🍃🌺🌺🍃
طبق قرار هر هفته...
روز جمعـه
صدصلوات هدیه به آقا امام زمـان عجلالله
🍃🌺🌺🍃
مدافعان حرم 🇮🇷
#مدافع_حرم حضرت عقیله منم
فدایی رهِ عباس و پاره پیرهنم
تمام زمزمه ی من حسین حسین مولاست
تمام عشق درونم ز #مادرم زهراست🍃
من آن مدافع عاشق ز شهر شیرانم
ز امر #رهبر_جانباز خود چه بی تابم🍃
شهید شُهره ی شهرم ، همان مدافع عشق
به شوق #شهد_شهادت به کوی فیض #دمشق❤️
@modafeaneharaam
#تلنگــــر🔨
🌴🌹بالاترین حاجت: "طلب فرج"🌹🌴
👤ڪسے یار امام زمان (عج)است ڪہ محو در وجود مولایش باشد.
👈این طور بگم ڪہ هر وقت اراده مےڪنہ ڪہ از خدا چیزے بخواد بےوقفه اولین حاجتش و بزرگترین درخواستش سلامتے و تعجیل در ظهور امام زمانش هست.
و حوائج شخصےاش در مقایسہ در نظرش جزئے و ڪوچڪ هستند‼
📝 یڪ خاطره براتون بگم:
✅چند سال پیش جاےهمگے سبز بہ زیارت حضرت موسےبن جعفر(؏) مشرف شده بودم. در ڪنار ضریح زمزمہ ے شیعیان بلند بود و بہ خوبے صدایشان شنیده مےشد...
زوار خیلے زیاد بودند..و با اشڪ و زارے و نالہ حاجاتشان را از امام صدا مےزدند...
بنده یڪ آن توجہ ام رفت بہ دعاهاے مردم ...دیدم حتے یڪ نفر هم اسمے از امام زمان نیاورد حتے یڪ نفر‼‼😔😔😔
دلم خیلے سوخت براے تنهایے امام ...😞💔
آیا مگر نہ اینست ڪہ با ظهور منجےمان تمام گرفتارے ما و تمام شیعیان از بین مےروند⁉️
پس چرا دعاے اول و آخرمان ظهور نیست⁉️
🌹خدایا تو را بہ گلوے بریده اباعبدالله (؏) قسم مےدهیم از سر تقصیراتمان بگذر و ما را از خواب غفلت بیدار بگردان🙏😔
🍃🌻آمین یا رب العالمين!🌻🍃
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
💔💔💔💔💔💔💔
#تلنگر
اگر دخترها میدونستن همشون #ناموس امام زمان هستن شاید دیگه #آتیش به وجود #مهدی_فاطمه نمیزدن!!
شاید عکساشون رو از توی دست و پای #نامحرم جمع میکردن ...
#بانو
#انتشارحداکثري
داستان پسرک فلافل فروش🌹#قسمتپانزدهم
#فداييرهبر
اوج جسارت به رهبر انقلاب در ايام فتنه، روز سيزده آبان رقم خورد. در
اين روز باطن اعمال كثيف فتنهگران نمايان شد.
آن روز رهبر عزيز انقلاب علناً مورد حملات كلامی آنها قرار گرفت.
آنها مقابل دانشگاه تهران تجمع كردند و بعد از اهانت به تصاوير مقام عظماي
ولایت قصد خروج از دانشگاه را داشتند.
اما با ممانعت نيروي انتظامي روبهرو شده و به داخل دانشگاه برگشتند. اما
به جسارتهاي خود ادامه دادند!
خوب به ياد دارم كه همان روز يكي از دوستان شهيد ابراهيم هادي تماس
گرفت و از من پرسيد: امروز جلوي دانشگاه در فلان ساعت چه خبر بوده؟!
با تعجب گفتم: چطور؟!
گفت: من ميخواستم بروم به محل كارم، يك لحظه در كنار اتاق دراز
كشيدم و از خستگي زياد خوابم برد.
با تعجب ديدم كه ابراهيم هادي و همهي دوستان شهيدش نظير رضا گوديني
و جواد افراسيابي و... با لباس نظامي روبهروي درب دانشگاه ايستادهاند و با
عصبانيت به درب دانشگاه تهران نگاه ميكنند.
گفتم: يكي از دوستان من در حراست دانشگاه تهران است، الان خبر
ميگيرم.
به او زنگ زدم و پرسيدم: فلان ساعت جلوي درب دانشگاه چه خبر بود؟
ايشان هم گفت: دقيقاً در همين ساعت كه ميگويي پلاکارد بزرگ تصوير
حضرت آقا را پاره كردند و شروع كردند به جسارت كردن به مقام معظم
رهبري!😔
داستان شهید هادی ذولفقاری🌹