eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
32.4هزار دنبال‌کننده
31.8هزار عکس
13.4هزار ویدیو
300 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافعان حرم 🇮🇷
يك هفته قبل از شهادتش از سوريه به خانه امد ،پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد مي ايد رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان صحبت ميكند .دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم ،وانمود كردم كه چيزي نديدم . صبح موقعي كه جهاد ميخواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بيارم از او پرسيدم پسرم ديشب چي ميگفتي؟چرا اينقدر بي قراري ميكردي؟چيشده؟!جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد ،من بخاطره دلهره اي كه داشتم اينبار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالاتمو با جديت تكرار كردم،گفت چيزي نيست مادرمن نماز ميخواندم ديگر! ديدم اينطوري پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم! مرابوسيد وبغل كرد و رفت …يكشنبه ظهر فهميدم ان شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بينشان چه گذشته و ان لحن پر التماس براي چه بوده است! راوي مادر شهيد جهاد مغنيه
مدافعان حرم 🇮🇷
یازدهم ژانویه، یکشنبه‌ی هفته‌ی قبل، خانواده‌ی شهید عماد مغنیه به یک مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه‌ی الغبیری بود در نزدیکی «روضه الشهیدین»، در منزل پدر همسر شهید مغنیه. همه‌ی بچه‌ها و نوه‌ها به مناسبت ولادت حضرت رسول دور هم جمع بودند. از همه‌‌ی نوه‌ها درخواست شده بود برای این جلسه صحبتی کوتاه آماده کنند و طی چند کلمه بگویند که برای سال جدید میلادی چه برنامه‌ای دارند. همه‌ی نوه‌ها صحبت کردند تا اینکه نوبت رسید به جهاد مغنیه.. جهاد فقط گفت: «طرحم برای سال بعد را هفته‌ی آینده می‌گویم.» همه‌ی نوه‌ها و اعضای خانواده شروع به اعتراض کردند، می گفتند جهاد دارد شرطی که برای همه گذاشته شده را نقض می‌کند. بعضی‌ها می‌گفتند کارش را آماده نکرده است. وسط خنده و اینکه هرکسی به شوخی چیزی می‌گفت، جهاد از حرفش کوتاه نیامد، اصرار داشت که طرحش برای سال آینده را هفته‌ی بعد به همه می‌گوید. درست یک هفته‌ی بعد دوباره خانواده دور هم جمع شدند ولی این بار در بین خیل گسترده کسانی که برای تسلیت آمده بودند. طرح جهاد، شهادت بود. راوی :مادربزرگ شهید
اگر کسی بتواند معلم خوبی باشد ، خیانت کرده است اگر به کار خوب دیگری بپردازد . چرا که معلمی مقام پیغمبری و تعلیم مقام خدایی است . . . روز معلــم مبـارکـــــ🌷🌷🌷  
پروفایـل پسـرونه
پروفایـل دختـرونه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ﺍﯾﻤـــﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ . . . ﮐــﻪ ﻗﺸﻨـﮕـﺘــﺮﯾﻦ ﻋﺸــﻖ ﻧﮕــﺎﻩ ﻣﻬــﺮﺑـــﺎﻥ ﺧــﺪﺍﻭﻧـــﺪ ﺑـﻪ ﺑﻨـﺪﮔـﺎﻧـﺶ ﺍﺳــﺖ . . .🍃 ﺯﻧـــﺪﮔــﯽ ﺭﺍ ﺑـــﻪ ﺍﻭ ﺑﺴــــﭙﺎﺭ . . . ﻭ ﻣﻄـﻤﺌـــﻦ ﺑـــﺎﺵ ﮐﻪ ﺗــﺎ ﻭﻗﺘـــﯽ ﮐــﻪ ﭘﺸﺘــﺖ ﺑــﻪ ﺧـــﺪﺍ ﮔــﺮﻡ ﺍﺳــﺖ ﺗﻤـــﺎﻡ ﻫــﺮﺍﺱ ﻫـــﺎﯼ ﺩﻧﯿـــﺎ ﺧـﻨـــﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﺍﺳــﺖ...🍃🍃🍃 @modafeaneharaam
کیـا با اینا خاطـره دارن؟؟؟ ان‌شاءلله امسـال قسمـت هممـون اربعیـن پیـاده کــربلا... @modafeaneharaam
‌ چیشد_چادری_شدم ⁉️ چند ماه پیش ب اصرار بابا رفتیم سر مزار شهدا مدافع حرم خیلی فضای خوبی بود ☺️همین طور داشتم رد میشدم🚶♀ و ب قبرها نگاه می کنم نمیدونم چرا تا یه قبر دیدم گریه ام😭 گرفت دویدم سمتش اسمش علیرضا بود 3سال بود ک شهید شده بود نشستم سر قبرش و کلی باهاش حرف زدم🗣 که کمکم کنه بهش قول دادم اگه کمکم کنه منم چادری بشم منم با حجاب بشم 🙈 چند ماه گذشت مامان اینا میرفتن سر مزار شهدا ولی من هنوز می ترسیدم برم 😞😞 تا چن وقت پیش ک زندگیم آروم شد یادمه پنج شنبه بود رفتم پیش بابا و اصرار کردیم ک بریم سر قبر علیرضا تا رسیدم دویدم🏃♀ سر قبرش و گریه😭 کردم با حجاب کامل رفتم و بهش قول دادم بمونم رو حجابم بهش گفتم حالا ک تو مدافع حرم شدی منم با چادرم مدافع حیا میشم 😞 فرداش یه جشن دعوت شدم خیلی استرس داشتم😰 که با چادر بودم ولی یه امنیت بهم داد چادر که ترسم ریخت ک افتخار کردم ب حجابم😊 حالا بدون هیچ ترسی میگم که من عوض شدم با افتخار میگم که من ام @modafeaneharaam
شهیـد مدافــع حــرم سیــد مجتبـی ابوالقاسمی🌹