باز کردم و وسایلم را چیدم. ✨قرآن #فاطمه✨ را بالای تختم گذاشتم. مدتی طول می کشید تا روال ثبت نام طی شود. غروب غربت دلگیر بود. مخصوصا که اغلب اوقات هم هوا ابری و بارانی بود. با اینکه هنوز چند روزی از آمدنم نمیگذشت اما تحمل این تنهایی برایم نفس گیر شده بود.
🍂مرتب به سراغ نوشته های فاطمه می رفتم ☺️و هر کدامش را چند بار می خواندم. از لابلای نوشته هایش فهمیدم از همان روز خواستگاری مهرم به دلش نشسته بود. 😍از جدیت و مصمم بودنم خوشش می آمد. گاهی هم بعضی چیزها را رمزی می نوشت که من از معنایشان سر در نمی آوردم.😕
🌿بعد از اینکه دانشگاه آغاز شد به کمک نیما توانستم شغل مختصری دست و پا کنم... کمی طول کشید تا به تفاوت های فرهنگی و سبک زندگی مردم آنجا عادت کردم. هرچند برای نظرات و اعتقادات دیگران احترام قائل بودند اما ویژگی های خاصی داشتند. وفق یافتن با آنها برایم کمی دشوار بود. 😣
🍂تقریبا به زبان تسلط داشتم اما گاهی بخاطر غلظت لهجه ی مردم سردرگم می شدم. روزهای پر از رنج و سختی را سپری می کردم. درس، کار، دوری و دلتنگی همه در مقابلم بودند. 😔سعی می کردم شرایط را مدیریت کنم و روحیه ام را از دست ندهم.
🌿نیمی از ترم گذشت...
با نمراتی که تعریف چندانی نداشت امتحانات میان ترم را پشت سر گذاشتم. میدانستم اگر همینطور پیش برود نمیتوانم موفق شوم.😥
تنها راهی که برای #آرام_شدن پیدا کردم #قرآن_خواندن بود.
قرآن فاطمه را همیشه همراهم داشتم و از کوچکترین فرصت ها برای خواندنش استفاده می کردم. سعی کردم برای اینکه به زبان مسلط تر شوم با همکلاسی هایم ارتباط برقرار کنم.
🍂از این طریق می توانستم با پیچ و خم لهجه هایشان آشنایی بیشتری پیدا کنم. به بهانه های مختلف با آنها حرف می زدم و روی تلفظ هایشان دقت می کردم.
🌿یک روز روی چمن های حیاط دانشگاه نشسته بودم و قرآن می خواندم که یکی از همکلاسی هایم کنارم ایستاد و به زبان انگلیسی گفت:
_ میتونم اینجا کنارت بشینم؟
+ بله
🍂امیلی دختر ساده ای بود که همیشه لبخند می زد.👩 موهایش زرد بود و روی گونه اش لک های ریز و قرمز زیادی داشت. کنارم نشست و کوله پشتی اش را از دوشش درآورد. زیپ کوله پشتی را باز کرد. ساندویچش🌯 را نصف کرد و به من داد. میدانستم آنها مثل ما اهل تعارف کردن نیستند، تشکر کردم و ساندویچ را گرفتم.
🌿نگاهی به قرآنم انداخت و گفت:
_ چی میخونی؟
+ کتاب مقدس.👌
_ اسمش چیه؟
+ قرآن.
_ تو به دینت اعتقاد داری؟ یعنی آدم مذهبی ای هستی؟🤔
نمیدانستم چه بگویم...
چون تعریفی که او از یک آدم مذهبی داشت با تعریف من متفاوت بود. گفتم :
+ تقریبا همینطوره.
_ اما من آدم مذهبی ای نیستم. من فکر می کنم چیزی به نام #دین وجود نداره.
🍂ساندویچش را گاز زد و گفت:
_ چرا نمیخوری؟ ژامبون دوست نداری؟ من خیلی دوست دارم. ژامبون دودی #خوک طعمش بینظره.
از شنیدن اسم خوک چندشم شد. لبخند زدم و گفتم:
+ ممنون. با خودم میبرم خونه.
ساندویچش را خورد و خداحافظی کرد و رفت...
🌿بلند شدم و از دانشگاه خارج شدم. سوییتی که اجاره کرده بودم تلفن نداشت. همیشه برای حرف زدن با پدر و مادرم از تلفن های عمومی📞 که مختص تماس با خارج از کشور بودند استفاده میکردم.
گاهی هم وسط مکالمه تلفن قطع می شد و هرچقدر سعی میکردم تماس برقرار نمی شد. فشار دلتنگی زیاد بود اما امید به آنکه 💓فاطمه در ایران انتظارم را می کشد آرامم می کرد.
تصمیم گرفتم با او تماس بگیرم. زنگ زدم و محمد گوشی را برداشت :
_ سلام. خوبی؟ رضام.😊
+ سلااااااام بر رفیق خارجی. الحمدلله، ما خوبیم. تو چطوری؟ خوبی؟
_ ممنون، خوبم.
✍ نویسنده: فائزه ریاضی
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 134 #عبد_بودن 1 #استاد_پناهیان🔻 🔰رابطه تقوا و "عبد بودن" 🔶 بعد از اینکه پذیرفتی
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 135
#عبد_بودن 2
#استاد_پناهیان🔻
🌷✅ خدا میفرماید حالا که قرار شد من دستور بدم و تو گوش بدی تا در جهنمِ حسرتِ خودت نسوزی ، "باید عبدِ ذلیلِ من بشی".
— خدایا کوتاه بیا ! یعنی برده بشم؟ برده که هیچی نداره برای خودش!❗️🙄
🌹بله دیگه ؛ قرار شد تو علاقه هات رو بزنی "تا دلت هیچی غیر از من رو نخواد" .هیچ منیّتی برات باقی نمونه دیگه....👌
* من همین اول اسمش رو میذاریم روت
— چی؟
👥🌏 ای اهل عالم! ایشون میخواد "برده من" بشه💖
— خدایا نمیشه حالا با هم تقسیم وظایف کنیم!! یه کمی "مَن" بگم یه کمی شما؟😢
🔶 نه دیگه عزیز دلم! همچین چیزی نداریم....
— خدایا ممکنه نتونم گاهی دستورت رو گوش بدم؟!
🌷 اشکالی نداره. هر موقع نتونستی بگو غلط کردم . من میبخشم... 💖
✔️ "نگو نتونستم، بلکه بگو غلط کردم!"
#توبه کن.
"من سخت نمیگیرم"
و تا آخرین لحظات عمرت بهت فرصت میدم.❤️
✅ "ولی وقتی که دیگه عبدِ من شدی ، هر جا به حرف من نه گفتی باید بگی غلط کردم".
— باشه چشم 😌💖
🌺 بعد خدا میفرماید : زیاد استغفار کن....
➖ دین یعنی "هر لحظه من باید یکی از دوست داشتنی هام رو کنار بذارم با مدیریتِ پروردگار عالم" ؟؟
💞 بله #دین یعنی همین....👆
📔 وقتی از آیت الله بهجت می پرسیدن که آقا ما یه کتابی برای سیر و سلوک میخوایم، میفرمودن همین "رساله های عملیه...."
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌾دستشان بسته شد
تا امروز دستمان در #انتخاب باز باشد.
#دِین بزرگی به گردن داریم
شهدا🌷 را میگویم ...
فکر کنیمـ💭 به #راهشان
به سفارش و #وصیت شان
#نگاه_شهدا_به_انتخاب_ماست
#مکتب_حاج_قاسم
#مجلس_انقلابی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh