eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
33.1هزار عکس
10.9هزار ویدیو
223 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ 9⃣3⃣ 🍂 +خب پیش نیومده بود که چیزی بگم. آبجی کوچیکه منه وقتی پدرم شهید شد🌷 بچه بودیم من ده ساله بودم فاطمه هم تازه می رفت کلاس اول؛ خیلی بابایی بود از غصه شبی که فهمید شده تشنج کرد خدا خیلی رحم کرد که چیزیش نشد _خدا را شکر. راستی من اون روز که رفتم از تو کشوی میز برگه ها📑 رو بردارم یه ورقه لابلای پروژه ها بود که فکر کنم مال باشه چون خط تو نیست 🌿دستخط فاطمـ♥️ـه را از کیفم بیرون آورده و به محمد دادم برگه را از من گرفت خواند خندید و گفت: +آره این دستخط خواهرمه. دلنوشته های خوبی داره گاهی که برام میخونه واقعا بهش حسودی می کنم😅 اینا از بابام به ارث برده 🍂لبخندی زدم و سکوت کردم. سرد بود دست هایم را توی جیبم کردم. حالا که حرف میان آمده بود دلم می‌خواست همه چیز را به او بگویم. اما از واکنش محمد می‌ترسیدم دلم نمی خواست دوستی ام با او خدشه دار شود این بهترین رابطه دوستانه ای بود که در عمرم تجربه می‌کردم. 🌿به یک نقطه خیره شدم. مشغول فکر کردن💭 بودم. نمی‌دانستم چه کنم چطور سر حرف را باز کنم !! چند دقیقه گذشت ناگهان محمد دستش را جلوی چشمانم تکان داد و گفت: +الو ... حواست کجاست؟! به چی فکر می کنی رفیق؟! سرم را بالا آوردم و نگاهش کردم و گفتم: _محمد .. من ... میشه ... یعنی میتونم 🍂 نتوانستم ادامه دهم، کم آوردم و ساکت شدم. محمد از کلمات بی سر و سامانم فهمیده بود اتفاقی افتاده گفت: +با من راحت باشه. همون جور که من باهات راحتم چی شده؟؟ گونه هایم گل انداخته بود☺️ افکارم را سر و سامان دادم و گفتم: _به نظرت من چجور آدمیم؟ 🌿+این سوال خیلی کلیه ولی خلاصه رو بخوام بگم تو یه پسر مهربون و محکمی که برای ارزش ها می جنگید از همون اول که رفتار تو در مقابل آرمین دیدم خیلی چیزا دربارت متوجه شدم. ولی وقتی تصمیم گرفتیم ماشینتو دانشگاه نیاری تا بقیه فکر نکنند تو خیلی خاصی و از طبقه مرفه جامعه هستی. روت حساب ویژه ای باز کردم به نظرم این کار خیلی مردانگی و جدیت می‌خواست در کل از اینکه باهات هستم احساس خوبی دارم😍 🍂_ممنون منم همینطور♥️ +خب حالا چی میخواستی بگی؟ اون همه فکر کردن فقط برای پرسیدن نظر من درباره خودت که نبود !! 😉 _میشه یه قولی بدی؟ +چی؟ _اینکه وقتی حرفامو زدم بازم سر دوستی با من وایسی 🙏 🌿لبخند زد و گفت: +چشم دوباره چشم هایم را به زمین دوختم چانه ام را توی شال گردنی که دور گردنم پیچیده بود کردم و با صدای آهسته گفتم: _من اون دختری که ♥️ بودم رو پیدا کردم ....🙊 ✍ نویسنده: فائزه ریاضی ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
YEKNET.IR -salahshoor_01.mp3@Maddahionlin
زمان: حجم: 5.21M
#واحد احساسی #شهـــدا 🍃اون گلهای یاسی🌸 که لاله لاله #جون دادند 🍃رسم #عاشق شدن به ماها نشون دادند🌷 🎤مهدی #سلحشور 👌فوق زیبا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣نامت شروع فصـ🍂ــل ☆•★هر #عاشقانه ی توست ❣حتی اگر نباشی 👤 ☆•★باران بهانه ی #توست ❣در #خواب های تلخم ☆•★کابوس را شکستـ⚡️ـم ❣آنجا چه جای کابوس⁉️ ☆•★این آشیانه ی #توست ❣دلتنگ💔 می نویسم ☆•★یک صفحه از دلم را ❣حتی اگر #نباشی ☆•★این خانه خانه ی توست....😔 #شهید_بابک_نوری_هریس #شبتون_شهدایی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ 🔹عمری به جز  🔸 #بیهوده گفتن سر نکردیم 🔹تقویم ها📆 گفتند 🔸و ما باور #نکردیم 🔹دل در تب♥️ لبیک  🔸تاول زد ولی ما 🔹لبیک✊ را گفتیم 🔸ولی #عمل نکردیم..... شرمنده آقا جان😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌱عشــ♥️ــق شما مثل هوای دم #صبح است تازه‌ام می‌کند. 🌱کافیست کمی #شما را نفس بکشم😌 🌱کافیست ریه‌ام را از دوست داشتنتان💖 پرکنم... #شهید_روح_الله_صحرایی #شهید_رضا_حاجی_زاده #سلام_صبحتون_شهدایی 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
حجت الاسلام عالی4_721038705925555425.mp3
زمان: حجم: 4.61M
🎧 فایل صوتی 🎙واعظ: حاج آقا #عالی 🔖 عبودیت و بندگی 🔖 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
در پیاده روی #اربعین خیلی ساده بهش گفتیم : یه #جمله_ناب بگو ! فڪرش را هم نمیڪردیم ڪه سال بعد، به یا
#اللهم_ارزقناتوفیق_شهادة نمے‌ خـواهم دگر #آسایشم را بیـــا بر هم بـزن #آرامشم را #شهـادت ای هُمای آسمانے اجابت ڪن ،اجابت #خواهشم را #شهید_سعید_بیاضی_زاده #سالروز_شهادت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#اللهم_ارزقناتوفیق_شهادة نمے‌ خـواهم دگر #آسایشم را بیـــا بر هم بـزن #آرامشم را #شهـادت ای هُمای
7⃣8⃣1⃣1⃣ 🌷 🔰جوانی فعال وسرزنده بود و در مدرسه فاطمیه فعالیت میکرد.از آنجایی که قدرت بیان خوبی داشتم 👌به عنوان راوی درشلمچه حضور پیداکرد. 🔰همیشه و فرماندهان جنگ را مطالعه میکرد ومرتب درمورد خاطرات عمو وپسرعموی از پدرش میپرسید❓ 🔰بیان شیوا،دلنشینــ😌 وجذابش باعث شده بود که اگر به سخنرانی میرفت, دوباره دعوتش میکردند، اما این شهید🌷باعث شده بود که علاقه نداشته باشد به جاهایی برود که او را میشناختند وبه میرفت. 🔰برای هم، جنوب کرمان وزابل را انتخاب میکرد، بااینکه مسیرها دور🏜 وسخت بود ولی با دوستان روستایشان👥 به همین مناطق میرفت. 🔰ازخصلت های دیگر شهید این بود که: وابسته به دنیا وتعلقاتش نبود📛 بسیار ، خوش برخورد وبا گذشت بود. او بیش از یکسال دوره آموزشی و دید و هر دوره ی سه ماهه ای که طی میکرد، جواب میشنید که به مهارت لازم نرسیدی😔 💥اما ناامید نمیشد ودر دوره ی دیگه ای شرکت میکرد.👊 🔰چون سنش کم بود، به اعزامش نمیکردند ولی دست بردار نبود و از هر دری وارد شد تا درنهایت توانست👌 به سوریه اعزام شود... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰ای شهيـــ🌷ـــد #سالروز_شهادتت باز هم بهانه ای شد برايم تا از تو بگويم 🔰تويي كه از جنس #ما بودي ✓دا
💢حضور امیر سجاد علیجانی، فرزند شهید مدافع وطن و جانباز مدافع حرم میثم علیجانی 🕊🌷 در پیاده روی #اربعین #اربعین_۹۸ نائب الزیاره 🕌بین الحرمین 🕌 السلام علیک یا ابا عبدالله😭 دردانه ی شهید #شهید_میثم_علیجانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh