#نیمه_پنهان_ماه 1
ﺯﻧﺪگی #شهید_مصطفی_ﭼﻤﺮﺍﻥ
🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد
#قسمت_بیست_وششم 6⃣2⃣
🔮آن شب قرار بود مصطفی تهران بماند، گفته بود روز بعد برمی گردد. عصر بود و من در ستاد نشسته بودم، در اتاق #عملیات. آنجا در واقع اتاق مصطفی بود و وقتی خودش نبود کسی آن جا نمي آمد🚫 اما ناگهان در اتاق باز شد، من ترسیدم فکر کردم چه کسی است که مصطفی وارد شد، تعجب کردم قرار نبود برگردد.
🔮او مرا نگاه کرد گفت مثل این که #خوشحال نشدی، دیدی من برگشته ام. من شب برای شما برگشتم. گفتم نه مصطفی تو هیچ وقت به خاطر من برنگشتی❌ برای کارت آمدی. مصطفی باهمان مهربانی گفت امشب برگشتم "به خاطر شما" از احمد سعیدی بپرس. من امشب اصرار داشتم به اهواز برگردم هواپیما نبود، تو می دانی من در همه عمرم از هواپیمای خصوصی استفاده نکرده ام ولی اصرار داشتم برگردم.
🔮با هواپیمای خصوصی آمدم که این جا باشم. من خیلی حالم منقلب بود💗
مصطفی من عصر داشتم کنار #کارون قدم می زدم احساس کردم این قدر دلم پر است که مي خواهم فریاد بزنم، خیلی گرفته بودم😢 احساس کردم هرچه در این رودخانه فریاد بزنم باز نمی توانم خودم را خالی کنم، مصطفی گوش می داد
🔮گفتم آن قدر در وجودم #عشق بود که حتی اگر تو می آمدی نمی توانستی مرا تسلی بدهی😔 او خندید و گفت «تو به عشق بزرگ تر از من نیاز داری و آن عشق #خداست باید به این مرحله از تکامل برسی که تو را جز خدا و عشق خدا♥️ هیچ چیز راضی نکند. حالا من با اطمينان خاطر می توانم بروم.
🔮من در آن لحظه متوجه این کلامش نشدم. شب رفتم بالا وارد اتاق که شدم دیدم #مصطفی روی تخت درازکشیده🛌 فکر کردم خواب است آمدم جلو و او را بوسیدم. مصطفی روی بعضی چیزها #حساسیت داشت.
🔮یک روز که آمدم دمپایی هایش را بگذارم جلو پایش خیلی ناراحت شد🙁 دوید دو زانو شد و دست مرا #بوسید. گفت: تو برای من دمپایی می آوری؟ آن شب تعجب کردم که چرا وقتی #پایش را بوسیدم تکان نخورد احساس کردم او بیدار است. اما چیزی نمی گوید. چشم هایش را بسته و همین طور بود.
🔮مصطفی گفت: "من فردا #شهید می شوم" خیال کردم شوخی می کند. گفتم مگر شهادت دست شماست⁉️ گفت نه من از خدا خواستم و می دانم خدا به خواست من جواب می دهد ولی من می خواهم شما #رضایت بدهید اگر رضایت ندهید من شهید نمی شوم✘ خیلی این حرف برای من تعجب بود. گفتم ...
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
★پیـری و #مرگ
•عجَب غصه ی
•جان فرسایی استـ😔
★تا جـوانیم
•دعـٰا کـنـیم
•به #شهـادَت
•برِسیمـ🕊
#شهید_حسین_معزغلامی
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
کربلایی حسین معز غلامیشهید معزغلامی.mp3
زمان:
حجم:
13.24M
🎤آخرین مداحی مدافع حرم
#شهید_حسین_معزغلامی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌼در لغتنامه قلبم
#صبح مترادف دلتنگی💔 است
🔸مولای عزیز و #غریبم
بیا و با دستهای گره گشای خودت
معنای #صبح هایم را عوض کن🙏
🔹ای غریب ترین #دلتنگ عالم😔
#أللَّھُـمَ_عجِّلْ_لِوَلیِک_ألْـفَـرَج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خورشیـ☀️ـد امروز
برای دیدن روی #تو طلوع می کند
باران🌧 با صدای تپش شیشهها
سرود از #بودن می خواند
چه روز زیبایی است امروز😍
زمین را معنای بودن #آموختی
#شهید_نجم_الدین_باوی
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📆دوم اردیبهشت #سالروز_تاسیس_سپاه_پاسداران مبارک باد 🌺💐
🔻امام خامنه ای:
یکی از بخشهای مهم کارنامه سپاه #انقلابی_زیستن و انقلابی ماندن👌 است.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#فوری🔴🔴🔴
⬅️درگیری مسلحانه در "سیستان و بلوچستان"/ #شهادت یک بسیجی
🔵روابط عمومی قرارگاه قدس #سپاه در جنوب شرق کشور:
در درگیری رزمندگان قرارگاه قدس با قاچاقچیان #موادمخدر در شهرستان سراوان سه نفر از این #قاچاقچیان به هلاکت رسیدند.
🔵در این درگیری یک #بسیجی طرح امنیت نیز به فیض شهادت نائل آمد🕊 و سه تن از مأموران #ناجا مجروح شدند.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠معرفی کتاب 2⃣3⃣ 📗 آخر شهید می شوی 🌷☘🌷☘ 🔰محتوا: 📖این کتاب به بیان خاطرات شهید مدافع حرم، #شهید_صا
#تولدت_مبارک شهید عاشق❣
خوش به حال #اردیبهشت که هم آمدنت را شاهدبود هم رفتنت را🕊🌷
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
#سالروز_ولادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#تولدت_مبارک شهید عاشق❣ خوش به حال #اردیبهشت که هم آمدنت را شاهدبود هم رفتنت را🕊🌷 #شهید_صادق_عدالت
🌸عشق مهمان مقدسی است و قلب، میزبان مهربانی. #عاشق که باشی، جان تازه میگیری از وجودش. گاهی دل با شنیدن روضه ای، ذکری هم چون #یاحسین، یارقیه، #یا_زینب یازهرا(س) می لرزد💓 و ناگهان می بینی "عاشق اهل بیت" شده ای.
💖صادق عاشق #حضرت_زهرا(س) بود. برای ازدواجش شرط کرد شریک زندگی اش حتما از #سادات باشد.
با یک بانوی سیده ازدواج💍 کرد. به قول همسرش در جلسات خواستگاری هم حرف از #شهادتش بود.
🌸به یاد #شهید_تجلایی از همسرش خواست تا در روز عقد برای شهادتش دعا کند🤲 پس از بله گفتن، #گلزار_شهدا و شهیدی هم اسم #صادق، دل عروس خانم را به بازی گرفت و او برای نیمه گمشده اش که به تازگی پیدا کرده بود با اشک #دعای_شهادت خواند😢
💖با شهادت #محمودرضا_بیضایی، چهره آقای خانه، حسرت های دل اش را رسوا کرد😞 و آنجا بود که همسرش فهمید خودخواهی است #صادق را فقط برای خودش بخواهد.
🌸برات کربلای نوکر ارباب در #اربعین امضا شد. همسرش نامه ای💌 نوشت و به جدش قسم داد که پاره تنش به آرزویش برسد و از اهل کربلا خواست که همچون #قاسم_بن_الحسن شهد شیرین شهادت🌷 نصیب رفیق زندگیاش شود. نامه را به او داد تا در حرم #ابا_عبدالله امانتی را به "صاحبش" بسپارد.
💖صادق عاشق خدا♥️ بود و همسرش #عاشق_صادق. می گویند دعای عاشق ها در حق هم #مستجاب می شود. راه شهادت🕊 برایش باز شد. در اسفند ماه عازم سوریه شد. همسرش لحظه وداع، در حضور وابستگی ها و دوست داشتن هایش، او را با قرآن📖 بدرقه کرد. می دانست او رفتنی بود. ندایی در درونش می گفت:
من با دو #چشم خویشتن
دیدم که #جانم می رود😔
💖۵۷ روز برای #مرد_زندگیش دعا کرد. گریه کرد😭 در ذهنش بارها مراسمی را تصور کرد که با حضور یار سفرکرده و خودش و خدا برگزار می شود. اما همین ۵۷ روز کافی بود برای #پرواز کبوتر🕊 مدافع حرم
🌸بعضی آدم ها اهل زمین نیستند فقط می آیند تا تلنگری💥 باشند برای آن ها که قلب هایشان، #زمین_گیر شده است. صادق عدالت اکبری هم اهل همین #قافله بود. مراسم #تشییع، استقبال همسرش با "لباس سفید" و بی قراری دوستانش، دلهای بسیاری را منقلب کرد💗
💖حال یک سنگ قبر، لبخند زیبای شهید یک #بانوی_سیده با دنیایی دلتنگی💔 قصه عشق را برای ساکنان زمین روایت می کند..
✍نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
#سالروز_ولادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh