eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31هزار عکس
8.8هزار ویدیو
217 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 عیبےندارد #خاڪ هم باشے قبول است یڪچفیہ ویڪ ساڪ هم باشے قبول است برگردتنھایڪ #بغل باباےمن باش
4⃣7⃣4⃣ 🌷 شهید مدافع حرم محمد بلباسی 🔹محمد بلباسی متولد ۱۳۵۸ از شهرستان بود که در روز ۱۷ اردیبهشت ۹۵ در سوریه طی محاصره گروهک‌های تکفیری به شهادت رسید🕊؛ از این شهید ۴ فرزند به یادگار مانده که فرزند چهارم او شش ماه از شهادتش🌷 به دنیا آمد 🔹این شهید قائمشهری مسئول اردویی کربلای مازندران بود و در ایام مختلف سال، در مناطق محروم کشور🇮🇷 به می‌رفت و در خدمت رسانی به مردم مناطق کم‌برخوردار🏚 شرکت می‌کرد. 🔹محسن بهاری مدافع حرم مازندرانی که درحماسه خان طومان حضور داشت، نحوه شهید بلباسی را اینگونه روایت می‌کند: 👈شهید کابلی با اصابت خمپاره💥 به رسید. 🔹 که در مناطق عملیاتی راهیان نور همیشه با او بود، رفت که شهید کابلی را بیاورد، شهید بریری🕊 هم برای کمک به بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تنها نباشد🚫. 🔹وقتی پیکر کابلی⚰ را روی ماشین 🚐گذاشتند، با هر دو را از پشت زدند😭. شهید بلباسی را اگر ببینید صاف دراز کشیده و پشت سرش جاری شد. 🔹این‌ها واقعا مردانه ایستادند✊. من خط به خط عقب می‌آمدم و این قضایا بودم 🔹محبوبه بلباسی شهید محمد بلباسی حدود یک سال بعد از شهادت🌷 همسر خود در می‌گوید: اگر باز هم به فروردین ماه ۹۵ برگردیم باز هم خودم کیف سفرش💼 را می‌بندم و باز هم خودم از زیر قرآن📖 عبور می‌دهم تا به این راه برود، زیرا راهی که رفت بود. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
معتقد بود برای #اهل_بیت نباید کـــــم گذاشت🚫 تا زمانی که اونها #دستت رو با بزرگواری میگیرند تو هم #
7⃣2⃣5⃣ 🌷 💠نحوه ی شهادت امیر 🔰ساعت تقریبا، پنج ونیم یا شش بود که هوا روشن☀️ شده بود. یک کیلومتر، دو کیلومتر پیاده رفتیم🚶 تا رسیدیم به اونجایی که بچه‌ها [درحال] بودند، تپه تپه بود.  🔰یک تپه مثلا بالاش یک خونه🏡 بود، و در کنار اون چندین دیگه وجود داشت همین جوری این خونه رو بگیر پاکسازی کن، این یکی رو بگیر، اون یکی رو بگیر. رفتیم جلو و دونه دونه خونه هارو کردیم✅ 🔰حالا خواست بود، چی بود، با اون همه خستگی، با اون همه داستان. رفتیم هفت کیلومتر جلو.رسیدیم به شهر   یکی از گروه‌های عراقی که ما بودند، اونجا از صبح درگیر بودند😪.  🔰تعدادی برگشته بودند. یک تعداد درگیری هنوز تو سر و صدا می‌اومد. ما هم زدیم تو اون شهر. حدود سی، سی و پنج نفر👥👥 زدیم تو اون شهر؛شهر رو گرفتیم. رفتیم بالاتر.  🔰یک شهر کوچکتر از اون بود اون شهر رو هم گرفتیم. رسیدیم به صد متری هدف🎯یکدفعه یک بارون آتیشی💥 از شروع شد که ما حتی نفهمیدیم از کجا داریم می‌خوریم از چپمون داریم می‌خوریم؛از راستمون داریم می‌خوریم. 🔰بالاخره هر کسی یکجا پناه گرفت یک سری‌ها، و دو سه نفر دیگر سمت چپشون دیوار بود سمت راستشون خونه🏚 ما هنوز را پیدا نکرده بودیم که از کجا داریم تیر می‌خوریم💥 🔰من که داشتم چپ و راست می‌دویدم. برگشتم یه ذره . تو دهنه یک مغازه ایستادم. امیر هم پشت یک ماشینی🚘بود. فکر کنم گرفته بود. دوید اومد پیش من 👥 تا اومد سمت من که گفت میلاد چی شده⁉️پاش تیر خورد😥  🔰امیر خورد زمین.گفتم چی شده؟ گفت: خوردم. شروع کرد لی لی کردن به سمت بچه‌ها بیاد کنه. چون هم دستش بود و آتیش سنگینی هم رو سر داعشی ها 👹داشت میریخت ، تک تیر اندازهای اونا تک تیر اندازها با زدنش 😔 😭.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
این روزها عجیب نیازمند نگاه هایتان شده ایم! نگاه از قابــــ چشم مردانے ڪہ #چشم_هایشان خدا را منعڪس مے ڪند.. سال 95 چنـین روزے(عید مبعث) پرستوهامان بہ #خان_طومان پرڪشیدند ... #شهدای_خانطومان #رفتند_که_برگردند_ولی...... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کمک_به_نیازمندان ❣آقارضا خیلی مهربون و دلسوز بود.🍃 همیشه به فکر #نیازمندان بود و دوست داشت به طرق
🍃🌸🍃🌸🍃 💢توی اوج درگیری با تکفیری ها در بودیم. تلفات زیادی از دشمن گرفته بودیم دشمن هم تلفاتی هرچند کم و به تعداد انگشتان یک دست از ما گرفتند. 💢نیروهای فاطمیون روحیه شان را از دست داده بودند و نیاز به داشتند. 💢در آن وضعیتِ درگیری ها و تیراندازی هیچکس فکرش را نمی کرد که ناگهان سیدرضا فریاد بزند:(( آقا! مسئول چای اینجا کیه؟ یکی بره یه کتری آب بار بذاره می‌خوایم دم کنیم.)) همه . 💢همیشه از این شوخ‌طبعی های به‌موقع، به‌جا و سنجیده داشت... 📚طاهر خان طومان 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃🌸🍃🌸🍃 💢توی اوج درگیری با تکفیری ها در #خان_طومان بودیم. تلفات زیادی از دشمن گرفته بودیم دشمن هم تلفاتی هرچند کم و به تعداد انگشتان یک دست از ما گرفتند. 💢نیروهای فاطمیون روحیه شان را از دست داده بودند و نیاز به #تجدید_روحیه داشتند. 💢در آن وضعیتِ درگیری ها و تیراندازی هیچکس فکرش را نمی کرد که ناگهان سیدرضا فریاد بزند:(( آقا! مسئول چای اینجا کیه؟ یکی بره یه کتری آب بار بذاره می‌خوایم #چای دم کنیم.)) همه #خندیدند. 💢همیشه از این شوخ‌طبعی های به‌موقع، به‌جا و سنجیده داشت... 📚طاهر خان طومان #شهید_سیدرضا_طاهر🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊بر بال خاطره ها 🕊 🌴چند وقت از شهادت علی جان می گذشت ساعت ۱۰ شب🕰 یکدفعه #امیرمحمد آمد گفت: بابا آم
🍁همیشه توی جیبش یه داشت، کار هر بود؛ بعد هر باید زیارت عاشورا میخوند 🍁حتی اگه خیلی خسته بود😓حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد. شده بود میخوند ولی میخوند. همیشه بهش حسودیم میشد؛ تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا (ع) چی بوده !!! 💠راوی:دوست شهید ۹۵ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
7.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاهکارِ آقای محمد بلباسی هست😍👏 پ.ن: نهایت آمال عارفان حقیقی ‌ست و چه کسی عارف‌تر از 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❤️ 🔶تا خبر برگشتن پیکر یک میشنوین هی راه براه# پست و استوری و دایرکت میزارین که امد خبری در راه🍂 🔶است، بعد خانواده اون و تگ میکنین زیر اون پست بعد مثل این فیلم 🎥جدیدا پایانش و باز میزارین و رها میکنین به حال خودش⁉️ چرا⁉️ 🔶اگر فکرمیکنین هاشون از برگشتن پیکر شهیدشون ذوق میکنند در اشتباهین چون این خانواده ها ترس از روبرو شدن دارن🍂 🔶چون نمی دونند قراره چه چیزی و ببینند چون هرسری بچه های این چیزا رو میشنون تا یک مدت دلشوره دارن اند🍂 🔶کاش مثل همون زمان دفاع مقدس بود که بدون این همه حاشیه صاف در خونه ی شهید و میزدند و خبر برگشتن و می دادند نه اینکه هرکی از راه رسید یه جور بند دل آدم و پاره کنه و بره یه بار شیونم یه بار❗️ 🍂 🍂 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*﷽* درمکتب درمحضر آن روزی که تکفیری ها می خواستند👿 را از چنگ ما درآورند و حـــمله شدیدی کردند، مـــی شنیدم که پشت بی سیم 🎙فریـــاد میـزد: ؟ ؟! ‌امروز اول ماه رجب هست! بشتابیدبه سوی دشمن! خدا شما را صدا می زند! ندا فرستاده است! خدا امروز فرشتگانش را به زمین فرستاده است! ‌ رجزهایش💪 همه را به گریه شوق انداخته بود. چنان شور و حمـــاسه ای درنــیروها ایجاد شده بود که همه سر از پا نـشناخته به سمت خط هجوم می بردند... 📚: کتاب شهیـــد عزیـــز مجموعه خاطرات شهید رادمهر به روایت هـــمرزم شهیـــد. ‌ 🕊سال (۹۵) ماه رجب بود که شهدای خان‌طومان و شهید رادمهر به فیض شهادت نائل شدند ...🌷 ‌یادعزیزشان با صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃از همان ابتدای تولد، همه نام را بر تو گذاشتند و گویی خدا از همان اول تورا عزیز خود کرده بود🥰 🍃محجوبیتت تو را محبوب همه کرده بود و تو تنها عمه ی سادات را میدیدی. آنقدر خوب بودی که بوی شهادتت نه تنها پدرت را بلکه همه را مست کرده بود و دل کندن را آسان نمیدانستند. 🍃صحبت پدرت را خوب آموخته بودی، تنها از خدایت میترسیدی و به یاد داشتی که او بهترین حافظ است و چه زیبا تورا در آغوشش حفظ کرد🙃 🍃 معلوم است دیگر، نوکر که به مادرش برود همینگونه میشود، پیکری همیشه جاوید در کربلای . 🍃 آنقدر خوب بودی که خاک خان طومان نیز توان دل کندن از تورا نداشت. ما تورا در قلبمان داریم و تو نیز برای ما دعا کن...❤️ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز تولد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃از همان ابتدای تولد، همه نام را بر تو گذاشتند و گویی خدا از همان اول تورا عزیز خود کرده بود🥰 🍃محجوبیتت تو را محبوب همه کرده بود و تو تنها عمه ی سادات را میدیدی. آنقدر خوب بودی که بوی شهادتت نه تنها پدرت را بلکه همه را مست کرده بود و دل کندن را آسان نمیدانستند. 🍃صحبت پدرت را خوب آموخته بودی، تنها از خدایت میترسیدی و به یاد داشتی که او بهترین حافظ است و چه زیبا تورا در آغوشش حفظ کرد🙃 🍃 معلوم است دیگر، نوکر که به مادرش برود همینگونه میشود، پیکری همیشه جاوید در کربلای . 🍃 آنقدر خوب بودی که خاک خان طومان نیز توان دل کندن از تورا نداشت. ما تورا در قلبمان داریم و تو نیز برای ما دعا کن...❤️ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۱۸ فروردین ۱۳۶۷ 📅تاریخ شهادت : ۲۱ دی ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید : جاویدالاثر در کربلای خان طومان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
همواره گوشتان تیز و شنوا و چشمتان بصیر و بینا به امر باشد که اگر این چنین شد هیچ وقت گمراه نخواهید شدو خیر دنیا و آخرت نصیبتان میگردد. ...🌷🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh