eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
8.9هزار ویدیو
217 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
📸سه شهید از یک خانواده در یک قاب شهید دفاع‌مقدس ماشاالله زاهدی‌بیدگلی شهید دفاع‌مقدس محمود زاهدی‌بیدگلی شهید مدافع‌حرم 🌹شهید ▫️تاریخ شهادت: ۲۰دی۱۳۶۳ ▫️جاده اهواز-خرمشهر 🌹شهید ▫️تاریخ شهادت: ۴دی۱۳۶۵ ▫️عملیات کربلای۴ 🌹شهید مصطفی زاهدی‌بیدگلی ▫️تاریخ شهادت: ۲۹بهمن۱۳۹۶ ▫️البوکمال سوریه شــادی ارواح مطهر شـهدا صلوات🌺 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
www.vaezin.com - زندگی امام زمان (عج).mp3
6.51M
📲 فایل صوتی 🎙واعظ: حاج آقا 🔖 زندگی امام زمان (عج) 🔖 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💠 فرازی از وصیتنامه 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷درآخر الزمان همه نمازخوان ها بی نماز می شوند مگر۰۰۰۰ پیشنهاد میکنم ببینید ارزش دیدنش داره👌 نشردهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جبهه یک زندگی قشنگ بود .. بسیاری از اوقات متوجه نمیشدی لباسهایت را چه کسی شسته!! وقتی متوجه میشدی که روی بند افتاده و یا تا کرده و مرتب روی ساک و وسایل شخصی گذاشته شده ... اگر چه ظاهرش رختشویی ست ... اما روح و باطنش " تذهیب نفس " بود ... 🌷عملیات خیبر ، جزیره مجنون ، سال ۱۳۶۲ 📎عکاس: ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
13.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️روایت شهید حاج قاسم سلیمانی از اتاق عملیات حزب‌الله با حضور حاج قاسم، سید حسن نصرالله و عماد مغنیه در آخرین مصاحبه با ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
۲۹ بهمن سالروز شهادت رزمنده نوجوان، علیرضا محمودی پارسا آرام بخواب بسیجی! دقایقی قبل از شهادت. 🔹️علیرضا محمودی پارسا ۲۳ تیر ۱۳۴۸ دیده به جهان گشود. در دی‌ماه ۶۱ عازم جبهه شد و از آنجا بمنطقه عملیاتی فکه رفت. 🔹️با وجودی که ۱۳ سال بیشتر نداشت، در گردان شهادت بفرماندهی برادر "صیاد محمدی" در عملیات والفجر مقدماتی در فکه شرکت کرد 🔹️او یک بار مجروح شد و در بیمارستان به علت جراحت شدید از ناحیه صورت و گلو بستری بود ولی بمحض بهبودی نسبی، مجددا به جبهه رفت او سرانجام در روز ۲۷ بهمن‌ماه ۱۳۶۱ بر اثر اصابت خمپاره از ناحیه شکم و سینه به شدت مجروح شد و به بیمارستان آیت‌الله کاشانی اصفهان اعزام گردید. 🔹️وی پس از تحمل دو روز درد شدید، در نیمه شب جمعه ۲۹ بهمن‌ماه ۱۳۶۱ در حالی که حضور مقدس حضرت اباعبدالله(ع) را بربالین خود احساس می‌کرد و بر ایشان سلام می‌داد، جان خود را تقدیم جانان کرد. فراری از وصیت شهید: "پدر و مادر عزیزم، می دانم که برای من سختی های زیادی دیده اید و بی خوابی ها کشیده اید. من شما را خیلی دوست داشته و دارم، ولی بدانید که من خدا و اسلامم را از شما بیشتر دوست دارم." ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️ #قسمت_ششم 〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊 خانم محمدے❓❓❓❓ سرمو برگردوندم ازم فاصلہ داشت دویید
بعد دانشگاه منتظر بودم ڪ سجادے بیاد و حرفشو تموم کنه اما نیومد... پکرو بی حوصلہ رفتم خونہ تارسیدم ماماݧ صدام کرد... اسماااااا❓❓❓❓ سلام جانم ماما❓ سلام دخترم خستہ نباشے سلامت باشے ایـݧ و گفتم رفتم طرف اتاقم ماماݧ دستم و گرفٺ و گفت: کجا❓❓❓چرا لب و لوچت آویزونہ❓ هیچے خستم آهاݧ اسماء جاݧ مادر سجادے زنگ برگشتم سمتش و گفتم خب❓خب❓ مامان با تعجب گفت:چیہ❓چرا انقد هولے کلے خجالت کشیدم و سرمو انداختم پاییـݧ اخہ ماماݧ ک خبر نداشت از حرف ناتموم سجادے... گفت ڪ پسرش خیلے اصرار داره دوباره باهم حرف بزنید مظلومانہ داشتم نگاهش میکردم گفت اونطورے نگاه نکـݧ گفتم ک باید با پدرش حرف بزنم إ ماماݧ پس نظر من چے❓❓❓❓ خوب نظرتو رو با هموݧ خب اولے ک گفتے فهمیدم دیگہ خندیدم و گونشو بوسیدم وگفتم میشہ قرار بعدیموݧ بیروݧ از خونہ باشه❓❓❓❓ چپ چپ نگاهم کرد و گفت: خوبہ والاجوون هاے الاݧ دیگہ حیا و خجالت نمیدونـݧ چیہ ما تا اسم خواستگارو جلوموݧ میوردن نمیدونستیم کجا قایم بشیم دیگہ چیزے نگفتم ورفتم تو اتاق شب ک بابا اومد ماماݧ باهاش حرف زد ماماݧ اومد اتاقم چهرش ناراحت بودو گفت اسماء بابات اصـݧ راضے ب قرار دوباره نیست گفت خوشم نیومده ازشوݧ... از جام بلند شدم و گفتم چے❓چرااااااا❓ ماماݧ چشماش و گرد کرد و با تعجب گفت❓ شوخے کردم دختر چہ خبرتہ تازه ب خودم اومد لپام قرمز شده بود.... ماماݧ خندید ورفت بہ مادر سجادے خبر بده مث ایـݧ ڪ سجادے هم نظرش رو بیرون از خونہ بود خلاصہ قرارموݧ شد پنج شنبہ کلے ب ماماݧ غر زدم ک پنجشنبہ مـݧ باید برم بهشت زهرا ... اما ماماݧ گفت اونا گفتـݧ و نتونستہ چیزے بگہ... خلاصہ ک کلے غر زدم و تو دلم ب سجادے بدو بیراه گفتم..... دیگہ تا اخر هفتہ تو دانشگاه سجادے دورو ورم نیومد فقط چهارشنبہ ک قصد داشتم بعد دانشگاه برم بهشت زهرا بهم گفت اگہ میشہ نرم ... ایـݧ از کجا میدونست خدا میدونہ هرچے ک میگذشت کنجکاو تر میشدم بالاخره پنج شنبہ از راه رسید.. بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh