eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
31.4هزار دنبال‌کننده
34هزار عکس
15.3هزار ویدیو
323 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
فرازی زیبا از وصیتنامه شهیدی که پیکرش بعد از 16 سال سالم به میهن برگشت 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🌷سعی کنید که یکی از افرادی باشید که همیشه سعی در #زمینه_سازی برای #ظهور صاحب الامر دارند 🌷و بکوشید اول #خود و بعد #جامعه را پاک سازی کنید 🌷و دعا کنید که این #انقلاب به #انقلاب_جهانی آقا امام زمان متصل شود. 🌷پس اگر می خواهید دعاهایتان #مستجاب شود به #جهاد_اکبر که همان #خودسازی_درونی است بپردازید. #شهید_محمدرضا_شفیعی #وصیتنامه @modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#از‌ــ‌تـبـریـز‌ــ‌تـا‌ــ‌دمـشـق #چنـدخـط_ازیـک_زنـدگـی_مـهـم #محمودرضا متولد۱۸آذر سال۱۳۶۰بود،
در شهریور 1385دوره افسری را به اتمام رساند و از دانشکده فارغ التحصیل شد☺️ و قدم در مسیری گذاشت که تا آخرین لحظه حیات ظاهری اش هیچ تزلزلی درپیمودن آن مسیردراو مشاهده نشد.👌 و ویژگی اصلیش بود.☺️👌 آن چنان که کار در روز راهم دریکی ازجلسات اداری به تصویب رسانده بود🍃. به این ترتیب عملا کارش نداشت. معتقد بود در راه خدا مزد کسانیست که درراه خدا پرکارند☝️ و را شاهداین حرف خودمعرفی میکرد.👌 به دلیل علاقه فراوان به کارش برای تشکیل خانواده حاظر به رجعت به تبریز نبود🙂. در۲۵ اسفند سال۱۳۸۷ مقارن با سالروزمیلاد (ع)و(ع) باهمسری فاضل ازخانواده ای ولایت مدار درتهران ازدواج کردوساکن تهران شد.❤️ ثمره این ازدواج ()است متولد ۲۵ اسفند ۱۳۹۱. عشق وعلاقه وصف ناشدنی به آرمان جهانی (ع)یعنی تشکیل نهضت جهانی اسلام روحیه خاصی رادر او به وجود آورده بود👌. آنچنان که تا آغازجنگ درجهت تحقق آن شبانه روز تلاش ومجاهدت میکرد.✌️ مطالعات دینی، سیاسی اش تعطیل نمی شد به داخلی وخارجی به ویژه تحولات اشراف داشت واین وقایع راتحلیل می کرد🍃. تعصب آگاهانه و وافری به ‌، و داشت.😊 درایام فتنه ۸۸شب وروز آرام وقرارنداشت، تمام اخبار و وقایع فتنه را رصد می کرد و در معرکه دفاع سخت از درایام فتنه چندین بارجانش رابه خطرانداخت.😞 صاحب موضع بود ودربحث ها به خوبی استدلال می کرد، میگفت این تنها نقطه امید است☝️ وهرگونه تهدیدی که متوجه موجودیت انقلاب اسلامی باشدمیتواند جبهه مستضغفان و علاقمندان انقلاب اسلامی در جهان را سست کند و نگرانی عمیقی از این بابت داشت.🍃 با عربی و لهجه های عراقی و سوری آشنا بود🙂 و به همین خاطر با رزمندگان نهضت جهانی اسلام آشنایی نزدیک و ارتباط تنگاتنگ داشت🤗. به مقاومت اسلامی لبنان و رزمندگان حزب الله و همین طور به شیعیان مستضعف و مجاهد عراقی تعلق خاطر داشت و آنها را می ستود.☺️ با آغاز جنگ از سال ۱۳۹۰در سوریه برای یاری جبهه مقاومت و دفاع از آگاهانه عازم سوریه شد.✌️ اعزام های داوطلبانه مکرر و حضور مداوم در جبهه سوریه،روحیه زندگی را در وجودش تثبیت کرده بود. در دوسال اخر حیاط ظاهری خود،به معنی واقعی کلمه زندگی را داشت.🍃 به خاطر تعلقی که از نوجوانی به جمع اوری و ثبت اسناد و مواریث داشت،در جبهه سوریه نیز به گردآوری اسناد جنگ همت گماشته بود.🍃 هر بار که به ایران می آمد،آثاری از جنگ را همراه داشت،از جمله تصاویری که با دوربین خود ثبت کرده بود و آثاری که از تکفیری ها در صحنه های درگیری به جا مانده بود.🙂 اوج خود در این جبهه را حضور در عملیاتی می دانست که در تاسوعای ۱۳۹۲در منطقه برای آزادی سازی کامل اطراف حرم مطهر (س) انجام گرفت و منجر به پاک سازی حرم تا شعاع چند کیلومتری از لوث وجود تکفیری ها شد.✌️☺️ در اخرین اعزام خود در دی ماه ۱۳۹۲به یکی از یاران نزدیکش اعلام کرد که این سفر او بی بازگشت است😔. از دو ماه پیش از اعزام به دنبال هماهنگی برای محل تدفین خود بود.💔 سرانجام بعد از دو سال حضور در جبهه ،در بعد از ظهر ۲۹دی ۱۳۹۲هم زمان با سالروز میلاد (ص) و (ع)در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکبار، درحالی که فرمانده محوری عملیاتی در منطقه <<>> در جنوب شرقی دمشق را به عهده داشت🍃،در اثر اصابت ترکش های یک به ناحیه سر و سینه به فیض شهادت نائل آمد.💔🕊🕊 ... @modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـ‌وشـ‌ـ‌هـ‌یـد_نـ‌مـ‌یـشـ‌وے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ 💚 به روایت برادرشهید💚 🍂 مـرد کـار زیاد درباره از او سوال نمی کردم.اما می دانستم که پرکاراست.🙂 به قول خودمان توی کار اهل دو درکردن نبود.👌 کارش را واقعا دوست داشت.وقتی تهران باهم بودیم از تماس های تلفنی زیاد،📞از که اغلب خواب و بود از اکتفا کردنش گاه به دوسه ساعت خواب در شبانه روز،ازصبح خیلی زود سرکار رفتن هایش یا گاهی دو سه روز خانه نرفتنش می دیدم🙂 که چطور برای کارش مایه می گذارد.👌 دریکی از جلسات اداری در محل کارش به مستقیمش اصرار کرده بود☹️ که روزهای کارش تعطیل نشود.در آن جلسه این موضوع را به رسانده بود.😊 در سفری که قبل از سفر آخربه داشت به خاطر تخلیه شدیدی پیدا کرده بود🙁 طوری که وقتی برگشت نمی توانست پشت بنشیند.🙂 می گفت:آنجا برای این کمردرد رفتم دکتر،مسکنی بهم زد که گفت این مسکن فیل را از پا می اندازد ولی فرقی به حال کمردرد من نکرد.🙁 سفر آخر راهم باهمین کمردرد رفت و در که به رسید😔 را به خاطر وزن آن به تن نکرده بود.🍃 درحد خودش و کار برای را ادا کرد و رفت من اعتقاد دارم شهادتش اش بود.👌 بعد از 💔 دوبار به پادگان محل کارش در تهران رفتم.با یکی از همکارانش به اتاقی که کمدوسایل شخصی در آن بود رفتیم🍃.روی کمدش این ای را با فونت درشت تایپ کرده و چسبانده بود: اسلامی_هرجاکه_قرار گرفته اید همان جا را دنیا بدانید👌 و آگاه باشید که همه ی کارها به شما است.☝️ 🍂 هـمه مـان را رنـگ کـرد و رفت هیچ وقت دعا نمی گفت☺️:یادم نمی آید این لفظ را از او شنیده باشم🙂. هیچ وقت باشه هم از او نشنیدم.می دانستم است🕊. برای همین یکی دو باری از او کردم😔.اما سکوت کردو هیچوقت حتی از سرشکسته نفسی نگفت مثلا ما نیستیم .یا ما را چه به این حرف ها.🙂 هیچ وقت از حرف نمی زد🍃.تا جایی که می توانست آدم را می پیچاند که حرفی از زبانش راجع به نکشی.👌 معنوی اش بسیار مکتوم بود🍃 و از هرحرف یا هرحرکتی که کوچک ترین حکایتی از او داشته باشد.همیشه پرهیز می کرد.👌 ای را که با خدا کرده بود☝️ تا آخر برای همه کرد و به کسی نفروخت و بالاخره اینکه و رفت.😔🕊 ... @modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـ‌وشـ‌ـ‌هـ‌یـد_نـ‌مـ‌یـشـ‌وے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ 💚 به روایت برادرشهید💚 🍂 نـغـمـه هـاے آسمـانـے #"اناشید"حماسی حزب الله را دوست داشت و گوش می داد.☺️ ۱۳۸۵بود که یک مجموعه از این اناشید را داد من هم گوش کنم بین آنها سرودی بود به نام "اکتب بالدم النازف"که توجه ام را به خود جلب کرد🍃 و بسیار علاقمند شدم که متن آن را داشته باشم و حفظ کنم.🍃 ترجیع بند این سرود بود که در هر سطر آن تکرار می شد به این صورت "اکتب بالدم النازف ...الموت الموت لاسرائیل...واصنع بالجسد الناسف...الموت الموت لاسرائیل ..."از خواستم سرود را به یکی از☝️ رفقای اش بدهد تا متنش را برایم پیاده کند☺️.چند هفته بعد متن دست نویس عربی این سرود را با خودش از تهران آورد😊 هرازچندگاهی همین طور چند فایل صوتی به که گاهی سخنرانی🎤 و مداحی هم بینشان بود می داد به من و توصیه می کرد حتما گوش بدهم🙂 یک بار ماه بود که به او گفتم دارم مداحی های کربلایی را گوش می دهم ملاباسم چیه؟ اکرف گوش بده.☺️👌 اسم حسین اکرف،مداح بحرینی به گوشم نخورده بود.پرسیدم از ملاباسم قشنگتر میخواند؟گفت این است.✌️☺️ 🍂 بسیجی وسط معرکه به بچه های خیلی داشت☺️،در روزهای ۸۸یک بار درباره بچه های صحبت می کردیم.☝️ از بسیجی های شهری و اینکه چطور پای کار اند👌 کلی صحبت کرد و کلی از آنها تعریف و تمجید کرد.❤️ با همه جو سنگینی که آن روزها علیه بچه های بسیج وجود داشت،به شدت از تاثیر حضور بسیج در خاتمه دادن به غائله تعریف می کرد.🍃 این بچه ها را خیلی دوست داشت و با احترام از آنها یاد می کرد.❤️ خودش هم یکی از آنها بود.☺️ بود.در ایام خیابان های تهران،کنار بچه های بسیج بود.👌 کسی به او تکلیف نمی کرد که برود،اما موتورسیکلیتش🏍 را برمی داشت و تنهایی می رفت.🙂 چند بار هم خودش را به خطر انداخته بود🙁.یک بار خودش تعریف می کرد به خاطر اش،پشت چراغ قرمز،ارازل و اوباش آورده بودند😢 که موتورش را زمین بزنند.اما نتوانسته بودند.✌️ آن روزها نگرانش می شدم.در یکی دوهفته اول بعد از اعلام نتایج انتخابات که خیابان آزادی و بعضی خیابان های اطراف بود🍃،با او تماس گرفتم و پرسیدم کجایی🤔؟گفت توی خیابان‌.گفتم چه خبر است آنجا؟ گفت: و امان گفتم این چیزهایی که من دارم توی می بینم😒 آن قدرها هم امن وامان نیست!گفت:نگران نباش.گفتم چرا؟گفت:.✌️🙂 ... @modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـ‌وشـ‌ـ‌هـ‌یـد_نـ‌مـ‌یـشـ‌وے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ 💚 به روایت برادرشهید💚 🍂 هـوا دار تمـام عـیار انـقـلاب در۸۸ راه انداخته بودم و تا مدتی به صورت روزنوشت،یاد داشتهایی درباره می نوشتم🍃.البته بیشتر از دوسال دوام نیاورد و اوایل سال ۱۳۹۱هک‌ شد.یکی از خواننده های ثابت آن وبلاگ، بود.👌☺️ یادداشت هایی را می خواند و با اسم مستعار #<م.ر.ب>پای پست ها می گذاشت.👌 گاهی هم بعد از اینکه یادداشتی را می خواند،زنگ می زد و نظرش را می گفت😊..در دیدارهای گاه و بیگاهی هم که تهران با هم داشتیم.وسط حرف ها حتما چیزی درباره وبلاگ می گفت.☝️ گاهی پیش می امد که چند روز چیزی در وبلاگ نمی .این جور مواقع می گرفت📞 و پیگیر نوشتم می شد.بعضی از یادداشت ها گاهی در پایگاه های خبری تحلیلی مثل جهان نیوز و رجانیوز و خبرگذاری فارس لینک می شدند.👌 این جور وقت ها می گرفت و می کرد☺️.بعد از اینکه وبلاگم هک شد،اکانتم را از طریق تماس با مدیر سرویسی که وبلاگ را روی آن ساخته بودم پس گرفتم☹️،اما دیگر چیزی در آن ننوشتم.به جایش یک وب سایت زدم.🙂 از این کار خوشش نیامده بود🙁 و بعد از آن بارها از من خواست که به همان وبلاگ سابق برگردم.😐 می گفت:وبلاگت شخصیت پیدا کرده بود☝️ در غیر از اینکه کنار بچه های در میدان دفاع از حضور داشت🍃،وقایع را رصد هم می‌کرد.یادم هست آن روزها برای پیگیری دقیق اخبار و تحلیل ها لپ تاب خرید💻 و برای خانه شان اینترنت وای فای گرفت.به داشت👌 و هر وقت من در نوشته هایم دفاعی از انقلاب می‌کردم خوشحال می شد☺️،تماس می گرفت و تشویق‌می‌کرد.یک بار چیزی در دفاع از نظام نوشتم که کمی‌ برانگیز شد و کامنت های زیادی پایش خورد🍃،با یکی از خواننده های آن روزهای وبلاگ که از جریان فتنه جانب داری می کرد بحثم شده بود و چندتا کامنت بلند رد و بدل کرده بودیم،نهایتا من کوتاه آمده بودم.☹️ دلخور بود از من،اصرار داشت که من در بحث با این شخص کوتاه آمده بودم و نباید عقب نشینی می کردم😒.آن روز تماس گرفت پرسید:می شناسی اش؟گفتم:بله،سابقه‌‌ جبهه و جنگ هم دارد.اسمش را پرسید که من نگفتم و از او خواستم که بی خیال شود☹️!گفت تو شکسته نفسی کرده ای در حالی که جای شکسته نفسی نبود.😒 فردایش دیدم آمده و توی هاجواب بی تعارف و به او داده است.🙂☝️ 🍂 پـرکـارهـا شـهیـد مے شوند اسفند سال1388بود.مثل هرسال در تالاروزارت کشور برای مراسمی برگزار شده بود.❤️ بودم آن روزها زنگ زد و گفت:می آیی مراسم؟گفتم : می آیم چطور؟گفت حتما بیا .سخنران مراسم است.☺️ مقابل تالار باهم قرار گذاشته بودیم. زودتر از من رسیده بود.من با چندنفر از دوستان رفته بودم پیدایش کردم🙂 و باهم رفتیم و نشستیم طبقه بالا. همه صندلی ها پر بود و جا برای نشستن نبود🍃.به زحمت روی لبه یکی از سکوها جایی پیدا کردیم و همان جا نشستیم روی سکو.درطول مراسم با مشغول صحبت بودیم🙂.ولی که آمد دیگر حرفی نمی زد.😊 من گوشی موبایلم را در آوردم و همان جا شروع کردم به ضبط کردن سخنرانی حاج قاسم.☺️ تا آخر همین طوری توی بود و گوش می داد☝️.وقتی حاج قاسم داشت حرف هایش را جمع بندی می کرد ، یک مرتبه برگشت :حاج قاسم فرصت هم ندارد.🙁 این را که تنش هست می بینی؟باور کن این را به قبول کرده که برای مراسم بپوشد والا همین قدر هم وقت برای تلف کردن ندارد.☹️ موقع پایین آمدن از پله ها به گفتم :نمی شود حاج قاسم را از نزدیک ببینیم😒؟گفت :من خجالت می کشم توی حاج قاسم نگاه کنم،بس که اش_خسته است.😣 پایین که آمدیم ،موقع خداحافظی با دیالوگ مشهور سلحشور در فیلم آژانس شیشه ای به او :این شما،اینم ☹️!دلخور شدم که قبول نکرد برویم حاج قاسم را از نزدیک ببینیم. خودش هم همین طور بودهمیشه . و به اعتقاد داشت👌.می گفت:من یک بار در حضور حاج قاسم برای عده ای حرف می زدم.گفتم من این طوره فهمیده ام که 💔 را به کسانی می دهد که پرکار هستند و ما در این طور بوده اند👌.حاج حرفم را تایید کرد و همین طور بود.👌☺️ ... @modafeaneharaam
9d668289bde79d6349ca8d5bbf439e32833a219e.pdf
حجم: 6.04M
🔹" کجا بودیم؟ کجا هستیم! "🔹 🔴دستاوردهای #انقــلاب🔴 #نشرحداکثری @Modafeaneharaam
🔴 قابل توجـه #صف_گوشت نتیجه‌‌ی #انقلاب نیست... نتیجه‌ی #انتخاب است☝️ نشر حداکثری🔴 @Modafeaneharaam
🍃🌺🌺🌺🍃 یکی گفت: 🔸 هنوز با این گرانی ها پای نظام ، و رهبرت هستی؟! گفتم: 🔹 در مکتب امام حسین «علیه السلام» ممکن است ( زمانی آب هم برای نوشیدن نداشته باشیم! )☝️ @Modafeaneharaam
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 این ماندنی شد دشمن هم هیچ غلطی نتونست بکنه☝️ حالا سالگی انقلاب رو به آقامون مقام معظم رهبری، خانواده‌های معزز شهدا و ملت محکم و غیور ایران اسلامی تبریڪ عرض میکنیم🌺🍃 ان‌شاءلله جشن چهارصد سالگی بگیریم😍 @Modafeaneharaam
3.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین فیلم چند ساعت قبل از #شهادت🕊 شهید حادثه تروریستی #عبدالرضا_بروجی 🍃 ۲۲ بهمن تو پاسگاه همه را جمع کرده بود و دور پاسگاه فریاد #مرگ_بر_آمریکا می کشیدند.✊ ۴ تا ۵ ساعت تو این جاده وحشتناک بودند نه اینکه خم به #ابرو نمی آوردند بلکه همانگونه که میبینید از #انقلاب و #شهادت حرف می زدند‌.👌 #آقایان_مسئول اینان اینگونه تو شرایط برای #نظام و #انقلاب کار می کنند ولی شما چی⁉️ به راستی لیاقت اینان #شهادت بود.☝️ @Modafeaneharaam
🌹شهید عبدالحمید دیالمه: 🍃مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذره ای #عدم_خلوص در ما باشد ، امروز #سقوط نکنیم ، فردا سقوط میکنیم.⛔️ 👈فردا نباشد پس فردا سقوط میکنیم ؛ چون #انقلاب، هر زمان یک #موج می زند و یک مشت #زباله را بیرون می ریزد❗️ @Modafeaneharaam
🔴پیش گویی عجیب شهید اندرزگو همسر شهید: چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یک ذغال گداخته را از روی قلیان برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد😳 سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است☝️. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است💢. از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر عج باشید.»❗️ بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. همسر شهید گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید⁉️سید پاسخ داد خیر، من آن روز نیستم. بعد ذغال را آرام برگرداند و روی قلیان گذاشت… همسر شهید گفت: دست از سیدعلی نکشید...☝️ @Modafeaneharaam