eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
32.3هزار دنبال‌کننده
31.9هزار عکس
13.4هزار ویدیو
301 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃💔 #عاشقے سن و سال نمیشناسد☝️ تمام آن که دارم و در توانم هست رامیگذارم تا #حرم پابرجا بماند✌️💔 🍃شهیدمحمدرضا اسماعیلے🍃 #شهیدبےسَــــر💔 #شبتون‌شهدایے🕊 @modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔🍃 . اے ڪه گفتے "عشـ❤️ـق را درمان بہ هجران میکـ😥ــند❗️ ڪاش میگفتے ڪه "هجـ😭ــران" را چہ درمان میڪند⁉️ أللَّھُـمَ؏ َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌻 @modafeaneharaam
🍃❤️🍃 زهرایے ها شهید مے شوند! این را من نمیگویم نگاه کن☝️ نگاهشان، حتے لبخندشان هم ، عطر یاس دارد..❤️. رمز پرواز یا زهراست🕊... #روزتون متبرک به #نگاه‌ابراهیم‌هادے☺️❤️ @modafeaneharaam
ماجرای خواندنی شهیدی که امام زمان(عج) او را کفن کرد😭👇 یکی از شهدا همیشه ذکرش این بود: یابن الزهرا گشته ام از فراق تو شیدا💔 یا بیا یک نگاهی به من کن😔 یا به دستت مرا در کفن کن😭 از بس این شهید به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف علاقه داشت♥️ بعد به دوست روحانی خود وصیت کرد: اگر من شهید شدم، دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی☝️ آن روحانی می گوید: من از مشهد که برگشتم، عکس ایشون رو دیدم که شهید شده بود🕊 رفتم پیش پدرش و گفتم: این شهید چنین وصیتی کرده است، طبق وصیتش باید توی مجلس ختم او سخنرانی کنم؟🎤 رفتم منبر و بعد از ذکر خصوصیات شهید و عشقش به امام زمان عج ، گفتم: ذکر همیشگی این شهید در جبهه ها خطاب به مولایش امام زمان عج این بوده است: یا بن الزهرا گشته ام از فراق تو شیدا یا بیا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرا در کفن کن💔 تا این مطلب را گفتم، یک نفر از میان مجلس بلند شد و گفت:🍃 من غسال هستم، دیشب (به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود، و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی)🍃 وقتی که می‌خواستم این شهید را کفن کنم، دیدم درب غسالخانه باز شد و شخص بزرگواری به داخل آمد و گفت:😔 بروید بیرون، من خودم باید این شهید را کفن کنم🍂. من رفتم بیرون و وقتی برگشتم بوی عطر در فضا پیچیده بود.🍃 شهید هم کفن شده و آماده ی تشییع بود💔😭 منبع: کتاب روایت مقدس صفحه 100 به نقل از نگارنده کتاب میر مهر(حجه الاسلام سید مسعود پورآقایی) صفحه۱۱۷ . @modafeaneharaam
❤️🍃❤️ 🌸 روز ازدواج سفارش دادہ بود روی دو تا پارچه‌ی بزرگ نوشته بودند: ⭕️ "عالم محضر خداست در محضر خدا گناہ نکنید... ⭕️ پرسیدم: - "چرا این جمله رو نوشتی..!؟" گفت: - "جای این نوشته‌‌ها همین جاست. هیچ کجا، توی هیچ مجلسی آدم نباید گناہ کنه مخصوصاً توی ازدواج ما." ✍به روایت همسر 🌺 📚دل دریایی/ص۶۸ ☺️ ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ @modafeaneharaam
تو انيس خلوت دل، تو پناه قلب خسته تو طبيب چاره‌سازى، تو كريم روزگاران دل دردمند ما را، تو شفايى و تو درمان به تو مبتلا و محتاج، نه منم، كه صد هزاران #امام_رضا❤️
👈خواهرم «حجاب شما» موجب حفظ نگاہ برادران خواهد شد👌 👈برادرم بے اعتنایے شما و «حفظ نگاہ شما»موجب حجاب خواهران خواهد شد‌‌👌 ✔️ #هم_نگاہ_ها_را_نگہ_داریم #هم_حجابها_را_سفت_بگیریم✔️ @modafeaneharaam
💔😔 این درد نسل ماست مـداوا نمی شود چند تڪہ استخـوان ڪہ بابا نمی‌شود💔 ... 💔😭 @modafeaneharaam
💠عاشق شهید همت بود.😍❤️ یکبار در جلسه خواهران بسیج، دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند او هم همان طرف اما چند صندلی آن طرف تر نشسته است طوری که در #مقابل خواهران نباشد❌ و چهره در چهره نباشند. می گفت: نمیخوام رودرروی خانمها باشم❗️ طوری مینشینم که عکس #شهید_همت هم در مقابلم باشه😊. حاج قاسم میگفت این شهید منو یاد حاج همت می انداخت.☺️ #شهید_محمدحسین_محمدخانی شادی روحش صلوات❤️ 🍃🌹🌹🍃
❤️ساعت عـاشقـے❤️ همـه رو به حـرم آقـا براے عرض ارادت✋🌹 اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي  و حُجَّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ.❤️ @modafeaneharaam
روزایی که پیشم نبود و میرفت مأموریت، واقعاً دوریش واسم سخت بود😔 وقتمو با درس و دانشگاه پر میکردم📚 با دوستام میرفتم بیرون... قرآن میخوندم... خبر شهادتشو که شنیدم😭 خیییلی ناراحت شدم💔 تو قسمتی از وصیت نامه ش نوشته بود: "زیبای من❤️خدانگهدار..." اوج احساسات و محبتش بود😌 بیقرار بودم حالم خیلے بد بود😔 هر شب با خدا حرف میزدم التماس میکردم که خوابشو ببینم... که ازش بپرسم... چرا رفت و تنهام گذاشت؟؟💔 با حضرت زینب (سلام الله عليها) حرف ميزدم میگفتم "خدایا... راضی ام به رضای تو… اون واسه حضرت زینب (سلام الله عليها) رفت" بعدش قرآن خوندم و خوابیدم اومد به خوابم❤️ تو خواب بهش گفتم: تو قووول دادی که برگردی چرا تنهااام گذاشتی...؟😭 چرا رفتی؟😭 گفت: من اسمم جزو لیست شهدا بود💚 من مذهبی زندگی کردم! گفتم: پس من چی…؟چطوری این مصیبتو تحمل کنم؟💔 تو که جات خوبه...☺️بگو من چیکار کنم..؟😭 گفت: برو یه خودکار بیار! اسممو رو کاغذ نوشت✍🏻 تو پرانتز…❤️"همسر مهربونم"❤️ گفت: "ما تو این دنیا آبرو داریم! شفاعتتو میکنم😌❤ با صدای اذون صبح بود که از خواب پریدم دیگه آرامش گرفتم💚 دیگه الان از مردن نمیترسم... میدونم شوهرم اون دنیا شفاعتمو میکنه🌹 عقدمون💍 ۲۹ اسفند سال ۹۱ بود... روز ولادت حضرت زینب (سلام الله علیها) شروع و پایان زندگیمونم با خانوم حضرت زینب (سلام الله علیها ) گره خورده بود...💚 🍃🌹 🍃